eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی با شهیدی دوست می شوی باید به او احترام بگذاری عاشقش باشی اما حرمت نگه داری و برای حرمت بین تو و او گناه نکنی دوست شهید یعنی : وقتی گناه در قلبت را می زند یاد نگاهش بیوفتی و در را باز نکنی یعنی محرم اسرار قلبت آن اسراری که هیچ کس نمیداند بین خودت و خدا و دوست شهیدت باشد چقدر زیبا می شود .... نه ؟؟؟ #علمدار_کمیل
‏رهبر آزادمردان جهان است دیگر، دلش اربعین می‌خواهد!
روح الله خدمت حضرت آقا رفته بود😍 از قرار ، آقا به او فرموده بود چه قد رعنایی داری شما.😊 بچه کجا هستی؟ پسرم هم گفته بود بچه آمل هستم.☺️ بعد حضرت آقا به سر پسر شهیدم دست می‌کشندوبه روح الله می‌گویند:دانه بلندمازندران!😅☺️ از مادر مدافع حرم حاج روح الله سلطانی❤️
خوب که به چشمانش نگاه کنی میبینی خیلی حرف دارد حرف هایی از جنس خدا از جنس مردانگی از جنس شهادت خوبتر که نگاه کنی شرمنده میشوی از اینکه همیشه نگاهش به تو بوده و تو از آن غافل بوده ای
کانال کمیل
⬇️#ریاکار ⬇️ @salambarebrahimm 💠حتما شما هم دیدید، یه سری از آدمها وقتی میخوان به فقیر پول بدن یه
⬇️ ⬇️ @salambarebrahimm 💠 آدم وقتی ده سالشه فکر می‌کنه عقل کل شده! بعد که بیست سالش می‌شه فکر می‌کنه دیگه عقلش کامل شده، چند سال بعد که سی سالش شد می‌گه دیگه این بار عقلم کامل کامل شده! ولی راستش هر چی سنش بیشتر می‌شه می‌بینه هنوز خیلی مونده تا پخته و باتجربه بشه. برای همینه که آدم خیلی وقت‌ها از کارایی که می‌کنن پشیمون می‌شن ، به خصوص اگه سنش کم باشه و تا پخته شدن خیلی فاصله داشته باشه. ندامت، نشانه ى حقّ طلبى فطرتهاست 🔻فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمین 🔻َ پس جزو پشیمان‌ها شد 📔بخشی از آیه ۳۱ مائده
🌷شهید محسن دین شعاری🌷 💠 " آیه و جعلنا... "💠 با محسن برای شرکت در مراسم ختم دو پسرخاله ی شهیدمان رفتیم تبریز. به هم گفته بودیم هرجایی خواستیم برویم اطلاع بدیم به هم دیگه. مراسم روبه اتمام بود که محسن رفت بیرون از مسجد. از مسجد امدم بیرون و دنبالش گشتم، طوری که سه بار رفتم داخل مسجد و آمدم بیرون اما پیداش نکردم. بار آخر دیدم درحالی که دارد میخندد روبه روی مسجد ایستاده است. گفتم تو کجایی پسر؟ گفت: همین جا ایستاده بودم، آیه وجعلنا... خوندم، میخواستم بدونم به غیر از منطقه هم میشه ازش استفاده کرد! 📚 کتاب لبخندی به معبر آسمان #شهید_محسن_دین_شعادی
باور کن... اگر دخترانگی خود را به ابتذال بکشانی تنها تحسین نگاههای هرزہ و قلبهای بیمار را از آن خود خواهی کرد! نگاههای پاک و قلبهای وفادار از تو فرار می کنند!
پاداش #گمنامی روزی که برای پذیرش خادمی اومده بود، ما شرایطی رو برای خادمی بیان کردیم. محسن همه اون‌ها رو دارا بود. در اونجا محسن دو درخواست داشت. اول گفت: «حاجی منو پشت هیئت بذارید که توی دید نباشم!» مورد دوم این بود: هر چی کار سخته ، بدید به من. محسن نمی‌خواست بین ۸۰۰ نفر در هیئت دیده بشه، خدا هم گفت حالا که نمی‌خوای دیده بشی، من به کل عالم نشونت می‌دم. راوی: حجت‌الاسلام‌ لقمانی
امام خامنه ای مدظله : تا آن زمانی که شور و عشق #شهادت در دل جوانهای مازنده است دشمنان ما هیچ #غلطی نخواهند کرد.
شهادت داستان ماندگاری آنانی است که دانستند دنیا جای ماندن نیست... شهید
جاویدالاثر #ابراهیم_هادی رفیق دستت راهمیشه به سوی اهل بیت بگیر حتی اگر احساس بی نیازی داشتی حتی اگرمشکلی نداشتی همیشه وصل باش مخصوصابه مادرت حضرت زهرا(س) فرزند که نباید بیخیال مادرش باشه
کانال کمیل
پاداش #گمنامی روزی که برای پذیرش خادمی اومده بود، ما شرایطی رو برای خادمی بیان کردیم. محسن همه اون‌
محسن همیشه می‌گفت : «مقام معظم رهبری وقتی که فرموده‌اند : "جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است"، ✅ تکلیف ما را در انجام کار فرهنگی روشن کرده‌اند. 🚫 ما نباید این عرصه فرهنگی را خالی بگذاریم.» #شهید_محسن_حججی🌷 🕊
....! 🌷در منطقه سومار، خط مقدم بودیم که با ماشين ناهار آوردند. به اتفاق یکی از برادران رفتیم غذا را گرفتيم و آورديم. در فاصله ماشین تا سنگر خمپاره زدند. سطل غذا را گذاشتيم روی زمین و درازكش شدیم. برخاستیم، دیدیم ای دل غافل سطل برگشته و تمام برنج ها نقش زمین شده است. 🌷از همانجا با هم بچه ها را صدا زديم و گفتيم: با عرض معذرت، امروز اينجا سفره انداختیم، تشریف بياوريد سر سفره تا ناهار از دهان نيوفتاده و سرد نشده. همه از سنگر آمدند بيرون. اول فکر می کردند شوخى می کنیم، نزدیکتر كه آمدند باورشان شد که قضیه جدی است!
محور همه فعالیتهایش #نماز بود.ابراهیم در سخت ترین شرایط #نمازش را #اول وقت می خواند.بیشتر هم به #جماعت و در مسجد میخواند.دیگران را هم به نماز جماعت دعوت میکرد. مصداق این حدیث بود که امیرالمومنین(ع)میفرماید: 🌹هر که به مسجد رفت و آمد کند از موارد زیر بهره گیرد:برادری که در راه خدا با او رفاقت کند.علمی تازه.رحمتی که در انتظارش بوده.پندی که از هلاکت نجاتش دهد.سخنی که موجب هدایتش شود و ترک گناه ابراهیم حتی قبل از انقلاب #نمازهای صبح را در #مسجد و به #جماعت می خواند.رفتار او ما را به یاد جمله معروف شهید رجائی می انداخت👈:به #نماز نگویید کار دارم به #کار بگویید وقت نماز است. شهید #ابراهیم_هادی
خاک ها را با دست کنار زدم فانسقه خاکی دور کمر شهید مشخص شد با کمال تعجب دیدم آن قران همیشگی که همراه سید حسین بود زیر خاک است قرآنی با امضای امام خمینی و آیت الله خامنه ای روی سینه حسین هنوز عکس کوچک امام و آرم سپاه نشسته بود. خاک را کنار زدم اما دیدم بر خلاف اجساد دیگر که استخوان هایشان سالم بودجمجمه حسین خرد شده !تمام استخوان های تنش متلاشی شده بود! وقتی این صحنه را دیدم نا خود آگاه یاد صحنه کربلا افتادم و اسب هایی که جنازه شهدا را زیر پا له کرده بودند!! با کمال تعجب دیدم آرپی جی حسین زیر بدنش له شده همان جا بود که فهمیدم اخباری که از هویزه شنیده بودم صحت داردمعلوم شد تانک ها با شنی های خوداز روی جسدعلم الهدی رد شده و استخوان هایش را خرد کرده بودند! 🌹 #شهیدسیدحسین_علم_الهدی
نیمه‌شب هم که به او زنگ می‌زدی پاسخگو بود. شبانه‌روزی کار می‌کرد. پروژه‌هایی که احتمال زمین خوردنشان بود را نجات می‌داد. ما هم این را فهمیده بودیم و کارهای سخت را به او می‌سپردیم. پیگیر بود و دلسوز و دغدغه‌مند. توقعاتش از خودش خیلی بالا بود و تلاش می‌کرد تا بتواند به خواسته‌هایی که از خودش داشت پاسخ بدهد! به نقل از:حسین جوینده-همرزم شهید 🌷 #شهیدعباس_دانشگر
نفس هایم را به ذکر یاد تو دخیل بسته ام ممنونم که اجازہ دادی در هوای پاک تو نفس بکشم... ممنون که مراقبم هستی، تا به بیراهه کشیده نشم... شادی روح شهدا #صلوات 🌷 #شهید_ابراهیم_هادی
امام خامنه ای مدظله : این شهادت ها آسان به دست نیامده شهادت، نعمت و هدیه ی خداست. این هدیه را آسان به کسی نمی دهند چرا هدیه خداست ؟ چون مرگِ ناگریزِ همگانیِ همه ی انسان ها را به یک پدیده افتخار آمیز در دنیا و آخرت تبدیل می کند.
