eitaa logo
صالحین فاطمیون
121 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
209 فایل
به دنیا آمده ایم تا موثر در امر ظهور باشیم
مشاهده در ایتا
دانلود
12.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 انتشار نخستین‌بار 📹 ببینید | سردار سلیمانی: نگین انگشتری من از شیشه‌های حرم امام رضاست که از انفجار [۳۰خرداد۷۳] به‌جای مانده... فردا حرف درنیارید که زمرد دستش است...🌹
❤️ ●امام رضا(ع) او را طلبید، حکایت « » که پیکرش از کرمانشاه به مشهد رفت 👇🕊🕊
💠 ●مادر شهید: روز تولد امام رضا(ع) توی کرمانشاه به دنیا آمده بود. از بچگی علاقه شدیدی به آقا داشت. هر موقع می خواست کاری بکنه که ما دوست نداشتیم انجام بده و منعش می کردیم، ما را به امام رضا(ع) قسم می داد و ما هم مات و مبهوت نگاهش می کردیم. هر روز که می خواست مدرسه برود، همراهش مهری بود که پشتش عکس امام رضا(ع) درج شده بود، آن هم توی خفقان قبل از انقلاب. بچه ها می گفتند: موقع نماز که همه می رفتند توی حیاط مدرسه، محمد مهرش را درمی آورد و نماز می خواند. ●پدر شهید: همیشه بعد از نماز می آمد کنار من و ازم می خواست از امام رضا(ع) براش بگم، از غریبی امام رضا(ع) از کرامت آقا، از رئوف بودن آقا. من هم با حالتی متعجبانه از رفتار محمد از کتابی که داشتم براش می خوندم. تا اینکه محمد دیپلم گرفت و عازم سربازی شد. حدود سه ماه از سربازی محمد می گذشت که جنگ شروع شد. یکی از جاهایی که عراق خیلی روی اونا مانور هوایی می داد، از بین بردن تأسیسات نفتی ما بود. رفیقای محمد تعریف می کردند که شب ها دست ما را می گرفت. حدود بیست نفر از ما را می برد برای حفاظت از آن تأسیسات نفتی. چون حفاظت از اون ها خیلی مهم بود و نیروی کافی هم برای دفاع وجود نداشت و سطح حملات دشمن هم خیلی بالا بود. ● یک روز که محمد آمده بود برای مرخصی، گفت: بابا خیلی دلم می خواد برم مشهد، پابوسی آقا امام رضا(ع). گفتم: خُب، بابا چند روز دیرتر برو جبهه، برو زیارت آقا. گفت: همه بچه ها تو جبهه دلشون می خواد برن زیارت امام رضا(ع) و نمی تونن برن. من هم مثل اون ها. از طرفی دیگه دفاع از کشور واجب تره. آقا هم بیشتر راضی است. و مشهد نرفت. رفت سنندج و حدود یک ماه بعد شهید شد. روزی که محمد به شهادت رسید، مادر شهید خیلی بی تابی می کرد. عجیب بی قرار بود. انگار یه چیزهایی رو می دونست. وقتی در منزل را زدند، مادر شهید در را باز کرد و من هم بعد از او آمدم دم در. بچه های سپاه بودند. از حالاتشون و طرز صحبت کردنشون و بغضشون فهمیدم قضیه چیه. دیگه نفهمیدم چی شد. ●به ما گفتند: بیاین توی معراج شهدا و جنازه شهیدتان را تحویل بگیرین. وقتی رفتیم، دیدیم جنازه اون نیست. تحقیق کردند، گفتند جنازه شهدا را بردند مشهد برای تشییع. وصیت نامه محمد را که خوندیم، نوشته بود: پدرم و مادرم، اگر برای تان ممکن است مرا کنار کنید. ما هم حسب علاقه و وصیت محمد، گفتیم همان مشهد کنار مرادش امام رضا(ع) به خاک بسپاریمش. از آن موقع هم ما از کرمانشاه آمدیم مشهد، کنار محمد. ●محمد توی کرمانشاه که بود علاقه شدیدی به یکی از دوستاش به نام «شهید سیدهاشم رضوان مدنی» داشت. آن ها سه تا برادر بودند و هر سه به شهادت رسیدند و سیدهاشم مفقودالاثر شد. عشق و علاقه عجیبی به او داشت. ●مادر شهید: یک شب بعد محمد خوابشو دیدم. گفتم مامان، تو هم رفتی پیش سیدهاشم. گفت: مامان، سید مفقودالاثره. خیلی مقامش ازمن بالاتره. زیر لب گفتم: السلام علیک یا امام الغریب!. ‌✍راوی : پدر و مادر بزرگوار شهید 🌷🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیثی از عشق❤️
هدایت شده از رهروان فاطمی
ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید شب را در این بهشت الهی سحر کنید با زائرین این حرم الله سر کنید مدح رضا چو آیه قرآن ز بر کنید 🌺عید بزرگ شیعه آل پیمبر است میلاد هشتمین حجج الله اکبر است 🆔 @es_forsat2
علیک یاغریب الغربا رضا(ع)غریبند؟ 🌷🌷🌷👆👆👆👆👆
📢📢📢📢 با سلام و عرض تبریک به مناسبت ولادت امام رضا (ع) 🎊🎉🎊ضمن تشکر و قدردانی از فرماندهان محترمی که نظام نامه تربیتی خود را فرستادند ، از سایر فرماندهان محترم تقاضامندیم هر چه سریعتر نظام نامه تربیتی خود را به حوزه تحویل داده و یا ارسال نمایند . با تشکر توفیق و عاقبت بخیری شما را از خداوند متعال خواستاریم .
۲ با سلام لطفا گزارش برنامه هاي قرآني سه ماه اول پایگاه خود را تا پایان روز دوشنبه به معاونت ارسال فرماييد. 1اجراي برنامه هاي قراني در ماه مبارك رمضان 2.اجراي طرح قراني صراط در دوران كرونا 3.اجراي برنامه هاي آموزشي با محتواي قرآني 4.فعاليت قراني در فضاي مجازي در ضمن خواهران بزرگواری که نظام نامه تربیتی پایگاه خود را ارسال نکرده اند لطفا آن فرم را هم ارسال بفرمایند با تشکر