هدایت شده از برنامه تلویزیونی سمت خدا
🍂
🔻 طنز جبهه
🔅 "نماز شب خوان ناشی"
نماز شب از مستحباتی بود که خیلی به آن اهمیت می دادیم اما با بعضی نماز #شب خوان ها ، شب ها مشکل داشتیم و روزها، کل کل 🗣
در روزهای سخت آموزش آبی🏊 بودیم و سردی ☃❄️بی سابقه هوا طاقت مان را کم کرده بود . به ما شش نفر یک چادر🎪 داده بودند که باید بدون هیچ تحرکی شب را به صبح می رسانیدم.
ولی او دست بردار نبود. نیمه شب 🌑در تاریکی چادر بلند می شد و چند دست و پا را له می کرد تا به آفتابه آبی 💦که از قبل در گوشهای گذاشته بود، برسد.
تازه این اول کار بود، وقتی وضو✨ می گرفت با تمام دقتی که داشت همه را خیس می کرد و به اصطلاح وضو را به جماعت مي گرفت.
به او می گفتیم بیا و بزرگی کن و قید نماز شب را بزن. این که نمی شود هر شب چند تلفات برای نماز مستحبی شما بدهیم. او هم کوتاه نمی آمد و منبری می رفت و از فواید #نافله شب می گفت.
تا اینجای کار، خیلی تحملش سخت نبود و می شد با او کنار آمد، ولی فاجعه از زمانی شروع شد که روحانی گردان در سخنرانیش گفت که هر نمازی با #مسواک کردن، هفتاد0⃣7⃣ برابر ثوابش بیشتر است.
به کارهای قبلی اش مسواک زدن هم اضافه شده بود. سر را از لای چادر🎪 بیرون می برد و مسواک می کرد. عمق فاجعه را زمانی متوجه شدیم که برای صبحگاه می خواستیم پوتین ها را با کف های پر از خمیر دندان به پا کنیم.😖😵 آه از نهاد ما درآمده بود.
آن روز، هر کس که حال ما را می دید می گفت چرا اول صبح، این پنج 🏃🏃🏃🏃🏃نفر دنبال یک نفر🚶 کرده اند.
غلامرضا رضایی
حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 "پلوتیک به دشمن"
🔴 در عمليات رمضان بچه ها نتوانسته بودند موقعيت خود را تثبيت كنند و آتش و پيشروی عراقي ها هم شروع شده بود.
تعداد زيادی از تانكهای عراقی در حال عبور از پل بودند و با عبور آنها اتفاقات بدتری رخ مي داد.
در اين گير و دار متوجه تانكی شدم كه نزديك ما بود و به نظر مي رسيد كه به ساير تانك ها گرا مي دهد و فرماندهی می کند. احساس كردم احتمالا بايد تانك فرماندهی باشد.
به نحوي خود را به آن نزديك كردم و نارنجكي داخل كابينش انداختم.
خدمه ها به درك واصل شد. وارد كابين تانك شدم، از بيسيم تانك به مكالمات عراقی ها گوش كردم و متوجه وضعيت بد نيروهای خودی شدم.
باید از همین بیسیم که سالم هم مانده بود باید کاری می کردم. زبانم عربی بود و می توانستم
خوب صحبت کنم.
گوشی را گرفته و شاسی را فشردم و با اقتدار فرماندهی گفتم:
📞از فرماندهي به كليه واحدها.....
....... از فرماندهي به كليه واحدها📞
ايراني ها ما را دور زدند. هر چه سريعتر عقب نشينی كنيد😄.
لحظاتی نگذشت که ديدم تانك هايی كه از پل عبور كرده بودند، به سرعت در حال باز گشتند و حتی بعضی هاشان از تانك ها خارج شدند و پا به فرار گذاشتند.
وقتي مطمئن شدم وضعيت كمي آرام شده از تانك خارج شدم و برگشتم.
مروج
گردان كربلا
كانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂
🖍یاد شلمچه
بخیر که تکرار اُحُد وعاشورا بود وطلایه که ارزش طلا را شکست.
🖍یاد کلاه آهنی
بخیرکه نگهبان سجده گاه ملائک بود، چفیه که سجاده عبادت بود و پلاک که شماره پرواز را نشان میداد.
🖍یاد لباسهایی
بخیرکه هیچ درجه ای نداشت، لباسهایی که ساده و بی اتو بودند
پوتین هایی که بدون واکس بودن و
هیچگاه بر پدال بنز و پورشه
ولامبور گینی قرار نگرفتند.
🖍یاد آفتاب جبهه بخیر
که به گرمی می تابید
و ماهش که شرمنده ماههای زمینی بود و ستارگانش که به ستاره های زمینی چشمک می زد وعطرش که بوی باروت میداد.
🖍یاد گلوله هایی
بخیر که قاصد وصال بودند و ترکش هایی که امر به معروف می کردند.
🖍یاد گونه هایی
بخیر که بر آن اشک استغفار می غلتید ومحاسنی که بر آن غبار تبرک می نشست، دعای کمیلی که پایانش پاکی بود و قنوتی که در آن توفیق شهادت طلب می شد
🖍یاد جهان آرا
بخیر که به آرایش جهان پرداخت، نامجو که به دنبال نام و نشان
نبود ، کلاهدوز که از نمد انقلاب کلاهی
برای خود نساخت، چمران که معلم اخلاق بود، زین الدین که زینت دین بود، باکری که مجسمه اخلاق بود ، خرازی که بجز با خدا معامله نمیکرد
آبشناسان که کسی او را نشناخت و صیاد که دلهارا شکار میکرد.
🖍یاد پیکرهایی
که هیچگاه برنگشت، یاد مادرانی بخیر که بی صدا میگریستند وبچه هایی که هیچ گاه پدرانشان را ندیدند.
🍂
📌 شهدای دو قلوی پرورشگاهی که پدر و مادر نداشتند ولی غیرت داشتند
🔹️ ثاقب و ثابت شهابی نشاط، دوقلوهایی بودند که سال ۱۳۴۳ داخل سبدی در کنار یک شیرخوارگاه رها میشوند.
◇ شهیدان «ثاقب و ثابت شهابی نشاط» دوقلوهای پرورشگاهی بهزیستی در دهه چهل، قصه غریبی دارند که حتی در میانه مستندها و کتابهای مطرح زندگینامه شهدا مهجور ماندهاست.
◇ غریبتر اینکه نام "ثابت" به واسطه پرورشگاهی بودن و قوانین خاص آن زمان، در پیچ و خمهای اداری بنیاد شهید این جانباز شیمیایی دفاع مقدس حتی به عنوان شهید دفاع مقدس ثبت نشده است.
◇ سال ۶۲ این دو بردار به عنوان امدادگر به همراه ۱۲ نفر دیگر از جوان هم پرورشگاهی وارد مناطق عملیاتی شدند.
◇ وقتی به آنها گفتند که شما که پدر و مادر ندارید و پرورشگاهی هستید برای چی آمدهاید جبهه؟ گفتند: ما پدر و مادر نداریم؛ شرف که داریم، غیرت که داریم.
◇ این دو برادر تا روز آخر جنگ حضور داشتند و بارها مجروح شدند و سرانجام ثاقب سال ۱۳۷۷ در اثر استنشاق گازهای شیمیایی شهید شده و ثابت هم به همین شکل در سال ۱۳۸۵ بعد از تحمل رنجهای بسیار به شهادت رسید.
◇ جالب بود که این دو بعد از جنگ در پرورشگاه هم حضور داشتند و به بچههای بی سرپرست خدمت میکردند.
🔹️ صبحانه ای با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
═══✼🍃💖🍃✼══
🌼علت سگبازی مردم اروپا از سفرنامه دستنویس علامه جعفری:
در اروپا اهمیت سگ برای مردم به دو عامل اصلی باز میگردد:
۱.سگ حس اطاعت جویی غربیها را اشباع مینماید. چون سگ از خود حالت تسلیم نشان میدهد.
۲.احساس وفا و گرایش به محبت در میان افراد وجود ندارد و به وسیله سگ اشباع میگردد.