کانال کمیل
شهید عماد مغنیه 🔴 پرستاری، برای عماد اولین بار که دیدمش چهارده سالم بود. دوست نزدیک برادرم مصطفی ب
شهید عماد مغنیه
🔴 شروع زندگی مخفی عماد
از سازمان آزادیبخش فلسطین که زد بیرون، با رفقایش گروهی درست کردند به نام «جهاد اسلامی». در طول دهه ۸۰ میلادی این گروه بزرگترین و پرسروصداترین عملیاتها را علیه اسرائیل و آمریکا به راه انداخت که باعث شد آمریکاییها با بیشترین تلفات کاسه کوزهشان را جمع کنند و از لبنان بروند. آبان سال ۱۳۶۱، مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در عملیاتی استشهادی منفجر شد و ۲۳۹ سرباز متجاوز آمریکایی کشته شدند.
انگشت اتهام آمریکاییها به سمت گروه جهاد اسلامی نشانه رفت. مدتی بعد رونالد ریگان، رئیس جمهور آمریکا وعده داد که آمریکا بعد از صد سال هم که شده، دست از تعقیب عماد مغنیه نخواهد کشید. این روزها، عماد تازه بیست سالش شده بود. دیگر امکان زندگی عادی برایش وجود نداشت. عملیات استشهادی گروه جهاد اسلامی علیه مقر تفنگداران آمریکایی و چتربازان فرانسوی باعث شده بود به جز سرویسهای امنیتی اسرائیل، آمریکا و فرانسه هم به دنبالش باشند. چند سال بعد، بیش از ۱۰ سرویس امنیتی سایهاش را با تیر میزدند. زندگی مخفی عماد در آغاز دهه سوم زندگیاش شروع شده بود.
برگرفته از کتاب ابوجهاد(روایت فتح)
💠 اتکا به خدا
عملیات والفجر سه بود . حاجی می خواست از خط بازدید کند ٬ می گفت :« باید خودم از نزدیک در جریان عملیات قرار بگیرم تا بتونم وضعیت رو بهتر کنترل و هدایت کنم .»
به طرف خط در حال حرکت بودیم . همین طور که می رفتیم ٬ یک هواپیمای عراقی بالای سرمان ظاهر شد . مانده بودم چه کنم ٬ دستپاچه شده بودم . هواپیما بدجوری بالای سر ما ویراژ می داد . در این حین ٬ چشمم به سنگ بزرگی که کنار جاده بود افتاد . سریع زدم روی ترمز تا برویم و آن سنگ را پناه خود قرار دهیم . حاجی پرسید : «چرا وایستادی ؟»
گفتم :« مگه هواپیما رو نمی بینی حاجی ؟ عراقیه ! »
گفت :« خب باشه ٬ مگه می ترسی ؟»
گفتم : الانه که ما رو بزنه ٬ خیلی پایین پرواز می کنه .
با همان آرامش قبلی اش گفت : « لا حول و لا قوة الا بالله ٬ به حرکتت ادامه بده .»
مجبور بودم که اطاعت کنم .
هواپیما شروع کرد به تیراندازی ٬ چند تیر هم به عقب وانت خورد و آن را سوراخ کرد . نگاهی به حاجی انداختم ٬ دیدم آرام و بی خیال نشسته و هیچ استرسی در چهره اشمشاهده نمی شود . من هم از آن اتکا به خدای بسیار زیادی که داشت ٬ روحیه گرفتم و به راهم ادامه دادم .
◀️ راوی:ابراهیم سنجری
📚اوبرای خدا مخلص بود
🍃 @SALAMbarEbrahimm
پزشکی که از فرودگاه سوریه همراه حامد بود و در حین پرواز از او مراقبت میکرد، خیلی منقلب شده بود. سوال کردم: "دکتر حال برادرم چطوره؟!" گفت:"عینه خودشه ..!" گفتم: "چی عینه خودشه؟!"چندین مرتبه دیگر با حالی مبهوت، همین کلمات راتکرار کردوگفت: "حامد مثلهِ حضرت عباسه. وقتی اولین بار دیدمش انگارحضرت اباالفضل رودیدم."دستان قطع شده و پیکر بیچشم وبدن پر از ترکش حامد، حال همه رامنقلب میکرد.
حامد ۴۲ روز در کما بود و نهایتاً در چهارم تیر سال ۹۴ در شبهای ماه مبارک رمضان، به شهادت رسید. آن زمان بحث مدافعان حرم هنوز درمیان مردم جا نیفتاده بود. موضوع امنیتی بود و تشییع پیکرها هم خیلی با شکوه برگزار نمیشد. تشییع پیکر حامد به عنوان مدافع_حرم برای اولین بار در تبریز علنی شد. وقتی خبر شهادت به دوستانش رسید، پایگاه بسیج و هیئت های مذهبی تا اذان صبح به صورت کاملاً خودجوش و بدون اجازه از ارگانها، بنرهایش را در سرتاسر شهر نصب کردند. در واقع مسئولین در عمل انجام شده قرار گرفته بودند. تشییع با شکوهی هم برگزار شد.
#شهید_حامد_جوانی ❤️
📚راوی برادرشهید ✍
🌷یادش با #صلوات
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
خاکریز خاطرات (پدر و پسر)
دلم سوخت وقتی دیدمش شبیه بابا شده بود،
خونها را شسته بودن
ولی جای زخمها و پارگیها بود
جای کبودیها، خون مردگیها.
تصاویر شهادت بابا و جهاد یکی شده بود
و یک لحظه به نظرم رسید
من دیگر نمیتوانم تحمل کنم.
باز مادر،
من و مصطفی را آرام کرد،
صورت جهاد را بوسید و گفت:
《ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده البته...
البته هنوز به تکه تکه شدن علی اکبر حسین(علیهالسلام)نرسیده...》
🎤 راوی: خواهر سردار شهید جهاد مغنیه
🌷نثار ارواح مطهر سرداران شهید فرماندهان ارشد حزبالله لبنان #صلوات🌷
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸بسم رب الجهاد
🍃نماهنگ شهید جهاد مغنیه
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
شهید محمد حسین بشیری🌷
#مواظب_چشماتون_باشید
🌹 دو روز مونده بود از سوریه برگردیم .
محمد حسین با قرارگاه هماهنگ کرد که به داخل شهر بریم و سوغاتی مختصری برای خانواده هامون تهیه کنیم .
🌹 بچه ها لباس شخصی پوشیدن و آماده رفتن شدیم که محمدحسین سفارش هایی کرد و آخر سر گفت : بچه ها چشماتون قشنگ شده ، مواظب چشماتون باشید که گناه زیبایی چشماتون رو نگیره .
🌹 آره کسی می تونست این حرف رو بزنه که چشمای خودش پاک باشه و ما به وضوح نورانیت و پاکی رو توی چشماش می دیدم .
#شهید_مدافع_حرم_محمد_حسین_بشیری
یاد شهدا با #صلوات 🌹
#سبک_زندگی_شهدا
رفاقت تا شهادت....🌷