eitaa logo
صالحین مخابرات
182 دنبال‌کننده
41.5هزار عکس
38.6هزار ویدیو
178 فایل
نشرمفاهیم والای اسلام وقرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ قرار همیشگی مشارکت در طرح فرزندان غدیر (حمایت از درمان زوج‌های نابارور) 🔸️ لطفا کمک های خود را برای مشارکت در این طرح 🔹️ به کد دستوری : # 10 * 6655 * ( بدون سقف واریز ) یا # 3131 * 780 * (بدون نیاز به اینترنت) 🔹️ و یا توسط شماره کارت : 5859 8370 0006 4010 🔹️ و یا به وسیلهشماره شبا : IR 8201 8000 0000 0023 1035 3054 بنام کانون فرهنگی حضرت خدیجه ( علیها السلام ) واریز نمایید و به شماره ۰۹۱۰۱۵۷۱۷۱۱ پیامک‌کنید. 💠 @samtekhoda3
1401-05-27 ameli.mp3
13.72M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: توصیه هایی برای بعد از دهه محرم 🗓 پنج شنبه بیست و هفتم مرداد ماه ۱۴۰۱ 🗂 حجم : ۱۲ مگابایت متن کامل : در حال آماده سازی ☑ @samtekhoda3
💠 دعایی که حاج آقای عاملی در برنامه امروز خواندند: ○ الهی عَبْدُكَ بِبابِكَ اَقامَتْهُ الْخَصاصَة بَينَ يدَيكَ يقْرَعُ بابَ اِحْسانِكَ. بِدُعآئِهِ فَلا تُعْرِضْ عَنّي بِوَجْهِكَ الْكَريمِ خدایا بنده ی تو پشت در است و نیازش باعث شده در برابرت بایستد و خضوع کند و با دعا در احسان تو را می‌زند پس خدایا صورتت را از من بر نگردان @samtekhoda3
هدایت شده از اخبار رهبر انقلاب
17.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥همه ارزش‌ها تحت شعاع تقواست 🔺 شرح حدیث توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ✅اخبار و تصاویر رهبر انقلاب 💠 @akhbar_rahbar
هدایت شده از اخبار رهبر انقلاب
🔴گاهی شام برای خوردن نداشتیم! ✍رهبر انقلاب: ما نان گندم نمی‌توانستیم بخوریم، نان جو گندم می‌خوردیم، چون نان گندم گران‌تر بود. البته یک دانه نان گندم می‌خریدیم برای فقط ولی ما نان جو گندم می‌خوردیم، گاهی هم نان جو. وضعمان خیلی خوب نبود و شب‌هایی اتفاق می‌افتاد در منزل ما که شام نبود. مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می‌شد، برای ما شام تهیه می‌کرد. آن شام هم که تهیه می‌شد و با زحمت تهیه می‌شد، نان و کشمشی بود. آن وقت‌ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده‌مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود، لذا زندگی‌مان خیلی به سختی می‌گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما خریده بود که تنگ بود. پدرم دیگر قادر نبود که این‌ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خب این کفش‌ها را می شکافیم، اندازه می‌کنیم و برایش بند می‌گذاریم. یک عالمه شدیم که کفش‌هایمان بندی شد. آمدند شکافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفش‌های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم ولی خلاصه چاره‌ای نداشتیم. 📚 برگرفته از کتاب 1318، خاطرات خودگفته‌ی رهبر انقلاب ✅اخبار و تصاویر رهبر انقلاب 💠 @akhbar_rahbar