🔷نشست و دیدار تصویری حضرت آيت الله سيد محمد شاهچراغي نماينده ولي فقيه و استاد شجره طیبیه صالحین در استان سمنان با سرمربیان صالحین استان امروز چهارشنبه 99/08/21
نماينده ولي فقيه و استاد شجره طیبیه صالحین در استان سمنان ضمن قدرداني از زحمات سرمربيان حلقه هاي صالحين استان فرمودند: سرمربيان حلقات صالحين بايد صالح باشند تا صالح ساز شوند.
🔰به گزارش خبرگزاري بسيج از سمنان؛ آيت الله سيد محمد شاهچراغي نماينده ولي فقيه واستاد صالحین در استان سمنان در ديدار ويدئو کنفرانسي با سرمربيان حلقه هاي صالحين استان با اشاره به مهم بودن برگزاري جلسات حلقه هاي صالحین در سطح استان فرمودند: سرمربيان حلقه هاي صالحين بايد خودشان صالح و درستکار باشند تا بتوانند جوانان و نوجواناني صالح تربيت کنند و در اختيار جامعه قرار دهند .
🔰وي با اشاره به زحمات سرمربيان حلقه هاي صالحين تصريح کرد: زحمت شما مربيان بايد خالصانه و براي رضاي خداوند باشد و بدانيد اين زحمات شما در نزد خداوند پاداشي عظيم دارد.
استاد شجره طیبیه صالحین در استان سمنان افزود: سرمربيان حلقه هاي صالحين بايد شکرگزار نعمت خداوند باشند که مي توانند انسان هاي صالح تربيت کنند و اين فرصت براي اين افراد فراهم شده است .
🔰آيت الله شاهچراغي ادامه داد: بايد احترام جوانان و نوجوانان در جلسات صالحين در کنار جدي بودن در کار حفظ شود و نوجوانان و جوانان را در اين کلاس ها تکريم کنيد .
#ایران_قوی
🔴قطعا باورتون نمیشه یه موقعی شهید حسن طهرانی مقدم و تیم موشکیاش کل دنیا رو با تولید اولین محصولات راکتی و موشکی «سوخت جامد» تو سال ۶۵ حیرت زده کرد!
نیل تا فرات را قبرستان صهیونیست ها خواهیم کرد..!
⚜ ۲۱ آبان ماه سالروز شهادت پدر موشکی ایران گرامی باد!⚜
#پایگاه_محبان_الزهرا_س
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
#ایران_قوی
#موشک_جواب_موشک
هنوز یکسال از تشکیل یگان توپخانه سپاه نگذشته بود و کلی آرزوهای دوربرد داشتیم که یک روز آمد و استعفایش را گذاشت روی میز.
🔹گفتیم چه شوخی بیمزهای!
🔸گفت شوخی ندارم، من باید بروم یگان موشکی را عَلَم کنم.
🔹گفتیم هنوز کلی کار و ایده روی زمین مانده در توپخانه داریم...
🔸گفت اینها مال شما، من باید بروم.
🔹علت را جویا شدیم. جوابش مثل همان موشکهایی که بعدها ساخت، ویران کننده بود؛ «صدام روی سر مردم موشک میریزد و مردم در کنار آوار موشکها شعار میدهند موشک جواب موشک... اما دست امام خالی است. من باید بروم دست خمینی را پر از موشک کنم تا حرف مردم زمین نماند...»
سه چهار ماه بعد، اولین موشک به بغداد اصابت کرد. حسن مقدم روی موشک نوشته بود: و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی...
🇮🇷🇮🇷"خاطره از سردار یعقوب زهدی - به مناسبت سالروز شهادت شهید حسن تهرانی مقدم"
📲 ارسالی از خانم مریم فتحعلیان
متربی حلقه#شهید_پریمی
#پایگاه_محبان_الزهرا_س
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
#بسیج_پیشروخدمت_و_امیدآفرین
💠 مسابقه خاطره نویسی 💠
💠《 قاب چهل و یکم 》💠
🌺به مناسبت هفته بسیج 🌺
📑با موضوعات : 👇🏻
۱: چی شد بسیجی شدم ...
۲: خاطرات یک روز در پایگاه بسیج
✳ در قالب های فیلم کوتاه، صوتی و نوشتاری
🗓مهلت ارسال آثار : ۵ آذر ماه ۹۹
🆔️ آیدی ارسال آثار : kosar98@ در پیام رسان ایتا
همراه با اهدا جوایز 🎁🏆🎁🏆
#حوزه_مقاومت_کوثر
#پایگاه_محبان_الزهرا_س
#بسیج_پیشروخدمت_و_امیدآفرین
💠 جشنواره ورزش و شادابی در منزل 💠
🔴《 یک دقیقه نشاط و تندرستی 》🔴
🌺به مناسبت هفته بسیج 🌺
در رشته های متنوع ورزشی (شرح در پوستر ) ☝️☝️☝️
🏐🏀🥎🏓🎯🎾
🎞🎬🎥در قالب فیلم کوتاه یک دقیقه ای
🗓مهلت ارسال آثار : ۲۰ آبان ماه لغایت ۱ آذر ماه
🆔️ آیدی ارسال آثار : kosar98@ در پیام رسان ایتا
و avaybaran94@ در تلگرام و واتس آپ
همراه با اهدا جوایز 🥇🥈🥉
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر
#پایگاه_محبان_الزهرا_س
#هیئت_ورزشهای_همگانی_شهرستان_دامغان
🕗 #ساعت_عاشقی
در تمام ِ جان ِ من جا کردهای؛
ای تمامت آیه ی تکرار دل...
✨ #آقا_سلام ✋
🍃صلوات خاصه امام رضا علیه السلام🍃
✨اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.✨
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
12.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 رفقای حزب اللهی!
👈این کلیپ رو هفته ای یکبار با دقت ملاحظه کنید
🌾ایده های ناب برای شروع یک حرکت عظیم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
📲 ارسالی خانم انگوری مربی پایگاه نفیسه _ روستای صیدآباد
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
هدایت شده از صالحین دامغان
#داستان_شب📚
رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃
✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم ....
رفقاتونو دعوت کنید 😊
💢واما...
با رمان شیرین و جذاب ♥️ #دختر_شینا ♥️
در کنارتون هستیم .
هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
#دختر_شینا🌸
#قسمت_صدوهشتاد
خدیجه هم سمیه را بغل کرده بود. صمد فرمان را دودستی گرفته بود و گاز می داد و جلو می رفت.
گفتم: «سمیه را تو دادی بغل خدیجه؟»
گفت: «آره. انگار خیلی خسته بودی. حتماً دیشب سمیه نگذاشته بود بخوابی. دلم سوخت، گفتم راحت بخوابی.»
خم شدم و سمیه را آرام از بغل خدیجه گرفتم و گفتم: «بچه را بده، خسته می شوی مادر جان.»
صمد برگشت و نگاهم کرد و گفت: «ای مادر! چقدر مهربانی تو.»
خندیدم و گفتم: «چی شده. شعر می خوانی؟!»
گفت: «راست می گویم. توی همین چند ساعت فهمیدم چقدر بچه داری سخت است. چقدر حوصله داری تو.
خیلی خسته می شوی، نه؟! همین سمیه کافی است تا آدم را از پا دربیاورد.
حالا سؤال های جورواجور و روده درازی مهدی و دعواهای خدیجه و معصومه به کنار.»
همان طور که به جاده نگاه می کرد، دستش را گذاشت روی دنده و آن را عوض کرد و گفت: «کم مانده برسیم. ای کاش می شد باز بخوابی. می دانم خیلی خسته می شوی. احتیاج به استراحت داری.
حالا چند وقتی اینجا برای خودت، بخور و بخواب و خستگی درکن. به جان خودم قدم، اگر این جنگ تمام شود، اگر زنده بمانم، می دانم چه کار کنم. نمی گذارم آب توی دلت تکان بخورد.»
#دختر_شینا🌸
#قسمت_صدوهشتاد_ویکم
برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. خدیجه همان طور که به جاده نگاه می کرد، خوابش برده بود. سمیه توی بغلم خوابید.
صمد گفت: «حالا که بچه ها خواب اند. نوبت خودمان است. خوب بگو ببینم اصل حالت چطور است. خوبی؟! سلامتی؟!...»
سر پل ذهاب آن چیزی نبود که فکر می کردم. بیشتر به روستایی مخروبه می ماند؛ با خانه هایی ویران. مغازه ای نداشت یا اگر داشت، اغلب کرکره ها پایین بودند.
کرکره هایی که از موج انفجار باد کرده یا سوراخ شده بودند. خیابان ها به تلی از خاک تبدیل شده بودند. آسفالت ها کنده شده و توی دست اندازها، سرمان محکم به سقف ماشین می خورد.
از خیابان های خلوت و سوت و کور گذشتیم. در تمام طول راه تک و توک مغازه ای باز بود که آن ها هم میوه و گوشت و سبزیجات و مایحتاج روزانه مردم را می فروختند.
گفتم: «اینجا که شهر ارواح است.»
سرش را تکان داد و گفت: «منطقه جنگی است دیگر.»
کمی بعد، به پادگان ابوذر رسیدیم. جلوی در پادگان پیاده شد.
کارتش را به دژبانی که جلوی در بود، نشان داد. با او صحبت کرد و آمد و نشست پشت فرمان. دژبان سرکی توی ماشین کشید و من و بچه ها را نگاه کرد و اجازه حرکت داد.
کمی جلوتر، نگهبانی دیگر ایستاده بود. باز هم صمد ایستاد؛ اما این بار پیاده نشد.
⚜یک قدم تا موفقیت باقیست⚜
📚برگزاری آزمون های پیشرفت تحصیلی📚
👈🔺رایگان🔺👉
🧕ویژه دانش آموزان دختر پایه یازدهم
📚خدمت علمی دیگر از بسیج دانش آموزی📚
🔴افزایش چشمگیر پذیرفته شدگان مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی
🔵افزایش پذیرفته شدگان کنکور سراسری
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
#واحد_علمی_حوزه_مقاومت_بسیج_دانش_آموزی_حضرت_مریم_س_دامغان
#کانون_امام_رضا_ع