eitaa logo
کانال کمیل
6.2هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
115 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدا بر سینه زدند... که مبادا، درونِ آن غیر از خانه کند، دیگری... محرم در جبهه ها یاد شهدا با 🌷
4_374682986873882360.mp3
8.28M
‌ در سوگ ماهتاب شب هشتم ماه حزن و ماتم #میثم_مطیعی
علامه امينى شب تاسوعا و عاشورا براى (عج) کنار ميگذاشتند و ميگفتند: 🏴امشب قلب نازنین حضرت در فشار است🏴 او که مظلومتر از امام حسین (ع) هست...💔
💠 آن که نفهمید.... قسمت 1 خودش سرهنگ بود. عمری در ارتش خدمت کرده بود. البته ارتش شاهنشاهی! حالا که جنگ شده بود، در به در دنبال یه پارتی کلفت می گشت تا پسرش "فریدون" رو از سربازی معاف کنه. به هر دری زد نشد. سرانجام با پیشنهاد برخی فامیل، قرار شد فریدون رو از خدمت زیر پرچم به مملکتش، فراری بده. وقتی پیرمرد همسایه که فرزندش در جبهه شهید شده بود، به او گفت : _ آخه جناب سرهنگ، شما دیگه چرا. شما که تا همین دیروز دم از وطن پرستی و فداکاری برای میهن می زدید. _ ببین حاجی آقا من اگه اون چیزی رو گفتم، بهشم پای بندم. ولی حاضر نیستم مثل شما، پسر دسته گلم رو که یه عمر به پاش جون کندم، مفت مفت بفرستم جنگ و گوشت دم توپ کنم. _ دست شما درد نکنه. یعنی بچه ما که رفت از دین و میهنش دفاع کرد، الکی کشته شده؟ _ خدا پسرتون رو بیامرزه. ولی من با این جنگ کار ندارم. من برای آینده پسرم هزار تا آرزو و برنامه دارم. می خوام پسرم مهندس بشه. مگه فردا، این مملکت مهندس و دکتر نمی خواد؟ همه که نباید شهید بشن. بسه دیگه. همین بسیجیا دارن میرن کافیه. به گوشش نرفت که نرفت. بدجوری ترسیده بود. حتی در پادگان محل خدمتش هم، همکارانش او را نصیحت می کردند : _ مگه هر کی رفت سربازی، کشته میشه؟ این همه سرباز دارن توی پادگانا خدمت می کنن. حداقل بزار فریدون بیاد توی همین پادگان خودمون، پهلوی خودت. حتی به این هم راضی نشد. دست آخر، با اصرار خانواده همسرش، قرار شد فریدون را بفرستند خارج. هر طور که بود، مبلغ زیادی پول جور کرد تا اون رو به طور غیر قانونی، از مرز غربی کشور بفرسته ترکیه تا از اونجا بره آلمان و مثلا در دانشگاه های اون جا درس بخونه، دکتر و مهندس بشه و فردا که آب ها از آسیاب افتاد، برگرده مملکت و به کشورش خدمت کنه؟ بدون اینکه کسی متوجه بشه، فریدون رفت. در رفت. چند روزی که گذشت، با صدای تلاوت قرآن بیدار شدم. گفتم حتما شهید جدیدی آورده اند، ولی خوب فکر کردم، دیدم عملیاتی نشده که شهید بیارند مادرم که نون بربری در دست وارد اتاق شد، تا دید از خواب بلند شدم، با ناراحتی گفت : _ میدونی کی مرده؟ _ نه، کی مرده؟ _ فریدون! _ فریدون؟ آره فریدون پسر جناب سرهنگ ای بابا، چطور مگه؟ چی شده؟ این طور که همسایه ها توی صف نانوایی می گفتن، باباش قاچاقی اون رو فرستاده بود ترکیه تا از اونجا بره آلمان. به هر کلکی که بوده پول میده و توسط قاچاقچیا از مرز رد میشه. حتی از اون ور مرز به باباش تلفن میزنه... 📚آنکه فهمید و آنکه نفهمید ص 65 و 66 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
کانال کمیل
#التماس_تفکر 💠 آن که نفهمید.... قسمت 1 خودش سرهنگ بود. عمری در ارتش خدمت کرده بود. البته ارتش
و میگه موفق شده فرار کنه. ولی چند ساعت بعد، یکی از رفیقاش از همون ترکیه زنگ میزنه که اتوبوسشون توی دره چپ کرده و از اون اتوبوس با چهل. پنجاه تا مسافر، فقط فریدون کشته میشه. عکس قشنگی از فریدون، در حالی که می خندید، روی در خانه اشان چسبانده بودند. وقتی جنازه فریدون روی دوش اهالی محل تشییع می شد، جناب سرهنگ بدجوری خودش رو می زد و گریه می کرد. مادر فریدون رو که نمی شد کنترل کرد. جیغ و فریاد، محل را برداشته بود. جنازه که به مقابل خونه شهیدان محمدی رسید، جناب سرهنگ، نگاه حسرت باری به عکس حمید، نادر و کیوان محمدی انداخت، و نگاه تاسف بارش برگشت به عکس فریدون که روی جسم بی جانش افتاده بود. درحالی که پدر سه شهید زیر بغلش را گرفته بود، جنازه فریدون دسته گلش رو در نعش کش گذاشت و بردند " قطعه اموات " بهشت زهرا (س) 📚آنکه فهمید ، آنکه نفهمید 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در قلّه فداکاری رهبرانقلاب: حادثه عاشورا، در اوج قلّه فداکاری و شهادت باقی ماند و همچنان تا قیامت باقی خواهد ماند.
amirboroumand-@yaa_hossein.mp3
4.64M
▪️باز دلتنگ کربلامو... 🎙امیر #برومند 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴روضه حضرت عباس علیه السلام استاد علی اکبر رائفی پور با "شناخت" ؛گریه کنید برای امام زمانمان باشیم ...
#رفیق‌شهیدم دلت که گرفت💔 بغض راه نفس تو را بست فقط برو! تنها جایی که مطمئنی می شود دلت را به آنجا گره بزنی... گره کور عاشقی💖 مزار شهداست..👌🍃 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
؟! 🌷بهمان گفت: من تندتر می رم، شما پشت سرم بیاین. تعجب کرده بودیم. سابقه نداشت بیشتر از صد کیلومتر سرعت بگیرد. غروب نشده، رسیدیم گیلانِ غرب. جلوی مسجدی ایستاد. ما هم پشت سرش. 🌷نماز که خواندیم سریع آمدیم بیرون. داشتیم تند تند پوتین هامان را می بستیم که زود راه بیفتیم. گفت: کجا با این عجله؟ می خواستیم به نماز جماعت برسیم که رسیدیم.   🌹خاطره اى به ياد فرمانده شهيد مهندس مهدى باكرى