حجت الاسلام سید مجتبی بحرینی: روزی کسی مرا سوار ماشین کرد که دکتر داروخانه بود، در میان راه پیوسته مشغول #صلوات بود و هر کس را که سوار می کرد پول نمی گرفت و می گفت: #صلوات بفرستید. وقتی تنها شدیم گفت: من از #صلوات خیلی نتیجه گرفتم، یک ختم چهل روزه صد و ده هزار #صلوات داشتم به خیلی چیزها رسیدم، تعجب می کنم که چرا مردم این قدر غفلت دارند. می گفت: کسی به من شکوه کرد که خیلی کارم درهم و برهم است و مُشرف به ورشکستگی هستم به او گفتم: با انگشت بر مغازه ات «یا علی» بنویس. همین کار را کرد بعد از مدتی آمد و گفت: آقای دکتر نمی دانی چه شده، نمی توانم جواب مشتری ها را بدهم! 📚ما سمعت ممن رایت (آنچه شنیده ام از آنانکه دیده ام)، سید مجتبی بجرینی، جلد یک صفحه ۵٧۶ 💥💥 کانال اختصاصی صلوات را دنبال کنید : @sallavat

به نیّت حل مشکلات! از جمله دستورهایی که آیت الله کوهستانی ره برای رفع گرفتاری و ازدیاد رزق می دادند، ذکر صلوات بود که بر حسب حال افراد عدد خاصی را سفارش می فرمودند. یکی از ارادتمندان آية الله در این باره چنین نقل کرده است: قبل از انقلاب روزی عازم تهران بودم، در حاشیه خیابان منتظر ماشین ایستاده بودم که اتوبوس رسید. دست بلند کردم، راننده ترمز زد و مرا سوار کرد و صندلی کنار راننده را در اختیار من قرار داد. راننده مردی قوی هیکل و سیاه چهره ای بود که بعد خود را معرفی کرد که اهل زابل است. خیلی آدم باادبی بود، نوارهای مذهبی مخصوصا مدح حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را به وسیله ضبط صوت پخش می کرد و از رادیو استفاده نمی کرد. موقعی که برای نهار خوردن پیاده شدیم، اصرار ورزید که بنده نیز با ایشان غذا بخورم که پس از نهار پول نهار بنده را هم حساب کرد. من از حال و رفتار ایشان شگفت زده شدم و فهمیدم که دین داری به قیافه و چهره نیست. کنجکاو شدم و از او پرسیدم: آقای راننده چطور شده که شما نوار مدح حضرت علی پخش میکنی و از رادیو و برنامه های آن استفاده نمی کنی؛ در حالی که امروزه همکاران شما به موسیقی و آواز معتاد هستند. گفت: من احياء شده ی آية الله کوهستانی هستم. دم مسیحایی وی مرا نجات داد در دین داری و عشق به اهل بیت را مدیون آن بزرگوار هستم. گفتم: چه طور؟ مگر خدمت ایشان و ایشان مشرف می شوی؟ گفت: هر وقت فرصت پیدا کردم به زیارت ایشان می روم. بعد ماجرای زندگی و شرح حال خود را این گونه تعریف کرد: از زندگی خود دیگر مایوس و ناامید و دل سرد شده بودم، زیرا هر کاری که آدم نمی توانستم از فقر و تهی دستی نجات پیدا کنم. هر روز بر مشکلات زندگی ام افزوده می شد و به هر که می رسیدم تقاضای حل مشکلات خود را میکردم، ولی نتیجه ای نمی گرفتم تا این که کسی به من گفت، در چند کیلومتری بهشهر روستایی به نام کوهستان است که یک آقایی در آن جا زندگی می کند و به نام آقاجان کوهستانی شهرت دارد، به ایشان مراجعه کن اگر ایشان در حق شما دعا کند قطعا مشکل شما حل خواهد شد. آدرس گرفتم و رفتم کوهستان اولین بار که ایشان را دیدم مجذوب و علاقه مند گشتم. پس از زیارت مشکلات زندگی خود را مطرح کردم و از او تقاضای فریادرسی کردم. آقا جان کوهستانی نگاهی به من کردند و فرمودند: اگر راهنمایی کنم عمل میکنی؟ عرض کردم البته. فرمود: «به نیّت حل مشکلات زندگی خود، هر روز صد مرتبه بگو: «الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد»؛ اگر به این دستور عمل کنی وضعت خوب می شود و مشکلاتت برطرف خواهد شد.» من از همان روز شروع کردم و هنوز که هنوز است به این دستور عمل می کنم و روزی صد بار #صلوات می فرستم و از آن روز تا الان برکات از آسمان و زمین به طور معجزه آسا متوجه من شده و وضعم خوب شده است. الآن باغ دارم، زمین زراعتی دارم و چند باب مغازه هم دارم و چند دستگاه خانه و این اتوبوس هم مال خودم می باشد. فرزندان خوبی هم خداوند به من عنایت کرده و هیچ گونه مشکلی ندارم و این سبب شد که به دین و اهل بیت به علاقه مند شدم و دینداران مخصوصا روحانیت را بیش از دیگران دوست بدارم. 📚بر قله پارسایی(زندگی نامه عالم ربّانی حضرت ایت الله شیخ محمد کوهستانی مازندرانی صفحات ٢٨٢ و ٢٨٣ 💥💥کانال اختصاصی صلوات را دنبال کنید : @sallavat