#بـــــسم_رب_الـــشهیــد
شـــهیدحجـت الاســلام عبدالله میــثمی
تولـــــد:اصفــهان-۱۳۳۴
شهـــادت:عملیات کربــلای ۵-شلمچه_۱۳۶۵
مـــــزار:گلــستان شهـــدای اصفهـــان
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
مگـــرمی توانست آن همہ شکنجہ های
وحشیانہ رابــی آنکـہ روحـــش بہ
جــایی وصــل بــاشدتحــمل کنــد؟!
دلــش می خواســت بــرای دیــنش
دردبکـــشد. امــابادشمــن سازش نکند✊
متوســــل شدبــہ🍃حضــرت حــجت🍃
طـــولی نکـــشیدازآن دخـــمه ی زجـــر
آوربـــردنش یـــک زنـــدان دیــــــگـــر
#یــــک_زنــــدان_آرام_تر .
#خـــط_عــاشقـی
#خـــاطرات_عــشق_شهـــدا_به_حضرت_ولــــی_عـصر (عج)
┏━━☘🌸☘━━
@sajdeyevasl
┗━━
#برگی از خاطرات ازدواج
#شهید_محمد_گرامی
✨محل تولد کرمان
آمد خانه مان .از شرایطش برایمگفت دلش می خواست زندگی مان از حضرت علی و فاطمه الگو بگیرد .....
گرم صحبت بودیم اما همین که صدای #اذان را شنید از جا بلند شد ببخشید من باید نمازم رو اول وقت بخونم و الا تا آخر شب حالم گرفته ست..... .
همان لحظه قبولش کردم.💖
┏━━☘🌸☘━━
@sajdeyevasl
┗━━
✅در #محاسبه، آن کسانی که #داوطلب می شوند، اشتباه نکنند....
بدانند که مدیریت اجرایی کشور یعنی چه....
نه در ارزیابی #نیازی که کشور به یک قدرت اجرایی دارد، اشتباه کنند، نه در ارزیابی #توان خودشان اشتباه کنند...
✳اگرچنانچه ارزیابی درستی انجام دادند، بیایند توی میدان. ملت هم نگاه می کند...انتخاب میکند👌
📌بیانات در دیدار کارگران و فعالان بخش تولید کشور..
۹۲/۲/۷
📚برگرفته از کتاب«اثر انگشت» خاطرات و وصایای #شهدا در موضوع #انتخابات همراه با بیانات امام و رهبری
#اشارات_راهبر
┏━━☘🌸☘━━
@sajdeyevasl
┗━━
~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~
#بسم_رب_الشهدا
صبح جمعه هر صبح با عبدالرسول می رفتیم قبرستان رضوانیه.🚶🚶
می رفت داخل یک قبر خالی 👀و با خدا حرف میزد.👤
صدای ضجه هایش را می شنیدم😥
ساعتی بعد می آمد بیرون و به خودش می گفت:
[خب آقا رسول!فکر کن #مرده بودی، یک بار دیگه #زنده شدی! حالا که داری میری حواست رو جمع کن تا دیگه اشتباه نکنی و مرتکب #گناه نشی.] ✌️
#شنبه_های_خودسازی
#خودسازی_به_سبک_شهدا
پ.ن:
پیامبر (صلی الله علیه و آله) : ای مردم!عاقل ترین شما کسی است که همیشه به یاد #مرگ باشد.
┏━━☘🌸☘━━
@sajdeyevasl
┗━━
✨❣شهید شکر الله شحنه(هدایت پور)❣✨
-تولد: سمنان_۱۳۴۱
-شهادت:عملیات فتح المبین_۱۳۶۱
-مزار: گلزار شهدای امامزاده یحیی (علیه السلام) سمنان
💠اوایل انقلاب بود. برنج کم گیر می آمد.
گفتم:« داری بر می گردی سر راهت دو تا گونی برنج بخر»
وقتی آمد، فقط یکی دستش بود.
گفتم :(معلومه حواست کجاست؟....مگه نگفتم دوتا. چرا یکی خریدی؟)
گفت:( اتفاقا چون حواسم جمع بود یه گونی خریدم)
-یعنی چی؟🤔
-حواسم بود که اگه دوتا دوتا از هرچیزی بخریم و توی خونه #انبار کنیم، ممکنه بقیه نتونن همین یه دونه رو هم بخرن
💬راوی: مادر شهید
📚منبع: فرهنگ نامه شهدای استان سمنان، یار محمد عرب عامری و[ دیگران..]، زمزم هدایت، ج۵، ص۲۶۰
#یکشنبه_ها_ی_مقاومت
┏━━☘🌸☘━━
@sajdeyevasl
┗━━
بسم رب المهدی
دم عشق دمشق📚
#برشی_از_متن_کتاب
بچه ها محاصره شده بودند بی سیم زدند:(کسی هست مارو نجات بده)بی معطلی بلند شد.
مانعش شدند میدانستند این راه بازگشتی ندارد.
گفت:(شیعه مولا علی عقب گرد نمیکند)
سوار تانک شد رفت تو دل تکفیری ها وقتی پیاده شد محاصره اش کردند لباس فرماندهی را که تنش دیدند گفتند باید زنده بگیرندش
حلقه محاصره را تنگ کردند تا توانست به جهنم فرستادشان وقتی داعشی ها فهمیدند تا آخرین فشنگش را استفاده کرده است به او نزدیک شدند گذاشت خوب خوب نزدیک شد و بعد ضامن نارنجک را کشید...
#پیشنهاد_مطالعه
کتاب📚#دم_عشق_دمشق
#درباره_کتاب
روایت های خواندنی از شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون،تیپ زینبیون و شهدای ایرانی به قلم عالمه طهماسبی و کوشش نشر حماسه یاران
┏━━☘🌸☘━━
@sajdeyevasl
┗━━