eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
یه وقتا برای خدا هدیه ای بفرست، مثلا یه نفر رو بخاطر خدا ببخش... آسمون دلت صاف میشه
کار کردن برایش عیب نبود. از جوان‌هایی که دنبال کار و تلاش نبودند بدش می‌آمد. می‌گفت من حتی حاضرم برم بار بزنم، حمالی کنم و ... اما مهم برای من اینه که فقط روزی‌ام حلال باشه. مدتی توی کار خرید و فروش محصولات کشاورزی وارد شد. یک بار تخمه کدو معامله کردیم. به خاطر مشکلی که پیش آمد از حقش گذشت. می‌گفت: پول حلال ارزش داره، شُبهه که توش باشه بی‌برکت می‌شه. 🕊🌹
حاج آقا پناهیان میگن که ‌‌شهدا جاذبه یِ عجیبی دارند اثر مغناطیسی شهدا در آدم هایِ سالم فوق تصور است...
گاه گاهی آنقدر زیر فشار روحی کوفته می شوم که برای فرار از درد و غم دست به دامان شهادت می زنم... 🕊🌹
هر موقع خواستی در مورد دیگران قضاوت کنی، آروم تو دلت بگو مگه من کی ام...؟!
عاشق ها حرف هم رو خوب میفهمند درست مثل پروردگار و بنده!
خدا میگه اگه دلت گرفته اگه حالت خوب نیست بیا باهم حرف بزنیم...
http://payamenashenas.ir/salambarEbrahimm حرفی؟ حدیثی؟ انتقادی؟ نصیحتی؟ بدون سانسور حرف دلتو بگو 😉 خصوصا اونایی که چندین ساله افتخار آشناییشون رو داریم🌷
1_5080601429589098654.mp3
2.91M
شبتون آروم با نوای که آرامش بخش دلهاست ❤️ باقرآن_آشتی_کنیم 🍃
بالاخره یکی از این اشکهات، میشه اشک شوق...
با یک پیکان سفید به اصفهان آمده بود. قرار بود برای انجام کاری که مربوط به سپاه می‌شد ده روز در اصفهان بماند. برادرش می‌گفت: ماشین را در سپاه اصفهان گذاشت و با تاکسی و اتوبوس به خانه آمد! وقتی هم قصد داشت به بستگان سر بزند موتور پسر همسایه که از دوستانش بود را گرفت! به او اعتراض کردیم که ماشینت کجاست؟ با لحنی آرام گفت: آن ماشین برای بیت‌المال است. نباید کار شخصی با آن انجام داد. 🕊🌹
دنیا مگه چقدره که ما بخواییم چند صباحیشم خلاف میل خدا رفتار کنیم؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا شکرت برای تمام لحظه هایی که خندیدیم و هزار بار بیشتر شکر برای تمام لحظه هایی که گریه کردیم و قلبمون سبک شد...
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ حجر/۹۷ و قطعاً می دانيم كه سينه ی تو از آنچه می گويند تنگ میشود. این زخم ها که بر دلت از این و آن رسید من خواب دیده ام به خدا خوب می شود 🍃
حق نداری به چیزهای منفی فکر کنی، تو از جنس خدایی و خدا سرشار از انرژی مثبته
از در پادگان پیاده می‌رفت سمت زرهی، ولی من با ماشین داخل پادگان تردد می‌کردم. یک روز صبح زیر باران جلویش ترمز زدم که سوار شود. گفت: می‌خوام ورزش کنم. دفعه‌ی بعد سرش را آورد داخل پنجره و گفت: ممد ناصحی! این ماشین بیت‌الماله، تو داری باهاش میری موظفی. اگه می خواستن، برای منم ماشین میذاشتن. 🕊🌹
خدایا بهت گفتم دوستت دارم؟!