💠مهدی جان
صدا کردنت سخت نیست
من سختش کردہ ام
ميخوانمت آقای من
اما با زبانی كه گناه لالش كردہ
@salambarebrahimm
کانال کمیل
@salambarebrahimm ⭕️ ناگفته های دفاع مقدس 9 🔴 جنگ ۸ ساله ما جنگ جهانی بود یک ور تمام دنیا، اینور
@salambarebrahimm
⭕️ ناگفته های دفاع مقدس 10
🔴 ابرقدرت غرب ،امریکا و ابرقدرت شرق، شوروی؛ سر جنگ با ایران متحدشدن‼️
🌷استاد رائفی پور🌷
هدایت شده از سلام برابراهیم
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@salambarebrahimm
«ناگفته های شنیدنی از #قدرت_موشکی_خارق_العاده_ایران
از زبان استاد رائفی پور
شنیدنش به آدم انرژی میده😊
#خاطرات_تفحص
🔸افسر استخباراتى عراق، بچه ها را داخل خاک عراق همراهی می کرد.
او به نظر فرد بی اعتقادى بود. از اول صبح کار را شروع کرديم. ناگهان ستار به نقطه ای اشاره کرد و گفت:
" از اين مکان بوی عطر می آيد و هرجا بوی عطر باشد، شهيد ايرانى پيدا
می شود."
🔸بچه ها آن محل را با بيل مکانيکی حفاری کردند. پيکر دو تن از شهدای عزيز کشف شد. هرچند که بوی مشک و عطر شهدا براى بچه های تفحص امری طبيعی بود؛ اما اين افسر عراقى کاملا تعجب کرده بود. به نتيجه رسيديم که حتی عراقی ها هم بوی خوش شهدا را درک می کنند.
♦محمود توکلی ، مسئول تفحص لشکر امام حسين(ع)
@salambarebrahimm
هدایت شده از سلام برابراهیم
روایت شهیدان- فوق العاده.mp3
4.5M
@salambarebrahimm
👆روایتی از سیره ی شهدا
فوق العاده تاثیرگذار...
🌺 گوش کنید
حال معنویتان را خوب میکند...
#التماس_دعا
پیشنهاددانلود🌹
کانال کمیل
@salambarebrahimm 👆روایتی از سیره ی شهدا فوق العاده تاثیرگذار... 🌺 گوش کنید حال معنویتان را خوب می
کانال کمیل
#شهید نمیشوی اگـر شبیه ترینِ شهدا نباشی شهدا خود را لابلای تاریکی شب گم کردند که عاقبت خدا پیدایشان
@salambarebrahimm
شـهید شدن دل مےخواهد!
دلی که آنقدر قوی باشد و بتواند بریده شود ازهمه تعلقات
دلی که آرام، له شود زیر پایت به وقت بریدن و رفتن ..
و شـهدا "دلدارِ بـی دل" بودند..
#یاد_شهدا_با_صلوات
#خط_عاشقی🌷
#شهید_حسن_باقری
🔺 بانۍ اطلاعات-عملیات
✍ اوایل جنگ در خوزستان ستادی تشکیل داده بودیم که از ارتش تبعیت می کرد و (شهید) ‹‹مجید بقایی›› نیز رابط این ستاد با ارتش بود.
ستاد که فعال شد ، نیروهای واحدهای مختلف سازمان، از جمله پشتیبانی و اطلاعات وظایفشان را درست انجام نمی دادند، در این ستاد ‹‹محسن رضایی›› و ‹‹علی شمخانی›› نیز حضور داشتند.
یک روز که در محل ستاد بودیم، دیدیم سه نفر جوان وارد اتاق شدند و گفتند:‹‹ما از تهران اومدیم تا به شما کمک کنیم.›› یکی از آن جوان ها حسن باقری بود ، جوانی با ریش های کم و شلوار کردی ، دو نفر دیگر هم از بچه های اطلاعات بودند.
آن ها گفتند: ‹‹بین شما کسانی هستن که با همکاری عرب های اهواز ، اطلاعات رو به دشمن می دن و دشمن با گرای دقیق، با خمسه خمسه اهواز رو می زنه.››
در آن زمان خمسه خمسه ها برای ما معظل شده بود و ما نمی دانستیم از کجا می خوریم.
به هر صورت موافقت مان را اعلام و برای آن ها موتور تهیه کردیم و این، لحظه ی ورود حسن باقری به جنگ بود.
حسن با تشکیل واحد اطلاعات- عملیات، توانست ظرف مدت کوتاهی ، ضمن شناسایی تمامی عوامل اطلاعاتی ، قالب سازمانی مشخصی را نیز برای این مهم تعریف کند.
او با توجه به استعداد سرشار و حضور مستمری که داشت، توانست گزارش های بسیار ارزشمندی را تهیه کرده، سپس تجزیه و تحلیل نماید.
به طوری که وقتی در جلسه ای که ارتش با سپاه در حضور بنی صدر داشت و قرار شد، سپاه گزارش دهد ، بنی صدر با دیدن جوانی نحیف و لاغر و کم سن وسال ، ابتدا ایراد گرفت و گفت:‹‹این دیگه کیه که می خواد گزارش شما رو ارائه بده؟›› اما با شنیدن گزارش بسیار جالب حسن باقری ، متحیر مانده بود و بعد از شنیدن گزارش، خطاب به او گفت:‹‹آفرین! احسنت!›› او بدین ترتیب، با اثبات لیاقت و شایستگی خود، توانست از طریق تهیه ی یک گزارش ساده، مسئولیت فرماندهی اطلاعات - عملیات سپاه را که در حقیقت تمام توان و قوه ی سپاه بود ، به عهده بگیرد.
@Salambarebrahimm
📚برگرفته از کتاب من این جا نمی مانم
خاطراتی از شهید غلام حسین افشردی(حسن باقری)
خدایا
بگذار دریا باشم..!
ساکن و ساکت...
که طوفان های سخت هم من را به هیجان نیاورد ،
قلبم را مثل آسمان صاف و پاک کن که لکه کدورتی از اعمال خلاف دیگران بر ساحتش ننشیند...
🌷شهید چمران🌷
@salambarebrahimm