eitaa logo
صالحین دامغان
339 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
599 فایل
ارتباط با ادمین @a_mohammadi61
مشاهده در ایتا
دانلود
سلامتی اونایی که "عشقشون خداست"♡ "شبها به خدا" شب بخیر میگن … و صبح با یاد خدا از خواب بیدار میشن... سلامتی اونایی که "غیر از خدا کسی رو ندارن".. شبتون در پناه خدای مهربان🌙 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🍃تولید ماسک برای ایام محرم ادامه دارد های صالحین پایگاه حضرت زینب(س) روستای خورزان
# پیامدهای مورد انتظار درحلقه های صالحین # ارتقاء روحیه جهادی وانقلابی ☘ روحیه جهادی یعنی اعتقاد به اینکه ما می توانیم
🌸طلوع خورشید 🍎آغاز زندگی‌ست 🌸با طلوع خورشید،هستی 🍎به تو خوش آمد می گوید 🌸تو نیز با خورشید طلوع کن 🍎سلام صبحتون بخیر 🌸روزتـون پر از شـادی 🍎دلتون لبريز از عشق و اميد بسم الله الرحمن الرحیم الهی به امید تو ❤️ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌹شهیدی که مقام معظم رهبری مزارش را پنج مرتبه زیارت کردند. 🌹شهیدی که مزارش از شهرهای شمالی و غربی ایران تا هزاران کیلومتر دورتر، زائر دارد. 🌹شهیدی که حاجت روا می کند و معمولا کسی دست خالی از سر قبرش برنمیگردد. 🌹شهیدی که قبل از تدفین ، سوره مبارکه کوثر را تلاوت نمود. 🌹شهیدی که هنگام تدفین ، از او صدای اذان گفتن شنیده شد. 🌹شهیدی که در سجده ها و قنوت نمازش ، دعای کمیل را می خواند. 🌹شهیدی که با همان لباس خاک آلود برگشته از ماموریت به خواستگاری رفت. 🌹شهیدی که روی قالیهای خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالیها مرا از یاد محرومان غافل می کند. 🌹شهیدی که در محل کار زودتر از همه می آمد و دیرتر از همه می رفت. 🌹شهیدی که در هفته چند ساعت برای خود "کسر کار" می زد. می گفت: در حین کار احتمال می رود یک لحظه ذهنم به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، وقت کار، من متعلق به بیت المال هستم و حق استفاده شخصی ندارم. 🌹شهیدی که عارف حوزه علمیه، او را استاد خود می دانست. 🌹
🔰 آمریکا علیه آمریکا 🔻 رهبر انقلاب: آمریکا، دشمنی بزرگ‌تر از ملّت خودش ندارد؛ دنبالِ دشمنِ دیگر نگردد؛ همین دشمن هم هست که این رژیم را به زانو درخواهد آورد. ۹۹/۵/۱۰ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🏴🏴🏴 🌱 با شرکت در پویش به جمع خیمه داران محرم در فضای مجازی بپیوندید. ⬅️ عکس و فیلم های خود را از عزاداری ماه محرم امسال به شماره ۰۹۳۶۹۵۸۱۵۱۷ ویا آیدی @kosar98 در پیام رسان ایتا ارسال نمایید. 📱📷📽 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
هدایت شده از صالحین دامغان
📚 رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃 ✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم .... رفقاتونو دعوت کنید 😊 💢واما... با رمان شیرین و جذاب ♥️ ♥️ در کنارتون هستیم . هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌸 مجبور شد به رزن برود. وقتی دید نمی تواند در رزن هم کاری پیدا کند، ساکش را بست و رفت تهران. چند روز بعد برگشت و گفت: «کار خوبی پیدا کرده ام. باید از همین روزها کارم را شروع کنم. آمده ام به تو خبر بدهم. حیف شد نمی توانم عید پیشت بمانم. چاره ای نیست.» خیلی ناراحت شدم. اعتراض کردم: «من برای عید امسال نقشه کشیده بودم. نمی خواهد بروی.» صمد از من بیشتر ناراحت بود. گفت: «چاره ای ندارم. تا کی باید پدر و مادرم خرجمان را بدهند. دیگر خجالت می کشم. نمی توانم سر سفره آن ها بنشینم. باید خودم کار کنم. باید نان خودمان را بخوریم.» صمد رفت و آن عید را، که اولین عید بعد از عروسی مان بود، تنها سر کردم. روزهای سختی بود. هر شب با بغض و گریه سرم را روی بالش می گذاشتم. هر شب هم خواب صمد را می دیدم. وقتی عروس های دیگر را می دیدم که با شوهرهایشان، شانه به شانه از این خانه به آن خانه می رفتند و عیدی می گرفتند، به زور می توانستم جلوی گریه ام را بگیرم. فروردین تمام شده بود، اردیبهشت آمده بود و هوا بوی شکوفه و گل می داد. انگار خدا از آن بالا هر چه رنگ سبز داشت، ریخته بود روی زمین های قایش. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌹🌹
🌸 یک روز مشغول کارِ خانه بودم که موسی، برادر کوچک صمد، از توی کوچه فریاد زد. ـ داداش صمد آمد! نفهمیدم چه کار می کنم. پابرهنه، پله های بلند ایوان را دو تا یکی کردم. پارچه ای از روی بند رخت وسط حیاط برداشتم، روی سرم انداختم و دویدم توی کوچه. صمد آمده بود. می خندید و به طرفم می دوید. دو تا ساک بزرگ هم دستش بود. وسط کوچه به هم رسیدیم. ایستادیم و چشم در چشم هم، به هم خیره شدیم. چشمان صمد آب افتاده بود. من هم گریه ام گرفت. یک دفعه زدیم زیر خنده. گریه و خنده قاتی شده بود. یادمان رفته بود به هم سلام بدهیم. شانه به شانه هم تا حیاط آمدیم. جلوی اتاقمان که رسیدیم، صمد یکی از ساک ها را داد دستم. گفت: «این را برای تو آوردم. ببرش اتاق خودمان.» اهل خانه که متوجه آمدن صمد شده بودند، به استقبالش آمدند. همه جمع شدند توی حیاط و بعد از سلام و احوال پرسی و دیده بوسی رفتیم توی اتاق مادرشوهرم. صمد ساک را زمین گذاشت. همه دور هم نشستیم و از اوضاع و احوالش پرسیدیم. سیمان کار شده بود و روی یک ساختمان نیمه کاره مشغول بود. کمی که گذشت، ساک را باز کرد و سوغاتی هایی که برای پدر، مادر، خواهرها و برادرهایش آورده بود، بین آن ها تقسیم کرد. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
#فقط_به_عشق_حسین 🏴 امسال #حسین (ع) جنس غمش فرق می کند ... 😔 ⬅️ کارهایی که باید در محرم و عزاداری انجام دهیم ☝️☝️☝️ #پایگاه_محبان_الزهرا_س #حلقه_شهید_پریمی🌷 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 📌 ۴اشتباه تحصیلی که والدین مرتکب می شوند... 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 📌 ۴اشتباه تحصیلی که والدین مرتکب می شوند... 1⃣ تلاش برای جهشی کردن دانش آموز 💬 شرح در تصویر 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 📌 ۴اشتباه تحصیلی که والدین مرتکب می شوند... 2⃣ تلاش برای شناسنامه گرفتن در نیمه اول سال 💬 شرح در تصویر 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 📌 ۴اشتباه تحصیلی که والدین مرتکب می شوند... 3⃣ رقابت برای ثبت نام کودک در کلاسهای تقویتی متفاوت 💬 شرح در تصویر 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌺 📌 ۴اشتباه تحصیلی که والدین مرتکب می شوند... 4⃣ تلاش برای ثبت نام دانش آموز در مدارس یا کلاسهای تقویتی خاص 💬 شرح در تصویر 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔹 جلسه ارکان صالحین پایگاه عطیه و مسئول تعلیم و تربیت سپاه حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا موسوی در مکان پایگاه عطیه 🗓 چهارشنبه ۹۹/۵/۲۹ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
هر شب دلت رو با خــ♡ـدا صاف ڪن و ببخش همه کسایی رو که دلتو شکستن ... اینجوری هم خـــ‌‌♡ـدا حواســش بهـت هسـت هم بهترین آرامـش شب نصیبـت میشـه ♥ شبتون با ارامش ✨🌙 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan