با سلام و احترام
به مناسبت روز ۲۳ اسفند ماه، سالروز شهادت شهید عبدالحسین برونسی:
🌷شهید عبدالحسین برونسی🌷
چو فرمود از برونسی رهبرم یاد
به او بنای عارف را لقب داد
تو با اخلاص می کردی عبادت
به بانو حضرت زهرا ارادت
ز استادم شنیدم جبهه حق
همیشه حضرت زهراست، ملحق
تو ای فرمانده پیروز میدان
همیشه خود شدی سقای گردان
چه محشر بود آن شب آن عنایت
که زهرا کرد گردان را هدایت
مکرر لطف از صدیقه دیدیم
ملاقات تو را با او شنیدیم
چه کردی محرم اسرار گشتی؟
عنایت گشت و از انصار گشتی
شهادتگاه را هم او نشان داد
سراغم نیست از یاری چنین یاد
تو دیگر آشنای این حریمی
شهید جبهه هورالعظیمی
خوشا سیمای نیک و نازنینت
چه خوش تر این که بودی پاک طینت
🌷🌷🌷
سروده سجاد محمدیاری
19.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻روز بزرگداشت شهدا
▫️اشک راهکار رسیدن به شهادت...
💠 @akhbar_rahbar
🌴بسم الله الرحمن الرحیم🌴
🔷 و أعدوا لهم مااستطتم من قوه🔷
سلام علیکم،
ادای احترامی به ساحت پرافتخار نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،
با هر یک از حروف عبارت زیبای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، هر یک از ابیات بنده شروع شده است:💐
🌴 سپاهی🌴
س: 🇮🇷سلام ای اسوه خدمت، سپاهی!
تجلای صفا و خیرخواهی
پ: 🇮🇷پدیدارنده عزت به میهن
جلودار صفوف رزمگاهی
ا: 🇮🇷امید و ملجأ آزادمردان
شکوه بیرق آزاده خواهی
ه: 🇮🇷هراسان کرده ای جلادها را
شکسته از تو بت ها و تباهی
پ: 🇮🇷پریشان کرده ای احوال دشمن
نصیب او نشد جز روسیاهی
ا: 🇮🇷امانت دار پاک انقلابی
سرآمد گشته بر هر دستگاهی
س: 🇮🇷سلحشوری، سلاح و شور داری
ولی آرامش هر بی گناهی
د: 🇮🇷دلت مانند دریا، مثل باران
نسیم روحبخش صبحگاهی
ا: 🇮🇷اماما! موهبت دادی به امت
عطا کردی به ما گنجی الهی
ر: 🇮🇷رهاوردی چنین کی دیده دنیا
که پیروز است، هر آوردگاهی
ا: 🇮🇷از این بالاتر آیا خدمتی هست
که بر پرهیزکاران، جان پناهی
ن:🇮🇷 نماد عشق ایران بر ولایت
نه ایران بلکه هر میعادگاهی
ا: 🇮🇷اگرچه بوده ای همواره مظلوم
شدی آماج تهمت های واهی
ن: 🇮🇷نرفتی لحظهای، گامی عقب تر
که راندی خصم را بر پرتگاهی
ق:🇮🇷 قدم ها و نگاهت رو به قدس است
بنازم بر چنین گام و نگاهی
ل: 🇮🇷لجن ها می روند از روی دریا
شود دریا، چه زیبا، زیستگاهی
ا: 🇮🇷اذیت ها شدی از بی وفایی
ز تحلیل و کلام اشتباهی
ب: 🇮🇷برای حضرت حق شد تحمل
گذشتی از خود و از هر رفاهی
ا:🇮🇷 ادا کردی تو دِین خویش، نیکو
مقرب گشته آن، بارگاهی
س:🇮🇷 سپاه اهل بیت عترتی تو
نباشد برتر از آن، جایگاهی
ل:🇮🇷 لباس سبز را پوشید رهبر
سپس در جبهه ها گردید، راهی
ا:🇮🇷 ابرقدرت شکست از قدرت تو
ولی مستضعفان را تکیه گاهی
م:🇮🇷 مدال آورترین کانون کشور
که بر عشق و شرافت، خاستگاهی
ی:🇮🇷 یگانه پایگاه حاج قاسم
به میعاد فرج هم پایگاهی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سروده سجاد محمدیاری
قابل توجه خودم و همه بزرگواران
این کلام نه از یک فرد عادی بلکه رهبر انقلاب و نائب عام امام زمان روحی فداه است.
او اگر شهادت دروغ بدهد مشروعیتش را از دست میدهد.
به هوش باشیم در جنگ ترکیبی دشمن ؛ مقهور امپراطوری رسانه ای استکبار جهانی نشویم و تیشه به ریشه دولت مستقر نزنیم.
همان طور که فرمود:
مطالبه گری کنید و انتقاد سازنده داشته باشید اما «تخریب» حرام است
🌴 عشق نگار🌴
به عشـق نازنیـن ، یار و نگارم
قلـم بـر لـوح زریـن می نگارم
🌴🌴🌴
خداوندا دلم تنگ امام است
سهشنبه جمکران کن رهسپارم
🌴🌴🌴
دگر تا کی قرار است این چنین هجر
بیا آرام جان ، من بی قرارم
🌴🌴🌴
مسیرت را زنم من آب و جارو
غلام خانه زاد و جان نثارم
🌴🌴🌴
از این حجم از غبار و روسیاهی
ز روی مه جبینت شرمسارم
🌴🌴🌴
دلم را بر شفاعت می کنم خوش اگرچه بائس و مسکین و خوارم
🌴🌴🌴
توانم نیست حمل بار سنگین
تهی کن از گناهان کوله بارم
🌴🌴🌴
زمستان است و بی جان است هر جان
زمین را زندگی بخش ای بهارم
🌴🌴🌴
به دل هست آرزوی چند ساله
بیاید یوسـف زهـرا کنارم
🌴🌴🌴
نگویید آرزویم خوش خیالی است
کـرم از خاندانش یـاد دارم
🌴🌴🌴
خداوندا چنان تقدیر فرما
نیفتد جز به آن محبوب کارم
🌴🌴🌴
محمد یاری ام کن ، یار باشم
که من هم یا علی گویم به یارم
🤲 🤲 🤲 🤲 🤲 🤲
سروده سجاد محمدیاری
🌴 این مُحِبّت را مُحَبّت می کنی🌴
دل به یاد توست ای جانان ماه
با دعـای عهد در هر صـبحگاه
مهربانا ، باز دستم را بگیر
تا کشم من دست و دامان از گناه
عاقبت بر خیری و توفیق را
در دعا هایت برای من بخواه
لشکر ابلیس و اعداء و هوس
جمله می خواهند گردم من تباه
از فریب این مثلث ، الغیاث
قـد عَلَم کردنـد در هر رزمگاه
دشمنانی پست و غدّار و دغل
تا بیـاندازند انسان را به چاه
با تمام یال و کوپال و توان
کینه توزی های سنگین و سیاه
زورشان صرفاً رسد تا پشت در
قطع گردد دستشان در بارگاه
گر تو فریادم رسی عاجز شوند
ناصر منصور ، بر من کن نگاه
بد هزیمت میشوند آن دشمنان
یوسف زهرا چو باشد سرپناه
دارم از تو من تمنا ، خیر را
گرچه بد کردم به تو ای خیرخواه
دست من خالی بود از توشه ای
نیست در این کوله بارم قدر کاه
من ندیدم دست خالی رد کنی
کـوله ی خالی، بماند نیمه راه
کی تو گفتی ای سیه رو، دور شو
نیست راهت هیچ در این پیشگاه
هیچ منعی را ندیدم در حدیث
من چنان نشناختم آن پادشاه
خوب و بد را کی جدا سازد حسین
شد پذیرا ، هر که آمد دستگاه
این محبت را ، محبت می کنی
با دعایت می شوم من رو به راه
آرزویم هست تا راهی کنی
این سیاهی لشکرت را در سپاه
سروده سجاد محمدیاری
🤲 مشق آداب دعا🤲
(چهل بیت و هشتاد قافیه)
بـه نـام قاضـی الـحاجات غـفار
که هم رحمان بود هم هست جبار
کریم الصفح و رزاق است و قهار
که هر نـعمت، از او باشـد پـدیدار
به غیب علام و آگاه است اسرار
بـه عیب بنـدگانـش هست سـتار
خدا را حمد و شکرو ذکر بسیار
به نعمـت های بی پایان و سرشار
سـلام و رحمت بی حد و مقدار
به روح مـصطفی و آل اطهار
به حق آن صفات و روح اذکار
خـدایا می کنم تـوبه ز هرکـار
به کـل ناسـپاسی هـایم اقـرار
ببخـشا گـر نبـودم نیـک کردار
ببخشا سوء ظـن و شک و پندار
الـهی عفو از لغزش به رفـتار
تمـنا دارم اسـتغفـار گـفـتار
ببخشا گرچه هستم من گنهکار
دوباره رحمت بی حد ومقدار
به روح مصطفی و آل اطهار
تقرب می کنم با رسم تذکار
دعا ها می نگارم در نوشـتار
نخـستین آرزویم هست دیدار
ظـهور دولـت آن نـازنین یـار
شوم سرباز او من جای سـربار
کنـم شاد آن دل دلسوز دلدار
تفضل کن که ما باشیم انصار
به قطب عالم امـکان ، وفادار
خـدایا نایـب او را نگـهدار
مدد فرما به هر امـری جلودار
همه هسـتیم هـمواره بدهکار
بـه ارواح شـهیـدان علـمدار
تو تـوفیقی بده بـر اهل ایثار
کمک کن آن سلحشوران و ابرار
علو و مغفرت بر روح سردار
بـه بابا ، فـاتح پـیروز پیـکار
به اموات مخاطب ها و حضار
به بد وارث، به بی وارث، گرفتار
شفافرما به هرکس هست بیمار
نجـات عالم از چنگ سـتمکار
نبیند هیچ انسان، رنج و آزار
نگوید هیچ ظالم، زور و اجبار
نبیند روی خوش فرد رباخوار
خبیث و خائن و هیز و دغلکار
تو رسوا ساز استکبار و اشرار
منافـق ها و کفـار و تـبهکار
بلا را از بلاد و دهر ، بردار
جهان مملو شود از نیک اخبار
به هر انسان آزاده ، مددکار
به هر خدمتگزاری ، آبـرودار
مقلـب بر قـلوبی و بـه ابـصار
هدایت کـن نباشم من زیانکار
حرم های امامان هست انوار
تفضل کن که ما گردیم زوار
میسر کن امور سخت و دشوار
بِبَر زنگ گناه و رنگ تکرار
معاش اهل ایمان نیک امرار
برون از زیر یوق و چنگ اغیار
تو فرما بنده را آگاه و هشیار
زنم بر نفس سرکش بند و افسار
سلیم و مطمئن کن نفس امّار
شود هر لحظه کویت را هوادار
تو هستی یا مطهر، نیک معمار
توفرما پاک طینت، نیک رخسار
نباشـد ذره از فضـلت خـبردار
ندانـد بی نـهایت را به آمـار
فقـط دانـم نـدارم هـیچ انکـار
کرم ها و تفـضل های غـمخوار
هماره لطف تو گـردیده اظـهار
به بنده در سرودن های اشعار
به حُسن عاقبت دارم من اصرار
محمد یاری ام فرما و بیدار
🤲 🤲 🤲
سروده سجاد محمدیاری
🕯 چو شمع🕯
(مصراع های اول از حضرت حافظ . مصراع های دوم سروده اینجانب)
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
زخمی دوری زتو ،حیران هجرانم چو شمع
روزوشب خوابم نمیآیدبه چشم غم پرست
لحظه لحظه،ذره ذره،شعله سوزانم چوشمع
رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد
بیقرار از هرقرارم چون هراسانم چوشمع
گر کُمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو
چون فروغ دیده راتابان، فروزانم چوشمع
در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست
یک یک اعضای بیمقداراین جانم چوشمع
در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست
تا شود مصباح بر قلبم ،بتابانم چو شمع
بی جمال عالم آرای توروزم چون شب است
این شب وظلمتکده من دیده گریانم چوشمع
کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت
بی تو دیگرنیست طاقت،روبه پایانم چوشمع
همچو صبحم یک نفس باقیست بادیدارتو
صبح صادق آید و آن مهرتابانم چو شمع
سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین
وصل باقی تاابد آغوش،خواهانم چوشمع
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت
شعراو خورشیدوشعرحدّامکانم چوشمع
🕯🕯🕯
مصراع های اول از لسان الغیب، حافظ
مصراع های دوم: سجاد محمدیاری