کانال کمیل
نگاهَتـ اُفق را به زندگیَمـ نشان میدهد... زندگے ڪه نهایتش خداوندست نگاهتـ آنقدر #مطمئن هست ڪہ دلمـ ب
ڪلام شهید:
این را هـرگـز فراموش نڪنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم، جامعه ساختہ نمیشود.
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
#خاطرات_شهید
بچه ها می گفتند :
" ما صبح ها کفش هایمان را واکس خورده میدیدیم و نمی دانستیم چه کسی واکس میزند .. ؟ "
بعدا فهمیدیم که وقتی نیروها خوابند واکس را بر میدارد و هر کفشی که نیاز به واکس داشته باشد ، را واکس میزند .
مشخص شد این فرد همان فرمانده ما ' شهید عبد الحسین برونسی ' بوده است
#شهيد_سردار_عبدالحسين_برونسی
@SALAMbarEbrahimm
#تلنگر
این وعدہ خداست
ڪہ حق الناس را نمے بخشد!
خون شهدا حق الناس است،
نمے دانم با این حق الناس
بزرگے ڪہ بہ گردن ماست،
چہ خواهیم ڪرد؟!
#به_شهدا_مدیونیم
#آب_مقدس
🌷عراق پاتک شدیدی زد تا جزایر مجنون رو پس بگیره. شهید بابایی توی اون عملیات شیمیایی شد. سرش پر شده بود از تاولهای ریز و درشت. سرش می خارید و با خاراندن زیاد، تاولها ترکیده بود. بنده خدا خیلی اذیت شده بود....
🌷بهش گفتم: برو بیمارستان دوا و درمان کن. می گفت: اگه برم بستری ام می کنن و از کارم جا می مونم! چند روز بعد بیرون جزیره یه برکه آب پر از نیزار دیدیم. عباس لحظه ای ایستاد و به جریان آب دقت کرد. بعد با حالت خاصی بهم گفت: حسن! می دونی این آب، کدوم آبه؟ با تعجب گفتم: یعنی چی؟ خب این آب هم مث بقیه آبها، فرقش چیه؟ گفت: اگه دقت کنی می بینی این آب، انشعابی از آب فراته، آبی که امام حسین و حضرت عباس (ع) تو کربلا دستشون رو باهاش شستشو دادن....
🌷عباس معتقد بود اگه سرش رو با اون آب بشوید، تاول های سرش خوب می شه!! اتفاقاً سرش رو شست و شفا گرفت. چند روز بعد تمام تاول ها خوب شدن و اثری ازشون نموند....
🌹خاطره اى از خلبان شهید عباس بابایی
منبع: مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
هدایت شده از سلام برابراهیم
4_1014391358858724065.mp3
8.28M
@salambarebrahimm
🎤 مرحوم #سید_جواد_ذاکر
همه رفتن ای خدا من نرفتم کربلا
#هدف_مبتکر_پیشانی_بند....!!
🌷از همان نخستین روزهای ورود به جنگ، پسرم محمدجواد هم پا به پایم بود. سال چهارم دبیرستان بود. خواهرم بهش گفت: به اندازه كافى به جبهه رفتى، بمون امتحانت را بده. بعد برو. محکم جواب داد: امام گفته اند جوان ها بروند مسئله جنگ را حل كنند. شما مى گوييد برو مسئله رياضى را حل كن؟!
🌷يك روز دیدم پارچه ای به پیشانی بسته و روی آن کلمه "لاالله الی الله" نوشته!
اولین باری بود که در جبهه چنین چیزی می دیدم. نشسته بود و برای دوستانش هم از این پیشانی بندها درست می کرد. به او اعتراض كردم این چه کاریه؟ چرا وقت تلف می کنی؟ گفت: نه! شما نمى دانيد ما داريم چه كار مى كنيم. ما مى خواهيم با اجسادمان هم با دشمن بجنگيم؟
🌷....با تعجب پرسيدم يعنى چی؟! گفت: وقتى كه ما به دشمن حمله مى كنيم و ما را مى كشند، وقتى بيايند و ببينيد كه روى پيشانى ما نوشته شده لااله الا الله، تا آخر عمر فراموش نخواهند كرد كه يك مجاهد فى سبيل الله را كشته اند!
راوى: رزمنده و پدر شهید محمدجواد جزایرى، شهادت ۱۳۶۱/۱/۲-عملیات فتح المبین از استان فارس
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
4_611287435220877329.mp3
7.98M
🎤 حاج حسین یکتا
بچه ها لشکرکشی دشمن هرروز داره تکمیل تر میشه...
@SALAMbarEbrahimm
فرازی از وصیت نامه 📜
#شهید_مدافع_حرم_سجادطاهرنیا
محمدحسین عزیز، شما را ندیدم، اما می دانم که شما هم مثل خواهرت هدیه ی #حضرت_رقیه (س) به من هستید.
با این که خیلی دوست داشتم ببینمت، اما نشد. چون من صدای #کمک_خواستن بچه های شیعیان را می شنیدم😔 و نمی توانستم به صدای کمک خواستن آنها جواب ندهم.❤️
🌹سبک زندگی شهدا
بعضی از قوم و خویش هامان که از شهرستان می آمدند؛ رسیده و نرسیده گله می کردند :" آخه این درسته که علی آقا ماشین و راننده داشته باشه؛اون وقت ما از ترمینال با تاکسی بیایم؟ ما که تهران رو خوب بلد نیستیم!؟" اما گوش پدر به این حرف ها بدهکار نبود، می گفت: " طوری نیست؛فوقش دلخور می شن. اونا که نمی خوان جواب بدن. منم که باید جواب بدم. باید جواب بدم با ماشین بیت المال چیکار کردم
#شهید_صیاد_شیرازی
یادش با صلوات
@SALAMbarEbrahimm