دستشان را برای ياری ما دراز کرده اند... بی انصافيست.. #دستانشان را با گناه کردن پس بزنيم.. شهـدا دستمو بگيرید نذارید #اشتباه_برم
دلم شده ست... برای آوینی! برای چمران! برای علم الهدی! برای خرازی! برای هاشمی! برای ابراهیم هادی! دلم تنگ شده ست برای باقری... برای کاوه و همت! برای ! برای کاظمی! دلم تنگ شده ست برای برونسی... میگویم!! اصلا دلم برای تنگ شده... تمام نداشته هایم را؛ میبینم در آنهایی‌که داشتند... شجاعت مصطفوی... غیرت ، بصیرت ... اخلاص، پشتکار، صفا، محبت... ، ایثار و ایمان... در این بین... و را بیشتر عاشقم... امام نیز آوینی پسند است! و را استاد خود می‌داند! رفقا! کجایید؟! که ببینید ما، اینجا... هر روز و هر ساعت... تیر خلاصیِ ؛ نصیبمان می‌شود... و ما در ماندگانِ مسیرِ خداییم... : راه کاروان از میان تاریخ می گذرد؛ و هر کس در هر زمره که می‌خواهد ما را بشناسد! داستان را بخواند؛ اگر چه خواندن داستان را سودی نیست! اگر کربلایی نباشد... خدایا! این دلِ من با خانه تکانی هم رو به راه نمی شود... بساز بفروش کسی سراغ ندارد!؟😔
شهید #خلیل_مطهرنیا 🌷 تصمیم گرفته بود #توی_جبهه_دبیرستان_راه_بیندازد. می گفت : «امروز بچه ها دارن این جا می جنگن و خون میدن ،عده ای بی تفاوت و اشراف زاده هم توی شهرها عین خیالشون نیست !با خیال راحت درس میخونن فردا هم که جنگ تموم بشه ،همه مسولیت ها ی کلیدی مملکت رو بدست میگیرن ،این رزمندها هم می شن محافظ یا زیر دست اون ها... شادی روحش #صلوات
....!! 🌷سال ٧٢ در محور فکه، اقامت چند ماهه اى داشتیم. ارتفاعات ١١٢ ماواى نیروهاى یگان ما بود. بچه ها تمام روز مشغول زير و رو کردن خاک هاى منطقه بودند. شب ها که به مقرمان برمى گشتیم، از فرط خستگى و ناراحتى، با هم حرف نمى زدیم! مدتى بود که پیکر هیچ شهیدى را پیدا نکرده بودیم و این، همه ى رنج و غصه بچه ها بود. 🌷یکى از دوستان براى عقده گشایى، معمولاً نوار مرثیه حضرت زهرا (علیها السلام) را توى خط مى گذاشت، و ناخودآگاه اشک ها سرازیر مى شد. من پیش خودم مى گفتم: «يا زهرا! من به عشق مفقودین به اینجا آمده ام؛ اگر ما را قابل مى دانى مددى کن که شهدا به ما نظر کنند، اگر هم نه، که برگردیم تهران....» 🌷روز بعد، بچه ها با دل شکسته مشغول کار شدند. آن روز ابر سیاهى آسمان منطقه را پوشانده بود و اصلاً فکه آن روز خیلى غمناک بود. بچه ها بار دیگر به حضرت زهرا (علیها السلام) متوسل شده بودند. قطرات اشک در چشم آنان جمع شده بود. هر كس زیر لب زمزمه اى با حضرت داشت. در همين حين.... 🌷....در همین حین، درست رو به روى پاسگاه بیست و هفت، یک «بند» انگشت نظرم را جلب کرد. با سرنیزه مشغول کندن زمین شدم و سپس با بیل وقتى خاک ها را کنار زدم یک تکه پیراهن از زیر خاک نمایان شد. مطمئن شدم که باید شهیدى در اینجا مدفون باشد. خاک ها را بیشتر کنار زدم، پیکر شهید کاملاً نمایان شد. خاک ها که کاملاً برداشته شد، متوجه شدم شهیدى دیگر نیز در کنار او افتاده به طورى که صورت هر دويشان به طرف همدیگر بود. 🌷بچه ها آمدند و طبق معمول، با احتیاط خاک ها را براى پیدا کردن پلاک ها جستجو کردند. با پیدا شدن پلاک هاى آن دو ذوق و شوقمان دو چندان شد. در همین حال بچه ها متوجه قمقمه هایى شدند که در کنار دو پیکر قرار داشت، هنوز داخل یکى از قمقمه ها مقدارى آب وجود داشت. همه بچه ها محض تبرک از آب قمقمه شهید سر کشیدند و با فرستادن صلوات، پیکرهاى مطهر را از زمین بلند کردند. در کمال تعجب مشاهده کردیم که پشت پیراهن هر دو شهید نوشته شده: «مى روم تا انتقام سیلى زهرا بگیرم....»
کانال کمیل
⬇️#پشیمون ⬇️ @salambarebrahimm 💠 آدم وقتی ده سالشه فکر می‌کنه عقل کل شده! بعد که بیست سالش می‌شه
⬇️ ⬇️ @salambarebrahimm 💠 تا صحبت از فروع دین می‌شه همه یاد نماز و روزه و خمس و زکات و … میفتن. تقریبا کسی امر به معروف و نهی از منکرو جدی نمی گیره. درسته که امر به معروف و نهی از منکر شرایط خاصی داره ولی این دلیل نمی شه که آدم کلاً فراموششون کنه. باید تا جایی که ممکنه آدم دوست و آشنارو به کارای خوب راهنمایی کنه و از کارای بد دور کنه. متأسفانه خیلی‌ها نه تنها این کار و نمی کنن بلکه خودشون هم قاطی بقیه می‌شن و شروع می‌کنن به کار خلاف! 🔻کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ 🔻از کار زشت یکدیگر را منع نمی کردند و آن را انجام می‌دادند 📔بخشی از آیه ۷۹ مائده
🔷حاج حسین یکتا 🌷برا خدا نازکن! شهدا برا خدا ناز میکردن؛ گناه نمیکردن ولی عوضش برا خدا ناز میکردن خداهم نازشونو میخرید...! 🌷حاج احمد کریمی تیر خورد رسیدن بالاسرش گفت من دلم نمیخواد شهید بشم گفتن یعنی چی نمیخوای شهید بشی؟ برا خدا داری ناز میکنی؟ گفت : آره من نمیخوام اینجوری شهید بشم من میخوام مثل اربابم امام حسین ارباً اربا بشم... حاج احمد حرکت کرد سمت آمبولانس بیسیم چی هم حرکت کرد علی آزاد پناهم حرکت کرد سه تایی باهم... یدفعه یه خمپاره اومد خورد وسطشون... دیدم حاج احمد ارباً اربا شده... همه ی حاج احمد شد یه گونی پلاستیک...! دوست داری برا خدا ناز کنی خدا هم بخرتت؟؟! تو بخوای معشوق باشی خدا هم عاشقت میشه ها !!!
پسرخاله زن عموی باجناق یک روز سید حسن حسینی از بچه‌های گردان رفته بود ته دره‌ای برای ما یخ بیاورد. موقع برگشتن، عراقی‌‌ها پیش پای او را با خمپاره هدف گرفتن، همه سراسیمه از سنگر آمدیم بیرون، خبری از سید نبود، بغض گلوی ما را گرفت بدون شک شهید شده بود. آماده می‌شدیم برویم پائین که حسن بلند شد و لباسهایش را تکاند، پرسیدیم: «حسن چه شد؟» گفت: «با حضرت عزرائیل آشنا در آمدیم، پسرخاله زن عموی باجناق خواهرزاده نانوای محلمان بود. خیلی شرمنده شد، فکر نمی‌کرد من باشم والا امکان نداشت بگذارد بیایم. هرطور بود مرا نگه میداشت!»☺️
ما اینجا هیچکدام حالمان خوب نیست بی کس و کاریم، برگرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن روزها سلفی نبود! که اگر هم بود، فرق داشت؛ صفا و خلوص را ثبت می کرد.. همانها که این‌روزها نداریمشان! گه غریبه شدند دیگر... یاد باد آن روزگاران یاد باد شهدا را یاد کنید با ذکر #صلوات
خواهر است دلتنگ‌ ات می شود وقتی نباشی... اما مادر برایش داستان کربلا را گفته بدرقهٔ #علی_اکبر جوان را در ظهر عاشورا... شاید هم روضهٔ وداع آرامش کند...
#الگو_برداری_از_شهدا ♦️ همیشه روی لبش لبخند بود نه از این بابت که مشکلی ندارد من خبر داشتم که او با کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم می کرد... ♦️اما هادی مصداق واقعی همان حدیثی بود که می فرماید: مومن شادی هایش در چهره‌اش وحزن و اندوهش در درونش می باشد. ♦️اولین چیزی که از هادی در ذهن دوستان نقش بسته، چهره‌ای بود کـه با لبخند آراسته شده بود و رفاقت با او هیچ کس را خسته نمی کرد #شهید #محمدهادی_ذوالفقاری #شهید_مدافع_حرم