7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچه تهرون واقعی کیه!؟
شاید تمام خوبان تهران پشت سر این شهید وارد بهشت شوند
شهیدی که حاج حسین دولابی عارف بزرگ از او درخواست نصحیت میکند
شهید #ابراهیم_هادی
کانال کمیل
⬇️ #فرشته ⬇️ @salambarebrahimm اگه نیمه پر لیوانو نگاه کنیم میبینیم اطرافمون آدم خوب کم ن
⬇️ #پرونده_ی_آخرت ⬇️
@salambarebrahimm
💠ما همین طور داریم خوب و بد اعمالمونو میفرستیم تو پرونده مون. کارای خوب تو یه قسمت، کارای بد هم تو یه قسمت.
بعد چون هفتاد هشتاد سال برای ما خیلی زیاده، یادمون میره چند سال پیش یا چند ماه پیش یا حتی همین چند روز پیش چه کارایی کردیم.
البته کارای خوبمون همیشه یادمون هست و هی دوست داریم به رخ فرشتههای مسؤول پرونده بکشیم! ولی کارای بد زود یادمون میره.
اون دنیا موقع مجازات بهمون میگن:
🔻ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ
🔻این به علت کارهایی است که از قبل فرستاده اید
📔بخشی از آیه ۵۱ انفال
#تلنگر
💠چرا برخی شهید می شوند و ما می میریم!!!
🔹 لاجوردی یک کارمند بود،
علم الهدی و چمران هم یک دانشجو، صیاد و حججی هم یک نظامی!
دکتر مفتح و مطهری و بهشتی هم آخوند و مسئول
بهنام محمدی و حسین فهمیده هم دانش آموز
و.....
خوب ما هم معمولا جزو یکی از این ها هستیم!!!
پس چرا ما شهید نمی شویم؟؟؟
البته این سوال می تواند پاسخ های بسیاری داشته باشد، اما احتمالا یکی از اولیه ترین علت ها در شیوه معاش ماست.
در واقع در اسلام یکی از مهمترین امور نان حلال است، اما معمولا تعریف نان حلال چیست؟
معمولا نان حلال را به معنی درست کار کردن برای کارفرما یا ... می دانند. اما این تعریف نان حلال نیست، این تعریف بیشتر به وجدان کاری می خورد.
چراکه رازق ما آن کارفرما نیست که اگر قوانینش را رعایت کردیم نانمان حلال باشد!
برای صیاد و چمران و لاجوردی شدن در گام اول باید یادمان بیایید رزاق خداست!
سپس قوانین او را رعایت کنیم، پس در قبال رزقی که او می دهد
🌸دستگیری از دیگران کنیم، قرض دهیم، صدقه دهیم، زکات دهیم، خمس دهیم ...
🌸کار دیگران را راه بیاندازیم ...
🌸جهاد اصغر و اکبر به جا بیاوریم ...
امر به معروف کنیم ...
🌸کسب علم و آگاهی کنیم و آگاهانه عمل کنیم و مخلص کلام،
قوانین خداوند را رعایت کنیم و نسبت به آن ها غیرت داشته باشیم.
آری، دیدیم که چقدر معنای نان حلال تغییر کرد، و پس از این شیوه معاش است که باید از خداوند بخواهیم ما را نیز چون چمران و ... جاودانه سازد ...
شادی ارواح طیبه شهدا #صلوات
#الگو_برداری_از_شهدا
همیشه میگفت:
همه ما در جاده زندگی در حال
حرکت هستیم. این جاده تاریک است.
اطراف آن را هم دره های عمیق گرفته.
چراغی که راه را روشن می کند اعمال ماست.
گاهی مواقع این چراغ کم نور
میشود. یعنی اعمال ما مشکل دارد.
گاهی مواقع در مسیر ما طوفان برپا
میشود آنقدر شدید میشود که راه را نمیبینیم!
ممکن است از جاده خارج
شویم و در دره ها سقوط کنیم!
این طوفان ها تاثیرات محیط است!
بچه ها مواظب باشید.
اطراف شما چه خبر است؟!
با چه کسانی شما رفیق هستید!؟
#سید_علیرضا_مصطفوی
💠چکمه بیت المال
احد بنده تعریف می کرد :« بعد از عملیات والفجر ۸ ٬ روزی تعدادی از بچه های واحد آموزش نظامی لشکر جمع شده بودیم و می خواستیم به شهر فاو برویم و آنجا را از نزدیک ببینیم . یکی از قایقرانها که از قبل ما را می شناخت ٬ قبول کرد ما را به آن طرف اروند ببرد . اسماعیل وکیل زاده ( پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی ) از نیروهای گردان حبیب نیز که جلیقه نجات هم پوشیده بود ٬ با ما همراه شد . در میانه راه قایق دچار اشکال شد و به زیر آب رفت .
هر کس شناکنان خود را به سمتی کشاند . یکی از رزمندگان بسیجی که هیکل درشتی داشت و شنا هم بلد نبود ٬ برای اینکه غرق نشود از اسماعیل آویزان شد و هر دو را آب با خود برد . با داد و فریاد ما ٬ نیروهای لشکر ۲۵ کربلا با دو قایق به کمک آمدند و ما را یکی یکی از آب بیرون کشیدند . جریان آب ٬ آن رزمنده و وکیل زاده را تا دهانه خلیج فارس کشانده بود . یکی از قایقها آنها را نیز با خود به ساحل آورد . رزمنده بسیجی از همه بیشتر آب خورده بود و حالش بد بود . من وقتی قفسه سینه او را با دست فشار می دادم ٬ آب از دهانش مانند دهان تلمپه بیرون می ریخت . حالش که کمی بهتر شد ٬ دیدیم چکمه های پلاستیکی او هنوز به پایش است . گفتم : مرد حسابی مگر نمی دانی وقتی چکمه از آب پر بشود سنگین می شود ٬ چرا این ها را نکندی ؟! همین ها باعث شده این همه آب بخوری !
رزمنده در حالی که هنوز می نالید گفت :
آخر چکمه ها بیت المالند ٬ من که صاحبشان نبودم تا دورشان بیندازم !
📚برگرفته از کتاب کمی موجی هستم ٬ داستان ها و حکایت هایی از هشت سال دفاع مقدس به روایت یوسف صارمی ؛ ص ۹۹
@salambarebrahimm
#گذری_بر_سیره_شهدا...
💠رسول ۱۶سال داشت و در کرج زندگی می کردیم توی مدرسه چند بار با معلمش سر مساله ولایت فقیه بحثش شده بود یک بار معلم تا شروع کرد بدگویی از نظام و ولایت باز رسول با او مخالفت کرد معلم گفت:"
اینجا یا جای منه یا جای تو......
رسول گفت:"
من از این مدرسه میروم چون شما استاد ما هستید و احترامتون واجب هست.....
با اینکه رسول مدرسه رو برای دفاع از ولایت ترک کرد اما اون معلم رو بخاطر تخلفاتش اخراج کردند.....
راوی:" پدر شهید
🌷 #شهیدرسول_خلیلی🌷
چند نمونه ازمناجات #شهدا با خدا
♥️شهیدعبدالحمید فلاحپور :
خدای منهمه وقت به یادتهستمبه یادم
باش که بی تو هیچ و پوچ خواهم بود .
♥️شهید مصطفی چمران :
خدایا تو را شکر میکنم که با فقر آشنایم
کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم .
♥️شهید عنایت حمزهلو :
خدایا اگر قرار است زندگی و حیاتم چراگاه شیطان شود مرگ باعزت نسیبم گردان .
♥️شهید مهدیزین الدین :
خدایا به آبروی فاطمهیزهرا به آبروی آن صدمات و لطماتی که در این دنیا متحمل شدند
از گناهان ما درگذر.
شادی روح شهدا #صلوات
#تلنگر
به بچهای بگوییم به جوشکاری نگاه نکن
باز هم نگاه میکند چون خوشش میآید
اما شب که ناخوشی ها شروع شد
میفهمد که باید حرف بزرگترش
را گوش میکرد..
حال بزرگتری مثل امیرالمومنین(ع)
به ما میگوید:
کَم مِن نَظَرهِِ جَلَبَت حَسرَهً
چه بسا نگاهی که حسرت و ندامت
درپی دارد.