eitaa logo
صالحین دامغان
338 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
603 فایل
ارتباط با ادمین @a_mohammadi61
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صالحین دامغان
🚩 🔰 تعلیم و تربیت سپاه ناحیه دامغان برگزار میکند: 📚 ویژه برنامه ماه محرم 🔹از عموم بسیجیان و افراد علاقه مند دعوت می شود در این مسابقه شرکت کنند و از جوایز و منافع معنوی آن بهرمند شوند. ⏳ مسابقه همزمان با بصورت مجازی برگزار خواهد شد 📚 منبع: پی دی اف کتاب حماسه حسینی اثر شهید والامقام، شهید مطهری ره 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
هدایت شده از صالحین دامغان
معرفت و بصیرت حسینی.1.PDF
5.27M
🚩 ✋ 📚 ویژه برنامه ماه محرم 📚 منبع مسابقه: پی دی اف کتاب حماسه حسینی اثر شهید والامقام، شهید مطهری ره 🔰 تعلیم و تربیت سپاه ناحیه دامغان 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌱مسابقه داستان نویسی ورنگ امیزی حلقه شهیدسلیمانی (کودک) به مناسبت دهه اول محرم
23.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چرا نوجوون هامون نمیخونن یا سختشونه نماز بخونند؟ 🎤حجت الاسلام استاد 🔷🔸🔸🔷🔸🔸🔷 بسیج جامعه زنان سپاه دامغان 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
هدایت شده از صالحین دامغان
📚 رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃 ✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم .... رفقاتونو دعوت کنید 😊 💢واما... با رمان شیرین و جذاب ♥️ ♥️ در کنارتون هستیم . هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌸 روی آن را نداشتم بگویم دلم برای شوهرم تنگ شده، تحمل تنهایی را ندارم، دلم می خواهد حالا که صمد نیست پیش شما باشم. یک هفته ای می شد در خانه پدرم بودم. هر چند دلتنگ صمد می شدم، اما با وجود پدر و مادر و دیدن خواهرها و برادرها احساس آرامش می کردم. یک روز در باز شد و صمد آمد. بهت زده نگاهش کردم. باورم نمی شد آمده باشد. اولش احساس بدی داشتم. حس می کردم الان دعوایم کند. یا اینکه اوقات تلخی کند چرا به خانه پدرم آمده ام. اما او مثل همیشه بود. می خندید و مدام احوالم را می پرسید. از دلتنگی اش می گفت و اینکه در این مدت، چقدر دلش برایم شور می زده، می گفت: «حس می کردم شاید خدای نکرده، اتفاقی افتاده که این قدر دلم هول می کند و هر شب خواب بد می بینم.» کمی بعد پدر و مادرم آمدند. با آن ها هم گفت و خندید و بعد رو به من کرد و گفت: «قدم! بلند شو برویم.» گفتم: «امشب اینجا بمانیم.» لب گزید و گفت: «نه برویم.» چادرم را سر کردم و با پدر و مادرم خداحافظی کردم و دوتایی از خانه آمدیم بیرون. توی راه می گفت و می خندید و برایم تعریف می کرد. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌹🌹
🌸 روستا کوچک است و خبرها زود پخش می شود. همه می دانستند یک هفته ای است بدون خداحافظی به خانه پدرم آمده ام. به همین خاطر وقتی من و صمد را با هم، و شوخ و شنگ می دیدند، با تعجب نگاهمان می کردند. هیچ کس انتظار نداشت صمد چنین رفتاری با من داشته باشد. خودم هم فکر می کردم صمد از ماجرای پیش آمده خبر ندارد. جلو در خانه که رسیدیم، ایستاد و آهسته گفت: «قدم جان! شتر دیدی ندیدی. انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. خیلی عادی رفتار کن، مثل همیشه سلام و احوال پرسی کن. من با همه صحبت کرده ام و گفته ام تو را می آورم و کسی هم نباید حرفی بزند. باشد؟!» نفس راحتی کشیدم و وارد خانه شدیم. آن طور که صمد گفته بود رفتار کردم. مادرشوهر و پدرشوهرم هم چیزی به رویم نیاوردند. کمی بعد رفتیم اتاق خودمان. صمد ساکی را که گوشه اتاق بود آورد. با شادی بازش کرد و گفت: «بیا ببین برایت چه چیزهایی آورده ام.» گفتم: «باز هم به زحمت افتاده ای.» خندید و گفت: «باز هم که تعارف می کنی. خانم جان قابل شما را ندارد.» دو سه روزی که صمد بود، بهترین روزهای زندگی ام بود. نمی گذاشت از جایم تکان بخورم. می گفت: «تو فقط بنشین و برایم تعریف کن. دلم برایت تنگ شده.» هر روز و هر شب، جایی مهمان بودیم. اغلب برای خواب می آمدیم خانه. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔶توماس آکونیاس(پر آوازه ترین دانشمند مسیحی قرون وسطی): 📝زن با نخستین مقصود طبیعت یعنی جویی منطبق نیست،بلکه با دومین مقصود طبیعت یعنی ، فرتوت بودن و بد شکلی انطباق دارد. 📚 کتاب "زن،ستم تاریخی،ستم برابری" 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه بهداشتی به دانش آموزان جهت جلوگیری از ابتلا به بیماریهای کرونا حوزه مقاومت بسیج دانش آموزی حضرت مریم س دامغان 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام باعظمت تو زبان قلم را می‌گشايد تو آغاز هركلمه‌ای و صبح‌ كلمه‌ای است لبريز از نام تو … صبح تنها با نـام تـو آغاز می‌گردد.. 🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻 🏴 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan