۹ مهر ۱۴۰۰
رفیق...
-جانم
+برای جبران یک خطای بزرگ باید چه کرد؟!
-بر در خانه ی کسی رفت که از آن خطای بزرگ، بزرگتر است...
۱۰ مهر ۱۴۰۰
۱۰ مهر ۱۴۰۰
#مأموریت_سختی_که_هیچ_داوطلبی_نداشت!
🌷همه به زمین خیره شده بودند؛ به چشمان فرمانده نگاه نمیکردند، مبادا یکی از آنها را برای آن مأموریت سخت انتخاب کند. همچون شاگردانی که خود را از تیررس نگاه معلم مخفی کنند، مبادا آنها را پای تختهسیاه بخواهد. میان یک دسته ویژه شناسایی از نیروی داوطلب که غرق در تجهیزات بودند، یک نفر داوطلب برای انجام آن مأموریت نبود؛ فرمانده که با موفقیت، عملیاتِ شناسایی را انجام داده بود، وسط نخلستان و نزدیک خط دشمن، ستون گشتی شناسایی را نگه داشت، اما مستأصل، فقط وقت را از دست میداد؛ آخرین اشعههای نور مُنور از روی کلاههای آهنی محو و همهجا تاریک شد.
🌷دیگر آن اطاعتِ روزهای اول عملیات را در بچهها نمیدید، هرکدام به بهانهای از زیربار مأموریت شانه خالی میکردند، میخواستند دیگری داوطلب شود. فرمانده به ناچار برای آخرین بار با آنها اتمام حُجت کرد و گفت: برادرها، نمیخوام خودم انتخاب کنم. یکی از شما باید داوطلب این مأموریت باشه. از سنگ صدا در میآمد، از آنها نه. از آن همه بلبلزبانی، شوخیهای گذشته خبری نبود، دستهجمعی با سرسختی در برابر فرمانده تَمرد میکردند. فرمانده همه را از نظر گذراند، چقدر همه را دوست داشت، حیف باید یکی را انتخاب میکرد.
🌷پیرمردی که سعی میکرد پشت دیگری مخفی شود را صدا زد و گفت: مش رحیم، شما بیا جلو برادر. مش رحیم روی برگرداند به خط دشمن خیره شد، دوباره گوشهایش سنگین شده بود. فرمانده جلو رفت، دست روی شانهاش گذاشت، فقط با سر اشاره کرد؛ مش رحیم چون اسپندی میان آتش، بالا و پایین میپرید و اعتراض میکرد که: برادر، آخه چرا من؟ این همه برادرهای جوانتر از من هستند که بهتر از پس این مأموریت برمیان. اما فرمانده تصمیم خود را گرفته بود؛ همه میدانستند حرف او چون یک کاسبِ کارکشته و قدیمی، یککلام است.
🌷رزمندهها با مش رحیم خداحافظی کردند؛ بعضی هم از او خجالت میکشیدند. سرشان را بالا نمیگرفتند تا با او چشم در چشم شوند، مبادا پیرمرد از آنها بخواهد جای او به مأموریت بروند، مخصوصاً کوچکترین رزمنده! فرمانده، نقشه را زیر لباس مش رحیم گذاشت، دکمه پیراهنش را بست. پلاک شناسایی خود را از زیر پیراهنش بیرون کشید و آن را از وسط نصف کرد. مش رحیم را در آغوش گرفت و بوسید و حلالیت گرفت، نیمه پلاک را کف دست او گذاشت و گفت: این مأموریت، تکلیفه. ما مجبور هستیم درگیر بشیم تا گردانهای دیگه قیچی نشن.
🌷....بقیه هم مانند فرمانده با مش رحیم وداع کردند، نیمه پلاکشان را به رسم امانت به او سپردند، آخرین یادگار برای پدر و مادر خود. مش رحیم، گریان به طرف عقبه حرکت کرد. میرفت، میایستاد، قد و بالای جوانها را نگاه میکرد، سر تکان میداد و به حال خود، تأسف میخورد. فرمانده، ستون را به راه انداخت، به طرف سنگرهای کمین دشمن. مش رحیم ایستاد، نیمه پلاک سهم خود و همسرش را از بقیه جدا کرد و بوسید و به راه افتاد. نیمه پلاک کوچکترین رزمنده، تنها پسرش را.
راوی: رزمنده دلاور محمدحسن ابوحمزه
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
۱۰ مهر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلت که گیر باشد رها نمی شوی... یادت باشد خدا بندگانش را با آنچه بدان دلبسته اند، می آزماید...
#شهید_همت🌷
۱۰ مهر ۱۴۰۰
۱۰ مهر ۱۴۰۰
@dars_akhlaq(3).mp3
854.1K
💐 علامه استاد حسن زاده آملی (ره)
🔴 موضوع : خودت رو آلوده نکن، ابد در پیش داریم..
۱۰ مهر ۱۴۰۰
۱۰ مهر ۱۴۰۰
کانال کمیل
📚#پایی_که_جا_ماند 🥀خاطرات سید ناصر حسینیپور از زندان های مخفی عراق قسمت3⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰ مهر ۱۴۰۰
Part19.mp3
11.24M
📚#پایی_که_جا_ماند
🥀خاطرات سید ناصر حسینیپور از زندان های مخفی عراق
قسمت4⃣
۱۰ مهر ۱۴۰۰
✍امام علی علیه السلام:
آنکه تلاشش برای آخرت باشد، خداوند، هم و غم دنیای او را بر طرف میکند.
📚کافی، ج۸، ص۳۰۷
۱۰ مهر ۱۴۰۰
کانال کمیل
نکته دیگه ای که در بحث ارتباط حرام وجود داره اینه که آدم باید به حق الناس های فراوانی که در کنار این
#رهایی_از_ارتباط_با_نامحرم_در_فضای_مجازی
یه سوالی که پیش میاد اینه که آیا بهتر نیست کلاً بریم توی یه مکان دور افتاده که دیگه هیچ امکانی برای ارتباط با نامحرم برامون پیش نیاد ؟!🤔
خیر این کار درستی نیست به طور کلی هدف خداوند متعال از این که زمینه گناهان مختلف رو برای انسان فراهم کرده این بوده که "انسان با مدیریت علاقه های خودش بتونه قدرتمند بشه"
اگه قرار بود که انسان هیچ دسترسی به هیچ حرامی نداشته باشه که دیگه نیازی به خلقت انسان نبود! فرشته ها این مدلی هستند
هنر اینه که ادم توی جامعه زندگی کنه و از خودش #مراقبت کنه تا بزرگ و قوی بشه
مثلاً شما هر یک باری که از پیام دادن به نامحرم خودداری میکنی یا از دیدن عکس مستهجن چشم پوشی میکنی یا هر گناهی رو بی خیال میشی یه درجه به "قدرت روحی" تو افزوده میشه...
خدا خیلی باحال تر و با کلاس تر و حکیم تر از اونی هست که ما فکر میکنیم!
خدا معطل این نیست که ما صرفا فقط کارای خوب کنیم! بلکه دنبال این هست که ما به "قدرت روحی" برسیم
داشتن قدرت روحی مهم ترین علامت رشد معنوی انسان هست
بله انسان تا یه حدی باید زمینه های گناه رو در اطراف خودش از بین ببره مثلا اگه کار ضروری ندارید از نصب کردن تلگرام و اینستاگرام خودداری کنید.
اما اینکه دیگه کلا همه چیز رو کنار بذارید و هیچ زمینه ای برای گناه نباشه اولا امکانش نیست و ثانیا درست هم نخواهد بود و موجب رشد انسان هم نخواهد شد...
۱۰ مهر ۱۴۰۰