eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
خجالت مےکشم اسمم را گذاشته ام منتظر زمانےکه دفتر انتظارم را ورق میزنے مےبینے؛ فضاے مجازےرابیشتراز امامم مےشناسم! حتےگاهےصبح آفتاب نزده آنها را چک مےکنم... اما عهدم را نه..! @salambarebrahimm
می گفت : طوری تلاش می کنم که اگر روزی امام زمان (عج) فرمودند یک فرماندہ توپخانه میخواهم ؛ بفرمایند محمود بیاید . . . شهید محمود رادمهر🌺 @salambarebrahimm
🌹 @salambarebrahimm تازه از سربازی برگشته بود و حدود20 سالش بود که اومدن خواستگاریم ...💕 هنوز کاری هم پیدا نکرده بود یادمه مراسم خواستگاری بابام ازش او پرسید... " درآمدت از کجاست ؟ " گفت:" من روی پای خودم هستم و از هر جا که باشه نونمو در میارم " حالت مردونه‌ش خیلی به دلم نشست😍 💕 وقتی میدیدم که چطور با خونوادم در مورد ازدواج صحبت میکنه ... با هم که صحبت میکردیم گفت: " حجاب شما از هر چیزی واسم مهمتره ... " واسه عـــــقد که رفتیم ...💕 دست خطی نوشت و خواست که امضاش کنم نوشته بود ... " دلم نمی خواهد یک تار موی شما را نامحرمی ببیند…❤ " منم امـــــضاش کردم ... مادرم از این موضوع ناراحت شد و گفت این پسر خیلی سخت گیره ؛ ولی من ناراحت نشدم چون میدونستم که میخواد زندگی کنه ...💕 واقعاً هم زندگی باهاش بهم مزه میداد💚 🌸
کانال کمیل
#عملیات_شناسی 📎نام عملیات: ظفر ۷ (نامنظم) 📎تاریخ عملیات: ۱۳۶۶/۱۲/۲۳ 📎رمز عملیات: یامحمد رسول الل
📎نام عملیات: عملیات حضرت مهدی(عج) 📎تاریخ عملیات: ۱۳۵۹/۱۲/۲۲ 📎ساعت عملیات: ۷:۳۵ 📎طراح عملیات: شهید حسن باقری و شهید اسحاق عزیزی 📎تلفات دشمن: ۱۶۸ کشته زخمی و اسیر 📎نتایج بدست امده: نخستین پیروزی روحیه بخش در مقابل دشمن 📎تعداد شهدای عملیات: ۱۶ نفر 📎ارگان های عمل کننده: سپاه پاسداران @salambarebrahimm قسمت ششم
وقف نامه.mp3
6.42M
💠وقف نامه بنویسیم ... حاج حسین یکتا🌺 @salambarebrahimm
کانال کمیل
💠وقف نامه بنویسیم ... حاج حسین یکتا🌺 @salambarebrahimm
👆👆راوی:حاج حسین یکتا وقف نامه بنویسیم.. جوونا جنگ شروع شده...نذارید دختروپسرهای لبنانی شمارو جلو بزنن.. 🌺وقتی جنگ شروع شده بود همه میدونستن جنگ شروع شده ولی همه جبهه نرفتن فرودگاه مهراباد تهران بمب بارون شد مرکزنشین ها فهمیدن جنگ شده اما همه جبهه نرفتن... اگه حتی تعداد کمی جبهه میرفتن جنگ 8سال طول نمیکشید امروزم جنگ شروع شده... الانم آقا فرمودند جنگ فرهنگی جنگ نرم شروع شده من چیکار کنم که خیلی ها نمیبینن؟؟ موقع جنگ هم خیلی از پدرومادرا به بچه هاشون میگفتن چرا تو بری؟تو درس داری؟تو زن و بچه داری..تو حالا کنکورتو ندادی..خیلی ها دارن میرن ببین چقدر صف اعزام شلوغه؟؟ موقع جنگ هم همین صحبتا بود...اما یه عده فهمیدن که باید برن... امروز با شعار جنگ نرم که نمیشه جنگ کرد... شعار دهنده هم موقع جنگ زیاد بود...توی نماز جمعه ها هم خیلی ها داد میزدن جنگ جنگ تا پیروزی..اما کیا جنگیدن؟ جوونا نذارید دختروپسرهای لبنانی شمارو جلو بزنن... که اونا خوب دارن ولایت مداری میکنن وخدا خوب داره بهشون پاداش میده... @salambarebrahimm
سلام مدیران گرامی برای تبادل #+500عضو به این آی دی پیام بدن @Shahidgomnam26 باقی دوستان اگه نظری انتقادی درمورد کانال دارید حتما به خادم کانال بفرمائید خوشحال میشم در پیشبرد صحیح کانال به ما کمک کنید التماس دعا یاعلی
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
@SALAMbarEbrahimm
🔷دیشب دیگه همه دیدین اخر و عاقبت کسایی که حرف رو گوش ندادن چی شد...😊 هر کسی به ولی خودش گوش نده و نسبت به ولایت بی اهمیت باشه رسوا و بدبخت میشه ✅ @SALAMbarEbrahimm
🌷شهید ابراهیم هادی🌷 💠عملیات زین العابدین "علیه السلام" آذر ماه 1361 بود. معمولا هر جا که ابراهیم می رفت با روی باز از او استقبال می کردند. بسیاری از فرماندهان، دلاوری و شجاعت های ابراهیم را شنیده بودند. یکبار هم به گردان ما آمد و با هم صحبت کردیم. صحبت ما طولانی شد. بچه ها برای حرکت آماده شدند. وقتی برگشتم فرمانده ما پرسید: کجا بودی؟! گفتم: یکی از رفقا آمده بود و با من کار داشت. الان با ماشین داره می ره. برگشت و نگاه کرد. پرسید: اسمش چیه؟ گفتم: ابراهیم هادی. یکدفعه با تعجب گفت: این آقا ابراهیم که میگن همینه؟! گفتم: چطور مگه؟! همینطور که به حرکت ماشین نگاه می کرد، گفت: اینکه از قدیمی های جنگه چطور با تو رفیق شده؟! با غرور خاصی گفتم: خب دیگه، بچه محل ماست. بعد برگشت و گفت: یکبار برایش اینجا برای بچه ها صحبت کنه. من هم کلاس گذاشتم و گفتم: سرش شلوغه، اما ببینم چی میشه. روز بعد برای دیدن ابراهیم به مقر اطلاعات عملیات رفتم. پس از حال و احوالپرسی و کمی صحبت گفت: صبر کن برسونمت و با فرمانده شما صحبت کنم. بعد هم با یک تویوتا به سمت مقر گردان رفتیم. در مسیر به یک آبراه رسیدیم. همیشه هر وقت با ماشین از آنجا رد می شدیم، گیر می کردیم. گفتم: آقا ابراهیم برو از بالاتر بیا، اینجا گیر می کنی. گفت: وقتش را ندارم. از همین جا رد می شیم. گفتم: اصلا نمی خواد بیایی، تا همین جا دستت درد نکنه من بقیه اش را خودم می برم. گفت: بشین سرجات، من فرمانده شما رو می خوام ببینم. بعد هم حرکت کرد. با خودم گفتم: چه طور می خواد از این همه آب رد بشه! تو دلم خندیدم و گفتم: چه حالی می ده گیر کنه. یه خورده حالش گرفته بشه! اما ابراهیم یک الله اکبر بلند و یک بسم الله گفت. بعد با دنده یک از آنجا رد شد! به طرف مقابل که رسیدیم گفت: ما هنوز قدرت الله اکبر را نمی دانیم، اگه بدانیم خیلی از مشکلات حل می شود. گردان برای عملیات جدید آمادگی لازم را به دست آورد. چند روز بعد موقع حرکت به سمت سومار شد. من رفتم اول سه راهی ایستادم! ابراهیم گفته بود قبل از غروب آفتاب پیش شما می آیم. من هم منتظرش بودم. گردان ما حرکت کرد. من مرتب به انتهای جاده خاکی نگاه می کردم. تا اینکه چهره ی زیبای ابراهیم از دور نمایان شد. همیشه با شلوار کردی و بدون اسلحه می آمد. اما این دفعه بر خلاف همیشه، با لباس پلنگی و پیشانی بند و اسلحه کلاش آمد. رفتم جلو و گفتم: آقا ابراهیم اسلحه دست گرفتی!؟ خندید و گفت: اطاعت از فرماندهی واجبه. من هم چون فرمانده دستور داده این طوری آمدم. بعد گفتم: آقا ابراهیم اجازه می دی من با شما بیام؟ گفت: نه، شما با بچه های خودتان حرکت کن. من دنبال شما هستم. همدیگر را می بینیم. چند کیلومتر راه رفتیم. در تاریکی شب به مواضع دشمن رسیدیم. من آر پی جی زن بودم. برای همین به همراه فرمانده گردان تقریبا جلوتر از بقیه راه بودم. حالت بدی بود. اصلا آرامش نداشتم! سکوت عجیبی در منطقه حاکم بود. @salambarebrahimm ادامه دارد... 📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم ۱ ص ۱۹۲ و ۱۹۳
✍بعد از ازدواج یقین پیدا کردم که محمد شهید خواهد شد. همیشه آرزوی شهادت داشت و هنگام عبادت ارتباط خوبی با خدا برقرار می‌کرد. برای غذا خوردن با هر لقمه بسم‌الله می‌گفت. از سحر تا طلوع آفتاب نماز و دعا می‌‌خواند. خیلی به دعای بعد از نماز مقید بود. آرامش خاصی داشت و خیلی متین بود. ✍ گاهی اوقات اگر من از دست بچه‌ها عصبانی می‌شدم با خنده می‌گفت اینها بچه هستند خودت را ناراحت نکن. هیچ‌وقت صدای بلندش را کسی نشنید. هر کاری و نظری داشتم خیلی متین و آرام گوش می‌داد بعد اگر درست نبود توجیه می‌کرد. خیلی راحت با مسائل و مشکلات کنار می‌آمد. حق‌الناس را خیلی رعایت می‌کرد حتی وقتی آب را باز می‌کرد تا وضو بگیرد. اگر سفره می‌انداختیم و چند قاشق غذا باقی می‌ماند می‌برد جایی برای مورچه‌ها و پرندگان می‌ریخت و می‌گفت اینها بخورند بهتر از دور ریختن است. راوے : 🌷 @SALAMbarEbrahimm
حاج حسین یکتا: بچه‌ها بگردید یه پیدا کنید؛ یه دوست پیدا کنید که وسط میدون مینِ گناه، دستمون رو بگیره. !!!؟
کانال کمیل
حاج حسین یکتا: بچه‌ها بگردید یه #رفیق_خدایی پیدا کنید؛ یه دوست پیدا کنید که وسط میدون مینِ گناه، دس
با یاد تـو دلِ سنگم، #نرم چشمانـم #اشڪ بار و اعتقادم #محکم مے شود در آرزوی آن روزے ڪہ مثل تو #پـرواز ڪنم... #شهید_گمنام #ابراهیم_هادی ❤️ @SALAMbarEbrahimm
روزهــای اول جنگ، شهر اشغال شده هویـــــزه... دختر جوانی را به همراه مادرش به مقر بعثی ها می آورند... یکی از مســئولین بعثی(ستوان عطوان) دستور می دهد دختر را به داخل سنگرش بیاورنــد... مادر را بیرون سنگر نگـــه می دارند... لحظه ای شیـون مادر قطع نمی شود😭 دقایقی بعد بانوی جوان با حالتی مضطرب، دستان خونی و و لباس پاره شــده سراسیمه از داخل سنگر به بیرون فـــرار می کند🏃... تعدادی از سربازان به داخل سنگر می روند و با جســـد ستوان عطوان مواجه می شوند😳. دختر جوان هویـــزه ای حاضر نشده عفتش را به بهـای آزادی بفروشد و با سرنیزه، سـتوان را به هلاکت رسانده و حتی اجازه نداده از سرش برداشته شود... خبر به گوش سرهنــگ هاشم فرمانده مقر می رسد، با دستور سرهنگ یک گالن روی دختر جوان خالی می کنند... در چشم بهم زدنی آتش🔥تمـــام چادر بانو را فرا می گیرد و همانند شعله ای به این ســو و آن سو می دود و لحظاتی بعد جز دودی که از خاکستر بلند می شود چیزی باقی نمی ماند ... فریادهای دلخــراش مادر برای بعثی ها قابل تحمل نیست مادر را نیز به همان سبک به وصال جگرگوشه اش می رسانند... ❤️ @Salambarebrahimm حیا+چادر=حجاب
خدا بهتر از هرکسی میدونه که کجای کارامون لنگه... تا حالا به این فکر کردین که موقع خوندن نماز ، چقدر پای حرفایی که میزنیم، هستیم؟‼️ مثلا ✅چند درصد یقین داریم که خدا "مالک یوم الدین" هست؟📝 روز حسابی در پیش هست؟! اصلا اینکه میگن باید برای تک تک کارامون جواب پس بدیم، درسته؟؟ این اطمینانه به اندازه ی روشنی روز☀️.. برامون قطعیه؟؟ اگه واقعا بهش یقین داریم چه کاری براش کردیم؟ ✅چندتا از "ایاک نعبد" و "ایاک نستعین" هامون پوچ و توخالیه؟؟؟ جدی جدی ما فقط از خدا فرمان میگیریم؟ فقط خدا☝️ برامون اولویته؟! یا حرفای مردم و اینور و اونور هم رومون اثر داره؟ فقط خدا رو سبب ساز همه نعمتها میدونیم؟ یا ....... ✅زمان گرفتاریهامون فقـط دست به دامن خدا میشیم و با توکل به خدا جلو میریم؟؟😐 یا اینکه اول به بنده هاش رو میزنیم.. اگه جواب نگرفتیم میریم سمتش⁉️ تا این لحظه از عمرمون، چقدر به فکر "صراط مستقیم" بودیم؟ برا رسیدن بهش سعی کردیم؟ تلاشمون به اندازه ی قبول شدن برای کنکور بوده؟ یا به قدر تلاشمون برای بهتر دیده شدن پیش این و اون؟؟ بیاین ببینیم.. جزو کدوم دسته از خلایقیم؟ 🔷"الذین انعمت علیهم" 🔶 "مغضوبین"یا "ضالین" ؟ 🔍 دقیقا کجای راهیم ؟؟ @salambarebrahimm
@Salambarebrahimm هنوز هم #شهادت می‌دهند اما به "اهل درد" نه به بی خیال‌ها فقط دم زدن از شهدا افتخار نیست باید زندگی‌مان، حرف‌مان، نگاهمان، لقمه‌هایمان، رفاقتمان، همه بوی شهدا بدهند.
✅حاجی جان به گوشی؟ به بچه‌ها بگو حواسشون به امامشون باشه! میگن آقا خیلی تنهاست....!!! شهدا نگذاشته بودن امام خمینی احساس تنهایی کنه...😔 @SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
✅حاجی جان به گوشی؟ به بچه‌ها بگو حواسشون به امامشون باشه! میگن آقا خیلی تنهاست....!!! شهدا نگذاش
آقا جان، دوستانت را دوست می داريم و دشمنانت را دشمن. رهبرم تو تنها نيستی، تو رهبر قبيله عشقی؛ آنان كه خون مسلمانی در رگ هايشان جوششی دارد، هم در دلهايشان موج می زند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@salambarebrahimm اذان شهید جبهه مقاومت ساعاتی قبل از شهادت❣ ما مدعیانِ صفِ اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدن
💠 @salambarebrahimm در جوشن كبير يك عبارتی هست كه مي گوييم " " 💠معناش خيلي جالبه : یه وقتی کسی تو رو می بخشه اما یادش نمیره که فلان خطا رو کردی... و همیشه یه جوری نگات می کنه که تو می فهمی... هنوز یادش نرفته... یه جورایی انگار که سابقه بدت رو مدام به یادت میاره... ولی یك وقتی، یه کسی تو رو می بخشه و یک طوری فراموش می کنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی... اصلا هم به روت نمیاره... به این نوع بخشش میگن . 🌺 و خدای ما اینگونست... 🌺 از صمیم قلب می گویم: "يا كٓريمٓ الصَّفْح"
کانال کمیل
آقا جان، دوستانت را دوست می داريم و دشمنانت را دشمن. رهبرم تو تنها نيستی، تو رهبر قبيله عشقی؛ آنان ك
گر حنجره های سابقون خاموش است خون جگرِ بسیجیان در جوش است تا هست بسیج و حضرت خامنه ای ای پیر جماران علمت بر دوش است✌️ @SALAMbarEbrahimm
آقای روحانی آقای لاریجانی آقای ظریف و اصلاح طلبان همیشه طلبکار، حالا که طلای صنعت هسته ای را به گلابی های برجام فروخته اید و جلبک سبز، هم کف دستتان نگذاشته اند، گاهی در خلوت هایتان به قیامت و خون شهدا فکر کنید... به نگاه فرزندانشان که میگوید قهرمان؛ پدران شهید ما هستند نه تیم مذاکره کننده با دستاورد #هیچ #برجام_خسارت_محض @SALAMbarEbrahimm
#یا_صـاحب_الزمان_عج فقط ما جمعه ها چشم انتظاریم فقط جمعه برایش بی قراریم دلیل غیبتش"شاید"همین است فقط در روز جمعه #ندبه داریم😔
درد معنایی ندارد ... میپرسم درد داری ؟ میگه نه زیاد می خوای مسکن بهت بدم ؟ نه میگم : هر جور راحتی لجم گرفته... با خودم می گم: این دیگه کیه دستش قطع شده صداش در نمیاد ... روح را چه نیاز است به جسم ، وقتی کار برای خدا ست. درد زمانی درد است که برای غیرِ خدا کار کنی.... چقدر کارهامون برای خداست؟! @SALAMbarEbrahimm
🍃ما را نگاهی از تو، تمام است، اگر کنی... ای آنکه بر بساط "عِندَ ربّهِم یُرزَقون" نشسته‌ای! دستی برار و ما دل‌مردگانِ دنیایی را بیرون بکش! باز پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات @SALAMbarEbrahimm