eitaa logo
سجاد عرفانی
417 دنبال‌کننده
5 عکس
2 ویدیو
0 فایل
گاه‌نوشت‌هایی از سجاد عرفانی . . . . @sajjad_erfani
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ امر بمعروف و نهی از‌ منکرِ زینتی شب ضربت خوردن امیرالمؤمنین(ع) بود. حوالی ۰۰:۳۰ بامداد. داشتم مثل هر شبِ ماه رمضانِ هر سال، از بهارستان تا مسجد ارک رو گز می‌کردم! اما این‌بار، پیاده. بعضی شبها که دلم خیلی می‌گرفت و می‌خواستم خودم رو تنبه بدم، پیاده و ذکرگویان از کنارِ تاریکِ خیابون، راه می‌افتادم. مسافتی در حدود ۲.۵ کیلومتر، که می‌تونید در عرض ۳۰ تا ۴۰ دقیقه طی کنید. البته عملاً به تعداد انگشتان یک دست هم نشده که کل راه رو پیاده برم. چه توقعی دارید؟! بالأخره یه آدم باشخصیتِ مذهبی! اون هم با تسبیح و قرآنی که تو دستش داره توجه بچه هیئتی‌های موتوری رو جلب می‌کنه خب! اما اون شب ... داشتم از جلوی سردر مجلس شورای ملی (مجلس قدیم- جنب م بهارستان) به سمت سه راه سرچشمه می‌رفتم. خلوت بود. ماشینی سر پیچ، اون‌طرف خیابون ایستاده بود. در ماشین رو باز کرده بود و صدای آهنگش رو بلند. شب ضربت خوردن امیرالمؤمنین(ع) ... می‌شد برم به فحش بکشمش! می‌شد با عصبانیت بهش تحکم کنم که ببند اون بی‌صّاحابو! با لباس مشکی، تسبیح و قرآن جیبی، محاسن خوشگل بلند!! چفیه عربی، چهره جدی و هیکل ورزشکاری رفتم سراغش. جدی و سرد نگاهش کردم و گفتم: چی شده؟ می‌خوای هُلش بدیم؟ تو سر و صدای آهنگ، درست نشنید. با حالت جدی گفت: جونم؟ و همزمان یه ذره ضبط رو کم کرد تا بشنوه. لابد فکر می‌کرد از چنین هیبت نورانی‌ای! لزوماً ضبط رو خاموش کن باید شنید؛ برای همین چهره‌اش رو جدی کرد مثلاً! با همون حالت قبلی گفتم: میگم اگه روشن نمیشه هلش بدیم ... یه دفعه پوست انداخت و حالت چهره‌اش عوض شد. انگار شرمنده شده باشه از بزرگواری حقیر! صدای ضبط رو تقریباً کامل بست و با کمی لبخند گفت نه داداش، دمت گرم. به لحاظ تیپ‌شناسی، برام مهم بود که بعدش چی کار می‌کنه. وقتی گفتم: قربونت، یاعلی(ع) و رفتم، دیگه صدای ضبط نیومد. شب ضربت خوردن علی(ع) ... اون یا‌علی(ع) آخر، وقتی رفتارت به دل دیگران میشینه، بهترین کاریه که باید انجام بدی. یعنی داری به دیگران میگی کار هرچند کوچکی که حالِت رو خوب کرد صدقه سر کیه. حضرت صادق(ع) فرمودند: «يا مَعْشَر الشِّيعَةِ إنَّکمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَينا کونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَکونُوا عَلَيْنا شَيْناً. ای شيعيان! شما به ما منسوب هستيد، پس مايه زينت ما باشيد نه مايه آبروريزی ما.» مشکاة الأنوار، ص 67
🔴 نقد یا تضعیف؟ مسئله این است! ابتدا این خاطره‌ی کوتاه از آقا را بخوانید: 《سال ۶۱ (در دوران ریاست جمهوری) در مجلس شورای اسلامی شرکت کردم. در آن زمان، انتقاداتی از در مجلس میشد. من در آن‌جا گفتم که یک گردنه و شیب بسیار تندی وجود دارد و این ماشین هم با کمال فشار و ناله‌کنان از این‌جا بالا میرود. حالا شما توقع دارید که مثلاً سرعتش به صد برسد، ولی سرعت این ماشین چهل است. چیست؟ آیا علاجش این است که یک بردارید و به ماشین بزنید و بگویید چرا سرعتت کم است؟! طبیعی است که سرعتش کمتر خواهد شد. علاج این است که اگر دیدید سرعتش کم است، پشت ماشین دست بگذارید و شما هم بدهید تا به آن سرعت مورد نظر شما نزدیک شود. عاقلانه و منصفانه‌اش این است. امروز هم میگویم که پشتیبانی و از قوّه‌ی مجریه و قوّه‌ی قضاییه و کشور لازم است و آنها میباشد.》 ✅ دو نکته: 1⃣ شاید اگر واقعا چنین نگاهی داشته‌باشیم، طور دیگری نقد کنیم و سخن بگوییم‌. 2⃣ این سخن به معنی پرهیز از نقد نیست. با وجود همه‌ی ضعف‌ها، تضعیف و عدم حمایت مسئولان، نتیجه‌ای جزء تضعیف کشور ندارد. @sajjad_erfani