خیلی زود دیر میشه...!! یهو بعد یه عمر زندگی به خودت میای میبینی هه... مرگت رسید و آرزوی شهادت و شهید شدن و... اینا همه هیچی... به خودت میای میبینی موهات و محاسنت سفید شده شبیه دندونات... یهو میبینی همه چی تموم شده... میبینی خدایی نکرده شهید نشدی و سر نماز میتت دارن واست میخونن: اللَّهُمَّ إِنِّی عَبْدُکَ، ابْنُ عَبْدِکَ، ابْنُ أَمَتِکَ خدا یا این بنده ات بوده... باباشم بنده ات بوده... چشم به هم میزنی میبینی سرازیری شیب قبر... شونه سمت راستتو دارن تکون میدن اسمع افهم یا فلان ابن فلان... دنیا خیلی کوچیکه...

هر وقت حاجی از منطقه به منزل می آمد، بعد از اینکه با من احوالپرسی میکرد با همان لباس خاکیِ بسیجی به نماز می ایستاد... یک روز به شوخی گفتم: تو مگر چقدر پیش ما هستی که به محض امدن نماز میخوانی؟! نگاهی کرد و گفت: هروقت تو را میبینم احساس میکنم باید دو رکعت نماز شکر بخوانم... شهید ابراهیم همت🌷

آقا مصطفی همیشه به مادرش میگفت: دعا کن موثر باشم؛ شهید شدن و نشدن زیاد مهم نیست...! شهید مصطفی صدرزاده🌷

وَ اصبر فَإن الله لا یُضیع أجر المُحسنین هود/۱۱۵ پس #صبر خواهم کرد! میدانم که خدای خوبم همین جا کنار اشک هایم‌، همین جا کنار بی قراری هایم نشسته...!

تا حلالیت نگرفتید و حلال نشدین سفر زیارتی نرید!!! باور کنید امام حسین علیه السلام هم شب عاشورا وقتی داشت میگفت هر کی میخواد بره فرمود هر کی حق الناس داره پاشه بره... #شهید هم که با اولین قطره ریخته شده خونش تمام گناهاش میریزه، بازم حق الناس به گردنش میمونه! حالا از ما گفتن بود قهر و این چیزا رو بذارید کنار... حلالیت بطلبید بچه مومنا😉

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی: #خدا با کارهایش با ما حرف می زند. هر وقت غصه دارمان کرد، یعنی با ما کار دارد. غم پیغام دوست است. وقتی غم آمد با او #خلوت کن ببین با تو چه کار دارد.

یَا رَب لَا تُعَلِق قَلبی بِمَا لَیسَ لِی... خدایا! نگذار قلب من به چیزهایی که‌، از آن من نیست پیوند بخورد ...

لباس های خونی اش‌ را گذاشته‌ بودند داخل یک‌ کیسه ی پلاستیکی! روز سوم‌ که‌ خانه‌ خلوت تر شد، رفتم‌ کیسه‌ را آوردم با احتیاط‌ گره‌اش‌ را باز کردم‌ و لباس ها را آوردم‌ بیرون! بوی عطر پیچید توی خانه عطر گل محمدی! عطری‌ که‌ حسن میزد..! شهید حسن آبشناسان🌷

دیدید وقتی‌ گوشی مون‌ گُم‌ میشه، چجوری‌ میگردیم‌ دنبالش؟! کاش‌ وقتی‌ خودمون هم‌ گم‌ میشیم، انقدر پیگیر پیدا شدن خودمون باشیم!

نهار خونه پدرش بودیم، همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن. رفتم تا از آشپز خونه چیزی برای سفره بیارم. چند دقیقه طول کشید. برگشتم دیدم همه نصف غذایشان را خورده اند ولی آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم . شهید مهدی زین‌الدین🌷

وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ حدید/۴ و او با شماست هرجا که باشید بنده ی من دلم مدام کنارتوست... تو هم دلت با من هست...؟!

خدا با اون عظمتش میگه: أنَا جَلیسُ مَن جالَسَنِی من همنشین اون کسی هستم که با من بشینه!! انگار خدا داره، دنبال یه رفیق ناب میگرده... یا رفیق من لا رفیق له!! چقدر من حقیر رو تحویل میگیری؟!

شما هم بعضی وقتا اونقدر دلتون میگیره و سردرگم میشید که جز خدا هیشکی نمیتونه حلش کنه...؟! برای هم دعا کنیم آخه صدای دعاهامون برای هم به خدا میرسه...

آدم این چهره های پاک رو که میبینه اصلاً دست دلش سمت #خرابی نمیره... حالا فکر کنید چهره #یوسف_زهرا چقدر دلرباست...

بعضی وقتا باید این دل رو از جا بکنی ببریش وسط بیابون یه چاله بکنی، دله رو خاکش کنی یه فاتحه هم بالا سرش بخونی و برگردی به زندگیت برسی...!!

یه صوت بذارم چند دقیقه آرامش بگیریم...؟!

کاش الان حرمت بودیم آقا جان... یه گوشه روبرو‌ی ضریحت... چشاتو ببند و تصور‌ کن الان روبه روی ضریحی و ازش بخواه هر چی که تو دلته...

امام حسینم با کلی درد‌ اومدیم تا به فریادمون برسی، که نگامون کنی... آقا جان با یه نگاه شما زندگیمون از این رو به اون رو میشه...

اگه شما هم ما رو تنها بزارید باید بریم بمیریم... به خدا به یقین رسیدیم، همه میرن شما #فقط‌ میمونید برامون...

حسین جان صدامونو داری؟!

امام حسین‌ جانم هر کی هر حاجتی داره اگه به صلاحشه براش مستجا‌ب کن آقاجان... به حق حضرت علی اکبر

یا علی شبتون مهدوی🌸

گریه می کرد و اصرار داشت که به جبهه برود پدرش گفت: تو هنوز بچه ای! جبهه هم جای بازی نیست که تو می خواهی بروی حسن گفت: مگر کربلا قاسم نداشت؟! من هم قاسم می شوم... شهید حسن یزدانی🌷

مولا علی علیه السلام: كُن لِما لا تَرجُو أرجی به آنچه اميدش را ندارى، اميدوارتر باش ...

با یکی از دوستانش‌ قرار گذاشته بودند؛ یک قرار خدایی ھر وقت‌ درس‌ می خواندند‌، میگفتند یا‌کریم؛ الوعده وفا ما‌ درسمان را خواندیم تو برکتش را بده..! شهید مصطفی احمدی روشن🌷