eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال کمیل
#ختم_قرآن 🌱 ❤️قرائت جزء ششم ✨هدیه به روح پاک شهیدان عماد مغنیه و مصطفی مازح🌱 ، به نیت سلامتی و تع
🌱 ❤️قرائت جزء هفتم ✨هدیه به روح پاک شهیدان شاهرخ ضرغام و محرم ترک🌱 ، به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا ، پیروزی بیش از پیش جبهه حق علیه باطل و نابودی رژیم کودک کش... 🌱قرائت جزء هفتم : 🌷۱۲۳✅ 🌷۱۲۴✅ 🌷۱۲۵✅ 🌷۱۲۶✅ 🌷۱۲۷✅ 🌷۱۲۸✅ 🌷۱۲۹✅ 🌷۱۳۰✅ 🌷۱۳۱✅ 🌷۱۳۲✅ 🌷۱۳۳✅ 🌷۱۳۴✅ 🌷۱۳۵✅ 🌷۱۳۶✅ 🌷۱۳۷✅ 🌷۱۳۸✅ 🌷۱۳۹✅ 🌷۱۴۰✅ 🌷۱۴۱✅ 🌷۱۴۲✅ دوستان شرکت کننده یادتون نره صفحه منتخب رو باید بخونین 🌸 صفحه منتخب شما با علامت(✅) مشخص میشه بسم الله تو لینک ناشناس پیام بدید👇❤️ https://harfeto.timefriend.net/16729459297254
در ارتفاعات کوره موش چهار اسیر گرفتیم و قرار بود بعد از چند روز تحویل پادگان ابوذر بدیم. یک اتاق آهنی در میان حیاط وجود داشت همه پیشنهاد دادن که اسرا را در آن جا نگهداری کنیم. اما ابراهیم آنها را آورد داخل اتاق هر غذایی که می خوردیم بیشترش را به اسرا می داد و می گفت این ها مهمان ما هستند‌. بعد از چند روز برای آنها لباس تهیه کرد و آنها را راهی حمام کرد. بعد از این که قرار بود اسرا را تحویل دهیم همه ی آنها به ابراهیم نگاه می کردند و گریه می کردند و التماس می کردند کنار ابراهیم بمانند. 🕊🌹
قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ.. الانعام/۶۴ بگو: خداست که از آن‌گرفتاری و بلکه از هر اندوه شدیدی نجاتتان میدهد. تو روشنایی که هرکسی ادعای بودن داره مهم اینه تو تاریکی و تنهایی، اونجا که از وحشت، صدای قلبت رو میشنوی کی میاد دستشو میذاره رو قلبت میگه آروم باش... 🍃
خدا با اون عظمتش میگه: أنَا جَلیسُ مَن جالَسَنی من همنشین اون کسی هستم که با من بشینه! انگار خدا داره دنبال یه رفیق ناب میگرده یا رفیقَ من لا رفیق له چقدر من حقیر رو تحویل میگیری..؟!
‏رزمنده شلوار سه خطی مقاومت رو دیدین که چجور دمار از روزگار اسرائیلی ها در آورده بود! خواستم بگم ما هم جوونایی داشتیم که با شلوار کُردی و با یه پا جلو کل دنیا وایسادن جونشونو دادن اما خاک ندادن❤️
تنهایی یعنی : کسی نباشه از رنج هامون براش بگیم یا شادی هامونو بهش ابراز کنیم... خدا بعضی وقتا آدما رو تنها میزاره، تا با خودش مناجات کنیم...
کانال کمیل
#ختم_قرآن 🌱 ❤️قرائت جزء هفتم ✨هدیه به روح پاک شهیدان شاهرخ ضرغام و محرم ترک🌱 ، به نیت سلامتی و تع
🌱 ❤️قرائت جزء هشتم ✨هدیه به روح پاک شهیدان سید مجتبی هاشمی و داریوش رضایی نژاد🌱 ، به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا ، پیروزی بیش از پیش جبهه حق علیه باطل و نابودی رژیم کودک کش... 🌱قرائت جزء هشتم : 🌷۱۴۳✅ 🌷۱۴۴✅ 🌷۱۴۵✅ 🌷۱۴۶✅ 🌷۱۴۷✅ 🌷۱۴۸✅ 🌷۱۴۹✅ 🌷۱۵۰✅ 🌷۱۵۱✅ 🌷۱۵۲✅ 🌷۱۵۳✅ 🌷۱۵۴✅ 🌷۱۵۵✅ 🌷۱۵۶✅ 🌷۱۵۷✅ 🌷۱۵۸✅ 🌷۱۵۹✅ 🌷۱۶۰✅ 🌷۱۶۱✅ 🌷۱۶۲✅ دوستان شرکت کننده یادتون نره صفحه منتخب رو باید بخونین 🌸 صفحه منتخب شما با علامت(✅) مشخص میشه بسم الله تو لینک ناشناس پیام بدید👇❤️ https://harfeto.timefriend.net/16729459297254
‏﴿إِنَّ رَبّي قَريبٌ مُجيبٌ﴾ «خدای من ، نزدیک و اجابت کننده است»
خدایا هیچوقت نذار بنده های خوبت از خوب بودنشون پشیمون بشن...
