eitaa logo
صالحین شاهرود
1.1هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
315 فایل
🌸فعالیت های صالحین شهرستان شاهرود 🔹میعادگاه شبکه تربیتی بسیج (صالحین)شاهرود 🔸انعکاس فعالیت های قرآنی وتربیتی پایگاههای مقاومت بسیج شهرستان شاهرود 🔹ارائه محتواوتجربیات موفق 🔸 لطفاسفیراطلاع رسانی ماباشید ارتباط با مدیر: @smm216
مشاهده در ایتا
دانلود
برگزاری اردو تفریحی قطری برای نوجوانان های صالحین تاریخ : ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
جلسه مسئولین تعلیم و تربیت حوزه علی بن ابی طالب علیه السلام مسجد امام حسین علیه السلام ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
🔸برگزاری کلاس نقاشی نوجوانان ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
🌸🍃 برگزاری حلقه صالحین شهید محمد کاظمی (شورا) ۱۴۰۰/۰۶/۱۳ ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
شهدا را یاد کنید با ذکر یک صلوات 🏴 پر رنگ کردن مطالب نوشته شده روی سنگ مزار شهدا توسط حلقه نوجوان و گروه جهادی پایگاه ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
احتمال تضییع حقوق اشخاص یا مراکز ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
پس دادن مال دزدی یا پول آن به صورت ناشناس ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
یک عکس مفهومی و بدون شرح ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
نظم رباتیک یا میشه گفت غیر انسانی؟ دستم با بخار آب سوخت! دو شب مانده به سفرم. تاول زد. مرکز شهر یک داروخانه یافتیم! دستم را نشان دادم و پماد سوختگی درخواست کردم. نداد. گفت جز نسخه پزشک نمی‌تواند. گفتم: وقت گرفتن راحت نیست. مسافرم. گفت: فقط می‌توانم گاز استریل بدهم و بتادین که عفونت نکند. رفتیم خانه. تاول ترکید. زخم ناجوری شد. دوبار با بتادین شستم و سوختم. رفتیم اورژانس بیمارستان. راه ندادند. گفتند باید تلفنی وقت بگیری! گفتیم اینجا اورژانس است! اضطرار! برگه‌ای که در تصویر مشاهده می‌کنید داد‌ و گفت: متأسفم، باید اول تلفنی وقت بگیرید. راهی جز این نیست. پشت در اورژانس! به شماره روی کارت زنگ زدیم. روی پیغام‌گیر می‌رفت و اپراتوری پاسخ نمی‌داد! برگشتیم... گاز استریل را روی زخم گذاشتم و با باند بستم. ۴ بعد از ظهر به سمت ایران حرکت کردم. ۴ صبح فردا رسیدم. پدر و مادر که دستم را دیدند مستقیم از فرودگاه مرا به درمانگاه بردند. ساعت ۵ صبح بود. بلافاصله دکتر شیفت دستم را دید. سریع ارجاع داد به اورژانس. بلافاصله دستم را شستشو داد و پانسمان کرد. کل فرایند شاید ۱۵ دقیقه طول کشید..‌. ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
✍ آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند: ما با کاروان و کجاوه به«گناباد» می‌رفتیم. وقت نماز شد. مادرم کاروان‌دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگه‌دار *می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم.* کاروان دار گفت: بی‌بی❗دوساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم. آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت : نه❗ *می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم.* کاروان‌دار گفت: نه مادر . الان نگه نمی‌دارم. مادرم گفت:نگه‌دار. او گفت: *اگر پیاده شوید ، شما را می‌گذارم و می‌روم.* مادرم گفت : بگذار و برو. 👈من و مادرم پیاده شدیم .کاروان حرکت کرد . وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد❓ من هستم ومادرم ؛ دیگر کاروانی نیست ؛ شب دارد فرا می‌رسد وممکن است حیوانات حمله کنند؛ ولی مادرم با خیال راحت با کوزه‌ی آبی که داشت ، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد ؛ *رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند؛* لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد؛ در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک دُرشکه خیلی مجلّل پشت سرمان می‌آید. کنار جاده ایستاد و گفت: *بی‌بی کجا می‌روی❓* 🍁مادرم گفت : *گناباد.* او گفت: ما هم به گناباد می‌رویم.بیا سوار شو. یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر. *🌼مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده.* به سورچی گفت: *من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم.* سورچی گفت: خانم❗ فرماندار گناباد است. بیا بالا ؛ ماندن شما اینجا خطر دارد؛ کسی نیست شما را ببرد. مادرم گفت: *من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم❗* در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است؛ ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح می‌گفت؛ آقای *فرماندار رفت کنار سورچی نشست.* گفت: مادر بیا بالا ؛ اینجا دیگر کسی ننشسته است . مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم ورفتیم. دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. 👌 اگر انسان بنده‌ ی خدا شد ، بيمه مى‌شود و خداوند امور اورا كفايت و كفالت مى‌كند. «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶ ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
سیدرضا مرتضوی: ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
نذر پدر و مادر براى شوهر دادن دختر به فرد خاص  ⁉️آیا اینکه بعضی پدر و مادرها نذر می کنند که دختر خود را به سادات دربیاورند اعتبار دارد؟ ✅هرگاه پدر يا مادرى نذر كند دختر خود را به سيّد شوهر دهد آنها اعتبارى ندارد 👈 و هنگامى كه دختر به حدّ بلوغ رسيد اختيار با خود اوست. پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم https://b2n.ir/a51307 ➖➖➖➖ 🇮🇷 قرارگاه صالحین شهرستان شاهرود 🆔https://eitaa.com/salehin_shahrood ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