💠تواضع
🍂 رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف می زدند. پیرمرد می گفت «جوون! دستت چی شده؟ تو جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه؟» حاج حسین خندید. آن یکی دستش را آورد بالا. گفت «این جای اون یکی رو هم پر می کنه. یه بار تو اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای مادرم. »پیرمرد ساکت بود. حوصله ام سر رفت. پرسیدم «پدر جان! تازه اومده ای لشکر؟» حواسش نبود. گفت «این، چه جوون بی تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟ اسمش چیه این؟» گفتم «حاج حسین خرازی» راست نشست. گفت«حسین خرازی؟ فرمانده لشکر؟»🍂
#درس_اخلاق
#شهید_حاج_حسین_خرازی
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
#خاطره_مدافعان
توی گردان!
ما به گروه اخراجی ها معروف بودیم ،چون خیلی شلوغ می کردیم
حاج مهدی فرمانده گروهان مون بود و ماهم دستورات شو مو به مو انجام میدادیم
ولی خوب باز شیطنت مون زیاد بود، حاجی هیچ وقت به ما کوچکترین حرفی نمیزد و اجازه نمی داد کسی به ما حرف بزنه،بلاخره محیط نظامی بود و ماهم یک فرد نظامی.
یادمه حاج مهدی میگفت بچه ها ان شاء الله پس از برگشتمون به ایران همه شما ها رو مجدد جمع میکنم از شما فیلم اخراجیهای ۴ رو می سازم .
رابطه صمیمی حاج مهدی با رزمندگان فاطمیون زبانزد همه بود سایر رزمندگان حاضر در منطقه مایر به تعجب میگفتند : یه فرمانده ایرانی اومده مثل مصطفی صدر زاده ، رابطه گرمی با بچه های افغانستانی برقرار کرده رزمنده های فاطمیون هم خیلی دوستش دارن ، حتی این موضوع به گوش (حاج قاسم) هم رسیده بود..!!
موقع برگشت به ایران، تو راه همه ی این بچه ها با چشمانی اشکبار و غمناک از حاج مهدی عذرخواهی کردندو حلالیت گرفتند،
می گفتن: فرمانده شرمنده که داریم تنهات میزاریم، شرمنده ایم که شب عملیات نتونستیم عقب بیاریم ات،شرمندایم که نتونستیم سرباز خوبی برات باشیم، آخه حاج مهدی تنها شهید گروهانمون بود!!!
حالا بعد چهار ماه ،اصلا باورم نمیشه که حاج مهدی که مثل یک پدر واقعی برامون بود، در جمع ما نیست!
خدا کنه در آخرت شفیع ما باشه، ما هم پاسدار خونش باشیم ،انشاءالله
🌹خاطره ای از شهید مدافع حرم حاج مهدی قاسمی ملقب به ابومائده
نقل از رزمنده لشکر فاطمیون
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
#شلمچه_قرار_بی_قراری
#پندانه
راهیان نور و شهدایی شدن واسه بعضیامون;
گفتن چشم به پدر و مادره!😊
واسه بعضیا خدمت به همسر و خانواده!☘
واسه بعضیا موندن خونه کمک کردن تو خونه تکونیه!😅
واسه بعضیا موندنو درس خوندن!📚
واسه بعضیا ...
مهم اینه #بفهمیم تکلیفمون کجاست!
مراقب باشیم نکنه ظاهرمون مذهبی و شهدایی باشه ، خونه شهدا هم بریم ، ولی ازمون راضی نباشن!
#مراقبه...
🌷اونایی هم که قسمتتون شد و ان شاءالله میشه.. خادمین کانال رو از دعا خیرتون بی نصیب نذارید...
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
🌷کلام شهید
ما هر چه خون بدهيم انقلابمان پايدارتر مي شود.
به هيچ وجه سرمايه داران را به منزل و يا سر قبرم راه ندهيد و به آنها بگوييد که حسن ضد شما وحامي ضعفا بوده است.
#سردارشـهید_حـسن_آزادی🌷
#روایت_عِـشق
همـسر شـهید: نه تنها خودش رعایت میکرد، به محمدمهدی هم اینگونه یاد داده بود..به هر کجا که میخواستند وارد شوند، اول باید ریحانه وارد میشد...خودش می ایستاد، دست محمد مهدی را هم میگرفت و میگفت: " اول مامان!!
گاهی محمد مهدی اعتراض میکرد و مسلم اینگونه جواب می داد:
" مامان چادر به سر داره و چادر یادگار حضرت زهرا(س) است و ما باید به احترام حضرت زهرا(س) بایستیم تا اول مامان داخل بشه...
#شـهید_مـسلم_خیزاب🌷
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
4_6014597876909344434.mp3
1.6M
🎤حجة الاسلام علوی تهرانی
چطور در مسیر نمازشب قرار بگیریم؟؟
#نماز_شب
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
شش روز از جنگ گذشته بود که #شهید شد!
خوابش را دیدم بغلش کردم و گفتم:
تا نگی اون دنیا چه خبره رهات نمی کنم!
گفت:
فقط یک مطلب میگم!
اونم اینکه ما شهدا ، #شب_های_جمعه می رسیم خدمت آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام ...
#شهید_فراهانی
من به "قد قامت" یاران نرسیدم،ای کاش
لا اقل #رکعت_آخر به جماعت برسم...
وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ
و او با شماست هرجا که باشید
حدید/۴
می بینی؟!
دلم مدام کنار تو است ...
کانال کمیل
💠تواضع 🍂 رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف می زدند. پیرمرد می گفت «جوون! دستت چی شده؟ تو جبهه این طوری ش
#شهید_احمد_کاظمی میگوید:
#شهید_حسین_خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات شهید میشوم.
🌸گفتم: از کجا میدانی؟ مگر علم غیب داری؟
گفت: نه، ولی مطمئنم. چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد.
به آسمان رفتم. فرشته ای دیدم که اسم های شهدا را مینویسد.
تمام اسم ها را میخواند و میگفت وارد شوید.
🌸 به من رسید گفت حاضری شهید بشی و بهشت بری؟
یه لحظه زمین رو دیدم گفتم: " یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب میشود.
🌸 تا این در ذهنم آمد زمین خوردم. چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده و در بیمارستانم.
اما دیگر وابستگی ندارم.
اگر بالا بروم به زمین نگاه نمیکنم"
🔺گاهی ما بخاطر وابستگی هایمان، از دین کوتاه می آییم.
شهدا با معرفتند...
پا که در مقتلشان گذاشتی قسمشان بده به رفاقتشان ویقین کن که،
حاضرند باز هم جان بدهند تا تو جان بگیری
از شهدا بخواه تا دستت را بگیرند
قبل از شهادت؛
#شهید شویم!!
گاهی که به عکس شهدا می نگریم با یک آهی میگوییم خوشبحالش!
وگاهی زیر لبانمان زمزمه میکنیم آن طرف آسمان،شهید چه #عشقی میکند!
و سر سفره ی #ارباب چه صفایی میکند!
غافل از اینکه؛
این شهیدان قبل تاریخ شهادتشان چند وقتی شهید #بودند و بعد شهید شدند!!
آن روزهایی که ما مست جوانی مان بودیم و هستیم!
آن روز هایی که ما مست #غفلت و سرگرمی های دنیا بودیم و هستیم!
آن ها سختی شان را کشیدند و چشیدند!
و برای لبخند #امامشان همه چیز را به جان خریدند...
وقتی پیمانه ی سختی شان!
وقتی پیمانه ی امتحاناتشان!
وقتی پیمانه ی #انتظار و صبر شان!
به سر رسید...
آن وقت است که تاریخ #تولدشان و به زعم ما تاریخ #شهادتشان رقم میخورد!
و امامشان آن طرف آنها را میخرد...
هر کس میخواهد بهترین #راه را انتخاب کند باید بیشترین #بها را بدهد...
#شهید_محمدرضا_مهرپاک
حضرت آیت الله مجتهدی:
در روایت است وقتی تلقین به بعضی مردگان خوانده میشود و می گویند:
"اِسمَع ! اِفهَم!"
ملائکه میخندند که این زنده بود،نفهمید!!
الان چگونه بفهمد؟!
