eitaa logo
هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
1.3هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
389 ویدیو
207 فایل
﷽💫طلبه ای ساده محضر اساتیدعظیم القدر @abedini ⚡لیسانس نرم افزار ⚡ارشدمهندسیIT با پایان نامه برگزیده کشوری درجشنواره علامه حلی ⚡دکترای عرفان اسلامی zil.ink/salehi786 💠پاسخها @Salehi786 📲نرم‌افزار @SalehiApps ✅تدریس @Shia_erfan و @Sania_Ashar @mSalehi
مشاهده در ایتا
دانلود
طلوع آفتاب مکه و طائفین قبله
بسم الله ۲۵ 🔸 [ توئی مظهر نمای کل مظهر توئی اندر وجود من منوّر ‌] تویی قبله و کعبه، مرکز عین همه محو تو اَند ای مردم عین تویی آن نقطه‌ی وحدت به پرگار همه اندر طوافت، عاشق یار به شهد عشق حق دورت بگردیم به تو حق را عبادت سجده کردیم همه در امن و ایمان از تو گشتیم که از رکن یَمان در خانه گشتیم همه از یُمن ایمان تو مؤمن همه اهل یمین با عشقت ایمن امیرالمؤمنین ای میر ایمان تو ما را باخدا کن، روح قرآن سقایت از خدا بر جان ما کن همه‌ی تشنگان حاجت روا کن 🔸 مولای من ای «صالِحُ الْمُؤْمِنِين» ای «حَقُّ الْيَقِين» ای امام «أَصْحابُ الْيَمِين» ای «نور خدا» بر آسمان و زمین «امام مبین» و «کتاب مبین» و «نور مبین» همه ما شیعیان و عاشقانت را از شعاعِ شمس وجودت «عبد مخلَص خدا» کن 🔸 جمعه ۴ مرداد ۹۸، مکه معظمه، در جوار قبله و محو در مولود خانه‌ی کعبه عینِ او آئینه‌ی ذات و صفات کِیْ بود مانند او در ممکنات یا امیرالمؤمنین روحی فداک (العبد محمدحسین صالحی) 🔸 🌸 telegram.me/Elaahy @Salehy
بسم الله ۳۸ با طائفین کعبه👇 🔸طریق مرتضی ایمان کل دان وزو هر دم کتاب عاشقان خوان طریق مرتضی یک راه دارد حقیقت را بمعنی شاه دارد درون شمع احمد راه دیدم شه مردان از آن آگاه دیدم کسی بهتر ازو این ره نرفته وگر رفته رهش از وی شنفته امیرم آنکه مدّاحش خلیل است تولّدگاه او خانه جلیل است بکعبه زاد از مادر امیرم از آن شد حلقهٔ او دستگیرم هر آنکس را که حیدر راهبر شد درون جنّت او همچون قمر شد هر آنکس را که حیدر دوستار است محمّد خود شفیعش در شمار است هر آنکس را که حیدر مقتدایست تمام جان و تن نور صفایست هر آنکس را که حیدر خود شفیق است خداوندش بمعنی دان رفیق است هر آنکس را که حیدر شد امامش همه اسرار معنی شد تمامش هر آنکس را که حیدر جام دارد در او مستی حقّ آرام دارد هر آنکس را که حیدر حقّ نماید درخت دید از ذاتش برآید بگوید سرّ اسرارت به هر کو برآرد نعرهٔ یاهو و من هو ورای ذکر تو ذکری ندارم ورای فکر تو فکری ندارم توئی مظهر نمای کل مظهر توئی اندر وجود من منوّر جهان از نور تو روشن شناسم همین باشد بمعنی خود لباسم 🔸 ( دیوان نیشابوری، شعر "مظهر" ) 🔸 🌸 t.me/Elaahy @Salehy
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدیه ای از مکه مخصوص شما👆در جوار خانه خدا بستم احرام کوی کعبهٔ جان / غسل کردم به آب زمزم عشق چون رسیدم به قبلهٔ عرفات / دیدم اندر هوای عالم عشق جمله کائنات و هرچه در اوست / غرق بودند پیش شبنم عشق ورق عاشقی چو شد معلوم / این سخن بود فضلِ اعظم عشق که سراسر جهان و هرچه در اوست / عکس یک پرتویی‌ست از رخ دوست 🔸امروز، سحرگاه جمعه ۴ مرداد ۹۸، در کنار کعبه و حجر و مقام امام، یادتان کردیم به امید وصال امام 🙏دعا کنید همه محو مولا بشیم، ان شاء الله تعالي
بسم الله 🔸 در اصل، یکی ازفرشتگان بوده که پیش از همه فرشتگان به میثاق الهی متعهد و مُقر شده و خداوند او را امین بر همه آفریدگان قرار داده و میثاق همه بندگان را به ودیعت به او سپرده است، سپس همه خلایق را فراخوانده تا همه ساله نزد این فرشته امانتدار میثاق، تجدید عهد کنند. 🔻 ازاین‌رو، آن فرشته را در بهشت، ملازم آدم قرارداد تا یادآور عهد و میثاق به او باشد. اما چون آدم عصیان کرد و از بهشت رانده شد و به زمین هبوط کرد و سپس توبه نمود، خداوند همین فرشته را به صورت دُرّ سفیدی نزد وی فرستاد و عهد و میثاقِ از یاد رفته را به یادش آورد. 🔻همین دُرّ سفید را آدم با خود داشت تا آن را به مکه رساند و در هنگام بنای کعبه آن را در همان‌جا قرار داد که میثاق گرفته شده بود (تَراءی لَهُمْ)؛ 🔻در روز رستاخیز هم حجرالاسود گواه کسانی خواهد بود که در کنار آن تجدید میثاق کرده‌اند. 🔸امام باقر علیه السلام فرمود: «نزلت ثللاثة أحجار من الجنة: مقام إبراهیم و حجر بنى إسرائیل، و الحجر الأسود»؛ سه سنگ اند که از بهشت نازل شده اند. آن سه عبارتند از: مقام ابراهیم، سنگ بنی اسرائیل، و حجرالاسود. (اصول کافی، ج۴، ص۱۸۵و۱۸۶) @Salehy
بسم الله 🔸نصب توسط (علیه السلام) در دوره غیبت کبری 🔻قطب راوندی از جعفر بن محمد قولویه(1) نقل می کند که گفت: وقتی که قرامطه(2)کعبه را خراب کردند و حجرالاسود را به کوفه آوردند و در مسجد کوفه نصب نمودند. من در سال 337 هـ. ق به بغداد رفتم، و تصمیم داشتم برای انجام مراسم حج، به مکّه بروم، همان سالی بود که قرامطه می خواستند حجرالاسود را، که بیست سال قبل، کعبه را ویران و حجرالاسود را به مسجد کوفه برده و در مسجد کوفه نصب کرده بودند به مکّه باز گردانند، و در کعبه نصب کنند و این زمان، اوایل غیبت کبرا بود.(3) در این جریان بزرگترین چیزی که فکر مرا مشغول کرده بود، این بود که چه کسی حجرالاسود را نصب خواهد کرد، زیرا مطابق احادیث می دانستم که هرگاه حجرالاسود از جای خود منتقل شود، حجّت خدا آن را در جای خود نصب می کند، چنان که (در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کعبه بر اثر سیل ویران شد و پس از بازسازی، پیامبر (صلی الله علیه و آله)حجرالاسود را در جایش نصب نمود و در عصر حَجّاج بن یوسف ثقفی و آسیب رسانی کعبه به دستور او، پس از بازسازی، امام سجّاد علیه السلام حجرالاسود را در جای خود نصب نمود، و ثابت ماند. (بر همین اساس می خواستم به این وسیله دستم به حجّت خدا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که نصب کننده حجرالاسود در جای خود هست برسد، و او را زیارت کنم، و از این فرصت طلایی استفاده نمایم). متأسفانه، این مسئله زمانی پیش آمد که من چنان بیمار شدم که از جان خود ترسیدم، و فکر کردم این بیماری مرا خواهد کشت بنابر این، نمی توانم به مکّه سفر کنم و به هدف خود برسم، از این رو شخصی را که معروف به ابن هشام بود به نیابت گرفتم، تا او به نیابت از من به مکّه رود و مراسم حج را به جا آورد، نامه ای به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نوشتم، و در آن نامه خواستم که آن حضرت بفرماید که آیا امسال من بر اثر این بیماری می میرم؟ یا نه؟ چند سال عمر می کنم؟ همه فکرم این بود که این نامه به دست آن کسی که حجرالاسود را نصب می کند، برسد، و جواب آن را بدهد، نامه را به نایبم ابن هشام دادم، و هدفم را برای او بیان کردم، و تأکید نمودم که نامه را به نصب کننده حجرالاسود برساند، و جوابش را از او بگیرد. ابن هشام می گوید: به سوی مکّه حرکت کردم و به مکّه رسیدم، مبلغی پول به خدمتکاران کعبه دادم، تا هنگام نصب حجرالاسود، مرا یاری کنند، و کسی جلو مرا نگیرد تا بتوانم خود را نزدیک نصب کننده حجرالاسود برسانم. وقت نصب حجرالاسود فرا رسید، خدمتکاران مرا فرا گرفتند و یاری کردند، در میان ازدحام جمعیت، جلو رفتم، دیدم هر کسی جلو می آمد و حجرالاسود را نصب می کرد، امّا حجرالاسود در جای خود قرار نمی گرفت و می لرزید و می افتاد، تا این که جوانی زیبا چهره و گندم گون را دیدم به پیش آمد و حجرالاسود را گرفت و در جای خود نصب کرد، حجرالاسود آن چنان محکم در جای خود قرار گرفت که گویی همیشه در آن جا بوده است، آن گاه آن جوان از میان جمعیت رفت. خروش و صدا از مردم بلند شد، و دسته، دسته از مسجدالحرام بیرون می آمدند، من عقب آن جوان به سرعت روانه شدم، بین مردم را می شکافتم و از راست و چپ دور می کردم و می دویدم به طوری که مردم گمان می کردند دیوانه شده ام، چشمم را از آن جوان برنمی داشتم، تا مبادا از من غایب شود، تا این که از میان مردم بیرون رفتم، آن جوان با کمال آهستگی می رفت، و من با سرعت حرکت می کردم، ولی هرچه می دویدم به او نمی رسیدم، تا این که آن جوان به جایی رسید که غیر از من و او کسی در آن جا نبود، آن گاه به من توجه کرد و فرمود: (آن نامه را که همراه داری به من بده). نامه را به دستش دادم، آن را باز نکرد، و فرمود: (به او (جعفر بن محمّد بن قولویه) بگو از این بیماری، ترسی بر تو نیست، و سلامتی خود را باز می یابی، و سرانجامِ عمر تو، بعد از سی سال است. وقتی که این سخن معجز نشانش را شنیدم و آن شکوه را در او دیدم، به سختی ترسیدم به طوری که نمی توانستم راه بروم، در آن هنگام آن حضرت از آن جا رفت و ناپدید شد. ابن هشام، پیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را به جعفر بن محمّد بن قولویه رسانید، و او اطمینان یافت که در آن سال نمی میرد، و بر یقینش به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف افزوده شد. وقتی که سال 367، یعنی سی سال بعد از خبر غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرا رسید، جعفر بن محمد قولویه، بیمار و بستری شد، او وصیت کرد، و کفن و حنوط و ضروریات سفر آخرت را فراهم نمود، و با افراد خداحافظی می کرد، مردم به او گفتند، بیماری تو آنقدر سخت نیست، عجله نکن و نگران نباش، در جواب می گفت: (مولایم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرموده همین امسال می میرم..). او همان سال با همان بیماری، از دنیا رفت و به لقاء الله پیوست.(4) 🔸
🔻پی نوشت ها: 1. ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی قولویه قمی (ره) از علما و محدّثین برجسته قرن چهارم، صاحب تألیفات بسیار، از جمله کتاب کامل الزّیارات است، وی استاد شیخ مفید (متوفّای 413 هـ. ق) و از رؤسای علمای شیعه بود، او در سال 368 یا: 367 هـ. ق رحلت کرد و در کاظمین پایین پای امام موسی بن جعفر علیه السلام دفن گردید. (مترجم). 2. قرامطه فرقه ای از اسماعیلیه اند، که در سال 310 هـ. ق در مراسم حج، به مکّه یورش بردند و به قتل و غارت پرداختند، حجرالاسود را از جای خود کَنْده و با خود بردند و بیست سال نزد خود نگه داشتند، و بسیاری از مسلمانان و آل ابی طالب را کشتند، حضرت علی علیه السلام در یکی از خطبه های خود از جنایات آنها خبر داده است، از جمله فرمود: (گویا حجر الاسود را می نگرم که در این جا (مسجدکوفه) نصب می شود، وای بر آنها (قرامطه) چرا که فضیلت حجرالاسود ذاتی نیست، بلکه به این است که در جای خود قرار گیرد). (بحار الانوار، ج 40، ص 191) ـ مترجم. 3. غیبت کبرا از 329 شروع شد. 4. کشف الغمّه، ج2، ص502، باب 25؛ الصراط المستقیم، ج2، ص213، الحادی عشر صاحب الزمان وحدیث 14. 🔸 نشر در بخش عترت و سیره تبیان article.tebyan.net/Article/AmpShow/155546 منبع: امام مهدى جلوه جمال الهى ، سید محمد حسینى شیرازى 🔸 🔻امام علی‌ (علیه السلام) گفت‌وگویی با خلیفه‌ی دوم پیرامون حجر الأسود دارد: روزی خلیفه‌ی دوم از کنار حجر الأسود می‌گذشت،‌ بدان رو کرده، گفت: ای سنگ! ما می‌دانیم که تو تنها یک سنگی، نه نفعی به ما می‌رسانی و نه ضرری را متوجه ما می‌گردانی، تنها به‌جهت این‌که شاهد بودیم پیامبر تو را دوست می‌داشت، تو را دوست می‌داریم. در این هنگام امام علی (علیه السلام) فرمود: «چه می‌گویی ای پسر خطّاب! همانا به خدا قسم، خداوند این سنگ را در روز قیامت زنده می‌کند در حالی‌که یک زبان و دو لب دارد و گواهی می‌دهد برای آنانی که بر میثاق خود پایبند بودند. این سنگ به منزله دست راست خداوند است که به وسیله آن خلق با او بیعت کنند». بعد از این کلام، عمر گفت: خدا ما را در شهری نگه ندارد که در آن علی بن ابی‌طالب حضور ندارد. ( وسائل الشیعة، ۱۴۰۹، ج۱۳، ص۳۲۰-۳۲۱) 🔻فقها، به استناد احادیث، نقطه شروع و پایان محاسبه شوط‌ها (= دورها) را در طواف، حجرالاسود می‌دانند و لمس و بوسیدن آن را مستحب می‌شمرند. 🔻در احادیث بر دعا در کنار حجرالاسود و لمس کردن و بوسیدن آن (استلام) و به‌ویژه بر تجدید عهد بر توحید ورسالت و به گواه گرفتن حَجَر نیز تأکید شده است. [الکافی، ج۴، ص۴۰۶؛ وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۳۲۴] 🔻در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است که حجر الاسود دست راست خداوند در روی زمین است، کسی که آن را مسح کند دست خدا را مسح کرده است. [ابن‌هشام، سیرة النبی، ج ۱، ص۱۲۷] 🔻 این مسح کردنِ دست راست الهی بر زمین، به معنای بیعت با دست راست بر تجدید ایمان و میثاق توحید و ولایت الهی است. 🔻در طی تاریخ، این سنگ بارها مورد حمله افراد مختلفی قرار گرفته و خرد شده است. به همین دلیل ملاطی از چسب ساخته‌اند و آن تکه‌ها را در آن قرار داده‌اند. از این رو، توصیف دقیق و کامل حجرالأسود برای ما میسر نیست؛ زیرا به علت ملاطی که دور سنگ را گرفته است اکنون تنها هشت قطعه کوچک از سنگ دیده می‌شود که بزرگ‌ترین آنها به اندازه یک خرماست. روایت می‌شود که این قطعه‌ها مجموعاً پانزده عدد بوده‌اند که هفت عدد آنها در میان ملاط قهوه‌ای رنگ ـ نگهدارنده‌ای که هر استلام‌کننده حجرالأسود آن را مشاهده می‌کند ـ پنهان شده است. [مکه و مدینه: تصویری از توسعه و نوسازی، ص۱۰۱] منبع: http://fa.mobile.wikishia.net/index.php/حجر_الاسود 🔸 @Salehy
امروزه تنها هشت تکه از حجر الاسود قابل مشاهده است👆 (کتاب «مکه و مدینه : تصویری از توسعه و نوسازی» ، ص۱۰۱)
🔸عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) : " مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ إِذْ تُؤْتَی وَ لَا تَأْتِی" » 🔻حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: «همانا رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: مَثَل امام، همچون کعبه است، که باید بسویش بروند (و طواف نمایند)، نه آنکه (بمانند تا) او بسویشان بیاید». (بحارالانوار، ج ۳۶، ص۳۵۳) 🔸عَنْ أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِیِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) : " مَثَلُ عَلِیٍّ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ کَمَثَلِ الْکَعْبَةِ النَّظَرُ إِلَیْهَا عِبَادَةٌ وَ الْحَجُّ إِلَیْهَا فَرِیضَةٌ". 🔻مَثَل علی (علیه السلام) در میان این امت، مَثَل کعبه است، که نظر به او عبادت است، و حج و طواف بر حول وجودش فریضه و واجب است. (بحارالانوار، ج۴۰، ص۴۳) 🔸 @Salehy
هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
🔸عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) : " مَثَلُ الْإِمَا
بسم الله 🔸رابطه و در پرتو معارف زیارت و (۳) 🔸 🕋 خدای سبحان در قرآن مجید می‌فرماید: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنًا وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعَاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» (بقره، ۱۲۵) «و [یاد کنید] هنگامی که ما این خانه [کعبه] را برای همه مردم، محل گردهمایی و جای امن و امان قرار دادیم؛ و [فرمان دادیم:] از مقام ابراهیم، جایگاهی برای نماز انتخاب کنید. و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه‌ام را برای طواف‌کنندگان و اعتکاف‌کنندگان و رکوع‌کنندگان و سجده‌گزاران [از هر آلودگی ظاهری و باطنی] پاکیزه کنید». 🔻 کلمه «مَثَابَة» به‌معنای محل رجوع است. درحقیقت، انسان‌ها از مقام «عندالله» هبوط کرده‌اند و پایین آمده‌اند و برای بازگشت به آن مقام رفیع، باید از مسیر بیت‌الله‌ الحرام به آن مقصود برسند. به‌همین‌دلیل، برخی این تعبیر را آورده‌اند که «مَثَابَة» به‌معنای بازگشت به فطرت است؛ روایاتی که می‌فرمایند: «وقتی کسی به حج می‌رود و برمی‌گردد، گناهانش می‌ریزند، و مانند روزی است که از مادر متولد شده است» می‌تواند ناظر به ‌همین‌ معنا باشد؛ یعنی به فطرت خود بازگشته و از غفلت‌ها و کثرت‌ها دور شده است. (ثواب‌الاعمال، ص۴٨) 🔸 🕋 کعبه برای «توحید محض فطری» پایه‌گذاری شد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقَائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» (حج، ۲۶) «و [یاد کن] هنگامی را که جای خانه [کعبه] را برای ابراهیم آماده کردیم، [و از او پیمان گرفتیم] که هیچ‌چیز را شریک من قرار مده، و خانه‌ام را برای طواف‌کنندگان و قیام‌کنندگان و رکوع‌کنندگان و سجده‌کنندگان، پاک و پاکیزه گردان»؛ 🔻یعنی پس از مشخص‌شدن مکان کعبه، مهم‌ترین مسئله این است که ابراهیم (علیه السلام) با طهارت کامل اینجا را بنا کند. یعنی برای اینکه این مکان، خانه توحید باشد، هم در جا یابی و هم در بنا و هم در کسی که می‌خواهد طواف بر آن بکند و هم در مناسکی که بر آن است، نباید هیچ مرتبه‌ای از مراتب شرک در وجود ابراهیم خلیل (علیه السلام) باشد. البته ابراهیم(ع) از مخلَصین بود و از این مراتب عبور کرده بود؛ اما معنای «أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا» این است که هیچ شرکی نباید به‌سمت تو بیاید؛ زیرا شرک، قرین نجاست است و مراتب شرک و نجاست، در مقابل مراتب توحید و طهارت قرار دارند. قرآن می‌فرماید: «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ» (توبه، ۲۸) «جز این نیست که مشرکان، ناپاکند». 🔻 اگر انسان به‌سمت نماز می‌رود، درحقیقت، به‌سمت طهارت و توحید می‌رود و از نجاست و شرک دور می‌شود؛ به‌همین‌دلیل، هم برای نماز و هم طواف کعبه باید وضو گرفت، تا طهارت ظاهری نیز رعایت شود. در اینجا می‌فهمیم که خدای سبحان چقدر در احکامش ملاطفت کرده و ما را از راه محسوس به‌سوی توحید عمیق می‌کشاند. [در ابتدای احرام حج نیز خداوند متعال با امر بر تلبیه واجب نموده که از شرک دوری بجوییم و در اجابت دعوت الهی در دعوت ابراهیم (ع) میان مردم بگوییم «لبیک، اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، ...»، و با این لبیک بر توحید و دوری از شرک به احرام حج درآییم.] [به بیان قرآن «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيم» (لقمان، ۱۳) «همانا شرک، به تاکید، ظلمی عظیم است»، پس کسی که طهارت کامل از تمام مراتب شرک بیابد، از تمام مراتب ظلم پاک شده، و هم خودش در امان الهی و مقام امن قرار گرفته، و هم انسان‌ها در ارتباط با او احساس امنیت و آرامش می‌کنند] 🔻 کعبه می‌تواند بیشترین اثر را در وجود مشرکان بگذارد، و آنان را از شرک جلی خارج نماید؛ چراکه به‌تصریح قرآن: «مَثَابَةً لِلنَّاسِ» است؛ یعنی محل رجوع برای تمام مردم است، نه‌فقط مؤمنان. البته کعبه برای مؤمنان اثر دیگری دارد و آن این است که مراتب شرک خفی را از وجودشان خارج می‌کند و مراتب توحیدی را در آنان ایجاد کرده، تقویت می‌نماید. 🔻 پس در آیه، کلمه «لِلنَّاسِ» به این نکته اشاره دارد که کعبه برای تمام مردم، هم محل رجوع است و هم نفع دارد و هم امنیت. اما آیا این امنیت، امنیت تکوینی است یا تشریعی؟ قطعاً «امینت تشریعی» است؛ یعنی خداوند آنجا را امن قرار داده و اگر کسی به آنجا پناهنده شد، کسی حق ندارد به او تعرض نماید. مگر اینکه جزو استثناها باشد؛ مثلاً پیمان‌هایی را شکسته باشد، یا خودش تعدی‌هایی کرده باشد. خداوند دستور تشریعی در محرمات حج داده که حتی «امنیت حیوانات و گیاهان» آنجا نیز مورد تعرض قرار نگیرد.
🔻البته امن‌بودن آن مکان مقدس، فقط به‌معنای امنیت جانی نیست؛ بلکه باید بالاترین گفت‌وگوهای اعتقادی و کلامی نیز در آنجا صورت بگیرد و تمام کمالات انسانی می‌تواند از آنجا صادر شود. تمام این اتفاقات، با امنیت همراه است. قرآن درباره انسانی که رشد فکری داشته باشد و از فطرتش منحرف نشود و آن را به فعلیت برساند، می‌فرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» (انعام، ۸۲) «کسانی که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستمی نیامیختند، امن بودن برای آنان است و آنان راه‌یافتگانند». 🔻 وقتی خداوند می‌فرماید کعبه محلی امن است، به این معناست که تمام مسلمانان وظیفه دارند که آنجا را امن نگه دارند و بدانند که اگر کسی امنیت آنجا را مورد تعرض قرارداد، یا در تأمین این امنیت کوتاهی کرد، با تعرض به مکان‌های دیگر تفاوت بسیاری دارد و در اینجا، به تقابل با خدای متعال رفته است. 🔸 🕋 کعبه، براساس خلوص در توحید بنا نهاده شده است. تمام احکام کعبه و حج، این ظرفیت را دارند که انسان را به خالص‌ترین مرتبۀ توحید برسانند؛ به‌همین‌دلیل، تمام اعمال عبادیِ دیگر نیز در حج وجود دارند. در نظام کعبه باید اطاعت تام وجود داشته باشد، تا توحید خالص محقق شود در اعمال حج، تسلیم محض بودن کاملاً روشن است؛ لذا خداوند دیوارهای کعبه و آن محیط را از سنگ و خاک عادی قرار داده است؛ نه از سنگ‌های فاخر و قیمتی؛ تا خضوع، در نهایت تعبد و اخلاص تام محقق شود. 🔻 اعمال حج با این هدف به‌وجود آمده‌اند که اطاعت مطلق را در انسان‌ها ایجاد کند و آنها را طاهر گردانیده، به‌سوی توحید ببرد. انسان مراتبی دارد که با سیر در مراتب کعبه به فعلیت می‌رسد. مراتب کعبه نیز به مراتب انسان کامل، یعنی امام معصوم وابسته است. قرآن می‌فرماید: «لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ» (بلد، ۱و۲) «قسم نمی‌خورم به این شهر درحالی‌که تو در آن جای داری». یعنی این سرزمین، تمام عظمتش را از کسی پیدا می‌کند که در آن ساکن است؛ یعنی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله). 🔸 🕋 کعبه تجلی‌گاه انسان کامل است. افعال هر کسی، تنزل‌یافتۀ‌ وجود آن شخص است. بنای کعبه نیز مرتبۀ نازلۀ وجود ابراهیم خلیل (علیه السلام) است که انسان کاملِ آن دوره بوده. بنابراین وقتی خداوند به انسان‌ها امر می‌نماید که به‌سوی کعبه بروند و آن اعمال را انجام دهند، درواقع به‌سوی مقام انسان کامل می‌روند؛ یعنی انسان‌ها باید لحظه‌به‌لحظه، به‌سوی انسان کاملِ زمان خود رو کنند. این نگاه است که به تمام حرکات و سکنات آنها جهت داده و آنها را به‌سوی توحید می‌کشاند. فقط مکتب شیعه است که امام زنده دارد. لزوم وجود امام حیّ در شیعه به ‌این جهت است که تمام روابط عالم وجود، به واسطه او معنا پیدا می‌کند. 🔻 شیعه اعتقاد دارد که حضرت ولی‌عصر (ارواحنا فداه) هر ساله در موسم حج حضور دارند و هنگامی که مردم به زیارت بیت‌الله‌ الحرام می‌روند، درحقیقت، باید به‌دنبال یافتن و دیدن و بیعت با او ـ که ولیّ زمان است ـ باشند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «يَفْقِدُ النَّاسُ إِمَامَهُمْ فَيَشْهَدُ الْمَوْسِمَ فَيَرَاهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ»، مردم، امام خود را نمی‌یابند. او در موسم [حج] حضور پیدا می‌کند، آنان را می‌بیند، ولى آنان وى را نمی‌بینند (کمال‌الدین، ج٢، ص٣۴۶). 🔻 امام صادق (علیه السلام) همچنین می‌فرمایند: «مَنْ نَظَرَ إِلَى الْكَعْبَةِ بِمَعْرِفَةٍ فَعَرَفَ مِنْ حَقِّنَا وَ حُرْمَتِنَا مِثْلَ الَّذِي عَرَفَ مِنْ حَقِّهَا وَ حُرْمَتِهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَ كَفَاهُ هَمَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» (اگر کسی همراه با معرفت، به کعبه نگاه کند و همچنان‌ که حق و حرمت کعبه را شناخت، با همان شناخت حرمت کعبه به حق و حرمت ما اهل‌بیت را نیز آگاه شود، خداوند گناهانش را می‌بخشد و امور دنیا و آخرتش را کفایت و سرپرستی می‌نماید)؛ 🔻 درحقیقت، سیر به‌سوی توحید الهی، از راه توحید ولایی است. در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم: «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ» (هركه آهنگ خدا كند، به‌وسيله شما آغاز می‌كند و هركه او را به يكتايى پرستد، طريق توحيدش را از شما مى‌پذيرد و هركه قصد حق كند، به شما توجه می‌نمايد). یعنی راه رسیدن به کعبه و حقیقت بیت‌الله، زیارت امام (علیه السلام) است. 🔻 اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) در کعبه متولد می‌شود، به این معناست که باطن کعبه را باید در امام جست‌وجو کرد. وقتی زمان تولد عیسی(علیه السلام) فرا می‌رسد، خداوند به مریم (سلام الله علیها) امر می‌کند که از معبد دور شود، اما دیوار کعبه برای مادر امیرالمؤمنین (علیه السلام) شکاف می‌خورد و او وارد می‌شود.