eitaa logo
کانال کمیل 🇮🇷
6.4هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
123 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ❣ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﺑﻮﯼ ﮐﺒﺎﺏ... ﺣﺎﻟﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ! ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﻮﯼ ﮐﺒﺎب ﺣﺴﺎﺳﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﯾﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ چاشنی ﻣﯿﻦ ﻓﺴﻔرﯼ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻟﻮ ﻧﺮﻩ ﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﺯﯾﺮ ﺷﮑمش ﻭ ﺫﺭﻩ ﺫﺭه کباب ﻣﯿﺸﺪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺍﺩﯼ ﻧﻤﯽ ﺯﺩ و ﻓﻘﻂ ﺑﻮﯼ گوﺷﺖ ﮐﺒﺎﺏ ﺷﺪﻩ به مشامت میرسید؛ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻮ ﺣﺴﺎﺱ نمیشدی؟؟ "❣شهید مهدی زین الدین❣" 😔 @SALAMbarEbrahimm
🍃شهید مهدی عــزیزی : #خوابش‌را دیدہ‌بودند و از مهدی پرســیدہ بودند: راستش را بـگو شب ‌اول‌قبر که نکیر و منکر آمدند چطور شد در جواب گفته بود: تا زخم‌هایم را دیدند گفتند آفرین و رفتند. 🏴@SALAMbarEbrahimm
#دوست_دارم_مثل_توباشم❤️ 🌸در روزهای اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهیم گفتم؛ برادر هادی، #حقوق شما آماده است و هر وقت صلاح بدانی بیا و بگیر. خیلی #آهسته گفت: شما ڪی میری تهران!؟ گفتم: آخر هفته 🌸گفت: سه تا #آدرس رو می نویسم، تهران رفتی حقوقم رو در این #خونه ها بده! من هم این ڪار را انجام دادم.بعدها فهمیدم هر سه، از خانواده های #مستحق و آبرو دار بودند. 📚سلام بر ابراهیم1 ❤️ @SALAMbarEbrahimm
دلتنگ که میشوی حال ذکر و دعا هم که نداری در مسجد بشین سکوت کن و فارغ شو از تمام هیاهوهای شهر و رنگارنگی هایش با صوت "قرآن کریمش" به داد دلت خواهد رسید گاهی کمی سکوت کن تا "صدایش" را بهتر بشنوی
هدایت شده از 🇮🇷 همسفرتاخدا
فراز نور - عبدالباسط.mp3
زمان: حجم: 5.48M
شبتون آروم با نوای قرآن که آرامش بخش دل هاست❤️
یاد صبحگاه بخیر ... که عشق پرورش می‌داد و بازوی اخلاص را ورزیده می‌کرد ..! #صبح_بخیر @SALAMbarEbrahimm
یک لحظہ ☝️ چشم دیدن خود را بہ من ببخـش... آیینہ های روشن خود را بہ من ببخـش 💔 #پـرواز🕊 را تو تجربہ کردےمبارکتـــــ🌷 حالا پرِ پریدن خود را بہ من ببخـش #شهید 😭 @SALAMbarEbrahimm
1_29953093.mp3
زمان: حجم: 3.16M
شهید مدافع حرم رسول پورمراد 🌷تولد : 26 اسفند 1367 🌷شهادت: 20 مهر 1394 🌷محل شھادت: حلب، سوریه 😔 @SALAMbarEbrahimm
: "حسين الله كرم"،اكبر نوجوان ابراهیم کارهای عجیبی را انجام مي‌داد که هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصاً زمانی که خیلی بین بچه‌ها مطرح بود. یکبار در تهران باران شدیدی باریده بود و خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند نفر از پیرمردهائی که می‌خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند که چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید، پاچه شلوار را بالا زد و با کول کردن پیرمردها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد. @SALAMbarEbrahimm 📚برگرفته از کتاب سلام برابراهیم
☘ در حیرتم از "خلقت آب" 🌹اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب می گردد. اگر با آتش تماس بگیرد، آن را خاموش می‌کند. 🌹اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آن را تمیز می کند. اگر با درخت همنشین شود، آن را شکوفا می کند. 🌹اگر با آرد هم آغوش شود، آن را آماده طبخ می کند. اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد می شود. 🌹دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده وتأثیرپذیر است، ودرتنهایی مرده و گرفته است. 🌹با یکدیگر بودن های تان را قدر بدانید
! 🌷فرمانده قرارگاه نجف پرسید: «جوان ریش خرمایی کیه؟ گفتيم: «مسئوول اطلاعات و عملیات، یه اعجوبه ایه توی کار اطلاعات.» و از او خواستم گزارش آخر رو بده. مقابل نقشه ایستاد و انگشت روی جاده ی زرباطیه به بدره گذاشت. و.... 🌷....و مفصل گفت که: فرمانده تیپ عراقی کی میاد و کی می ره و حتی اینکه تا کجا اونو با سواری می آرن و بقیه ی مسیر رو تا خط با جیپ و نفربر فرماندهی. فرمانده قرارگاه باورش نمی شد که علی و بچه هاش ظرف یک ماه، خطوط سه و چهار عراق را هم شناسایی کرده باشند!!!! 🌹خاطره اى از شهید علی چیت سازیان