831/ 15. احمد بن مهران، از محمد بن على، از ابوالحكم روايت كرد گفت: حديث كردند مرا عبداللَّه بن ابراهيم جعفرى و عبداللَّه بن محمد بن عُماره، از يزيد بن سليط گفت: چون امام موسى كاظم عليه السلام وصيّت فرمود، ابراهيم بن محمد جعفرى و اسحاق بن محمد جعفرى و اسحاق بن جعفر بن محمد و جعفر بن صالح و معاويه جعفرى و يحيى بن حسين بن زيد بن على و سعد بن عمران انصارى و محمد بن حارث انصارى و يزيد بن سليط انصارى و محمد بن جعفر بن سعد اسلمى را شاهد گردانيد. و محمد بن جعفر، نويسنده وصيّت نامه اوّل بود. و حضرت، ايشان را شاهد گرفت بر اينكه آن حضرت شهادت مىدهد به اينكه:
تحفة الأولياء (ترجمه أصول كافى)، ج2، ص: 109
«نيست خدايى مگر خدا، در حالتى كه تنهاست و او را شريكى نيست، و آنكه محمد صلى الله عليه و آله، بنده و رسول اوست و آنكه، قيامت آمدنى است و در آن، هيچ شكّى نيست، و آنكه خدا برخواهد انگيخت كسانى را كه در قبرهايند، و آنكه زنده شدن بعد از مردن، راست است، و آنكه وعده خدا راست است، و آنكه حساب روز قيامت راست است، و قضا و قدر خدا و حكم بر وفق حكمت راست است، و آنكه ايستادن در نزد خدا راست است، و آنكه آنچه محمد صلى الله عليه و آله آورده راست است، و آنكه آنچه روح الامين به آن فرود آمده راست است. بر اين اعتقاد زندگى مىكنم و بر آن مىميرم و بر آن مبعوث مىگردم، اگر خدا خواسته باشد».
و ايشان را شاهد گرفت كه: «اين وصيّت نامه من است به خطّ من، و وصيّت نامه جدّم اميرالمؤمنين على بن ابىطالب عليه السلام و وصيّت نامه محمد بن على عليه السلام را پيش از اين نوشتهام، و اين نسخه را از روى آن، حرف به حرف نوشتهام، و وصيّت نامه جعفر بن محمد مثل اين است.
و به درستى كه من، على را وصىّ خود گردانيدم، و پسران خويش را بعد از آن، با او شريك ساختم، اگر على خواسته باشد و سلوك راه راست را از ايشان مشاهده نمايد، و دوست دارد كه ايشان را بر وصايت وا گذارد و ثابت دارد، اختيار با اوست، و اگر ايشان را ناخوش دارد و دوست دارد كه ايشان را از وصايت بيرون كند، اختيار دارد، و ايشان را با وجود او، هيچ امرى نيست و رجوعى ندارند.
و على را وصىّ خود گردانيدم، در باب صدقات و موقوفات و اموال و مواليان و كودكان خويش، كه ايشان را وا گذاردهام بعد از خود، و فرزندان من با انضمام ابراهيم و عبّاس و قاسم و اسماعيل و احمد و مادر احمد، و امر زنان من، با على است، نه ايشان. و نيز با اوست ثلث موقوفات پدرم، و ثلث مال خودم، كه آن را در هر جا كه صلاح داند، قرار دهد. و بكند در آن آنچه صاحب مال در باب مال خود مىكند. پس اگر دوست دارد كه بفروشد، يا ببخشد، يا عطا كند، يا به آن تصدّق كند بر آنكه من از براى او معين كردهام و نام بردهام، و بر غير كسى كه نام بردهام، اختيار با اوست.
و على، به منزله من است (كه هر دو يكى هستيم)، در باب وصيّت من در خصوص مال، و
تحفة الأولياء (ترجمه أصول كافى)، ج2، ص: 111
در باب اهل و عيال و فرزندان من. و اگر رأى او باشد كه ثابت دارد برادران خود را كه من ايشان را در اين وصيّت نامه خويش نام بردهام، ثابت بدارد، و اگر ناخوش دارد، او را مىرسد كه ايشان را بيرون كند، در حالتى كه كسى نمىتواند كه بر او سرزنش نمايد، يا او را ردّ كند.
پس اگر از ايشان، غير آنچه را كه من ايشان را بر آن مفارقت كردم، مشاهده نمايد، و دوست دارد كه ايشان را باز گرداند در باب ولايت و اختيار در امرى، اختيار با اوست. و اگر مردى از ايشان خواسته باشد كه خواهر خود را به شوهر دهد، او را روا نيست كه خواهرش را به شوهر دهد، مگر به رخصت و فرمان آن حضرت؛ زيرا كه او كسانى را كه موضع نكاحاند از قوم خود و قابليت دارند، بهتر مىشناسد.
و هر پادشاهى، يا يكى از مردمان كه او را باز دارد از چيزى، يا مانع شود در ميانه او و ميان چيزى از آنچه در اين وصيّت نامه خود ذكر كردم، يا يكى از آنها كه ايشان را ياد نمودم، از خدا و از رسول او بيزار است، و خدا و رسولش از او بيزارند، و بر او باد لعنت خدا و غضب او، و لعنت همه لعنت كنندگان و جميع فرشتگان مقرّب خدا و پيغمبران و رسولان و گروه مؤمنان.
و يكى از پادشاهان را نمىرسد كه او را از چيزى باز دارند و يكى از فرزندان مرا پيش من مالى نيست و از من طلبى ندارد. و على در آنچه ذكر كند، مصدَّق است.
پس اگر كم قرار دهد، خود بهتر مىداند، و اگر بسيار قرار دهد، خود راستگو است و بهتر مىداند.
و جز اين نيست كه اراده كردم به داخل كردن خود، آنان را كه با او داخل كردم از فرزندان خويش كه نامهاى ايشان را بلند گردانم تا معروف و صاحب اسم شوند و ايشان را تشريف دهم. و مادران فرزندان من، هر يك از ايشان كه در منزل خود قرار داشته باشد و در پرده خود مستوره باشد، از براى اوست آنچه در ايّام حيات من بر او جارى بوده؛ از نفقه و غير آن، اگر على اين را صلاح بداند. و هر كدام از ايشان، كه بيرون رفت و شوهرى ديگر گرفت، او را نمىرسد كه به سوى منزل من برگردد، مگر آنكه على، غير اين را صلاح بداند. و دختران من، به همين طريق با ايشان سلوك شود، و دختران مرا به شوهر ندهد، يكى از برادران ايشان كه از مادران ايشان است، يا پادشاه يا عمو، مگر به رأى و مشورت او. پس اگر غير از اين كنند، با خدا و رسول او مخالفت كردهاند، و با آن جناب در پادشاهى و مملكت او جنگ كردهاند، و
تحفة الأولياء (ترجمه أصول كافى)، ج2، ص: 113
او كسانى را كه موضع نكاحاند از قوم خود و قابليّت آن را دارند، بهتر مىشناسد.
پس اگر اراده كند كه تزويج نمايد، تزويج نمايد و اگر خواسته باشد كه ترك كند، ترك كند.
و زنان، يا زنان و دختران خويش را به همين نحو كه در اين وصيّت نامه، مذكور است، وصيّت كردهام و خداى عزّوجلّ را بر ايشان شاهد گردانيدم، و على و مادر احمد نيز شاهدند، و كسى را جايز نيست كه وصيّت نامه مرا بروز دهد، يا آن را منتشر سازد، يا از هم باز كند، و حال آنكه نسبت به اين وصيّت نامه، بر طريقه باشد غير از آنچه ذكر كردم.
پس هر كه بد كند، وبال آن بر خودش خواهد بود، و هر كه نيكى كند، منفعت آن، به خودش برگردد. «وَ ما رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ» «1»، يعنى: «و نيست پروردگار تو ستم كننده بر بندگان خود». و خدا رحمت فرستد بر محمد و آل او.
و كسى را روا نيست، از پادشاه و غير او، كه بشكند مهر اين وصيّت نامه مرا كه مهر زدهام بر آن در آخر (و مهر آن را باز كند). پس هر كه مهر آن را بر هم زند، لعنت خدا و غضب او و لعنت همه لعنت كنندگان و تمام فرشتگان مقرّب خدا و گروه رسولان و مؤمنان و مسلمانان بر او باد، و بر هر كه مهر اصل اين وصيّت نامه مرا بشكند و از هم باز كند!
و ابو ابراهيم حضرت امام موسى عليه السلام و گواهان نوشتند و مهر كردند و خدا رحمت فرستد بر محمد و آل او».
1- خيرخواهي وزير عقل
2- آرامش روح
3- تصديق حق
4- اميدواري به حق
5- عدل
6- رضا
7- شکر
8- آرزوي ترقي
9- توکل به خدا
10- محبت
11- علم
12- رأفت
13- فهم
14- عفت
15- زهد
16- خوش خوئي
17- بيم
18- تواضع
19- سکينه
20- حلم
21- خاموشي
22- پذيرش حق
23- يقين
24- صبر
25- عفو گذشت
26- غنا
27- فطانت
28- حافظه قوي
29- عاطفه
30- قناعت
31- مواسات
32- وفاي به عهد
33- فرمانبرداري
34- خضوع
35- سلامت نفس
36- محبت
37- راستي
38- حق گوئي
39- امانتداري
40- اخلاص در عمل
41- شهامت
42- دوستي
43- زيرکي
44- مدارات
45- حفظ آبروي ديگران
46- نماز
47- روزه
48- جهاد
49- حج
50- راز
51- حفظ حقوق پدر و مادر
52- با حقيقت بودن
53- به خوبي دعوت کردن
54- حفظ خود از عمل زشت
55- تقيه
56- انصاف
57- خوش زباني
58- نظافت
59- حياء
60- ميانه روي
61- سهولت
62- برکت
63- عافيت
64- اتقان
65- حکمت
66- سکينه
67- سعادت
68- توبه
69- استغفار
70- احتياط
71- دعا
72- خرمي
73- خوشدلي
74- الفت
75- سخاوت
لشکريان جهل يا رذائل اخلاقي انسان
1- شرارت
2- کفر
3- انکار حق
4- نااميدي به حق
5- ظلم
6- نارضايتي
7- کفران نعمت
8- يأس
9- حرص
10- بي مهري
11- جهل
12- شقاوت
13- کودکي
14- بي حيائي
15- حب دنيا
16- بدخوئي
17- بي اعتنائي به فرمان خدا
18- تکبر
19- اضطراب
20- بي حوصلگي
21- پرگوئي
22- سرکشي از حق
23- شک
24- جزع
25- انتقام جوئي
26- فقر
27- کودني
28- فراموشي
29- بي علاقگي
30- حرص
31- منع کمک به ديگران
33- نافرماني
34- گردنکشي
35- ماجراجوئي
36- بغض
37- کژي
38- باطل گوئي
39- خيانت
40- رياکاري در عمل
41- سستي
42- دشمني
43- کندذهني
44- ناسازگاري
45- غيبت
صالحین salehinir
1- خيرخواهي وزير عقل 2- آرامش روح 3- تصديق حق 4- اميدواري به حق 5- عدل 6- رضا 7- شکر 8- آرزوي ترقي 9
46- بي نمازي
47- افطار
48- گريز از جهاد در راه خدا
49- نرفتن به حج
50- سخن چيني
51- گرامي نداشتن والدين
52- رياکاري
53- به زشتي دعوت کردن
54- تظاهر به منکرات
55- اشاعه اسرار
56- بي انصافي
57- بدزباني
58- کثافت
59- بي حيائي
60- تجاوز از حد در مصرف
61- سختي
62- بي برکتي در نعمت
63- بلا
64- ظاهرسازي
65- بي حکمتي
66- ناآرامي
67- شقاوت
68- اصرار به گناه
69- تبرئه از گناه
70- بي احتياطي
71- تکبر
72- بي نشاطي
73- حزن
74- تفرقه
75- بخل
اين هفتاد و پنج لشکر از فضائل و خصلتهاي عقل است نتيجه روشني و نورانيت است و 75 لشکر از رذائل جهل است که نتيجه ي تاريکي و تيرگي دل است و اگر در انسان عقل روشن شد و عملکرد انساني کامل و داراي فضائل و کمالات و داراي عمل صالح مي گردد و به کمال واقعي خود مي رسد و سعادت دو دنيا نصيبش خواهد گرديد. و اگر جنود جهل بر انسان غلبه کرد، سراسر زندگي او حيواني و شيطاني و پر از شر و شور براي خود و ديگران است (خسر الدنيا و الآخره) و اين جنود عقل جمع نمي شود مگر در انبياء و اوصياء و مؤمنين که خداوند امتحان و آزمايش کرده باشد و قلب آن را به ايمان واقعي و اما ديگران ممکن است بعضي از جنود عقل را داشته باشند و بعضي از جنود جهل را و به هر اندازه که جنود عقل برتري بر جنود جهل داشته باشد به همان اندازه فضائل و کمالات و امتيازات بيشتري در انسان پيدا مي شود.
پي نوشت ها:
1- کافي ج 1 صفحه 23.
هدایت شده از رسانه بسیج رسانه حقیقت
سرهنگ پاسدار سید حسن یوسفی مسئول جدید سازمان بسیج اصناف و بازاریان مازندران
سازمان بسیج اصناف و بازاریان مازندران مسئول جدید خود را شناخت.
بدنبال انتصاب محمد ابراهیمی مسئول پیشین بسیج اصناف و بازاریان مازندران به عنوان جانشین بسیج ورزشکاران کشور، سید حسین یوسفی این مسئولیت را برعهده گرفت.
یوسفی پیش از این مسئولیت دفتر فرماندهی سپاه کربلا و فرماندهی سپاه گلوگاه را برعهده داشته است.
گفتنی است: سازمان بسیج اصناف مازندران که بیش از یک دهه از عمر تاسیس و فعالیتش میگذرد هماکنون پنجمین مسئول خود را شناخت.
🇮🇷رسانه بسیج؛ رسانه حقیقت👇
@basijerasaneh
sharh_delbari.pdf
1.62M
به مناسبت چهارمین سالگرد شهادت سردار دلها؛شهید حاج قاسم سلیمانی
پویش ملی کتابخوانی سرباز
از کتاب شرح دلبری
(دریافت pdf کتاب رایگان)
https://mketab.ir/%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b3%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b2/
لینک کوتاه:
B2n.ir/n87225
📚مرکز مجازی مسابقات کتابخوانی در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2280390814C76920f20d3
2_144123984236553442.pdf
12.27M
رهبر معظم انقلاب: از خواندن کتاب "پروتکل های دانشوران صهیون" غفلت نکنید.
کتاب پروتکل های دانشوران صهیون، توسط گروه اتاق تحلیل خلاصه شده و در قالب یک فایل پی دی اف، تقدیم عزیزان می شود.
🙏
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••
مجلس جدید باید شهامت و جسارت قانونگذاری و یا اصلاح قوانین در پانزده حوزه مختلف زیر را داشته باشد؛
🔸اولین و مهمترین بخش، مسکن است. بخش مسکن ایران بخصوص در بخش ساماندهی بازار از ۱۱۶ سال قبل تاکنون حتی یک بند قانونی هم ندارد. وحشی ترین بازار و بی قانون نرین بازار ، بازار مسکن ایران است. مسکن ضروری ترین نیاز و در بهای تمام شده تمام کالاها و خدمات نقش دارد. سودهای سمی بازار مسکن تمام بازارها را با چالش مواجه کرده است و بخش بزرگی از سرمایه های کشور با ارزش افزوده صفر جذب این بازار شده اند.
🔸دومین موضوع مهم اصلاح مصوبات مجالس گذشته در خصوص «قانون جرم سیاسی» است. ما فاقد هرگونه قانون برای جرم سیاسی هستیم. در تعریف قانون جرم سیاسی بازهم مردم مقصر شدند که این مطلقا قابل قبول نیست. مسیولین باید مسیولیت بیشتری داشته باشند، نه مصونیت بیشتر.
🔸سومین موضوع تصویب «قانون تعارض منافع» است. منافع افراد و گروهها نباید قانون شود.
🔸چهارمین موضوع مهم «شفافیت» است. و نمایندگان باید شفافیت را از خودشان شروع کنند. نماینده ایی که نمی تواند شفاف رای دهد و قادر نیست مسیولیت رای خود را بپذیرد، نباید به مجلس برود.
🔸پنجم حوزه مالیات بشدت آشفته است. ما اکنون با یک نظام مالیاتی کور و بدون هدف و غیر کارآمد مواجه هستیم. در بسیاری از بخش ها معافیت های غیر قابل قبول اعطا شده است. معافین از مشمولین اکنون بیشتر هستند.
🔸ششم خدشه به اعتماد عمومی باید جرم انگاری شود. اعتماد عمومی باید خط قرمز تمام گروههای سیاسی باشد.
🔸هفتم بسیاری از قوانین موجود در اثر تورم بی خاصیت شده اند. جزای نقدی آنقدر ناچیز شده است که جرم را تسهیل و ترویج می کند.
🔸هشتم قوانین زیست محیطی نیازمند تجدید نظر کلی هستند. ما تنها کشوری هستیم که هزینه های زیست محیطی صفر داریم و آسیب های زیادی به محیط زیست وارد کرده ایم.
🔸نهم نظام بیمه و بانکداری باید اصلاح اساسی شود. این بانکداری ضد توسعه است و یک مفتخوارگی تمام عیار است. پول باید مشمول مالیات شود ، نه سرمایه . سهم بانکها از ریسک باید افزایش یابد . ریسک صفر فقط در بانکهای ما وجود دارد. درآمد بانکها از محل مشارکت و کارکرد باشد نه بهره بدون حساب و کتاب.
🔸دهم احیای اتحادیه های کارگری، افزایش سهم کار در تولید از ۵ درصد کنونی به بیش از ۲۵ درصد. ما اکنون با سرکوب شدید تقاضا مواجه هستیم. مشارکت در تولید و سود باید جای قرارداد را بگیرد.
🔸یازدهم بزرگترین چالش اقتصاد ایران اکنون ارزش افزوده صفر است. باید تمام سرمایه گذاری ها در ارزش افزوده صفر محدود و ممنوع شود.
🔸دوازدهم ما نیازمند برخی قوانین ثابت و همیشگی و بدون تغییر در حوزه فرهنگ هستیم. این غلط است که با تغییر دولتها و نظامهای سیاسی بیشترین آسیب به بخش فرهنگ وارد می شود. تغییرات سیاسی نباید به میراث فرهنگی آسیب بزند.
🔸سیزدهم قانون باید قاطع و بازدارنده باشد. قوانین فعلی منجر به فسادهای بزرگی شده است.
چهاردهم استقلال بانک مرکزی و مرکز آمار ایران و نیز قوه قضاییه باید با جدیت پیگیری شود.
🔸پانزدهم باید در کنار هر خانه بهداشت یک خانه ترویج کشاورزی، یک خانه فن آوری برای جلوگیری از جاماندگی سالمندان از فن آوری های جدید و یک خانه کارآفرینی احداث شود.
#مجید_گودرزی
https://t.me/mostajeraneiran/35713
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃 بزرگترین خطر برای انقلاب اسلامی از نگاه آیتالله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی رحمت الله علیه:
🔻پلیس حق توقیف خودرو بهعلت بیحجابی را ندارد
🔸«کشف حجاب در خودرو فاقد کد تخلف است»
▪️اخیراً موضوع کشف حجاب در خودرو با جرایم راهنمایی و رانندگی مقایسه میشود. به طور مثال؛ رد شدن از چراغ قرمز نیازمند مراجعه به دادسرا نیست و اعمال قانون یا در لحظه انجام میشود یا در سوابق تخلفات راننده ثبت میشود؛ پس با این حساب، گمانهزنیها بر این است که کشف حجاب در خودرو هم در رده تخلفات رانندگی قرار میگیرد.
▫️امیرعلی صفا، وکیل و حقوقدان، ضمن تشریح و تبیین این شائبه در گفتوگو با خبرآنلاین میگوید:
این قیاس به طور کل غلط است. ما در خصوص جرایم راهنمایی و رانندگی آییننامهای داریم که منطبق بر آن، کلیات تخلفات رانندگی از پیش در مجلس تصویب شدهاند و برای هر تخلف هم یک کد تخلف تعریف شده است. مثلاً در برگ جریمه، کد تخلف ۲۰۱۲ به معنای عدم رعایت حق تقدم عبور است. ما در این آییننامه هیچ کد تخلفی برای فعل کشف حجاب یا بیحجابی در خودرو نداریم.|خبرآنلاین
@ghaemsharya