قشنگی دیدار کربلا وقتیه که از بی قراری شب و روزت شده یاد کربلا، ورد زبونت شده اسم کربلا...
تواون زمانِ بی قراری وقتی امام حسین ع دعوتت میکنه مثل اینه در بهشت برات باز شده....
ان شاء الله برات کربلای بی قرارها امضا شه...
کانال کمیل
رفقا...! خدا اگه نخواد بنده اش بیاد سمتش هی بهش کار(مشغله دنیایی) میده تا خدا رو فراموشش کنه...
حب دنیا و حب خدا تو هیچ دلی کنار هم قرار نمیگیره
بنده ای که سرگرم دنیا شده جایی برای خدا تو دلش نذاشته
اونقدر غرق دنیا شده که یادش میره خدایی هم داره ، بعضیا میگن خوش بحالش
طرف دنیا رو داره ، غافل از اینکه #خدارونداره
و همین برای شکست و عاقبت بخیر نشدنش کافیه...
✨خدا هیچ بنده ای رو از خودش دور نمیکنه ، این ما هستیم که با اعمالمون از خدا فاصله میگیریم
کار بعضی هامون به جایی میرسه که جایی برای خدا تو زندگیمون نمیذاریم
غرق دنیا و مادیات میشیم
خداهم مارو به اختیارات و نیات خودمون واگذار میکنه
ما بااختیار از خدا دور شدیم و دنیا رو انتخاب کردیم
خداهم شاید کمکمون کنه تا به خواسته هامون برسیم
خواسته هایی که هیچ ارزشی ندارن و فقط دارن ما رو از خدا دورتر میکنن
خواسته هایی که عاقبت بخیری به همراهشون نیست...
تظاهر نکن برای خدا!
وقتی بی حال و حوصله نماز شب میخوانی
وقتی ذکر میگویی اما دلت جای دیگریست...
خدا تو را بر خلاف آدم ها
آنطور که "هستی" دوستت دارد!
دقیقا همانطور که هستی!
وقتی حال ذکر نداری اما برایش شعر میخوانی
وقتی حوصله نماز مستحبی نداری اما وسط اتاق نشسته ای چای میخوری و به او فکر میکنی!
همینطور ساده و عاشقانه بیشتر به دل مینشینی!
حرم شیفت داشتم . نماز عشا را خوانده بودیم که یکی آمد از کنارم رد شد. دیدم حاج قاسم خودمان است! چه ابهتی داشت! مثل همیشه نجیب بود و سر به زیر و یک لبخند مهربان روی صورتش بود. رفتم دنبالش. ایستاد گوشهای کنار ضریح ، زیارت نامه خواند و بعد هم نماز.رفتم جلو. عرض ارادت کردم. از زوار خواستم بروند کنار تا حاجی راحت ضریح را زیارت کند . با مهربانی گفت: «نیازی نیست خودم میرم.» بعد از زیارت رفت سر قبر علما. مردم انگار تازه متوجه شدهاند کی امده. می امدند سلام و احوالپرسی! بوسه و عرض ارادت.
«حاجی لبخند دلنشینش را هدیه میداد به همه»
وقتی خواست برود تا حیاط مسجد اعظم بدرقهاش کردم . داشت کفشش را میپوشید. مردم دوباره جمع شدند دورش ، چه ایرانی و خارجی. طرف اهل پاکستان بود. امده بود جلو.
میخواست هر طور شده با حاجی عکس بگیرد . نگذاشتم! عربی چند کلامی با حاجی حرف زد. حاج قاسم خندید و گفت: «بذارید عکس بگیرن» بعد هم خدا خافظی کرد و رفت . شیرینی این دیدار خیلی دوام نیاورد، فقط چند روز . تا صبح جمعه که پیامک شهادتش را دیدم.
📚سلیمانی عزیز
هیچ کس باور ندارد این خبرها را حسین
اربعین تعطیل نیست، آقا خودت تکذیب کن ...!
#امید_دارم_هنوز ...