خدا کند ما از این دسته نباشیم که ملائکه بما بخندند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺وقتی فرمانده خودش را تنبیه کرد
روایتگری #حاج_حسین_یکتا در موقعیت شطعلی(محل استقرار یکی از گردانهای قرارگاه به کلی سری نصرت به فرماندهی شهید علی هاشمی) در جمع زائرین راهیان نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺بُهت و گریه عراقیها در عملیات محمدرسولالله(ص)
امدادِغیبی در روزهای شهادت شهید بهشتی و یارانش در دوران دفاع مقدس به روایت شهیدهمت
#خاطرات_شهدا🌷
❣احمد بسیار تو دل برو💞 و دوست داشتنی بود. #باوقار رفتار می کرد. در رابطه من و احمد
⇜ #اخلاص
⇜دوست داشتن و مهربانی😍
⇜احترام،محبت و #صداقت موج می زد.
❣رابطه صمیمی و تنگاتنگی💞 با احمد داشتیم. #احمد نه تنها فرزند، که سنگ صبور و همه وجودم بود. احمد اهل بگو بخند با نا محرم نبود🚫 و حدود را به درستی رعایت می کرد👌 و امکان نداشت با #نامحرم صمیمی شود.
❣احمد این حدیث #امام_علی(علیه السلام) را همیشه برای من می خواند: 👈“برای دنیـ🌍ـای خودت چنان عمل کن که گویا #تا_ابد در دنیا زندگی می کنی و برای آخرت خودت چنان عمل کن که گویا همین فردا #می_میری.” معتقد بود این حدیث باعث جلوگیری از افراط و تفریط در میان #مسلمین می شود. او مبنای زندگی خودش را بر همین اساس گذاشته بود.
❣اهل تفریح و خوش گذرانی #به_جا بود، با دوستانش👥 بیرون می رفت، از ماشینش🚘 استفاده می کرد؛ ولی حد همه چیز را نگه می داشت و همه چیزش به جا بود. اهل #اسراف و زیاده روی نبود❌ تلاش می کرد تا #دیگران را شاد کند تا همه از زندگی لذت ببرند.
✍راوی: مادر شهید
#شهید_احمد_محمد_مشلب🌷
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
YEKNET.IR @Maddahionlin مهدی اکبری - شور1 (2).mp3
4.14M
⏯ #شور احساسی #امام_زمان(عج)
🍃دلم گرفته از حال و هوای این روزا
🍃از این سیاهی و تیرگی خیابونا
🎤مهدی #اکبری
👌فوق زیبا
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الله اکبر
ببینید یک قاری ایرانی چطور یک نفس سوره حمد را قرائت می کند و حاضران را به وجد می آورد☺️
هر کس از این کلیپ خوشش آمد برای سلامتی قاری آقای حسینی صلوات بفرستد
03-halo havaye shohada be mide raho nashon.mp3
4.19M
🌷حالو هوای شهدا به ما میده راهو نشون
شور شهدایی
#سیدرضانریمانی
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید بسیار زیبا▶️ #کلام_ولی
⭕️ وقتی اسیر نفس خود هستیم نمیتوانیم کاری انجام دهیم، این را آن جوان 20 ساله رزمنده به ما یاد داد.
✨المغبون من غبن نفسَه، و المغبوط من سلم له دينُه✨
💠بازنده كسى است كه نفس خود را ببازد (به خود ضرر بزند)،
📘 #خطبه ۸۶
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
#بلند_همتان....
#بلند_قامتان!
🌷عملیات فتح المبین جدا از اینکه یک عملیات بزرگی بود، اتفاقات جالبی هم در آن رخ داد، در گردانی که من در آنجا بودم، دو نوجوان ١٥، ١٦ ساله بودند که در حین عملیات، دیدیم خبری از آنها نیست، همه بچه ها خیال کردند آنها اسیر شدند.
🌷دو ساعتی از غیبت آنها گذشت، یکی از بچه ها که داشت با دوربین سمت عراقی ها را نگاه می کرد، گفت: «هفت عراقی دارند به طرف ما می آیند!» وقتی جلوتر آمدند، دیدیم دو نوجوان گمشده ما آنها را همراهی می کنند، ٥ سرباز بلند قامت عراقی توسط دو نوجوان ایرانی اسیر شده بودند.
🌷یکی از آنها ٢ متر قد داشت، وقتی از آنها پرسیدیم اهل کجای عراق هستید؟ گفتند: «ما سودانی هستیم، عراقی نیستیم.» تازه آن روز فهمیدیم که ما فقط با عراق نمی جنگیم....!!
راوی: رزمنده دلاور عباس تقوی از بهشهر
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات