*ابولحسن خرقانی* می‌گوید:جواب دو نفر مرا سخت تکان داد ؛ اول؛ مرد فاسدی از کنارم گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد! او گفت: ای شیخ! خدا می‌داند که فردا حال ما چه خواهد شد! دوم؛ مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده‌اى گل آلود می‌رفت. به او گفتم : قدم ثابت بردار تا نلغزی! گفت : من بلغزم باکی نیست... به هوش باش تو نلغزی ای شیخ! که جماعتی از پی تو خواهند لغزید. هر پرهیزکاری گذشته‌ای دارد و هر گناه کاری آینده ای! 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃

#جشن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی همراه با بانگ الله اکبر و نورافشانی جمعه ۲۱ بهمن ساعت ۲۰ #هیأت_ثارالله_ع_ساری

* بسمه تعالی * مراسم ، جشن بزرگ فجر انقلاب زمان:جمعه ۲۱ بهمن بهمراه نمازمغرب وعشا، سخنرانی و مداحی و مسابقه فرهنگی و اهدا جوایز و ندای بانگ الله اکبر و نور افشانی و صرف شام، مکان: ساری خ معلم کوچه ش اندرخورا حسینیه پنج تن سخنران: سرهنگ پاسدار مهدوی

♦️ اردوغان قرار بود قبل از انتخابات دست به اقدامی منطقه ای بزند! 🔸 زلزله نقشه‌ی سه ماهه جنگ طلبان را ناکام گذاشت ... 🔸 زلزله‌ که در 1999 عدالت و توسعه را آورد حالا در 2023 آن را میبرد؟ #شبنامه #زلزله_مرگبار ۱۴۰۱/۱۱/۲۰ 🔺 این روزها ترکیه و سوریه درگیر یک زلزله‌ی فاجعه بار شده اند. تفاوت دو کشور در بحران البته در این است که سوریه علاوه بر زلزله با تحریم و جنگ و فشار ناجوانمردانه ی کشورِ همسایه (از طریق حمایت از تروریست های مسلح) و سانسور حداکثری رسانه ای در سطح جهانی رو به رو ست. البته در سوریه کشورهای #مقاومت از ایران تا یمن و عراق و ونزوئلا حضور پیدا کرده و با حداکثر توان جور کشورهای جهان را می‌کشند. نکته ی بسیار مهمی که درباره زلزله اخیر مطرح است سرنوشتی ست که می‌تواند برای اردوغان رقم بزند. چیزی در حدود سه ماه تا انتخابات ترکیه مانده و اردوغان در این مدت از دادن امتیاز‌هایی به بازنشسته ها تا هزار و یک مورد دیگر را در دستور کار قرار داده تا بتواند در قدرت بماند... 🔺 همه چیز در حال پیش روی بوده که به یکباره زلزله ای که به گفته ی کارشناسان متأثر از سد سازی های ترکیه (که جان انسان ها در عراق و سوریه و لبنان را تهدید میکرده) همه چیز را به هم ریخت. مسئله مهم تر البته اینجاست که ظاهرا اردوغان در تلاش سه ماهه ی خود تا انتخابات قصد داشته با جلو انداختن عیاشِ باکویی اقدامی را رقم زده و یک استفاده تبلیغاتی حداکثری را در فضای رسانه ای کشور ترکیه و استانِ باکو انجام داده و بهره برداری خود را برای اثر گذاری در انتخابات انجام دهد. ظاهرا اردوغان در محاسبات خود فکر همه چیز را کرده بوده جز زلزله ...!! مسئله اما از نظر برخی میتواند پیچیده تر از این صحبت ها باشد. 🔺 در سال 1999 زلزله ای در ترکیه رخ میدهد که چیزی در حدود 14 هزار کشته را روی دست این کشور می‌گذارد. بسیاری بر این باورند که آن زلزله و موضعِ انتقادی منتقدینِ حکومتِ وقتِ ترکیه موجب ظهور حزب عدالت و توسعه شده و نقش مهمی در پیروزی آن ایفا میکند. حالا زلزله ای مشابه رخ داده که به لحاظ میزان ویرانی، حجم خسارات و میزان تلفات از زلزله قبلی مهیب تر است (اما از این جهت که خسارت زلزله ی قبل بر زیر ساخت های صنعتی ترکیه بیشتر بوده) پیرامونِ اثر زلزله اخیر بر انتخابات پیش روی این کشور بحث بسیار است. نکته مهم البته اینجاست که اردوغان بیشتر از هرکسی اثر زلزله بر انتخابات سه ماه آینده را فهمیده و تلاش دولتش برای پاسخگو کردن شبکه های اجتماعی جهت سانسور اخبار منتقدانه، در خصوص وضعیت خدمت رسانی همین را اثبات میکند... نکته مهم تر البته وضعیت معیشتی ترکیه در حال حاضر، تورم هشتاد درصدی و چالش های امنیتی ست که حالا باید بحران زلزله و خسارت های وحشتناکش را به آن اضافه کرد... با در نظر گرفتن تمام موارد فوق و با توجه به عمق فاجعه ای که مردم ترکیه را درگیر خود کرده؛ باید منتظر ماند و دید که این زلزله چه پیامد هایی را برای اردوغان و ترکیه به همراه خواهد داشت. #آقای_تحلیلگر #زلزله_ترکیه #شبنامه #سدسازی‌های_اردوغان

بعضی رویدادها و حوادث درس هستند و باید آنها را به یاد داشت. نمی‌دانم یادتان هست که چند سال پیش نوشتم اردوغان زبده‌ترین نیروهای ارتش این کشور را راهی سوریه کرده و آنها را در ده‌ها پایگاه مستقر کرده تا از خاک اصلی ترکیه دور باشند و خیالش از بابت کودتای احتمالی راحت باشد؟ شاید باورتان نشود بعد از کودتای سال ۲۰۱۶ بیش از ۸۰ هزار نفر در رده‌های مختلف در ارتش، پلیس، ژاندارمری و وزارت دفاع ترکیه تسویه شدند تا او خیالش از بابت تحرک دوباره ارتش راحت باشد. اما اینگونه نیست! با وجود حضور متعدد او در میان نظامیان در حوادث مختلف و بهره‌برداری تبلیغاتی از ارتش، اما زلزله نشان داد اردوغان همچنان از ارتش می‌ترسد. مردم در به در دنبال نیروهای ارتش می‌گردند، اما چیزی پیدا نمی‌کنند و اگر کسی هم حضور پیدا کرده، به صورت محدود بوده است. این موضوع نشان می‌دهد بعد از حدود ربع قرن حضور در قدرت اردوغان نتوانسته ارتشی بسازد که قابل اعتماد باشند. در حالی که در همه جای دنیا این ارتش‌ها هستند که به کمک مردم می‌شتابند اما در ترکیه یا قرار نیست به مردم کمک شود یا اینکه او می‌ترسد که ارتش را به میدان بیاورد...‌

🔹 یادواره با طعم تئاتر امشب یادواره شهدای یکی از محله های شهر ساری بودم. اما چه یادواره ای! با اینکه کل برنامه حدودا چهار ساعت طول کشید و جمعیت از همون یک ساعت اول کامل اومده بودند و مداحی و منبر و سرود و چند تا آیتم دیگه داشتند اما اما بخشی از برنامشون تئاتر بود اولین بار بود که در یادواره ای سنگین و با اون حجم از جمعیت و برنامه، می‌دیدم که تئاتر دارند و در تئاتر، نقش اول را یک دختر خانم از همان محله بازی میکند. بسیار عالی بود هر چی بگم کم گفتم. چقدر بااحساس و وزین و حساب شده توانست نقش خانواده یک شهید را بازی کند که راضی به جبهه رفتن عزیزش نیست اما بالاخره راضی می‌شود. بااینکه سالهاست از مازندران بیرون آمده ام اما امشب در ساری و در جریان تئاتر، با اینکه متوجه تمام جملاتی که به زبان محلی میگفتند نبودم و بخش هایی از آن را متوجه میشدم، اما لذت بردم. یک کار فرهنگی تمیز و جذاب. حالا اگه بگم تئاتر در سه پرده بود و بین هر کدام، فاصله اندکی بود اما مردم میخکوب بودند و کسی تکان نخورد و با اینکه آخرین آیتم برنامه بود و مردم سه چهار ساعت نشسته بودند، اما استقبال شد و توانست در پرده آخر، اشک‌را از مردم بگیرد، باور می‌کنید ؟ بااینکه تئاتر در بخش مردانه انجام شد و بخش خواهران در یک فضای دیگر مستقر بودند، اما مردم اینقدر بافرهنگ و جاافتاده بودند که خانم بازیگر به خود جرأت داد که جلوی مردان عموما حزب الهی حاضر شود و دیالوگ بگوید و جلسه را به خوبی در دست بگیرد. البته البته از مردم مازندران و کلاس فکری و حال و هوایشان، انتظاری جز این نیست. خدا قوت به امام جماعت و هیئت امنای خوشفکر و دبیر دغدغه‌مند یادواره و بازیگران و هنرمندان ساروی.🌷 پایگاه بسیج باب الحوائج عج محله بالا سروینه باغ حوزه بسیج علی ابن ابیطالب ع باشد که شاهد این دست حرکت های هنری و فرهنگی و جوانانه در مجامع مذهبی و انقلابی باشیم. ✍ حدادپور جهرمی (نویسنده کتاب ها حیفا، کف خیابون و....)

🔺برش زمین ناشی از جابه‌جایی در صفحه‌ی آناتولی(صفحه ترکیه) که حدود ۳.۵ متر اندازه گیری شده است!

سلام یه اتفاق عجیب افتاده محصولات مای مردونه عکس علی کریمی وطن فروش رو تو اسپری و شامپو و... گذاشته به عنوان اسطوره ,به عنوان جایزه هم عکس وریا غفوری رو تو شامپو کودک قرار داده ,خواهش میکنم اعلام کنید باهاشون برخورد بشه

بسم رب الشهدا و الصدیقین #بیادسردارشهیدمدافع حرم محرمعلی مرادخانی (از رفاقت تاشهادت) قسمت سوم ساعت حدود ١٢نیمه شب بیست و دوم فروردین بود که صدای تیراندازی ازقسمتی ازپایگاه استقرار ی قرارگاه امام حسن مجتبی علیه السلام بگوش رسید. بسرعت برابر تمرینات عملی قیلی که داشتیم همه رزمندگان و فرماندهان درمواضع پیش بینی شده قرارگرفتیم. حدودا یکساعت تیراندازی به درازه کشید هرکدوم ازرزمندگان ایرانی دراین قرارگاه وظایف عملیاتی خودمان رادنبال میکردیم. پس از تبراندازیها، اوضاع به حالت عادی برگشته بود وگزارشات موقعیت ها رااز دوستان می‌گرفتیم. . سراغ برادر محرمعلی مرادخانی گرفتیم سروصدایی ازش نبود بچه ها، برادر مراد کجاست؟ یکی گفت، ایشون مصدوم شده!!!! گفتم، چطور وچه شده؟ ماجرا راتعریف کردند، خودمون را به او رساندیم درد می کشید ودرحال استراحت بود. به کنارش آمدیم بااینکه دردداشت لبخند رضایتمندانه برلبان، صورتش وجود داشت وروحیه میداد. کمی صحبت وماجراراازخودش پرسیدیم او کتمان می‌کرد ولی مااصراربه دانستن ماجراکردیم. یکی ازدوستان همراهش ماجرا رامیگفت وبرادر مرادتصدیق میکرد. صبح پیگیر مداوا ودرمانش شدیم تاباامبولانس اورابه دمشق ببرند. متاسفانه دوروز بخاطر شرایط ومحدویتهای منطقه ای، اعزامش به دمشق تاخیرافتاد. برابرنظرات پزشکی باید به تهران منتقل میشدودرمان درایران صورت می گرفت. برادر مراد خانی، مخالف انتقالش به تهران شد یواشکی وبدون اطلاع گروه پزشکی ازبیمارستان فوق خارج وبشکلی سخت وباپایی اتل بسته مجددا به موقعیت قرارگاه درمنطقه عملیاتی تدمر امد. #بادیدنش تعجب کردیم!!!! مراد چرا امدی؟ معالجه پایت چطورشد؟ ایکاش میرفتی تهران؟ بازهم وقت برای ماموریت های بعدی هست؟ و....... #برادرمراد، با لبخندهای زیبای رضایت، صبر، عشق، جهادی گفت. حاجی، من شماهارارها کنم و بروم تهران.!!!!! تازه توفیق یافتم مدافع حرم حضرت زینب کبری س) بشم و حالا با این مصدومیت جزیی منطقه راترک کنم!!!!! من باهمین وضعیت کنارتون هستم اصلا نگران من نباشید. #البته نگران مصدومیت پایش بودیم ولی خدایش ازبرگشت وحضورش درکنار مون خیلی خیلی خوشحال بودیم. واقعا برادر مراد، ازمردان جهادی، شهادت طلب، طلایی بود که ماها به گردش نمیرسیدیم. درادامه ماموریت های قرارگاه مدتی دیگری باهم بودیم تااینکه بنده حقیر برابر تصمیمات فرمانده وقت ازدوستان حاضر درقرارگاه امام حسن مجتبی علیه السلام جدا شده وبه قرارگاه امام علی ابن ابیطالب عليه السلام درمنطقه اثریا رفتم. #برادر مراد بعداز مدتی برای درمان پایش، مجبورااز منطقه به دمشق وسپس به تهران آمده بود. ادامه دارد #خاطرات _سرتیپ_دوم_پاسدار_حمید رضا_رستمیان_ازفرماندهان جبهه مقاوت