او
خواب دیدم ک زدم خالِ حسین بر تنِ من
نامِ او بر رگ و، خونِ رگِ من در تنِ من
محوِ نامش شدم و بوسه زدم بر رگِ خود
یادِ او جانِ من و نامِ حسین در تنِ من
@salihpoets
او
شاعرم یا شایدم نیستم, یا مولا حسین(ع)
من بدونِ تو کسی نیستم یا مولا حسین(ع)
تو شهیدی, خونِ جاریِ خدایی بر زمین
تو نباشی صفر و با تو بیستم مولا حسین(ع)...
@salihpoets
او
شهر ری بوی تو دارد شاه من عبدالعظیم
آسمانم جای تو ای ماه من عبدالعظیم
تو نگین شهر تهرانی تو الماس منی
تسلیت چون رفته است آقای من عبدالعظیم....
برای شهادت حضرتش
@salihpoets
او
تقدیم به خدای مهربانم، که یادش نیستیم.....
خالقا خلقت چه خلقی کرده ای بی نقص و عیب/
در وجودت من نکردم لحظه ای کم, شک و ریب
@salihpoets
او
(برای بقیع نازنینم...)
بهشت خاکی ام, بقیع زیبای من
تخریب؟ نخیر! تو آبادی رویای من
مهدیا(عج)بیا و بساز برایمان
حرم طلای بقیع مولای من
@salihpoets
او
علی دارنده یِ روحِ کبیر است
علی داراییِ قشرِ فقیر است
علی جانم امیر المومنین است
علی در دو جهان حقا امیر است
(تقدیم به علی جانم(ع))
@salihpoets
او
(برای شهادت مردی که هرگز کسی جای او را نمیگیرد)
شاهِ من، ای مردِ غربت یا علی
لعنِ من بر قاتلینت یا علی
در سقیفه ابنِ ملجم زاده شد
بر وجودِ آن سه لعنت یا علی
@salihpoets
او
ابوتراب، ای پدرِ خاک، فداییِ تو منم
گر هزار شوم و برایت بمیرم، باز هم کمم
اندوهِ فرقِ شکافته ات، فرقِ قلبِ من شکافت
اندوهِ حقِ غصب شده ات، تا ابد شده غمم.....
برای ابوتراب علیه السلام
@salihpoets
او
شد شهادت قسمتش، یکباره نه بلکه دو بار!
در سقیفه کشتنش، آن قاتلینِ نابکار...
بعدِ عمری، اشکِ تمساح و... سراغش آمدند
بعد از آن محراب و مسجد، خونی و... این شد دو بار!...
(برای علی جانم(ع))
@salihpoets
او
مفتخرم که ریزه خوارِ خوانِ کریمم
بنده خاکِ پایِ امام حسنِ غریبم
طلبه ام، البته گر بطله نباشم
توحید و نبوت و ولایتست یقینم
(تقدیم به مولا حسن بن علی(ع))
@salihpoets
او
بر لبم اشعارِ نو دیگر نمیگردد روان
ما سریعتر میدویم, از ما جلوتر زد زمان
میدویم و میرویم و میشویم خاک آخرش
آخرش بلکه شویم خاک، پایِ صاحب الزمان(عج)......
به امید روزی که ذره ی خاک زیر پایش شویم
@salihpoets
او
برای حضرت موعود(عج).....
یعنی میایی روزی؟ تا من تو را ببینم؟
بعد از نگاه و دیدن، در پای تو بمیرم..
@salihpoets