رایحهی دل انگیز
در زندان «الرشيد» بغداد،
يكی از برادران رزمنده كه از ناحيهی پا به وسيلهی نارنجك مجروح شده بود،
حالش وخيم شد
و از محل آسيب ديدگی،
چرك و خون بيرون میآمد.
ايشان پس از ۲۱ روز اسارت،
بعد از اقامهی نماز صبح به درجهی رفيع شهادت نايل شد.
با شهادت وی، رايحهی عطری دل انگيز در فضای آسايشگاه پيچيد.
با استشمام بوی عطر،
همه شروع كرديم به صلوات فرستادن.
نگهبانان اردوگاه با شنيدن صدای صلوات سراسيمه وارد شدند.
آنها فكر میكردند يكی از برادران،
شيشهی عطر به داخل آسايشگاه آورده است،
به همين خاطر تمام آن جا را بازرسی كردند.
وقتی چيزی پيدا نكردند،
پرسيدند:
«اين بو از كجاست؟»
و ما به آن ها گفتيم كه از وجود آن برادر شهيد است!
به جز يكی از نگهبانان،
كسى حرف ما را باور نكرد.
آن نگهبان بعدها به بچهها گفته بود كه من میدانم منشأ آن رايحهی دل انگيز از كجا بود و به حقانيت راه شما نيز ايمان دارم.
راوی: حميدرضا رضايی
🌷نثار ارواح مطهر آزادگان شهید صلوات🌷
#شهید