🔻 به عنوان نوجوانی که دلداده اش بودم، با پخش یکی دو سخنرانی آخرش از تلویزیون، ناخودآگاه از خود پرسیدم: آقا چرا اینقدر لاغر شده است؟...لباس روحانی، قدری انسان را حجیم می کند، اما تکیدگی او، به قدری بود که کسوت نیز، آن را پنهان نمی کرد! یکی دو دهه بعد که با اکثر اطرافیان و پزشکان امام، مراوده یافتم، دانستم که آنها هم در معرض همین پرسش بوده و با خوش خیالی، پاسخ می گفته اند: "در این سن، لاغری برایش خوب است!" تمام توجه اینان به قلب بود، حال آنکه پیک مرگ، در جایی دیگر از بدن ریشه می دواند! جالب است اولین کسی به بیماری مظنون شد و آن را دریافت، خودِ امام بود! به پزشکش از علائمی خبر داد، که آنها را به دو آندوسکوپی توان فرسا سوق داد! نتیجه اما، تکان دهنده بود: سرطان معده و عملی که هر چه زودتر باید انجام داد! پیر اما، با آرامشی عجیب با این پدیده روبرو شد:
" نه تقصیر شماست و نه تقصیر من! تقصیر این شناسنامه است، که عمرش زیاد شده و باید به روی آن، قلمِ سرخ بخورد!"
در آن ده روزی که در بیمارستان حیات داشت، یکی دو بار به فضای باز آورده بودندش. پرسیده بود: "احمد، این ساختمان روبرو کجاست؟" و فرزند در پاسخ: "آقا، این همان ساختمان حسینیه است، همیشه از حیاط منزل آن را می دیدید و الان در اینجا. چند روز بستری هستید و دوباره، به منزل و کارهایتان بر می گردید!" و هم او جواب می شنود: "من می میرم، در همین چند روز آینده!".
🔻از صبح شنبه سیزده خرداد، حالش دگرگون شد! به واقع امام در سه بعد از ظهر همان روز، از دنیا رفت! منتها پزشکان به مدد دستگاهها، تا ده و ربع آن شب، توانسته بودند ضربان را حفظ کنند! در آخرین لحظاتی که هنوز بیان داشت، خانواده را جمع کرد و گفت: "این راه سختی است، سعی کنید گناه نکنید!". پزشکان به محض بروز علائم، به فرزندش گفته بودند: "آقا تا چند ساعت دیگر، بیشتر بیان ندارد! اگر میخواهی چیزی بپرسی، فرصت را غنیمت شمار!". فرزند تا به اتاق پدر وارد شد، اما او را در حال نماز دید و دریغش آمد تا خلوت قدسی اش را، بر هم بزند! او که عمرش تجلی قُرب به حق و فنای در آن بود، واپسین لحظات را نیز، به نماز گذراند! به شهادت آنان که در جوار بسترش بودند، از وخامت حال تا مفارقت از حیات، بیش از صد بار شهادتین گفت!
این پایانِ حیات جسمانی مردی بود، که به یقین، همواره به نام و پیام، در گستره تاریخ می توان او را دید! وی در سی و دو سال پیش، در چنین ساعاتی، حضوری
بی منتها را آغاز کرد!
یادش گرامی باد.
💬 محمدرضا کائینی
✍️بیداری ملت
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دمندگان بر شیپور نگرانیِ مشارکت پایین
تصمیمات شورای نگهبان در مورد عدم تایید صلاحیت برخی افراد، چه تاثیری بر میزان مشارکت مردم دارد؟
🆘 @Roshangari_ir
📚 داستان کوتاه
روستایی فقیری که از تنگدستی و سختی معیشت جانش به لب رسیده بود، نزد کدخدای ده رفت و گفت: کدخدا فشار زندگی آنقدر مرا در تنگنا قرار داده که به فکر خودکشی افتاده ام. از روی زن و بچههایم خجالت می کشم، زیرا حتی قادر به تامین نان خالی برای آنان نیستم. با زن، شش فرزند قد و نیم قد، مادر و خواهرم در یک اتاق کوچک مخروبه زندگی می کنیم، که با هر نم باران آب به داخل آن چکه می کند. این اتاق آنقدر کوچک است که شب وقتی چسبیده به هم در آن می خوابیم، پای یکی دو نفرمان از درگاه بیرون می ماند. دیگر ادامه این وضع برایم قابل تحمل نیست… پیش تو، که مقرب درگاه خدا هستی، آمده ام تا نزد او شفاعت کنی که گشایشی در وضع من و خانوادهام حاصل شود.
کدخدا پرسید: از مال دنیا چه داری؟
روستایی گفت: همه دار و ندارم یک گاو، یک خر، دو بز، سه گوسفند، چهار مرغ و یک خروس است. کدخدا گفت: من به یک شرط به تو کمک می کنم و آن این است که قول بدهی هرچه گفتم انجام بدهی.
روستایی که چارهای نداشت، ناگزیر شرط را پذیرفت و قول داد….
کدخدا گفت: امشب وقتی خواستید بخوابید باید گاو را هم به داخل اتاق ببری. روستایی برآشفت که: من به تو گفتم که اتاق آنقدر کوچک است که حتی من و خانوادهام نیز در آن جا نمی گیریم. تو چگونه می خواهی که گاو را هم به اتاق ببرم؟!
کدخدا گفت: فراموش نکن که قول دادهای هر چه گفتم انجام دهی وگرنه نباید از من انتظار کمک داشته باشی.
صبح روز بعد، روستایی پریشان و نزار نزد کدخدا رفت و گفت: دیشب هیچ یک از ما نتوانستیم بخوابیم. سر و صدا و لگداندازی گاو خواب را به چشم همه ما حرام کرد.
کدخدا یکبار دیگر قول روستایی را به او یادآوری کرد و گفت: امشب علاوه بر گاو، باید خر را نیز به داخل اتاق ببری.
چند روز به این ترتیب گذشت و هر بار که روستایی برای شکایت از وضع خود نزد کدخدا می رفت، او دستور می داد که یکی دیگر از حیوانات را نیز به داخل اتاق ببرد تا این که همه حیوانات هم خانه روستایی و خانوادهاش شدند! روز آخر روستایی با چشمانی گود افتاده، سراپای زخمی و لباس پاره نزد کدخدا رفت و گفت که واقعا ادامه این وضع برایش امکان پذیر نیست!
کدخدا دستی به ریش خود کشید و گفت: دوره سختیها به پایان رسیده و به زودی گشایشی که می خواستی حاصل خواهد شد. پس از آن به روستایی گفت که شب گاو را از اتاق بیرون بگذارد!
ماجرا در جهت معکوس تکرار شد و هر روز که روستایی نزد کدخدا می رفت، این یک به او می گفت که یکی دیگر از حیوانات را از اتاق خارج کند تا این که آخرین حیوان، خروس نیز بیرون گذاشته شد.روز بعد وقتی روستایی نزد کدخدا رفت، کدخدا از وضع او سئوال کرد و روستایی گفت: خدا عمرت را دراز کند ، پس از مدتها، دیشب خواب راحتی کردیم. به راستی نمی دانم به چه زبانی از تو تشکر کنم. آه که چه راحت شدیم و این است حکایت حال و روز ما آدمها
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
ضمن عرض سلام و خداقوّت.
پیرو ابلاغ فرمانده محترم سپاه قائم آل محمد(عج) استان سمنان ، مبنی بر تشکیل #قرارگاه_جهادی_یمن و جمع آوری وجوهات نقدی جهت اهدا به کودکان و مردم مظلوم و ستمدیده و مجاهدان غیور یمنی ، که در راستای تداوم و استمرار انقلاب اسلامی ، عَلَم مبارزه با استکبار را برافراشته و در جبهه مقاومت اسلامی مشغول جهاد و جانفشانی هستند ، خواهشمند است به هر طریق ممکن نسبت به جمع آوری کمکهای مردمی از بین بسیجیان ، حلقات صالحین ، مردم محله و روستا و ... اقدام نمایید.
بدیهی است تلاش جهادی شما بزرگواران ، قطعاً باعث ایجاد حرکتی بسیار خوب در جهت این پویش عظیم و معنوی خواهد شد.
درود خدا بر شما دلاورمردان و شیرزنانی که در همه ی عرصه های دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی خوش درخشیده اید.
«فرماندهی ناحیه مقاومت بسیج سپاه سرخه»
#تعلیم_تربیت
#صالحین_سرخه
@salehinsorkheh
✅ به هر مقدار که می توانید
کمک های نقدی خود را جهت اهداء به مردم مظلوم و مجاهدان غیور یمن ، به شماره کارت ذیل واریز نمایید:
۶۲۷۳۸۱۱۱۶۶۶۶۸۶۱۳
به نام گروه جهادی شهید ابراهیم همّت-برادر حمیدبافتی
#بهار_خدمت
#تدوام_انقلاب_اسلامی
#یمن_مظلوم_مقتدر
🚩 بسیج سازندگی سپاه ناحیه سرخه
✅✅ باسلام
🌹 پخش مستند نگین صالحین۲
✅روایت فعالیت شبکه تربیتی بسیج(صالحین) _پایگاه حضرت راضیه (سلام الله علیها) شهرستان دامغان(روستای حسن آباد)
💎💎 دوشنبه۱۴٠۱/۰۱/۱۵
🌱🌱 ساعت:۲۲:۱۰
👌 شبکه استانی سیمای سمنان
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
با ما همراه باشید...
╭──┅─•🍃🌺🍃•─┅─╮
🆔@hamsangaransalehin
╰──┅─•🍃🌺🍃•─┅─╯
😭 وقتی شهید افغان تفحص شد
💠 تپه را بالا میرفتم. دیدم اسد مدام بوق میزند و پشت سر هم من را صدا میزند: «ابوالفضل! ابوالفضل! به خدا شهید! شهید!»
💠 سریع رفتم کنار اسد. دیدم شهیدی که سربند راهیان کربلا بر پیشانی بسته رخ نمایان کرده است. جمجمه شهید را بوسیدم.داخل کلاه پشمی یک کلاه ترمهای سبز و صورتی قشنگ بود. من خیال کردم سید است. دیدیم نه این نماد گروهی از مردم افغانستان است.برایم جای تعجب بود. گفتم: «مگر در جنگ افغانی داشتیم؟» آقای روستا گفت: «بله.»
👌 در این روزها که عده ای بدنبال تفرقه افکنی بین شیعه و سنی هستند یادی کنیم از شهید نسیم افغان که جانش را در راه انقلاب اسلامی و ایران فدا کرد.
🙏 شادی روحش الفاتحة مع الصلوات
#ثامن
✅بصیرت
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @basirat_fa
🇮🇷 www.basirat.ir
🎊 مسابقه ویژه ماه مبارک رمضان 🎊
💢 اطلاعیه مهم 💢
🌟 #مسابقه_کتابخوانی
✍️ معاونت تعلیم و تربیت بسیج، به مناسبت ماه مبارک رمضان مرحله دوم مسابقه کتابخوانی در راستای سیر مطالعاتی طرح کلی اندیشه اسلام در قرآن برگزار میکند.
📚 منبع:
👈 کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»
بخش ایمان و توحید
💠 همراه با جوایزنقدی
📆 برگزاری آزمون: ۲۵ رمضان
اعلام برندگان: عید فطر
برای دریافت محتوا و سوالات آزمون به آدرس ما در شبکه های اجتماعی ایتا و روبیکا مراجعه فرمایید:
🆔 @salehinrasad
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*☑️🎥سخنان #عبدالمالک_ریگی در جمع علمای سیستان و بلوچستان بعد از دستگیری و قبل از اعدام. برخورد علمای اهل سنت چقدر سنجیده و منطقی است.*
#بصیرت #فتنه
#تفرقه_بین_شیعه_و_سنی
با ما همراه باشید...
╭──┅─•🍃🌺🍃•─┅─╮
🆔@hamsangaransalehin
╰──┅─•🍃🌺🍃•─┅─╯
📣 📣📣 اطلاعیه :
✅ محتوای جلسات اعتقادی معنوی ماه مبارک رمضان سال 1401 با موضوع «قواعد قرآنی با تأکید بر جهاد تبیین»
🎙اساتید:
حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی
حجت الاسلام والمسلمین علی رضایی
حجت الاسلام والمسلمین سید نژاد
✅ ویژه ماه مبارک رمضان 1400
✅تهیه شده از کانال سراج اندیشه
💠علاقمندان می توانند سلسه مباحث را روزانه در این کانال دنبال کنند.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
کانال مطهرون
╭──•🍃🌸🍃•─╮
@motaharon1401
╰──•🍃🌸🍃•─