#فرمانده_ى_يك_دست....!!
🌷نشسته بودم روی خاكريز، با دوربین آن طرف را می پاییدم. بی سیم مدام صدا می کرد. حرصم در آمده بود. _آدم حسابی! بذار نفس تازه کنم. گلوم خشک شد آخه!! گلویم، دهانم، لب هام خشک شده بود. آفتاب مستقیم می تابید توی سرم.
🌷یک تویوتا پشت خاکریز ترمز کرد. جایی که من بودم، جای پرتی بود.خیلی توش رفت و آمد نمی شد. گفتم: کیه یعنی؟!! یکی از ماشین پرید پایین. دور بود درست نمی دیدم. یک چیزهایی را از پشت تویوتا گذاشت زمین. به نظرم گالن های آب بود. بقیه اش هم جیره ی غذایی بود لابد.
🌷....گفتم: هر کی هستی، خدا خیرت بده مردیم تو این گرما. برایم دست تکان داد و سوار شد. یک دست نداشت. آستینش از شیشه ی ماشین آمده بود بیرون، توی باد تکان می خورد....
🌹شهید فرمانده حسین خرازی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
کانال کمیل
🌷 شهید عماد مغنیه🌷 🔴 زندگینامه شبح حزب الله 🔸عماد فایز مغنیه در ۲۵ ژانویه ۱۹۶۲ در جنوب لبنان به د
شهید عماد مغنیه
🔴 آرزوی مبارزه با اسرائیل
با پدرش برای شب نشینیهای طولانی به مسجد محلهشان میرفت و همین باعث شد عزم سفر به حوزه نجف کند. آن هم وقتی که بیشتر جوانان تحت تاثیر گروههای مارکسیستی بودند. شروع جنگهای داخلی لبنان از این تصمیم منصرفش کرد.
خانوادهاش مثل بیشتر خانوادههای شیعه در لبنان آن سالها، مستضعف بودند و آسیب دیده از تجاوزهای گاه و بیگاه اسرائیل. خانوادهاش که از روستای پدری، طیردبا، به بیروت مهاجرت کردند، او هم عضو سازمان آزادی بخش #فلسطین شد.
از نوجوانی آرزوی مبارزه با اسرائیل را در سر داشت؛ برای همین، عضو الفتح شد، بزرگترین گروه مقاومت فلسطینی که بار اصلی مبارزه با صهیونیستها را به دوش میکشید. خیلی سریع در الفتح پیشرفت کرد. با آن سن و سال کم عضو «نیروی ۱۷» شده بود، نیروی ویژه الفتح.
از همان آغاز سکونت در بیروت بود که مادر عماد به نبودنش در خانه عادت کرد. اما رنج غیبت فرزندان در برابر مصیبتهایی که در راه بود، هیچ مینمود. سال ۱۹۸۴ پسر کوچکش جهاد #شهید شد و هشت سال بعد هم فؤاد. عماد در سال ۲۰۰۸ ترور شد و نوهاش جهاد در سال ۲۰۱۵.
برگرفته از کتاب ابوجهاد(روایت فتح)
#شهید_عماد_مغنیه
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه اصابت گلوله به شهید مدافع حرم 🌷مصطفی صدرزاده🌷 و فریادهای " نحن شیعه علی بن ابی طالب" دقایقی قبل از شهادت ....
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@salambarebrahimm
💠 ماه خداس
ماه من آیا نمی رسی
🎤حاج محمدرضا طاهری
هدایت شده از کانال کمیل
جزء دوازدهم(@Iran_Iran).mp3
4M
@salambarebrahimm
💠جز دوازدهم قرآن کریم
به روش تندخوانی (تحدیر)
با صدای استاد #معتز_آقايی
می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم.
صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت :
" من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. "
بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن .
حالا تو شهید شو .. !
شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی .
سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. !
تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت #حاج_عبدالله رو شنیدیم .
محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود .
شهید شد و پیکرش هم موند دست #تکفیری_ها .
سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت .
بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم .
چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ...
حاج عبدالله به آرزوش رسید ...
❤️شهید حاج عبدالله اسکندری