#دختر_شینا🌸 #قسمت_دویست_وپنجاه_وششم آن شب جگرم کباب شد. تا صبح زار زدم. گریه کردم. نالیدم و برای تنهایی بچه هایم اشک ریختم. از درون مثل یک پاره آتش بودم و از بیرون تنم یخ کرده بود. همسایه ها تا صبح مثل پروانه دورم چرخیدند و پابه پایم گریه کردند. نمی توانستم زهرا را شیر بدهم. طفلکم گرسنه بود و جیغ می کشید. همسایه ها زهرا و سمیه را بردند. فردا صبح دوست و آشنا و فامیل با چند مینی بوس از قایش آمدند؛ با چشم های سرخ و ورم کرده. دوستان صمد آمدند و گفتند: «صمد را آورده اند سپاه.» آماده شدیم و رفتیم دیدنش. صمدم را گذاشته بودند توی یک ماشین بزرگ یخچالی. با شهدای دیگر آمده بود. در ماشین را باز کردند. تابوت ها روی هم چیده شده بودند. برادرشوهرم، تیمور، کنارم ایستاده بود. گفتم: «صمد! صمد مرا بیاورید. خیلی وقت است همدیگر را ندیدیم.» آقا تیمور از ماشین بالا رفت. چند تا تابوت را با کمک چند نفر دیگر پایین آورد. صمد بین آن ها نبود. آقا تیمور تابوتی را گذاشت جلوی پایم و گفت: «داداش است.» برادرها، خواهرها، پدر، مادرش و حاج آقایم دورتادور تابوت حلقه زدند. دلم می خواست شینا پیشم بود و توی بغلش گریه می کردم. این اواخر حالش خوب نبود. نمی توانست از خانه بیرون بیاید. جایی کنار صمد برای من و بچه ها نبود. ‌

🌹🌹

#دختر_شینا🌸 #قسمت_دویست_وپنجاه_وهفتم نشستم پایین پایش و آرام گریه کردم و گفتم: «سهم من همیشه از تو همین قدر بود؛ آخرین نفر، آخرین نگاه.» پدرشوهر و مادرشوهرم بی تابی می کردند. از شهادت ستار فقط دو ماه گذشته بود. این دومین شهیدشان بود. برادرهای صمد تابوت را برداشتند و گذاشتند توی آمبولانس. خواستم سوار آمبولانس بشوم، نگذاشتند. اصرار کردم اجازه بدهند تا باغ بهشت پیشش بنشینم. می خواستم تنهایی با او حرف بزنم، نگذاشتند. به زور هلم دادند توی ماشین دیگری. آمبولانس حرکت می کرد و ما دنبالش. صمد جلوجلو می رفت، تندتند. ما پشت سرش بودیم، آرام و آهسته. گاهی از او دور می شدیم. گمش می کردیم. یادم نمی آید راننده چه کسی بود. گفتم: «تو را به خدا تندتر بروید. بگذارید این دم آخر سیر ببینمش.» راننده آمبولانس را گم کرد. لحظه آخر هم از هم دور بودیم. دلم تنگ بود. یک عالمه حرف نگفته داشتم. می خواستم بعد از نه سال، حرف های دلم را بزنم. می خواستم دلتنگی هایم را برایش بگویم. بگویم چه شب ها و روزها از دوری اش اشک ریختم. می خواستم بگویم آخرش بدجوری عاشقش شدم. به باغ بهشت که رسیدیم، دویدم. گفتم: «می خواهم حرف های آخرم را به او بگویم.» چه جمعیتی آمده بود. تا رسیدم، تابوت روی دست های مردم به حرکت درآمد. دنبالش دویدم. ‌

🍃راهیست‌ راه عشق‌ که‌ هیچش‌ کناره‌ نیست؛ 🍃باید براے راه ولایت‌ شھید شد...❤️ 🌿 #سردار_دلها میگفت: 🌾 #شرط_شهیدشدن_شهیدبودن_است 🥀 ✨ #شبتون_شهدایی✨🌙 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

🍃و یٰا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّداٰئِد🍃 🥀و ای خدایی که تیزی ِ مصیبتها و سختی ها به دست تو شکسته میشود🌾 #صحیفه_سجادیه #دعای_هفتم با توکل به اسم اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 الهی به امید تو ❤️ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

#روزمان_را_با_قرآن_شروع_کنیم 💠 آیه ۷۳ سوره مریم 🍃وَإِذَا تُتْلَى‏ عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ آمَنُواْ أَىُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَّقَاماً وَ أَحْسَنُ نَدِیّاً🍃 🔹ترجمه ✨و هرگاه آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، کسانى که کفر ورزیده ‏اند به آنان‏که ایمان آورده‏ اند مى‏ گویند: کدام یک از ما دو گروه، جایگاهش بهتر و محفلش آراسته‏ تر است.✨ ⚜ «نَدىّ»، به هر مجلس یا به مجلس مشاوره گویند. «دار النَدوة» یعنى مجلس شورا. «و تأتون فى نادیکم المنکر» یعنى شما در مجالس خود گناه مى ‏کنید. «فلیدع نادیه» یعنى مشاورین خود را فراخواند. ⚜ کفّار، در قالب تمسخر مؤمنان، یا به صورت سؤال مى ‏گفتند: آیا ثروتمندانى مثل نضربن حارث و ولیدبن مغیره ارزش وجایگاه دارند، یافقیرانى مانند بلال و عمّار؟ و با این دید متکبّرانه خود را از مسلمانان جدا کرده و ایمان نمى ‏آوردند. ⚜ آرى، بعضى افراد مى‏ کوشند تا کمبودهاى معنوى خود را با جلوه‏ هاى مادّى جبران کنند. چنانکه در بعضى روایات آمده است: اشراف کافر، لباس‏ هاى زیبا و فاخر مى‏ پوشیدند و در مقابل پیامبر و یارانش راه مى‏رفتند وبه آنان با دیده‏ تحقیر مى‏ نگریستند. خاکساران جهان را به حقارت منگر کوزه بى‏ دسته چو بینى، به دو دستش بردار 📝پیام ها ۱- باید مؤمنان را در برابر فشار تبلیغاتى و شبهات دشمنان آماده‏ پاسخ کرد. «قال الّذین کفروا للّذین آمنوا» ۲- حساب عقیده و منطق صحیح، از رفاه دنیوى جداست. «اىّ الفریقَین خیرٌ» کفّار مى‏ گفتند: اگر راه ما باطل است، چرا وضع دنیایى ما از شما بهتر است؟ ۳- پول و ثروت، نشانه‏ حقانیّت و شخصیّت نیست. «اىّ الفریقین خیرٌ مقاما» ۴- فخر و مباهات، زمینه‏ ساز کفر است. «قال الّذین کفروا... اىّ الفریقین خیرٌ» 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

💻🖥 #سواد_رسانه_ای 💻 فرق سواد رسانه ای و بصیرت رسانه ای 📲 حجت الاسلام آقای مصاحبی سرمربی حوزه مقاومت بسیج الهادی(ع) 🔹 قسمت چهارم 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

✨جلسه مجازی روشنگری 🔹بصیرت آنلاین🔹 پیرامون ۹ دی با حضور نسل چهارمی های انقلاب 👨‍💻سخنران: سرکارخانم رائیجی (تحلیلگر سیاسی) 🗓زمان: سه شنبه ۹ دی ساعت ۱۸ 👈جهت ورود به کلاس ابتدا برنامه ادوب کانکت را از طریق لینک زیر دانلود و نصب کنید: http://fanosplus.ir/adobeconnect.apk 👈سپس لینک زیر را در برنامه ادوب کانکت جایگذاری کرده و برروی گزینه Gust بزنید، نام خود را بطور مثال (karimi_damghan) بنویسید و وارد شوید. http://video.nasraa.ir/rvn4q82fv0hd/ ‼️در صورت هرگونه مشکل با آیدی @Ahraarr در ایتا ارتباط برقرار کنید. 📢📢 #نشر_و_اطلاع_رسانی_حداکثری 🔰حوزه مقاومت بسیج ریحانه النبی(س)

🦋 برگزاری جلسه حلقه #شهید_عباس_معصومی_نژاد در مکان پایگاه عطیه 🌹در این جلسه که به منظور آشنایی سرگروه جدید حلقه خانم فهیمه ناهیدی با متربیان برگزار شد، نکاتی تربیتی، اخلاقی و اعتقادی در بحث حجاب و عفاف و عمل به آموزه های قرآنی، بحث حماسه ۹ دی، و ماجرای آن بصورت ساده و مختصر برای آشنائی متربیان بیان شد و در مورد دهه بصیرت و سالگرد شهادت سردار سلیمانی تکالیفی برای متربیان مشخص شد. 🌺یکی از متربیان داستان حضرت یونس را در حلقه تعریف کرد. 🎯 پس از نشست و گفتگو متربیان به بازی دارت مشغول شدند و در نهایت با پذیرایی پایان یافت. 🗓 دوشنبه ۹۹/۱۰/۱ #بسیج_جامعه_زنان #حوزه_مقاومت_کوثر #پایگاه_عطیه #حلقه_شهید_عباس_معصومی_نژاد 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

🌹یلدای صبورقرن 🌺ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ویلدا مبارک ❇️فضا سازی وکرسی سنتی وکیک یلدادرکنار عکس حاج قاسم.رنگ وبوی دیگری داشت حلقه شهید سید حسن شاهچراغ # پایگاه_راضیه_س #حوزه_ریحانه_النبی_س 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

🌹شعرخوانی وآسانوی محلی به مناسبت شب یلدا 🌹زیباترین غزل خوانی( بزرگترین مادربزرگ حسن آباد) 🌹کاری زیبا وماندگار ازاعضای شورای پایگاه راضیه س وسرگرو ه ها تقدیم به همه شما بسیجیان مادربزرگها وپدربزرگها گنجهای بزرگ دنیایی ماهستند.قدرآن عزیزان رابدانیم 🌹آنها درجایگاه خودشان کلاس مهارتهای زندگی واخلاق مداری هستند 🌹حتما بشنوید بسیارزیباست😊 🌺درمیان شعرهایش دنیایی ازعلم ومعرفت پیدامیشود #ثبت_خاطرات_ #و_سبک_زندگی_مادر_بزرگها #پایگاه_راضیه_س #حوزه_ریحانه_النبی_س #حلقه_شهیدحججی🌹 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan