eitaa logo
سالکان دلسوخته
1.3هزار دنبال‌کننده
124 عکس
175 ویدیو
79 فایل
سالک یعنی عاشق #استاد_غفاری خادم کانال: @Khademeshgh2
مشاهده در ایتا
دانلود
توسل به امام حسین(ع) .mp3
3.97M
✅ چرا در اکثر ایام ویژه، زیارت امام حسین(ع) توصیه شده؟
🌸روزه يكسو شد و عيد آمد و دلها برخاست 🌸مىْ به ميخانه به جوش آمد و مى بايد خواست 🌙 ماه صيام، كه ماه ضيافت الهى است گذشت، و روز عيد فطر، كه روز جوائز الهى به بندگان است فرا رسيد و دلهاى ايشان براى گرفتن عيدى و جوائز كه لقاء او است مى طپد، و حضرت دوست نيز طبق وعده اى كه به آنان داده است بر ايشان تجلّى خواهد كرد؛ كه: 🌙«إذا كانَ أوَّلُ يَوْمٍ مِنْ شَوّالٍ، نادى مُنادٍ: أيُّهَا المُؤْمِنُونَ! اغْدُوا إلى جَوآئِزِكُمْ.» : (وقتى روز اوّل ماه شوّال فرا مى رسد، مناديى صدا بر مى آورد: اى مؤمنان [شتابان] به سوى جايزه هايتان صبح كنيد). 📚برگرفته از کتاب جمال آفتاب ، استاد سعادت پرور
⚠️ اطلاعیه ✅ به اطلاع می‌رساند جلسات هفتگی از پنجشنبه همین هفته آغاز میگردد ⬅️ همراه با نماز مغرب و عشا 🔍 مکان: قم ، خیابان ایستگاه راه آهن ، کوچه ۱۸ ، حسینیه الزهرا (س) 🔰 خواهشاً از پارک کردن ماشین در کوچه ۱۸، جداً خودداری فرمایید
راهکار ندیدن خود .mp3
16.37M
❤️ [این ندیدن من] تلاش می خواهد، مجاهده می خواهد، خون دل خوردن می خواهد، "عشق" می خواهد، "اشک" می خواهد. ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ ❤️ شهد عشق ✅ @ShahdEshgh
سالکان دلسوخته
❤️ [این ندیدن من] تلاش می خواهد، مجاهده می خواهد، خون دل خوردن می خواهد، "عشق" می خواهد، "اشک" می خو
✅ اگر توکّلمان و امیدمان به او باشد، ما را هم جا نمی گذارد و می برد؛ [البته] به شرط همت. انسان وقتی که جایگاه و مقام بالا را می خواهد، باید همت بالا داشته باشد. ❤️ عشقی که در آن اطاعت و بندگی نباشد، عشق نیست؛ این عشقِ من درآوردی هست. در عشق حقیقی، اطاعت و بندگی هست. 🔰 من به سرچشمه ی خورشید نه خود بردم راه: نفی خودیّت و منیّت میکند. خودش را بر می دارد؛ یعنی من هیچ کاره ام. انسان واقعا در محضر الهی هیچ و پوچ هست. زمانی این ارزش پیدا می کند که امر مولا اطاعت بشود. همان مقدار که عمل کردی، رنگ و بوی مولا را می گیری. این اشاره به شایستگی همه ی ما هست که در ما قابلیتی هست که می توانیم به سرچشمه ی خورشید راه پیدا کنیم؛ اما بدون رنج و تعب نمی دهند. بدون زحمت نمی شود. بدون تزکیه و خودسازی نمی شود. [با] جدی نگرفتن اینها، اصلا به ما نمی دهند. اما [اگر] دیدند [که] در شما همت و جدیتی هست، هدایت واقعی شروع می شود و دستت را می گیرند: او که می رفت مرا هم به دل دريا برد ⚠️ [علت] همه ی عقب ماندگی های من، [بخاطر] آقای "من" هست که تشریف دارد. این باید برداشته بشود. خودتان را نبینید. اگر تنها خودمان را ببینیم، فعل خودمان و توانمندی خودمان را ببینیم و [اینکه] "ما" می خواهیم برسیم، هیچوقت نمی رسیم. اما اگر الطاف و عنایات حق و دست غیبی امام زمان(عج) را ببیند، اینچنین فردی هرگز جا نمی ماند. [علتِ] در جا زدن های ما در مسیر معنوی، همه اش [بخاطر] عدم معرفت به این حقیقت هست. اگر این حقیقت شناخته شود، دیگر "توئی" وجود نخواهد داشت که خودت را ببینی. چون نمیشناسی، خودت را می بینی. 🦋 ندیدن به این معنا نیست که: [بگویی] "من که نیستم و خودم را نمی بینم، [بلکه] خدا و عنایات خدا" نه! این لفظی است که به کار می بری و کارایی ندارد. این معنا دارد که چطور خودت را نبینی. "من" در اعمال و رفتار و کردار و پیشامدها و مشکلاتی که هست، خودش را نشان می دهد که "من" تشریف دارد یا ندارد. در وظایفی که امام زمان(عج)، به دست همه ی ما، چه طلبه چه غیرطلبه، سپرده است دیده می شود. ❤️ نفی و ندیدن "من" به این سادگی به دست نمی آید؛ چون اگر این [من] نباشد، دیگر "او" هست و اگر "او" باشد، صاحب همه چیز شده ای. [این ندیدن من] تلاش می خواهد، مجاهده می خواهد، خون دل خوردن می خواهد. "عشق" می خواهد، "اشک" می خواهد. نفی [منِ] تنها لفظی و بدون عمل کافی نیست و انسان را به جایی نمی رساند. اگر "من" بخواهد در ما حکومت کند، انسان به جایی نمی رسد. ✅ سرچشمه ی خورشید که در وجود همه ی ما هست، همان مقام خلیفة اللهی هست. انسان که دارای مقام خلیفة اللهی شد، متصل به ذات الله می شود. این زمانی به انسان دست می دهد که تجلیات ربانی و روحانی در انسان بشود. و زمانی انسان، صاحب این تجلیات ربانی و روحانی می شود که نفی خودش را بکند، همه چیز را نفی کند. 🔥 این [انسان که] همه را می بیند، با "من" می بیند؛ [اگر] من نباشد، هیچکدام را نمی بیند. فردا هِی می خواهد یک به یک تعلقات را از خودش جدا کند [که خیلی سخت هست] جدا کردن تعلقات، با نفی "من" امکان پذیر هست. [این] "من" هست که می بیند و تعلق پیدا می کند و علاقه مند می شود. اگر این "من" کنار برود، دیگر هیچ چیز را نمی بیند؛ نه رذائل می ماند و نه فضائل‌. حتی فضائل را هم نمی بیند. اینکه فرمودند که انسان باید از حجاب های نورانی هم بگذرد؛ [چون که] "من" در آن تشریف دارد، حجاب می شود. لذا انسان می تواند هم حجاب های ظلمانی هم نورانی را از بین ببرد. این زمانی خواهد شد که نفی "من" بشود. 🔰 ولی ما از "من" نمی گذریم که! "من" دلم می خواهد! "من" نمی توانم! این نتوانستن هم از "من" سرچشمه می گیرد. چرا نمی توانی!؟ هم فضائل و هم رذائل از "من" هست. مخلِصین با مخلَصین، زمین تا آسمان فرق دارد. انسان تا [در] مخلِصین هست، در نورانیت با حجاب هست. اما وقتی که به مخلَصین رسید، به نورانیت بدون حجاب می رسد. این "من" را اگر بگذاری کنار، همه ی درد ها درست می شود. ولی [من را] بر نمی داریم که! به "من" توهین شد! به "من" بی احترامی شد! "من" اینرا می خواهم! "من" آنرا می خواهم! "من" می خواهم حرفم در کرسی نشانده شود! "من" مشکل دارم! "من" زجر میکشم! "من" عقب مانده ام! "من" سستم! "من" تنبلم! همه ی اینها از "من" است. ❤️ این "من" را بردار. این من نمی گذارد تو به جایی برسی. بارها به رفقا عرض کرده ام بزرگترین گیر همه ی ما، این "من" هست‌. تو این "من" را بردار و بگذار "مولا" تو را بچرخاند. تو چه کاره ای آخه! اما عرض کردم با عمل، با بندگی، با خشوع، با خضوع. و اِلّا به انسان نمی دهند. لوازم اینها را هم عرض کردم که: نماز شب و دستوراتی که داده شده. و همه ی اینها با دستورات و نماز شب، "بدون اشک" کند [به] جلو می رود. اما [اگر] اشک داشته باشی، سریع به مقصد می رسی.
⚠️ اطلاعیه ✅ جلسه جمال آفتاب امشب برقرار می باشد ⬅️ همراه با نماز مغرب و عشا 🔍 مکان: قم ، خیابان ایستگاه راه آهن ، کوچه ۱۸ ، حسینیه الزهرا (س) 🔰 خواهشاً از پارک کردن ماشین در کوچه ۱۸، جداً خودداری فرمایید
مناجاتی با امام زمان ، 93.10.25 .mp3
6.81M
❤️ در دلم بود که آدم شوم اما نشدم ❤️هجرت از خويش کنم، خانه به محبوب دهم / تا به اسما مُعَلَّم شوم اما نشدم
خسران .mp3
3.96M
❤️ هیچ چیز در مقابل معشوق ارزش ندارد. هر چه هست باید به پای معشوق ريخته بشود؛ و اگر آنرا داشتی، همه چیز را داری. ✅ اما لفظی نمی شود. زحمت می خواهد. تهذیب نفس می خواهد. "نه" گفتن به نفس می خواهد. استقامت می خواهد.
⚠️ اطلاعیه ⬅️ جلسه جمال آفتاب دوشنبه 2 خرداد برگزار نمی گردد.
🕊 🕊 ♻ سالک را آن قدر امتحان می کنند تا از خود بی خود شود و دیگر «خودش را نبیند»! 🚷 همه چیز خودش، نیرو و توان خودش، اشک و تضرع خودش و حتی از اینکه «می تواند خودش را عبور بدهد»، منقطع شود. «آن قدر» خدای تبارک و تعالی سالک را به امتحانات مبتلا می کند که «بالاخره» مجبور شود لنگ بیندازد و بگوید: «خدایا! من هیچ کاری نمی توانم بکنم!» ✔ خدا در این ابتلائات و فشارها، اولا سالک را متوجه می کند که تا اینجا هم که آمده ای، کار ما بود! و بعدش هم متوجهش می کند که تو هیچ نداشتی و اگر هم توانستی قدمی از قدم برداری و مراحلی را طی کنی، آن هم به خاطر نسیم ها و جذبه های رحمانی ما بوده است و اگر ما لطف و عنایت خودمان را قطع می کردیم، همان اول نابود شده بودی! «رمز موفقیت سالک» این است که به اینجا برسد. ❌ لذا «طی کردن ره صد ساله، در یک سال» این است که انسان به آن «انقطاع» برسد؛ منقطع از نیرو، فهم، حرکت، ذکر و «همه چیز خودش» بشود! وقتی که منقطع شد، او را می خواهند و «می برند». سالک وقتی منقطع شد، می گوید: من خسی بی سروپایم که به سیل افتادم ▫«خس» یک چیز بی خاصیت است که هیچ ندارد؛ نه اراده ای و نه توانی. سالک می بینید که خسی بیش نیست و هرچه هست، لطف و عنایت الهی است. چون دیگر خود را نمی بیند، دلش را به اسماء الهی «می سپارد» و چنین می سرآید: او که میرفت مرا هم به دل دریا برد ✅ لذا «همه کاره اوست» و به گفته خواجه: به سعی خود نتوان برد ره به گوهر مقصود خیال بود که این کار بی حواله برآید و نیز در جایی می گوید: به جد و جهد چوکاری نمی رود از پیش به کردگار رها کرده به مصالح خویش 📚 ساقی عشق (شرح دیوان حافظ)، استاد غفاری، ص ۲۸ و ۲۹ ✾•┈┈••✦••┈┈•✾