#تلنگر
اگر به جای گفتن:
دیوار موش دارد و موش گوش دارد،
بگوییم:
"فرشته ها در حال نوشتن هستند..."
نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، "مراقبت خدا" را در نظر دارد!
قصه از جایی تلخ شد که در گوش یکدیگر با عصبانیت خواندیم:
بچه را ول کردی به امان خدا !
ماشین را ول کردی به امان خدا !
خانه را ول کردی به امان خدا !
و اینطور شد که "امان خدا" شد: مظهر ناامنی!
ای کاش میدانستیم امن ترین جای عالم، امان خداست....🌸🍃
#تعلیم_و_تربیت_ناحیه_لنجان
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@salehinlenjan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ابومهدی:
ماموریت ویژه یکی ازمدافعان حرم برای شناسایی پیکرمطهر شهید_محسنحججی
بعد از شهادت این شهید بزرگوار تا مدتها ، پیکر مطهرش توی دست داعشی ها بود . تا اینکه قرار شد حزب الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.
■ بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟"
● می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.
اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.
قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف مقرداعش.
※※※※
توی دل دشمن بودیم.
یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.
■ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"
میخکوب شدم از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا_اربا شده این بدن قطعه قطعه شده!"
● بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.
داد زدم:
پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!
حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.
داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده."
دوباره فریاد زدم: "کجای شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"
داعشی به زبان آمد. گفت: " تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام، و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."
اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: " فقط همینجا."
■ نمی دانستم چه بکنم . شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست فریب مان بدهد.
توی دلم متوسل شدم به "حضرت زهرا علیها السلام"
گفتم:
بی بی جان خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.
■ یهو چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن . ناگهان فکری توی ذهنم آمد.
خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!
بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.
از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم
فرداش حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی بی حضرت_زینب علیهاالسلام وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: "پدر و همسر شهید حججی اومدهان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم ."
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود.
پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی"
■ *نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم
بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
گفتم: "حاجآقا، پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش."
گفت: "قسمت میدم به بیبی که بگو."
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برام آوردی، راضی ام."
● وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاجآقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام اربا اربا کرده ان."
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"
*#نثار روح پاک شهدا صلوات
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#تعلیم_و_تربیت_ناحیه_لنجان
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@salehinlenjan
#موعظه
💫وظایف منتظران
دعايي است که سيد بن طاووس (رحمه الله) در کتاب «مهج الدعوات» آورده، در حديثي که غيبت حضرت مهدي - عجّل اللَّه فرجه الشريف - در آن ياد شده،
راوي گويد: عرض کردم:شيعيانت چه کار کنند؟
فرمود: بر شما باد به دعا کردن و انتظار فرج کشيدن، تا آنجا که گويد: عرضه داشتم: به چه چيزي دعا کنيم؟
فرمود: ميگويي:
✨ «اَللَّهُمَّ أَنْتَ عَرَّفْتَنِي نَفْسَکَ وَعَرَّفْتَنِي رَسُولَکَ وَعَرَّفْتَنِي مَلآئِکَتَکَ وَعَرَّفْتَنِي نَبِيَّکَ وَعَرَّفْتَنِي وُلاةَ أَمْرِکَ. اَللَّهُمَّ لا آخُذُ إِلّا ما أَعْطَيْتَ وَلا أَوْقي إِلّا ما وَقَيْتَ. اَللَّهُمَّ لا تُغَيِّبْنِي عَنْ مَنازِلِ أوليائکَ وَلا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي. اَللَّهُمَّ اهْدِنِي لِوِلايَةِ مَنْ أَفْرَضْتَ طاعَتَهُ»✨
بار خدايا! تو خودت و فرستادهات و فرشتگانت و پيغمبرت و واليان امرت را به من شناسانيدي، بار خدايا! من نگيرم جز آنچه تو عطا کني و هيچ نگهدارندهاي جز تو برايم نيست. بار خدايا! مرا از منازل دوستانت دور مگردان و دلم را پس از آنکه هدايت کردهاي، منحرف منماي. بار خدايا! مرا به ولايت کسي که اطاعتش را بر من واجب ساختهاي، هدايت فرماي.
📚مکیال المکارم،جلددوم📚
#من_محمد_را_دوست_دارم
#تعلیم_و_تربیت_ناحیه_لنجان
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@salehinlenjan
🌸
#اخلاق_در_خانواده
🌸
""همسرتان را به راحتی ببخشید""
زن و شوهرهایی که به راحتی می توانند به خاطر مسائل کم اهمیت یکدیگر را ببخشند، رابطه عاطفی طولانی تر و قوی تری با هم دارند.
#تعلیم_و_تربیت_ناحیه_لنجان
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@salehinlenjan
❧🔆✧﷽✧🔆❧
🔖#احادیث_ناب
🌟#امام_رضا_عليه_السلام :
《مَن سَألَ اللّه َ التَّوفيقَ و لَم يَجتَهِد فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ》
🔺هر كس از خدا توفيق بخواهد و تلاش نكند ، خود را مسخره كرده است .
📚 [ميزان الحكمه ، ح۲۷۹۰ ]
🔻#شرح_حدیث:
▫️از رایج ترین دعاهای روزمره ی ما درباره ی یکدیگر، آرزوی موفقیّت است.
▪️#توفیق، یعنی هماهنگ سازی همه ی علل و عوامل و اسباب برای رسیدن به مقصود و برطرف شدن موانع کار.
▫️ وقتی به کسی می گوییم: خدا توفیقت دهد؛ یعنی اسباب رسیدن به هدف را فراهم آورد.
✨یکی از نامهای خدا «موفِّق» است؛ توفیق دهنده.
⬅️از زبان حضرت شعیب هم که قوم خود را دعوت به خداپرستی می کرد و هدف خود را اصلاح در حدّ توان بیان می کرد، آمده است:
📖«و ما توفیقی اِلاّ باِلله»
توفیق من جز به کمک خدا و یاری او نیست.📌(هود/ آیه 88.)،
▫️این همه را گفتیم، تا بگوییم وقتی از خداوند توفیق در راهی و برای هدفی را می طلبیم، باید خودمان هم در آن راه بکوشیم تا خداوند هم عوامل رسیدن به هدف را برایمان فراهم سازد:
"از تو حرکت، از خدا برکت".
▪️درخواست توفیق از خدا، بدون تلاش و کوشش به جایی نمی رسد و به تعبیر امام، چنین کسی خودش را مسخره کرده است؛
▫️ مثل آن که کسی از خدا روزی بخواهد، ولی هیچ فعالیتی و تلاشی برای معیشت نکند. یا غلبه ی بر دشمنان و نصرت الهی را بخواهد، ولی پای در میدان جهاد و مبارزه نگذارد، یا شفای بیماری را بطلبد، امّا مراجعه ی به طبیب و رعایت توصیه های پزشکی را نکند.
✨خداوند فرموده است: آنان که در راه ما جهاد و تلاش می کنند، ما هم راه های خود را به آنها نشان می دهیم:
📖 «الَّذینَ جاهدُوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا»📌(عنکبوت / آیه 69).
🔺پس دعا را با تلاش و کوشش همراه سازیم.
#تعلیم_و_تربیت_ناحیه_لنجان
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@salehinlenjan
❧🔆✧﷽✧🔆❧
#وظایف_منتظران
📝 "صدقه دادن به قصد سلامتی امام زمان" علیه السلام
▫️این کار یکی از نشانه های دوستی نسبت به بستگان پیامبر اکرمﷺ است.
➖ همانطور که هرگاه نگران سلامتی فرزندانمان یا کسی از عزیزانمان هستیم، به قصد سلامتیشان صدقه می دهیم، باید برای سلامتی امام زمان علیه السلام که بیشتر از هر کسی به این کار سزاوار است نیز صدقه بدهیم.
🔻 دلیل آنچه گفتیم، روایتی است که شیخ صدوق در کتاب مجالس خود از پیامبر اکرمﷺ آورده است که:
"هیچ بنده ای ایمان نیاورد تا اینکه من نزد او از خودش محبوبتر باشم و خاندانم از خاندان خودش نزد او محبوبتر باشند."..
🔺 و از این حدیث، خوشایند بودنِ اظهار محبت نسبت به امام زمان علیه السلام فهمیده می شود به طوری که مومن برای خود و خانواده و نزدیکان خودش انجام می دهد.
📚 مکیال المکارم ج۲ - امالی ص۲۰۱
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَج
#امام_زمان
#تعلیم_و_تربیت_ناحیه_لنجان
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@salehinlenjan
#موعظه
سرآمد همه سردی ها وسستی ها
خلوص از تصرّف شیطان، که مقدمه اخلاص است، به حقیقت حاصل نشود مگر آن که سالک در سلوکش خداخواه شود و خودخواهى و خودپرستى را، که منشأ تمام مفاسد و امّ الأمراض باطن است، زیر پا نهد؛ و این به تمام معنى در غیر انسان کامل و به تبع او در خلّص أولیاء علیهم السلام در دیگر اشخاص میسور نیست. ولى سالک نباید مأیوس از الطاف باطنه حق باشد که یأس از روح الله سرآمد همه سردی ها و سستی ها است و از اعظم کبائر است؛ و آنچه از براى صنف رعایا نیز ممکن است قرّة العین اهل معرفت است.
( امام خمینی ، آداب الصلوة ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی سلام الله علیه ، 1372 ، ص 16 )
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
#تعلیم_و_تربیت_ناحیه_لنجان
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🗓 #احادیث_ناب
حضرت امام على عليه السلام
مَن حَسُنَت خَليقَتُهُ طابَت عِشرَتُهُ؛
🔴👈هر كس خوش اخلاق باشد، زندگى اش پاكيزه و گوارا مى گردد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 255 ، ح 5378
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
#تعلیم_و_تربیت_ناحیه_لنجان
#بازی_تربیتی
#آموزش-سوره-تین
#کودکانه
🌳بازی باغ زیتون🌳
کودکان👧👶 دست یکدیگر را گرفته،به صورت دایره می ایستند😍 و منظره یک باغ را نشانم میدهند🤗.دونفر از کودکان به عنوان فروشنده و خریدار انتخاب شده،وارد دایره(باغ زیتون وانجیر)میشوند.خریدار از فروشنده میپرسد😊:باغ زیتون میفروشی؟🤔باغ انجیر میفروشی؟
فروشنده میگوید:بله بله،باغ زیتون میفروشم😍،باغ انجیر میفروشم.
خریدار میگوید:باغ زیتونت به چند؟🤔باغ انجیرت به چند؟
فروشنده:همهٔ سوره تین
خریدار میگوید:این خیلی گرانه_تازه باغت کوچیکه.😁
فروشنده با تعجب میگوید:کوچک و با اشاره بچه ها را نشان میدهد.در این زمان کودکان باید دستهای خود را باز کنند☺️ و هر کدام یک قدم عقب تر بروند و دایره را خیلی وسیع تر کنند.
دوباره خریدار میگوید:باغ شما که درخت ندارد.😊
فروشنده به کودکان علامت میدهد.کودکان دستهای خود را بالا می برند و درخت میشوند.🌴
خریدار دوباره میگوید:باغتان میوه هم داره؟
فروشنده دوباره علامت میدهد و کودکان یک دست خود را به نشانه میوه 🍈پایین می آورند.
خریدار میگوید:من میخرم باغ🌴🌴 تورا...این باغ زیتون تو را...اما برات میخونم😍 فقط آیه یک را،و بعد آیه یک را می خواند_و بعد کودکان آیه یک را با او تکرار میکنند.😍
فروشنده:این باغ زیتون تا آیه یک نمیدم...اگر که باغ زیتون میخوای...زودی بخون آیه دو.😅
خریدار:من میخرم باغ تورا...این باغ زیتون تورا...حالا برایت میخونم آیه دو را،و بعد آیه دو را میخواند و بچه ها هم با او تکرار میکنند.
فروشنده:صد آفرین..صد آفرین،حالا اگه بخونی برای من آیه سه..این باغ زیتون مال تو.🤗
خریدار:من میخرم باغ تورا..این باغ زیتون تو را..آیهٔ سه هم میخونم......😍
✅شما میتوانید با توجه به محتوای سوره ها این بازی ها را تغییر داده و اجرا کنید.
@salehinlenjan
#بازی_کودکانه
#بازی_درمانی
#رفع_خجالت
🌺🌻🌹🌷🌼🌸🌾
شما میتوانید بایکسری بازیها، هم او را سر گرم کنید، هم تجربه نقشهای اجتماعی مختلف را به او بدهید و هم مهارتهای اجتماعی و ابراز وجود را در او پرورش دهید. ما در اینجا نمونههایی از این بازیها را به شما معرفی میکنیم.
👇👇👇👇👇
🎯تئاتر خیالی :
لباسهای ویژه ای بپوشید و با فرزندتان یک نمایش را در مقابل تماشاچیان خیالی اجرا کنید. حتی میتوانید عروسکهای او را به عنوان تماشاچیان در گوشه ای بچینید و برای آنها بازی و سخنرانی کنید یا برای عروسکها روی صحنه ای خیالی، آواز بخوانید.
🌺🌻🌹🌷🌼🌸🌾
@salehinlenjan
#بازی_تربیتی
#حس_لامسه
#دقت_هوش
🌼🌺🌸🌼🌺🌸
🎡 وسایل بازی یک جعبه ی بیسکویت یا کفش است😍 که در دو طرف، سوراخی به قطری که دست کودک بتواند از آن عبور کند دارد. سوراخ ها با یک تکه کاغذ نرم یا پارچه، به طوری که بشود آن را عقب زد بدون آنکه داخل آن دیده شود پوشانده می شوند.☺️ روی جعبه را برای خوشایند کودک با طرح های زیبا نقاشی و تزیین می کنیم.🤗
چند اسباب بازی یا چیزهای کوچکی که کودک آن ها را می شناسد، داخل جعبه می گذاریم. (این چیزها به فراخور سن کودک می توانند ساده یا پیچیده باشند). 🙃مادر، جعبه را جلوی کودک خود می گیرد و از او می خواهد دستش را داخل جعبه کند با لمس چیز هایی که در آن هست، تشخیص دهد😇 آن چیست 😃و از چه جنسی است. 🤔پس از این که کودک شئ را تشخیص داد، مادر آن را از جعبه خارج می کند تا معلوم شود آیا او درست تشخیص داده است یا نه. 😜
✅ مناسب 2 تا 7 سال ☺️
🌸🌺🌼🌸🌺🌼
@salehinlenjan