✍🏻به گزارش دهیاری؛ موزاییک کاری پارک مادر در چاهکین امروز دوشنبه اول اسفند۱۴۰۱به پایان رسید. باتشکر از پیگیری شورا و دهیاری🌺 𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅سلام چاهکین═‎┅─

✍🏻به گزارش دهیاری؛ جدول کاری خیابان منتهی به گلزار شهدای چاهکین مراحل پایانی خود را طی میکنـد.. 𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅سلام چاهکین═‎┅─

یکسال گذشت.. اطلاعیه ی مراسم اولین سالگرد مرحومه مغفوره،مادر مهربان شادروان حاجیه فاطمه مولایی(همسر حاج عباس رضا علی حق وردی) (به پیوست رقعه)..👆🏻 پنجشنبه آخر همین هفته ساعت۲الی۴عصر در کنار مزارش. روحش شاد..🥀 اللهم صلعلی محمدوآل محمدوعجل فرجهم 𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅سلام چاهکین═‎┅─

خواب شبانه بهتر و مهم‌تر از خواب روز است.. به این دلیل که بین ساعت 10 شب تا 2 بامداد، بدن ما بیشترین مقدار ملاتونین را تولید میکند و ملاتونیـــــن بر ترشح هورمون رشد تاثیر می گذارد. هورمون رشد، برای کمک به بدن در چربی سوزی، ترمیم کلاژن، بازسازی بافت بدن، بهبود تراکم استخوان، تقویت سیستم ایمنی و ترمیم سلول ها استفاده می شود. 𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅سلام چاهکین═‎┅─

┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ 🌸 ┊ ┊ 🌸 ┊ 🌸 🌸 ┅═✧🌷﷽ 🌷✧═┅          امروز سه شنبـه۲ اسفند ۱۴۰۱ صفحه۳۸۵ آیات۸۹تاپایان سوره مبارکه ی نمل و آیات اول تا پنجم سوره مبارکه ی قصص. ───────➤ 📖ختـم سـوم •قـرآن کـریـم• در 𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅سلام چاهکین═‎┅─

معنی آیات

رنگینک_مجلسی 🌺 مواد لازم: ▪️كره ١٢٠گرم ▪️روغن جامد نصف ليوان ▪️ارد٢پيمانه ▪️پودرقند٤ق غ ▪️خرماو ▪️گردوبه اندازه لازم طرز تهيه: ابتدا اردراالك ميكنيم و داخل تأبه ريخته روي حرارت ملایم تفت ميدهيم تا زماني كه رنگ أرد نسكافه اي شود بايد مدام هم بزنيم تا أرد نسوزه شعله راخاموش ميكنيم اردراالك ميكنيم تا گلوله هاي اردازاردمون جدابشه و ارد يكدست بشه وروغن وكره أب شده رااضافه ميكنيم خوب هم ميزنيم تا روغن حسابي به خورد اردبره تو أين مرحله پودرقند رواضافه ميكنيم و حسابي هم ميزنيم مقداري إز خميروتوي قالبمون ميريزيم قالب هم حتما بايد سيليكوني باشه تا راحت ازقالب جدا بشه حالا خرما را كه هستشوجداكرديم و مغزگردوگذاشتيم راميذاريم و دوباره مواد مون را ميريزيم روی آن مواد را با قاشق صاف ميكنيم بعد ميذاريم توي فريزربه مدت ١ساعت وبعد ازيك ساعت به راحتي إز قالب جداميکنیم 🌸تزئین روی رنگینک سلیقه ای هست 🌺

📚#داستان در زمان حضرت موسے (ع) پسر مغروری بود که دختر ثروتمندی گرفتہ بود عروس مخالف مادر شوهـر خود بود... پسر به اصرار عروس مجبور شد مادر پیر خود را بر ڪول گرفتہ بالای کوهـے ببرد تا مادر را گرگ بخورد... مادر پیر خود را بالای ڪوہ رساند چشم در چشم مادر ڪرد و اشڪ چشم مادر را دید و سریع برگشت به موسے (ع) ندا آمد برو در فلان ڪوہ مهـر مادر را نگاہ ڪن... مادر با چشمانی اشڪ ‌بار و دستانے لرزان دست بہ دعا برداشت و می‌گفت: خدایا...! ای خالق هـستے...! من عمر خود را کرده ام و برای مرگ حاضرم فرزندم جوان است و تازه داماد تو را بہ بزرگی‌ات قسم می‌دهـم... پسرم را در مسیر برگشت بہ خانه اش از شر گرگ در امان دار ڪہ او تنهـاست... ندا آمد: ای موسے(ع)...! مهـر مادر را می‌بینے...؟ با این‌که جفا دیدہ ولے وفا می‌کند... بدان من نسبت به بندگانم از این پیر‌زن نسبت به پسرش مهـربان‌ترم...!!!👏

کُک چهارم 🌸🌸🌸🌺🌸🌺🌺🌺