eitaa logo
صالحین پرند
230 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
408 ویدیو
96 فایل
کانال اطلاع رسانی صالحین ناحیه حیدر کرار شهر پرند استان تهران ارتباط با ما 📌ایدی ؛ @tarbiat_heydarkarar
مشاهده در ایتا
دانلود
تهیه 200پرس غذای نذری به مناسبت هفته دفاع مقدس و شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها به همت متربیان حلقه صالحین (طیبه زمانی) و توزیع بین خانواده های نیازمند
تمامی کار اجرای کف دستی های شهدا ،کف دستی های افزایش جمعیت توسط حلقه ی نوجوان سطح ۲شهیده فوزیه شیر دل تشکر ویژه از دختر گلم خانم فاطمه سادات حسینی
🌺 حضور متربیان حلقات صالحین در مراسم تولد نوجوان ۱۶ساله بسیجی 🌷شهید سعید شریعتی🌷 همزمان با شروع هفته دفاع مقدس . دوشنبه ۳۱شهریور بهشت زهرا سلام الله علیها قطعه ۵۵ 🌺 با حضور خانواده شهید 🌺 کار مشترکی از بسیجیان پایگاه شهیده اسکندری و بسیجیان پایگاه امیرالمؤمنین علیه السلام🌷 مسجد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌺 با تشکر از سرگروه محترم و فرمانده پایگاه خواهر فرهادی .
💢 حلقه میانسال این هفته یکشنبه ساعت ۱۷ به مجازی در پیام رسان ایتا با حضور سرگروه جدید خانم لطیفی برگزار شد . 💢 موضوع : نماز اول وقت و برکات آن در زندگی که خانمها قبلاً تحقیق کرده و مطلب می‌فرستادند و ذکر یک حکم شرعی توسط یکی از اعضا . 💢 با تشکر از سرگروه محرم خواهر لطیفی .
: خواهر فلاح 🌺 برگزاری حلقه جوان با تلاوت آیات قرآن توسط یکی از متربیان . معرفی شهید بزرگوار ابراهیم هادی و تحویل کتاب سلام بر ابراهیم با موضوع زندگینامه و بیان عقاید این شهید بزرگوار . همچنین اهدا کتاب سه دقیقه در قیامت به دوستان درحلقه جوان . روز یکشنبه ۹۹/۶/۳۰ مسجد امام رضا علیه السلام . 🌺 با تشکر از مسئول تعلیم و تربیت پایگاه خواهر قبادی بابت ارسال گزارشات .
🌹 حضور خواهران متربی حلقات صالحین در برنامه ی میثاق با شهدا و گلباران مزار شهدای گمنام پرند به همراه سخنرانی امام جماعت مسجد حاج آقای رزاقی و برپایی نماز آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه در کنار گلزار شهدا و خواندن دعای توسل و زیارت عاشورا و اجرای سرود توسط متربیان حلقه نوجوان پایگاه . سه شنبه اول مهرماه ۱۳۹۹. 🌹 با تشکر از فرمانده محترم پایگاه خواهر خادمی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از معارج
قم را در یک روز سخت و بحرانی ترک کردم. من و تعدادی از دوستان، به خاطر اتفاقی که دقیقا به یاد ندارم، تحت تعقیب بودیم. ما از در مخفی پشت مدرسه‌ی خان که در زیرزمین رخت‌شوی خانه بود، بیرون رفتیم. من سوار اتوبوسی شدم که بیشتر مسافران آن از طلاب و علمایی بودند که برای تبلیغ سفر می‌کردند. اتوبوس از قم به مقصد کرمان حرکت کرد... بعد از آنکه به کرمان رسیدیم و همه از اتوبوس پیاده شدند. من می‌بایستی سفر خود را از کرمان تا زاهدان _ در یک مسیر پانصد کیلومتری_ ادامه می‌دادم... سه روز را در کرمان گذراندم. آن روزها از بهترین ایام زندگی من بود که در مصاحبت با یاران علمی و مبارزاتی می‌گذشت... بسیار سخت است که انسان دیدار و مصاحبتی را که چند روز با آن اُنس گرفته و لذت جان و آسایش تن خود را در آن یافته، ترک کند؛ بویژه که من تنها، کرمان را ترک می‌کردم و برای رویارویی با سرنوشتی نا معلوم... رهسپار جایی می‌شدم که هیچ سابقه و آشنایی قبلی با آنجا نداشتم. @salehinhoze فصل هفتم : حماسه ی اشک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا