eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸۲۲بهمن۹۷ تاریخ ساز شد #انقلاب_اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۲بهمن سالروز شهادت ابراهیم هادی و دلاوران کانال کمیل کسانی که بدون چشم داشت برای حفظ انقلاب حماسه ها آفریدند!
خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب چنان در وجودم شعله ور است که اگر تکه تکه ام کنند و یا زیر سخت ترین شکنجه ها قرار گیرم او را تنها نخواهم گذاشت. 🌷شهید #جاوید_الاثر #ابراهیم_هادی🌷 شهادت: ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ فکه ،کانال کمیل
آن شراب طهور را که شنیده‌ای بهشتیان را می نوشانند، میکده‌اش کربلاست و خراباتیانش این مستانند که اینچنین بی دست و پا افتاده‌اند... شهید سید مرتضی آوینی
داشتم برای نماز وضومیگرفتم 🌷شهیدباقری نگاهی به آسمان کرد وگفت حیفه تاموقعی که جنگه شهید نشیم معلوم نیست بعد ازجنگ وضع چی بشه باید یه کاری بکنیم گفتم چیکار کنیم؟ گفت دوتا کار اول اخلاص دوم سعی وتلاش
🌷شب عملیات رمضان من آر.پى.جی زن بودم و دو کمک آر.پى.جی زن داشتم، یک سرباز و یک بسیجی، در دل شب سیاهی ها را می شکافتیم و به سمت محل از پیش تعیین شده به پیش می رفتیم. در آن میان برادرِ بسیجی آهسته در گوشم گفت: حاج آقا، هیچ می دونستی این دوستمون اصلاً نماز نمی خونه؟ 🌷....با لحن ملایمی از آن برادر سرباز پرسیدم: این درسته که شما نماز نمی خوانی؟ گفت: بله. گفتم: چرا؟ گفت: من اصلاً بلد نیستم نماز بخوانم! گفتم: اگر در این عملیات شهید بشوی در پیشگاه خدا چه جوابی درباره نماز خواهی داشت؟ گفت: بله، این حرف درستی است. گفتم: الان که دیگه وقتی برای این کارها نداریم، تو الان.... 🌷....تو الان توبه کن و تصمیم بگیر که بعد از این عملیات حتماً نماز خواندن را یاد بگیری و این واجب الهی را انجام بدهی و نمازهای نخوانده ات را هم قضا کنی. گفت: حتماً بعد از عملیات این کار را خواهم کرد. 🌷بعد از رد و بدل شدن این صحبت ها درگیری شروع شد و باران تیر و ترکش از هر سو بارید و ما به سمت نقطه از پیش تعیین شده همچنان در حال حرکت بودیم. دیدم آن برادر سرباز از ما عقب مانده است، کمک دیگرم را فرستادم ببیند چه اتفاقی افتاده است. برگشت و گفت: می گه چیزیم نیست، حالم خوبه، شما برید من خودم را به شما می رسونم. 🌷کمی که جلوتر رفتیم؛ دیدیم خبری نشد. وقتی دوباره از او خبر گرفتم متوجه شدم که ترکش خمپاره به سرش اصابت کرده بود، چند قدم راه آمده و بعد به شهادت رسیده است. فاصله میان توبه و تحول او تا پذیرفته شدن و شهادتش چند گام صدق، بیشتر نبود. راوی: روحانی آزاده حجت الاسلام نریمی سا
#عاشقانه_شهدا با یک بله بخت و رخـتش #سفید شد فردای #عقد آمد و وقت خرید شد عیدغدیر #جشن گرفتندو ماه بعد داماد در سوریه #شهید شد تازه عروسی که برای وداع با داماد یک ماهه اش با لباس سفید حاضر شد #شهیدعسگرزمانی
🔸أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِكَ و مِنْ كُلِّ رَاحَةٍ بِغَيْرِ أُنْسِكَ وَ مِنْ كُلِّ سُرُورٍ بِغَيْرِ قُرْبِكَ وَ مِنْ كُلِّ شُغْلٍ بِغَيْرِ طَاعَتِكَ َ . از هر لذتى جز و از هر آسايشى جز و از هر شادمانى به غير و از هر شغلى جز پوزش مى جويم . 🔹سَرِ به سنگ خورده را در آغوش بِکش ... ارحم فی هذه الدنیا غربتی ...
🌹شهید 🌹 زنم تو ماشین جاموند! @salambarebrahimm یکی از دوستان لبنانیم که با شهید عماد مغنیه همرزم و دوست قدیمی بوده، خاطره جالبی از عماد تعریف کرد که خیلی برام قشنگ اومد. می گفت: سال 1364 بود که با عماد در تهران زندگی می کردیم. خانه ای در زیر پل حافظ داشتیم. محل کارمان هم پادگان امام حسین (ع) (بالای فلکه چهارم تهرانپارس – دانشگاه امام حسین (ع) فعلی) بود که تعدادی نیروهای لبنانی را آموزش می دادیم. عصر یکی از روزها، سوار بر ماشین پیکانم داشتم از در پادگان خارج می شدم که عماد را دیدم. قدم زنان داشت به طرف بیرون پادگان می رفت. ایستادم و با او سلام و احوال پرسی کردم. پرسید که به خانه می روم؟ وقتی جواب مثبت دادم، سوار شد تا با هم برویم. در راه درباره وضعیت آموزش نیروها حرف می زدیم. نزدیکی میدان امام حسین (ع) بودیم و صحبتمون گل انداخته بود. یک دفعه عماد مکثی کرد و با تعجب گفت: - ای وای ... من صبح با ماشین رفتم پادگان. زدم زیر خنده. صبح با ماشین رفته پادگان و یادش رفته بود. ناگهان داد زد: - نگه دار ... نگه دار ... گفتم: "خب مسئله ای نیست که. ماشینت توی پارکینگ پادگانه. فردا صبح هم با هم میریم اون جا." که گفت: "نه. نه. زود وایسا ... باید سریع برگردم پادگان." با تعجب پرسیدم: "مگه چیز توی ماشین جا گذاشتی که باید بری بیاری؟" خنده ای کرد و گفت: - آره. من صبح با زنم رفتم پادگان. به اون گفتم توی ماشین بمون، من الان برمی گردم. توی پادگان که رفتم، اون قدر سرم شلوغ شد که اصلا یادم رفت زنم دم در منتظرمه." بدجور خنده ام گرفت. زنش از صبح تا غروب توی ماشین مونده بود. وقتی وایسادم، گفت: - نخند ... خب یادم رفت با اون رفته بودم پادگان. و یک ماشین دربست گرفت تا بره پادگان و زن و ماشینش رو بیاره. منبع: روای حمید داوود آبادی📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید عماد مغنیه کیست؟ شهید عماد فایز مغنیه معروف به حاج رضوان از فرماندهان نظامی حزب‌الله لبنان بود که در ۲۳بهمن ۱۳۸۶ در انفجاری در دمشق ترور شد. مردی که صهیونیستها از ترسش خواب نداشتند
Hamed_Zamani_Ma_Istadeim_128__1397-4-6-23-13.mp3
7.37M
❤️ ما ایستاده ایم‌ حامد زمانی 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
﷽ ورزشکار بود. چهره زیبا و بدن ورزیده داشت. اما همیشه موهایش را از ته می‌زد! لباس گشاد می‌پوشید! مبادا دچار هوای نفس شود و...😔 . شهید جاوید الاثر #ابراهیم_هادی 🌷 🌷شادی روحش #صلوات 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
شادی روح شهداصلوات: . چشمامو بستم و اشکامو پاک کردم😔دوس نداشتم دم رفتنیش اشکامو ببینه ، اوه اوه صدای پاش اومد: + خانومم اینجاس؟😊 - بله اقایی اینجام☺️ +خانوم ساک مارو....ادامه ی حرفش و نزد و وایساد من و نگاه کرد +گریه کردی؟😠 - من ؟ نه؟ کی؟ اروم اروم اومد جلوم ،دستامو گرفت و زل زد تو چشام: الهی من به قربون چشای خانومم😍نگو که واسه رفتن من گریت گرفته☹️ هق هقم بلند شد، جوری که وسطای گریم سکسه ام گرفت + خانووووووم😡 میبینی داری چیکار میکنی؟ دارم کم کم از رفتنم منصرف میشم ، اینجوری نکن بادلم😢 از اینکه باعث شده بودم از رفتن به سوریه دو دل شه از خودم خجالت کشیدم😔 یهو وسط گریم خندیدم😂 گفتم: - دیوونه دلم برات تنگ میشه خب😁 سرمو بوس کرد و گفت : + به بی بی زینب میسپارم کنارت باشه و یاورت تا دلت تنگ نشه🤗 خانومم هوای بچه ی تو شکمتم داشته باشاااا، میخوام وقتی برگشتم بابا بابا کنه برام👶 -چشم جناب همسر😊 ........... - زینب . زینب مامان حاضری؟ +اره مامانی حاضرم -بابات منتظرمی مونه ها بدو دختر گلم ، چادرتم بپوش . + چشم مامانی☺️ سر مزارش که رسیدیم یهو زینب نشست رو قبر باباش -زینب مامان بیا پایین زشته 😳 +نمیخوام مامان ...منم دوس دارم مثه بقیه ی بچه ها سوار بابام شم بابام من و ببره😊 . . . . . سلامتی همه ی فرزندان شهدا 😔 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
فرمانده سپاه سیرجان بود دیدم موتورش را دست گرفته داره میاد گفتم: خرابه گفت: نه گفتم؛ بنزین تموم کرده گفت: نه گفتم پس چی؟ گفت الان ساعت دو و نیم هست من از سر کار اومدم تابستونه مردم خوابیدن نمیخوام صدای موتورم مزاحم خواب مردم بشه یه وقت بیدار بشن حق الناسه... 🌷شهید مهدی تهامی 🌷یادش با 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
هنوز بیرق فاطمیه را پایین نیاورده بودیم که مادرسادات رزق شهادت را فرستاد... دست مریزاد برادران! این مظلومیت سرخ نشسته بر پیرهن های سبزتان مارا یاد پرچم مان می اندازد... 🇮🇷اهتزاز پرچم سه رنگ ایران، چهل سال دیگر هم که بگذرد، بازهم مدیون رنگ سرخ است... راستی حالا که شهید شده اید، نزد مادرتان حضرت زهرا(س) چه می گویید از و و ها؟!😔 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا ناراحت نباش ،خدا با ماست … توبه / 40 ...
#شهادت، سهمِ کسانی می شود که عالم را، #محضر_خدا می دانند و کسانی که عالم را محضر خدا بدانند #گناه نمی کنند و شهدا، اینگونه اند و ما نیز شهادت را سهمِ خود کنیم با گناه نکردن...
برای دیده شدن کار نکنید برای دیده نشدن کار کنید! #گمنامی
4_5838926013626581648.mp3
6.61M
این گل هم به قربون حسین ع خون داده پای خون حسین ع این دنیا داره میگذرهُ فقط می مونه حسین ع @salambarebrahimm 🎤با نوای تقدیم به شهدای عزیز
💓رزمنده۱۴ساله‌ای را به اسارت گرفتند از او پرسیدند:مگر امام خمینی(ره)سن سربازی را از۱۸به۱۴سال آورده؟ جواب داد:سن سربازی همان ۱۸سال است، سن عاشقی پایین آمدا! 📚 پایی‌که‌جاماند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اولین شهید قوچانی مدافع حرم که گفته بود: من زشتم! اگه شهید بشم هیچ‌کس برام کاری نمی‌کنه! تو یه پوستر برام بزن معروف بشم 🔸حالا همه جا پوسترش هست. 🔸۲۶ بهمن سالروز شهادت شهید مدافع حرم گرامی‌باد.
📞علی علی احمد 📞احمد جان به گوشم به بچه ها بگو:ماکه رفتیم ولی حواسشون به"حیات عندرب" شهداباشد خط ب خط چیزی که توفضای مجازی می نویسن روهمه شهدا می بینن شهید #احمد_محمد_مشلب
دلتنگى هاى آخرِ شــبِ هر كس، هيچ شعبه ى ديگرى ندارد.. يكى عكس می بيند ، يكى آهنگ گوش می دهد ، ديگرى خاطرات را مرور می كند ... یکی هم دلش را سر مزار دلبندش بند می کند ، تا شــب آرام گیرد.. 🌷شهید #محمد_غفاری 🌷
فَلا يَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ ... پس سخنانشان تو را غمگین نسازد...! یس/76 غمگین نشو ... لجن پراکنی ! عادت آن هاست ! و بندگی خدا ... ما ... در خیابان ، تیکه های مختلف و رنگارنگ، نثارت می کنند ... شاد باش ... آنها ... از چیزی نمی دادند ! و البته غمگین باش ... برای راهی که گم کرده اند ! ! ؟!
🔴 دنیا و ما ... ! در خیابان قدم می زد چشمانش افتاد به تجملاتِ برخی ها ! 🔻در  گفت : کاش من هم اینگونه بودم ! ناگهان یادش آمد آیه ایی از قرآن را و زمزمه کرد : "کل من علیها فان ..." * همه چیز فنا پذیر است * و دلش آرام شد ... وقتی تو را دارم دیگران و اموال دنیا ... را میخواهم چکار ؟ خیر حبیب و محبوب .... !