eitaa logo
صالحین دامغان
338 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
603 فایل
ارتباط با ادمین @a_mohammadi61
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صالحین دامغان
📚 رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃 ✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم .... رفقاتونو دعوت کنید 😊 💢واما... با رمان شیرین و جذاب ♥️ ♥️ در کنارتون هستیم . هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌸 خدیجه هم سمیه را بغل کرده بود. صمد فرمان را دودستی گرفته بود و گاز می داد و جلو می رفت. گفتم: «سمیه را تو دادی بغل خدیجه؟» گفت: «آره. انگار خیلی خسته بودی. حتماً دیشب سمیه نگذاشته بود بخوابی. دلم سوخت، گفتم راحت بخوابی.» خم شدم و سمیه را آرام از بغل خدیجه گرفتم و گفتم: «بچه را بده، خسته می شوی مادر جان.» صمد برگشت و نگاهم کرد و گفت: «ای مادر! چقدر مهربانی تو.» خندیدم و گفتم: «چی شده. شعر می خوانی؟!» گفت: «راست می گویم. توی همین چند ساعت فهمیدم چقدر بچه داری سخت است. چقدر حوصله داری تو. خیلی خسته می شوی، نه؟! همین سمیه کافی است تا آدم را از پا دربیاورد. حالا سؤال های جورواجور و روده درازی مهدی و دعواهای خدیجه و معصومه به کنار.» همان طور که به جاده نگاه می کرد، دستش را گذاشت روی دنده و آن را عوض کرد و گفت: «کم مانده برسیم. ای کاش می شد باز بخوابی. می دانم خیلی خسته می شوی. احتیاج به استراحت داری. حالا چند وقتی اینجا برای خودت، بخور و بخواب و خستگی درکن. به جان خودم قدم، اگر این جنگ تمام شود، اگر زنده بمانم، می دانم چه کار کنم. نمی گذارم آب توی دلت تکان بخورد.» ‌‌
🌹🌹
🌸 برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. خدیجه همان طور که به جاده نگاه می کرد، خوابش برده بود. سمیه توی بغلم خوابید. صمد گفت: «حالا که بچه ها خواب اند. نوبت خودمان است. خوب بگو ببینم اصل حالت چطور است. خوبی؟! سلامتی؟!...» سر پل ذهاب آن چیزی نبود که فکر می کردم. بیشتر به روستایی مخروبه می ماند؛ با خانه هایی ویران. مغازه ای نداشت یا اگر داشت، اغلب کرکره ها پایین بودند. کرکره هایی که از موج انفجار باد کرده یا سوراخ شده بودند. خیابان ها به تلی از خاک تبدیل شده بودند. آسفالت ها کنده شده و توی دست اندازها، سرمان محکم به سقف ماشین می خورد. از خیابان های خلوت و سوت و کور گذشتیم. در تمام طول راه تک و توک مغازه ای باز بود که آن ها هم میوه و گوشت و سبزیجات و مایحتاج روزانه مردم را می فروختند. گفتم: «اینجا که شهر ارواح است.» سرش را تکان داد و گفت: «منطقه جنگی است دیگر.» کمی بعد، به پادگان ابوذر رسیدیم. جلوی در پادگان پیاده شد. کارتش را به دژبانی که جلوی در بود، نشان داد. با او صحبت کرد و آمد و نشست پشت فرمان. دژبان سرکی توی ماشین کشید و من و بچه ها را نگاه کرد و اجازه حرکت داد. کمی جلوتر، نگهبانی دیگر ایستاده بود. باز هم صمد ایستاد؛ اما این بار پیاده نشد. ‌‌
⚜یک قدم تا موفقیت باقیست⚜ 📚برگزاری آزمون های پیشرفت تحصیلی📚 👈🔺رایگان🔺👉 🧕ویژه دانش آموزان دختر پایه یازدهم 📚خدمت علمی دیگر از بسیج دانش آموزی📚 🔴افزایش چشمگیر پذیرفته شدگان مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی 🔵افزایش پذیرفته شدگان کنکور سراسری •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
⚜یک قدم تا موفقیت باقیست⚜ 📚برگزاری آزمون های پیشرفت تحصیلی📚 👈🔺رایگان🔺👉 🧕ویژه دانش آموزان دختر پایه دهم🧕 📚خدمت علمی دیگر از بسیج دانش آموزی📚 🔴افزایش چشمگیر پذیرفته شدگان مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی 🔵افزایش پذیرفته شدگان کنکور سراسری •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
⚜یک قدم تا موفقیت باقیست⚜ 📚برگزاری آزمون های پیشرفت تحصیلی📚 👈🔺رایگان🔺👉 🧕ویژه دانش آموزان دختر پایه نهم 📚خدمت علمی دیگر از بسیج دانش آموزی📚 🔴افزایش چشمگیر پذیرفته شدگان مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی 🔵افزایش پذیرفته شدگان کنکور سراسری •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
🍃الهی! به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن، تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامَم نکند ...🤲 با نام زیبایت آغاز میکنیم بسم الله الرحمن الرحیم الهی به امید تو ❤️ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
💠 آیه ۸۸ سوره نحل 🍃الَّذِینَ کَفَرُواْ وَ صَدُّواْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ زِدْنَهُمْ عَذَاباً فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یُفْسِدُونَ‏🍃 🔹ترجمه ✨کسانى که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، به سزاى فساد مداوم شان عذابى بر عذابشان افزودیم.✨ ♻️عکس ‏العمل مردم در برابر راه خدا متفاوت، گاهى مثبت و گاهى منفى است و هرکدام داراى درجات و مراحلى مى‏ باشد؛ 🌹الف: برخوردهاى مثبت:  ۱- گروهى در انتظار فهم راه خدا و پیمودن آن‏ هستند. «عسى ربّى ان‏ی هدینى سواءالسبیل» ۲- گروهى به خاطر خدا هجرت مى‏ کنند. «و من یهاجر فى سبیل اللَّه» ۳- گروهى به خاطر در راه خدا بودن محاصره مى‏ شوند. «احصروا فى سبیل اللَّه» ۴- گروهى در راه خدا آزار را تحمّل مى ‏کنند. «اوذوا فى سبیلى» ۵- گروهى منادى دعوت دیگران به راه خدا مى‏ شوند. «ادع الى سبیل ربّک ۶- گروهى در راه خدا هرگز سست نمى‏ شوند. «فما وهنوا لما اصابهم فى سبیل اللَّه» ۷- گروهى در راه خدا مى‏ جنگند. «یقاتلون فى سبیل اللَّه» ۸- گروهى کشته مى ‏شوند. «قتلوا فى سبیل اللَّه» 📌ب: برخوردهاى منفى:  ۱- گروهى خیال مى‏ کنند در راه خدا هستند. «یحسبون انهم مهتدون» ۲- گروهى راه خدا را کج مى ‏خواهند. «یبغونها عوجا» ۳- گروهى راه خدا را بر دیگران مى ‏بندند. «یصدّون عن سبیل اللَّه» ۴- گروهى براى بستن راه خدا پولها خرج مى‏ کنند. «ینفقون‏اموالهم لیصدوا عن‏سبیل‏اللَّه» 📝پیام ها ۱- کفر مقدّمه‏ فساد است. «کفروا و صدوا ... یفسدون» همان گونه که ایمان مقدّمه عمل صالح است. «آمنوا و عملوا الصالحات» (که در آیات متعدّد آمده است) ۲- حساب رهبران کفر که با قلم و بیان و امکانات، راه خدا را مى‏ بندند، از حساب افراد عادّى جداست. «زدناهم عذاباً فوق العذاب» ۳- مفسد فى‏ الارض تنها کسانى که امنیّت جامعه را بهم مى‏ زنند نیستند، بلکه هر فرد یا گروهى که به هر شکلى، مانع رشد معنوى جامعه شود، مفسد است. «الّذین کفروا و صدّوا ... بما کانوا یفسدون» 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔انسان در گرو وعده هاى خويش است 💥الْمَسْؤُولُ حُرٌّ حَتَّى يَعِدَ 💠كسى كه از او درخواستى شده، تا وعده نداده آزاد است» 📚 ۳۳۶ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔰 نتیجه تربیت اشتباه! 🔻اگر انسان‌ها بد تعلیم و تربیت شوند، ابزار تهاجم فرهنگی خواهند شد. در جنگ نظامی، اگر یک عده نظامی بر عده دیگری غالب شوند، مغلوب را می‌کشند یا به اسارت می‌گیرند؛ اما در جنگ فرهنگی، اگر فرهنگی بر فرهنگ دیگر غالب شود، به جای اینکه مغلوب کشته یا اسیر شود، تغییر سِمَت می‌دهد و عوض اینکه سرباز و افسرِ دوست باشد، سرباز و افسرِ دشمن می‌شود. 📚 آیت الله حائری شیرازی، تربیت دینی کودک، ص ۱۳ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan