۴-  حضرت آیتالله خامنهای فرمودند: «برای اینکه چیزی بتواند این جوان را به اعمال عبادی و اجتناب از گناهان تشویق کند، عواملی، جاذبههایی وجود دارد؛ یکی از این جاذبهها مسجد است، یکی از این جاذبهها هیئت است.» در بعضی موارد شاهد هستیم هیئات موفقتر از مساجد هستند در شبکهسازی اجتماعی و کار فرهنگی. دلیل این مسئله همان آسیبشناسی از وضعیت مساجد میتواند باشد؟
اولاً مساجد ما واقعاً دچار آسیب هستند، در این تردیدی نیست.
ثانیاً هیئتها بیشتر از مدیریت مردمی برخوردار هستند.
چون هیئتها، مکان مشخصی ندارند و زحمت مضاعفی برای برگزاری نیاز دارد، این مسئله جوانها را در ادارهی هیئت فعال میکند.
علت دیگر این است که موضوع هیئات، امر پرحرارت محبّت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسّلام) است.
چرا مساجدمان را از هیئت تهی کردیم؟
چرا مساجد ما نباید جای روضه باشند؟
مگر ما معتقد نیستیم قرآن و عترت باید در کنار همدیگر باشند.
چرا احساسات ولایی در مساجد ما باید کمرنگ باشد؟
موکب در مسجد برقرار باشد، ادارهی آن موکب توسط مردم محل باشد.
هر شب یک روضهای در مسجد باشد، چه اشکالی دارد؟
آن چیزی که هیئت را گرم میکند، ذکر اهل بیت است.
وقتی که شما بر اساس تبعیت از سنت دیگران مسجد را از ذکر اهل بیت خالی بکنید، آن گرما را دیگر از دست خواهد داد.
پس مساجد یکی به دلیل فعالیت خودجوش جوانها و یکی به دلیل موضوع گرم کنندهای که در هیئتها هست به نام محبّت اهل بیت، رونق ویژهای دارند. واقعاً باید یک مدیر مسجد، یک امام جماعت مسجد، کاری بکند بستر فعالیتهای خودجوش جوانان مهیا بشود.
۵-  یکی دیگر از مسائلی که رهبرانقلاب مطرح کردند «موضع تهاجمی داشتن در تبلیغ» است. ضرورت این مسئله چیست و چگونه میشود در تبلیغ موضع تهاجمی داشت؟
نظام تبلیغ دین در حوزه به گونهای نامتناسب با جامعه طراحی شده است.
نظام تعلیم دین که تبلیغ دین هم متأثر از آن است، میگوید اول اصول و عقاید یاد بدهید، بعد آنها را به علاقهمندی تحت این معارف بکشانید و بعد آنها را وادار به یک سلسله رفتارهایی بکنید.
در حالی که علامهی طباطبایی سخنی تقریباً برعکس این دارند.
میگویند اول باید رفتار اجتماعی را سامان بدهید، بعد کم کم به معرفت دینی برسید.
حضرت آیتالله خامنهای به گونهی دیگری در طرح کلی اندیشهی اسلامی عمل میکنند.
در تفسیر آیهی قرآن ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ، میفرمایند این تقوا، تقوای قبل از ایمان است.
شاید ما باید مثلاً اول تقوا را توضیح بدهیم، بعداً در اثر این تقوا و سبک زندگی متقیانه که تمرین میکنیم در محیط مسجد، در یک زندگی جمعی، بعد کم کم بستر ایمان و عبادت و اینها را بخواهیم فراهم بکنیم.
این باید اساساً یک بازنگری بکنیم که سنت ما در تعلیم دین، سنت ما در تبلیغ چگونه است؟
از کجا باید آغاز بکنیم؟
شاید باید از مبانیای که میخواهیم شروع کنیم، مبانی انسانشناسانه باشد نه مبانی خدا شناسانه.
آب کم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آب از بالا و پست
اول خودش را بشناسد، بعد خدا را بشناسد.
اصول دین چند تا است؟
اصل اول خودشناسی بشود، نه خداشناسی. وقتی نیاز به خدا را هنوز در وجود خودش پیدا نکرده، ما از خدا با او حرف بزنیم زده میشود.
همچنین در نقد افکار غربی باید سنتهای خودمان را تغییر بدهیم. رهبرانقلاب در همین صحبت، این سنت را تغییر دادند.
ما میآییم به غربیها میگوییم که شما لیبرال هستید، ما لیبرالیسم را قبول نداریم.
شما ماتریالیست هستید، شما پوزیتیویست هستید، شما فمنیست هستید، ایست و ایسمها را که برای خودشان قائلند، ما هم از آنها قبول میکنیم.
بعد میآییم جبههی مقابل درست میکنیم.
آنها از آزادی و حقوق بشر صحبت میکنند.
ما میگوییم البته آزادی محدودیتهایی دارد و تو هر چیزی را نمیتوانی حقوق بشر قلمداد بکنی.
این رفتار تدافعی در مقابل تفکر غربی میشود.
رهبرانقلاب در این زمینه خودشان نه تنها فرمود که تهاجمی عمل کنید بلکه خودشان هم تهاجمی عمل کردند.
یک الگو ارائه دادند. فرمودند اصلاً تو لیبرال نیستی.
اگر کسی بنا باشد ادعا کند و از لیبرالیسم دفاع کند ما هستیم نه شما! درست است دموکراسی یک تصور صحیح و دقیقی نیست اما تو همان هم نیستی.
تو اصلاً ماتریالیست هم نیستی چون مادیات را نابود کردی.
در قرآن میفرماید شما حرث و نسل را از بین بردید. نه اینکه آنها دنیاطلبند، ما آخرت طلب! یا ما هم دنیاطلب، هم آخرتطلب هستیم ولی او فقط دنیاطلب است.
او دنیای مردم را هم نابود میکند.
این شیوه تهاجمی است.
ادبیات نقد در حوزههای علمیه باید تغییر کند. اگر کسی گفت آزادی، همه یاد اسلام و مسلمین بیفتند.
اگر کسی گفت آزادی اندیشه، همه یاد ولایت بیفتند.
اصلاً ما مدافع آزادی اندیشه هستیم، ما مدافع آزادی بشر هستیم.
چند وقت پیش رهبرانقلاب فرمود ما مدافع زن هستیم، اسلام مدافع حقوق زن است.
ما باید از آنها مطالبه کنیم، آنها چیزی دستشان نیست.
شما مدعی دموکراسی نمیتوانید باشید.
ولایت خودش تضمینکنندهی حقیقت دموکراسی است.
اینکه مردم حاکم بر سرنوشت خودشان باشند.
در دو موضع باید در ادبیات حوزه تغییر ایجاد بکنیم.
یکی در روند تعلیم دین که از اصول و عقاید شروع میکنیم.
باید بیاییم شاید از تقوا شروع کنیم، از سبک زندگی شروع کنیم.
با آن مبانی که مردم آشنا هستند یا یک مقدار مبانی هم لازم داشت، مبانی انسان شناسانه به ایشان آموزش بدهیم.
بعد در مقابل نقد تفکر غربی باید با آنها تهاجمی برخورد کنیم.
اگر ادبیاتمان را تغییر بدهیم و از متون دینی خودمان استفاده کنیم واقعاً جلو خواهیم بود.
اشکالات محتوایی در تبلیغ دین وجود دارد.
اگر چه از نظر کمی به مبلغ نیاز داریم بیشتر بشود ولی همین مقداری هم که هست، همین مقدار که تلویزیون دست ماست، رادیو دست ماست، درسهای دینی در مدرسهها و دانشگاهها هست، مساجد هست، اگر همینها با ادبیات قوی، با ادبیات روزآمد و نو، محتواهایی را ارائه میکردند، چقدر اثر داشت.
خیلیها بیزار شدند به خاطر همین ادبیاتی که در همین مواقف دارد استفاده میشود.
رهبرانقلاب سال گذشته این بحث تبلیغ را فرمود.
الان را باید اوج فرمایشات رهبری دربارهی تبلیغ بدانیم.
جهاد تبیین را که واجب فوری و عینی است، قبل از آن فرمود.
ما باید تحول در تبلیغ ایجاد کنیم.
در دیدار مجلس خبرگان رهبری فرمود ابزار در همهی زمینهها دارد نو میشود، باید در ادبیات تبلیغ دین هم نوآوری بکنیم.
ایشان اشاره فرمود ما چند نفر فیلمساز و فیلمنامه نویس تربیت کردیم؟
شما یک فیلمنامهنویس را بخواهید تعلیمات دینی به او بدهید، چه فرقی میکند با فیلمنامه نویسی که مثلاً تحت تأثیر فکر دینی نیست.
الان فیلمنامه نویسهای ما فکر میکنند که اگر این داستانشان از یک امامزادهای عبور بکند و یک نمازی بخواند، تمام است!
نه، خیلی مسئله عمیقتر از این حرفهاست.
فیلمنامه نویس، قصه نویس دارد دو تا امر را جای خدا در داستان رقم میزند.
یکی شخصیت، یکی حادثه. شخصیت و حادثه کار خداست.
شخصیتها را میآفریند و متناسب با آنها حادثهها را شکل میدهد که امتحان میخواهد بکند.
حادثهها در جهان برای حیات بشر قانون دارند.
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا، بعد میبینید در داستان عسر هست، اما یسر در کنارش نیست.
بعد میبینید شخصیت در داستان هست، اما امتحان متناسب با او نیست.
اینها قواعد دینی است. اگر اینها را ندانید، نمیتوانید یک قصهی واقعی بنویسید.
یک قصهی واقعی هر چند خیالی باشد، منتها این قصه نسبت به واقعیت هستی صادق باشد.
به نظر من همهی اینها مسائل دانشی است.
ما باید این تحول را در نگاهمان به تبلیغ ایجاد بکنیم، تبلیغ را واقعاً محتاج دانش بدانیم.
داستان صحیح لزوماً این نیست که از خدا و پیغمبر مستقیماً حرف بزند. ما بیاییم داوری کنیم که این داستانها، چه اصول انسانی را رعایت کردند؟
چه اصول انسانی را رعایت نکردند؟
چه اصولی در مخاطب شناسی رعایت کردند؟
چه اصولی را رعایت نکردند؟ شما بر این اساس اگر انیمیشن، فیلمهای سینمایی و سریال تهیه کنید، همهی دنیا خریدار دارد. دنیا برای هنر مرز قائل نیست.
تهاجمی عمل کردن یک معنایش این هست که برنامهی نقدمان را عوض کنیم.
اگر برنامهی نقدمان را برای فرهنگ غرب بخواهیم عوض کنیم، خیلی نکات دارد.
نکتهی اول اینکه طلبکارانه با آنها برخورد کنیم، مثل همین فرمایش رهبری. روشهای دیگری هم وجود دارد، اصول دیگری هم در نقد تفکر غربی وجود دارد که اگر به کار بگیریم همهی جوانهای ما محتاج شنیدن این نقد تفکر تمدن غرب هستند. در خارج از کشور هم مردم منتظر دریافت این نقدها هستند.
ادبیات نقدمان باید عوض بشود.
کمااینکه ادبیات آموزش دینمان باید عوض بشود. و بعد ادبیات و روش تولید محتوایمان برای مخاطب بین المللی هم باید تغییر کند.
شما اباعبداللّه الحسین را یک وقت در سنت عزاداری کشورمان میخواهید در یک کار هنری، یک شعر، یک برنامه، تولید کنید که جذب کند.
یک وقت میخواهید یک برنامهای درست بکنید که جهانیان که اصلاً نمیدانند مقولهی امامت یعنی چه، مقولهی جهاد یعنی چه، داستان امام حسین به گوششان نخورده، مردم جهان را میخواهید جذب کنید.
امام حسین (علیهالسّلام) را با چه ادبیاتی میخواهید به دنیا معرفی کنید؟
آیا میخواهید بگویید امام حسین یک فرد عدالت خواهی بود، قیام کرد و در این راه به شهادت رسید؟
این چند درصد از مخاطبان را جذب میکند؟ چند درصد از مخاطبان از جوانهای اروپا دنبال عدالت خواهیاند؟
ببینید ما برای تهاجم یعنی ورود در عرصههای بین المللی خیلی باید به تولید محتوا بپردازیم.
۷-  رهبرانقلاب لازمه اینکه همهی حرفها دربارهی تبلیغ عملی بشود را یک اتفاق ساختاری مدیریتی در حوزه دانستند، تحت عنوان «کانونهای حوزوی تبلیغ». اگر این مراکز بخواهد شکل بگیرد، مختصاتش چه باید باشد برای اینکه بتواند خلأ تبلیغی را پر بکند؟
واقعاً این نیاز در حوزه هست که در یک جا هم تولید محتوا، هم تولید روش و هم تربیت مبلغ صورت بگیرد. ما رشتهی تخصصی تبلیغ داریم ولی مأموریت تولید محتوا ندارد. در یک جاهایی تولید محتوا انجام میگیرد اما خیلی ضعیف است. در امر تأمل دربارهی روشهای تبلیغ، کار گسترده در حوزه صورت نمیگیرد. خب ما واقعاً به این مرکز نیاز داریم، تأکید و تصریح حضرت آیتالله خامنهای بسیار کارگشاست. زمینهی این کار بود، کسانی که دستاندرکار بودند زمزمهاش را داشتند، ولی شاید این فرمان رهبری موجب بشود که دیگر موانع برداشته بشود به سرعت کار بشود.
۸-  یکی از مسائلی که این روزها مطرح است ماجرای توهینهای مکرر غرب به مقدسات مسلمین و قرآن است. چرا غرب خیلی تندتر و رادیکالتر دارد عمل میکند؟ براساس پیامی که رهبرانقلاب صادر فرمودند، بهترین واکنش را چه میدانید؟
سه تا نکته را عرض بکنم. اولاً دشمنهای ما را خدا از نادانها قرار داده است. همان طور که دربارهی دواعش و تکفیریها اشتباه کردند و موجب انسجامی در نیروهای انقلابی منطقه شدند. همان طور در ارتباط با قرآنسوزی هم اینها هر موقع چنین رفتار شنیعی انجام میدهند، مطالعهکنندگان قرآن در جهان افزایش پیدا میکند. ضمن اینکه باید برخورد قاطع صورت بگیرد که در فرمایش رهبری عزیز هم بود، باید بدانیم که این از حماقت آنهاست و چنین بازیهایی را وقتی که آنها شروع میکنند، سه به هیچ، به نفع جبههی حق است.
اما نکتهی دوم در اثر فعالیت موفق تبلیغی است که اینها این قدر دشمنی با قرآن پیدا میکنند. میخواهند گرایش به قرآن را در جهان متوقف بکنند. این نتیجهی آن است که قرآن در بین مردم و ملتها دارد حرکت میکند. هم اینکه قرآن در میان خود مسلمانان دارد حرکت میکند و تأثیرگذار است و بعد در میان دیگر اقوام و ملل. این جنبهی مثبت ماجراست.
یک جنبهی منفی هم دارد. ما اگر قرآن را به نحو احسن تبلیغ کرده بودیم، این قرآنسوزیها نمیتوانست انجام بگیرد. آن قدر محتواهای جذاب در قرآن هست ــ نه برای اینکه مردم را دعوت بکنیم مسلمان بشوند ــ که مردم جهان این محتواهای را بخوانند و لذّت ببرند. همه دوست دارند با خدا ارتباط برقرار کنند. اگر محتواهای جذاب ایمانی و معنوی قرآن کریم، تبلیغ بشود، طرفداران قرآن فراوان خواهند شد. شما میبینید یک سال کتاب مثنوی مولوی در آمریکا پرفروشترین کتاب میشود. ترجمهی دیوان حافظ در جهان طرفدار دارد. قرآن اگر درست تبیین بشود، منتخبی از این آیات در موضوعات مختلف، برای مخاطب جهانی، برای مخاطب اروپایی، تبیین بشود، این چقدر جاذبه ایجاد خواهد کرد. پس این اتفاقها، یک اشاره به کم کاری ما هم دارد. ما اگر در زمینهی تبلیغ محتوای قرآن پرکار بودیم، قطعاً و یقیناً شما الان ببینید در رسانهها مردم چه حرفهایی را لایک میکنند؟
چه حرفهایی را طرفداری میکنند؟
یک درصد حرفهای قوی انسانی و حرفهای عمیق معنوی قرآن نیست. خب اگر ما این قرآن را تبلیغ کرده بودیم و کم کاری نکرده بودیم الان کسی جرأت نمیکرد قرآن را آتش بزند. نمیخواهم بگویم این اتفاق فقط ناشی از کم کاری ماست، نه، ناشی از موفقیتهای ما هم هست.
ما داریم جلو میرویم که آنها آمدند مقابل ما ایستادند. اگر ما متوقف بودیم آنها نمیآمدند مقابل ما بایستند. ولی اگر حرکتمان به گستردگی و سرعت لازم بود یقیناً باز این کار صورت نمیگرفت.
پینوشت:
۱) سوره انعام، آیه ۲۵
امام علی:
تحمل نادان صدقه ای است.
(بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار المجلد 54 : کتاب آسمان و جهان- 1- ص: 345)
امام صادق علیه السلام:
در مساجد از خرید و فروش، آوردن دیوانگان و کودکان، اشیاء گم شده، قضاوت، اجرای حدود و بالابردن صدا دوری کنید.
الخصال 2: 40
امام علی:
هیچ فقیری گرسنه نمی ماند، مگر به واسطه اینکه ثروتمندان از حق آنان بهره مند شده اند. و خداوند آنها را به خاطر این عمل مؤاخذه خواهد کرد.
(حکمت 328)
ملاحظات.pdf
291.5K
#رزمایش_ثامن_سی_سه
📝 سیاست ها و ملاحظات |
🍃🌹🍃
1⃣ «سیاستها و ملاحظات تبیینی عفاف و حجاب»
2⃣ سیاستها و ملاحظات تبیینی درباره «بصیرت حسینی»
⛔️ ویژه سرشبکهها و ادمین کانالها -از انتشار در کانال های پایگاه خود داری نمایید
راهکارهای امام جماعت برای جذب نوجوانان به مسجد
۰ زمان تقریبی مطالعه 12 دقیقه
وظایف و راهکارهای امام جماعت برای جذب نوجوانان به مسجد
مسجد، به عنوان مهمترین پایگاه و سنگر دینی مسلمین است. پایگاهی که از صدر اسلام تاکنون مرکز فعالیتهای مهم دینی و اعتقادی بوده و نقش مهمی در تربیت اسلامی و دینی، آموزش علوم اسلامی و ایجاد وحدت و همدلی بین مسلمانان داشته است. اما در سالهای اخیر یعنی پس از دوران دفاع مقدس، با کمرنگ شدن حضور نوجوانان و جوانان در مساجد به دلایل مختلف، نسبتا از رونق افتاده است. امام جماعت به عنوان راهبر این مرکب به مقصد قرب الهی، نقش مهم و اساسی در جذب نوجوانان به مسجد دارد. در این مقاله سعی کردیم به وظایف و راهکارهای امام جماعت برای جذب نوجوانان به مسجد بپردازیم. با ما همراه باشید.
جایگاه مسجد
مسجد، مقر اصلی حاکمیت اسلام در زمان بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و نخستین پایگاه و نهاد تمدن اسلامی است که از همان زمان صدر اسلام کارکردهای مختلفی داشته است. مسجد علاوه بر اینکه محل عبادت مسلمین و مرکز مهم دینی آنها بوده نخستین سنگر و مقر مبارزات مسلمین بر علیه کفر و شرک و نفاق و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نیز بوده است. به همین دلیل هم در دوران انقلاب، جوانان مؤمن و انقلابی به تأسی از پیامبر اکرم( صلوات الله علیه) و اصحاب بزرگوارشان، مبارزات سیاسی و انقلابی خود را از مساجد شروع کردند و پایههای اساسی حکومت اسلامی را در مساجد بنا کردند.
بعد از انقلاب و پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه کشور عزیزمان ایران، مساجد همچنان پایگاه مردمی خود را حفظ کرده و مقر استراتژیک آمادگی نیروهای مردمی و بسیج بودند. بعد از دوران دفاع مقدس و سپری شدن ایامی که مساجد نقش اصلی را در بسیج نیروهای مردمی و آموزش و پشتیبانی و ساماندهی رزمندگان و خدمات رسانی به آنها، ایفا میکردند به دلایل بسیاری از جمله؛ بی توجهی، عدم مدیریت و برنامهریزیهای صحیح، رونق گرفتن مراکزی چون کافی نت ها و مراکز بازی های رایانه ای و … از رونق این سنگر مهم اسلامی کاسته شد و متأسفانه نوجوانان و جوانان از مساجد دور شدند.
وظایف و راهکارهای امام جماعت برای جذب نوجوانان به مسجد
نقش امام جماعت
امام جماعت مهمترین رکن حاضر در مسجد است که وظیفه دارد اسلام واقعی و حقیقی را به مردم بشناساند. اسلامی با تمام شئونات آن که تمام جنبههای مادی و معنوی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و… مسلمانان را تحت الشعاع قرار میدهد. اسلامی که برای تمام ابعاد زندگی بشر برنامهریزی کرده است. اما این شناساندن فقط از راه سخنرانی و موعظه و منبر حاصل نخواهد شد هرچند که وعظ و موعظه هم از جایگاه ویژهای برخوردار است، اما اگر با عمل همراه نباشد نمیتواند تأثیری بر روی مخاطبین داشته باشد.
بنابراین امام جماعت علاوه بر سخنان و گفتار زیبا، باید از رفتار و کردار زیبا هم بهرهمند باشد. همان گونه که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیر مؤمنان علی (علیه السلام) و و ائمه معصومین (علیهم السلام) علاوه بر منبر و موعظه، خدمت رسانی به محرومان و مستضعفین را در اولویت کارهای خود قرار داده بودند و همانند آنان میزیستند. اگر سفارش به قناعت و ساده زیستی مینمودند، خود اسوه قناعت بودند. اگر فرمان جهاد میدادند، خود پیشاپیش سپاه میتاختند و اگر سفارش به عبادت و نماز و روزه مینمودند خود پرچمدار عبادت و بندگی بودند و … بنابراین امام جماعت نیز به تأسی از بزرگان دین باید گفتارش با رفتارش یکی باشد. یعنی خودش پیش از هر کس دیگری مقید به فرامین و احکام شرع اسلام بوده و اهل تزکیه و تهذیب نفس باشد. فقط در این صورت است که میتواند اعتماد مردم را به خود جلب کرده، در رونق و پویایی مسجد موفق عمل کند.
اهمیت حضور در مساجد
مسجد خانه خداست و رونق دادن به خانه خدا، از اعمال پسندیده و نیکو است.« و اقیموا الصلاه و ءاتوا الزکاه و ارکعوا مع الراکعین »[۱] و نماز را به پا دارید و زکات بپردازید و همراه رکوع کنندگان رکوع کنید(که نماز خواندن با جماعت محبوب خداست)[۲] با توجه به این آیه شریفه و آیات مشابه و روایات و احادیثی که از پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) و ائمه اطهار(علیهم السلام) نقل شده میتوان به اهمیت نماز جماعت پی برد. چنانچه پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) میفرمایند: «یک نماز جماعت، بهتر از چهل سال نماز فرادی است»[۳]
امام صادق (علیه السلام ) میفرمایند: « علیکم بأیتان المساجد فأنها بیوت الله فی الأرض »[۴] بر شما باد رفتن به مساجد، زیرا آنها خانههای خداوند در روی زمین هستند. خداوند بزرگ در قرآن کریم به زیبایی به اهمیت مسجد اشاره فرموده است و علاوه بر خیر و برکت فراوان، آن را محلی برای معراج پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و نشان دادن نشانهها و آیات باشکوه خلقت برشمرده است: «سبحان الذی أسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا » پاک و منزه است خدایی که شبانه بندهاش را از مسجدالحرام به مسجد الأقصی برد، همان که گرداگردش را پربرکت ساختهایم تا از آیاتمان به او نشان دهیم.
ضرورت جذب نوجوانان و جوانان به مسجد
دوران نوجوانی به دلیل رسیدن به سن بلوغ، یکی از حساسترین برهههای زندگی انسان است که توجهات و مراقبتهای خاصی را میطلبد. در این دوران شخص زودرنج و حساس است. نمیتواند بین عقل و احساس توازن ایجاد کند. در مقابله با چالشها و موقعیتهای حساس، به دلیل کم تجربگی، ستیزه جو و پرخاشگر میشود. حس استقلال طلبی در این دوران به سراغ انسان میآید و او را در مقابل خانواده قرار میدهد. از این رو، به طور طبیعی امکان اشتباه و خطا در این دوران بیشتر از سایر دوران زندگی است.
اما با تمام این اوصاف، در صورت مدیریت این احساسات و این دوران و رفتار صادقانه و محترمانه با نوجوانان، میتوان آنان را در عبور از دریای متلاطم این دوران یاری رساند. اگر در این دوران که فراز و نشیب احساسات نوجوان، ظاهر و باطنش را متلاطم و طوفانی کرده است، با رفتار مشفقانه و صمیمی در عبور از این دریای طوفانی به او کمک کنیم میتوانیم به آیندهای استوار و با صلابت امیدوار باشیم. در همین باره حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) میفرمایند: «بر شما باد جوانان! همانا قلب آنان رقیق و مهیای پذیرش خیر است. پس از بعثتم، پیران با من به مخالفت برخاستند اما جوانان با من بیعت کردند»[۵]
از مواردی که ذکر شد به خوبی میتوان به اهمیت جذب نوجوانان و جوانان به مساجد که پایگاههای تربیت دینی و اعتقادی هستند، پی برد. در آن هنگام که شخصیت نوجوان در حال شکل گرفتن است باید خمیر مایه آن را به عمل آورد تا بیراهه نرود. احساسات در دوره نوجوانی پررنگتر از حد معمول هستند و از این امر میتوان در جهت مثبت استفاده کرد. احساساتی از قبیل عدالت طلبی، خیرخواهی، نوع دوستی، حق جویی و حق پرستی، ظلم ستیزی و… در این دوران شکوفا میشود و کنترل صحیح این احساسات و سوق دادن به سمت مطابقت آنها با موازین دین مقدس اسلام، میتواند برای آنان سرنوشت ساز باشد. آنچه مسلم است در طی سالهای اخیر، بسیاری از ما، در این زمینه عملکرد قابل قبولی نداشتهایم و میتوانستیم با درایت و برنامهریزی صحیح و البته پشتیبانی، بهتر از اوضاع کنونی عمل کنیم.
وظایف و راهکارهای امام جماعت برای جذب نوجوانان به مسجد
موانع حضور نوجوانان در مسجد
عصر حاضر، جهانی پر از قیل و قال و سرگرمی را مقابل دیدگان نوجوانان و جوانان قرار داده است. مثل همان شهربازی که برای گریختن پینوکیو و سایر بچهها از مدرسه طراحی و ساخته شده بود تا آنها را به آنجا جذب کند و مانع علماندوزی و سوادآموزی آنها شود و در نهایت برای باربری و استثمار از آنها بهره ببرد. به قول جلال آل احمد « هر چقدر ما ایرانیها شیلنگ قلیان به دست داریم، این غربیها کتاب در دست دارند و کتاب جزء لاینفک زندگی این مردم است. ماچوب حماقتمان را میخوریم و آنها نان لیاقتشان را» احمق نگه داشتن مردم، یکی از راههای غلبه بر آنهاست. فضای مجازی و پیام رسانهای مختلف و رنگ به رنگ، گیمها و بازیهای الکترونیکی و سرگرمیهایی از این دست، از موانع اصلی حضور نوجوانان در مساجد به شمار میروند. البته سهل انگاری و کم کاری متولیان امر و مسئولین و ائمه جماعت مساجد نیز در این زمینه بیتقصیر نبوده است. همه این عوامل، دست در دست یکدیگر دادند تا وضع موجود حاصل شود، تا مساجد خالی و قهوه خانهها و گیم نتها مملو از جمعیت شوند. اما، هنوز هم دیر نشده و به عبارتی «ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است»