کانال کمیل
میگفت: بچهها برام دعا کنید ... اگه شهید شم خیلی دستم بازتر میشه، بیشتر میتونم کار فرهنگی
با پول تو جیبیش اراذل محل رو میبرد استخر؛ میگفتن مصطفی چرا این کارو میکنی؟!
میگفت: دو ساعت کمتر دیگرانو اذیت کنن!!
حدوداً ۲۵ سالش بود...
اینجوری زندگی کرد که شد شهید مصطفی صدرزاده وگرنه همون مصطفی صدرزاده باقی میموند...
هدایت شده از همسفرتاخدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوکر غم زدهات را به اغوش میکشی؟💔
وای از پیچیدگی نفس انسان!
شیطان را از در می رانی، از پنجره باز می آید و چه وسوسه ها که در انسان نمی کند...
می گوید:
برو با تقوای بیشتر، خود را بساز، ایمانت را قوی کن و باز گرد..!
شهید سید مرتضی آوینی🕊🌷
نترسید از اینکه برای بیان عقیده تون مسخره بشید!
عیار عزت نفس آدما اینجور موقع ها مشخص میشه!
مثلا بهش میگن چرا روزه میگیری؟!
واسه اینکه هم خجالت میکشه و هم میخواد گناه نکنه،
میگه چون می خوام لاغر بشم، نمیگه چون دینم گفته...!
کسی که هیچ نیازی بهت نداره اما روزی پنج بار باهات قرار ملاقات میذاره عاشقته...!!
یه جوری زندگی کن، که وقتی صبح پاهات
زمین رو لمس میکنه شیطون بگه:
اَه لعنتی، این باز بیدار شد...
جوان بسیار باحیایی بود. در لبنان زندگی بسیار سخت است آن هم برای یک جوان مذهبی و حزب اللهی...
همیشه وقتی میرفتیم بیرون سرش پایین بود. دائم و سریع هم کارش را انجام میداد که برویم و زیاد در این فضاها نمی ماند.
مهمانی که میرفتیم یا در جمعی اگر حضور داشت لبخند دائم بر لب هاش بود اما با همان چهره مهربان و خندان دینش را حفظ میکرد..
گاهی در جمع دوستانمان اگر از بچه ها حرفی ناشایست میشنید با همان خنده اش متذکر میشد به آن ها.
"برگرفته ازمصاحبه با دوستان شهید در حزب الله"
#شهید_جهاد_مغنیه🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_محسن_حججی🕊🌷
من از خاک پای تو سر برندارم...
مگر لحظه ای که دگر سرندارم...