#ارسالی‌شما🌷 سلام خونه ی پدری نائب الزیاره ودعا گوی دوستان کمیلی هستم🌱 #قرار_همیشگی 🍃
4_6025924891079871249.mp3
24.98M
شبتون آروم با نوای که آرامش بخش دلهاست ❤️
کانال کمیل
خدایا هیچوقت نذار بنده های خوبت از خوب بودنشون پشیمون بشن...
ی وقتایی هست که خسته میشی... بغض امونتو میبره... ولی نباید بشینی چون اصلا وقت نِشَستن نیست... ی‌وقتایی ادما راهتو میبندن،سخت میکنن،اما باید وایسی تا بزرگ شی... میدونین یاد کدوم جمله افتادم؟ بسیجی واقعی علی بود که تمام زندگی اش وقف اسلام بود... من میگم حتی فاطمه اش... ما علی گونه بسیجی بودنو دوست داریم❤️ 🌱@salambarebrahimm🕊
تا خدا رو داری تنهاییت رو باور نکن...!!😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
يَا رَبِّ إِنَّ لَنَا فِيكَ أَمَلاً طَوِيلاً كَثِيراً ما رو خیلی حساب کردیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین صحبت های شهید شیری قبل از اعزام به سوریه
AUD-20210218-WA0011_5868514103458269890.mp3
3.71M
@salambarebrahimm کیه که بمونه یارِ دلم الا حسین...
‌ دلم بی قرار سفری است ...
آن کس که پناهم بدهد باز حسین است...
فاصله بگیر از تمام احوالاتی که از خودت و خدات دورت میکنه... هیچ جریانی نمی تونه تو رو بگیره! مگر زمانی که خودت خسته بشی... کم نیار!
حدود ساعت سه‌ونیم صدای گاز گاز ماشین شنیدیم. یکی از دراویش داد زد: صبر کن برقو قطع کنم. به سیم بکسل‌های دو طرف کوچه برق وصل کرده بودن. دوباره گاز گاز کرد. به نظرم علامتی بود که صف دراویش کنار بره که راه بیفته. سمند سفیدی بود. از جلوی خونه نورعلی تابنده پر گاز اومد تو دل جمعیت. زیگزاگ. اولین نفر زد به محمدحسین. بلافاصله یکی از دل جمعیت دراویش بهش شلیک کرد؛ با دو لول ساچمه‌ای. راننده سمند همینطور زیگزاگ اومد جلو و ده پونزده نفر دیگه هم شل و پل کرد. دیدم که دراویش پشت سر سمند هجوم آوردن سمت محمدحسین. تا اومدیم بریم سمتش ماشین سروته کرد. پشت سرش که دویدم یک دفعه زیر گلوم به جایی گیر کرد. راننده سمند خیلی حساب شده عمل کرد. سیم بکسل بسته بود عقب ماشینش. از قبل یک سرش را آورده بودند جلو پیچیده بودند دور تیر برق، ادامه‌ش رو از عرض کوچه برده بودن بسته بودن به تنه درخت آن سمت کوچه. ما از همه چیز بی‌خبر بودیم. سمند دور زد و برگشت سمت خودشون، سیم بکسل کشیده شد اومد بالا. جلوی حرکت بچه‌ها رو سد کرد. برای همین دراویش راحت محمدحسین رو کشیدن داخل خودشون. - خب؟! اشکش چکید. فرهاد اشاره کرد که بگو. - عقده‌شونو سر محمدحسین خالی کردن؛ با قمه، لوله، چاقو، تیغ، موکت‌بری.. 🕊🌹
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّىٰ عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا النجم/۲۹ پس اعتنا نکن به آنهایی که از یاد من رو میگردانند و جز زندگی دنیا چیزی نمی خواهند من همونم که تو رو بهتر از خودت میشناسه... همون که قهر کردنت هم براش شیرینِ... تو با کسی قهر میکنی، از کسی دلگیر میشی که قبل از به وجود آوردنت فقط عشق خودش رو بهت هدیه داد. بنده ی من چی شد که با اومدنت روی زمین، عشق من رو فراموش کردی؟! کسی غیر از من قلب بی قرارت رو آروم میکنه؟! به اهل زمین دل نبند... دلت رو یه جای قرص و محکم گره بزن... یه جایی کنارِمن..‌. من نمیتونم دور بودنت رو تحمل کنم پس برگرد کنارم جانِ دلم... من دلتنگ توام هر لحظه هر ثانیه... 🍃
سردار شهید حسن طهرانی مقدم تعریف می‌کرد: رفته بودیم روسیه یک موشک فوق پیشرفته ای را از روس ها تحویل بگیریم. به افسر روسی گفتم فناوری ساخت این موشک را هم در اختیارمان بگذارید. خندید و گفت این تکنولوژی فقط در اختیار روسیه است شما ۵۰سال بعد هم به آن نمیرسید. وقتی برگشتیم ایران هر چه در توان داشتیم گذاشتیم اما به در بسته خوردیم. دست به دامن امام رضا شدم. سه روز در حرم برای پیدا کردن راهی متوسل حضرت شدم تا اینکه روز سوم در حرم طرحی در ذهنم جرقه زد سریع آن را در دفتر نقاشی دخترم کشیدم. وقتی برگشتم عملیاتی اش کردیم و موشکی بهتر از موشک های روسی شد.