#فقه
🔆«تاثیر روش موضوعشناسی فقهی در کارآمدی دولت اسلامی» بررسی میشود
فردا
دانشگاه باقرالعلوم
@salmanraoofi
#احادیث_فقه_حکومتی ۲۵
#اختصاصی
(نشر بدون لینک کانال جایز نیست)
🌟🌟🌟🌟🌟
📚فی الکافی عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: « قَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى التَّلِّ الَّذِي عَلَيْهِ مَسْجِدُ الْفَتْحِ فِي غَزْوَةِ الْأَحْزَابِ فِي لَيْلَةٍ ظَلْمَاءَ قَرَّةٍ فَقَالَ : مَنْ يَذْهَبُ فَيَأْتِيَنَا بِخَبَرِهِمْ وَ لَهُ الْجَنَّةُ فَلَمْ يَقُمْ أَحَدٌ ثُمَّ أَعَادَهَا فَلَمْ يَقُمْ أَحَدٌ . فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بِيَدِهِ وَ مَا أَرَادَ الْقَوْمُ أَرَادُوا أَفْضَلَ مِنَ الْجَنَّةِ . ثُمَّ قَالَ : مَنْ هَذَا ؟ فَقَالَ حُذَيْفَةُ : فَقَالَ أَ مَا تَسْمَعُ كَلَامِي مُنْذُ اللَّيْلَةِ وَ لَا تَكَلَّمُ أَ قُبِرْتَ . فَقَامَ حُذَيْفَةُ وَ هُوَ يَقُولُ : الْقُرُّ وَ الضُّرُّجَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ مَنَعَنِي أَنْ أُجِيبَكَ . فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص : انْطَلِقْ حَتَّى تَسْمَعَ كَلَامَهُمْ وَ تَأْتِيَنِي بِخَبَرِهِمْ .
فَلَمَّا ذَهَبَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اللَّهُمَّ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ حَتَّى تَرُدَّهُ وَ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص : يَا حُذَيْفَةُ لَا تُحْدِثْ شَيْئاً حَتَّى تَأْتِيَنِي فَأَخَذَ سَيْفَهُ وَ قَوْسَهُ وَ حَجَفَتَهُ . قَالَ حُذَيْفَةُ فَخَرَجْتُ وَ مَا بِي مِنْ ضُرٍّ وَ لَا قُرٍّ فَمَرَرْتُ عَلَى بَابِ الْخَنْدَقِ وَ قَدِ اعْتَرَاهُ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْكُفَّارُ .
فَلَمَّا تَوَجَّهَ حُذَيْفَةُ قَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ نَادَى- يَا صَرِيخَ الْمَكْرُوبِينَ وَ يَا مُجِيبَ الْمُضْطَرِّينَ اكْشِفْ هَمِّي وَ غَمِّي وَ كَرْبِي فَقَدْ تَرَى حَالِي وَ حَالَ أَصْحَابِي . فَنَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ ع فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ قَدْ سَمِعَ مَقَالَتَكَ وَ دُعَاءَكَ وَ قَدْ أَجَابَكَ وَ كَفَاكَ هَوْلَ عَدُوِّكَ فَجَثَا رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى رُكْبَتَيْهِ وَ بَسَطَ يَدَيْهِ وَ أَرْسَلَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَالَ شُكْراً شُكْراً كَمَا رَحِمْتَنِي وَ رَحِمْتَ أَصْحَابِي .ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَدْ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ رِيحاً مِنَ السَّمَاءِ الدُّنْيَا فِيهَا حَصًى وَ رِيحاً مِنَ السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ فِيهَا جَنْدَلٌ .
قَالَ حُذَيْفَةُ فَخَرَجْتُ فَإِذَا أَنَا بِنِيرَانِ الْقَوْمِ وَ أَقْبَلَ جُنْدُ اللَّهِ الْأَوَّلُ رِيحٌ فِيهَا حَصًى فَمَا تَرَكَتْ لَهُمْ نَاراً إِلَّا أَذْرَتْهَا وَ لَا خِبَاءً إِلَّا طَرَحَتْهُ وَ لَا رُمْحاً إِلَّا أَلْقَتْهُ حَتَّى جَعَلُوا يَتَتَرَّسُونَ مِنَ الْحَصَى فَجَعَلْنَا نَسْمَعُ وَقْعَ الْحَصَى فِي الْأَتْرِسَةِ فَجَلَسَ حُذَيْفَةُ بَيْنَ رَجُلَيْنِ مِنَ الْمُشْرِكِينَ فَقَامَ إِبْلِيسُ فِي صُورَةِ رَجُلٍ مُطَاعٍ فِي الْمُشْرِكِينَ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّكُمْ قَدْ نَزَلْتُمْ بِسَاحَةِ هَذَا السَّاحِرِ الْكَذَّابِ أَلَا وَ إِنَّهُ لَنْ يَفُوتَكُمْ مِنْ أَمْرِهِ شَيْءٌ فَإِنَّهُ لَيْسَ سَنَةَ مُقَامٍ قَدْ هَلَكَ الْخُفُّ وَ الْحَافِرُ فَارْجِعُوا وَ لْيَنْظُرْ كُلُّ رَجُلٍ مِنْكُمْ مَنْ جَلِيسُهُ قَالَ حُذَيْفَةُ فَنَظَرْتُ عَنْ يَمِينِي فَضَرَبْتُ بِيَدِي فَقُلْتُ مَنْ أَنْتَ فَقَالَ مُعَاوِيَةُ فَقُلْتُ لِلَّذِي عَنْ يَسَارِي مَنْ أَنْتَ فَقَالَ سُهَيْلُ بْنُ عَمْرٍو قَالَ حُذَيْفَةُ وَ أَقْبَلَ جُنْدُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ فَقَامَ أَبُو سُفْيَانَ إِلَى رَاحِلَتِهِ ثُمَّ صَاحَ فِي قُرَيْشٍ النَّجَاءَ النَّجَاءَ وَ قَالَ طَلْحَةُ الْأَزْدِيُّ لَقَدْ زَادَكُمْ مُحَمَّدٌ بِشَرٍّ ثُمَّ قَامَ إِلَى رَاحِلَتِهِ وَ صَاحَ فِي بَنِي أَشْجَعَ النَّجَاءَ النَّجَاءَ وَ فَعَلَ عُيَيْنَةُ بْنُ حِصْنٍ مِثْلَهَا ثُمَّ فَعَلَ الْحَارِثُ بْنُ عَوْفٍ الْمُزَنِيُّ مِثْلَهَا ثُمَّ فَعَلَ الْأَقْرَعُ بْنُ حَابِسٍ مِثْلَهَا وَ ذَهَبَ الْأَحْزَابُ وَ رَجَعَ حُذَيْفَةُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَأَخْبَرَهُ الْخَبَرَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّهُ كَانَ لَيُشْبِهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ .»
@salmanraoofi
ادامه در 👇🏽👇🏽👇🏽
#احادیث_فقه_حکومتی ۲۵
#اختصاصی
(نشر بدون لینک کانال جایز نیست)
🌟🌟🌟🌟🌟
🔹ترجمه:
در کافی از ابان بن عثمان از آنکه به او گفت آمده از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود : كه رسول خدا (ص) بر آن تلى كه امروز مسجد فتح بر آن ساخته شده ايستاد هنگام جنگ احزاب بود و شبى تاريك و سرد . پس فرمود: چه كسى است كه برود ميان قشون دشمن و گزارشى از آنها براى ما بياورد و مزد او بهشت باشد، كسى از جا برنخاست سپس گفته خود را بازگفت و كسى برنخاست امام صادق (ع) با حركت دست خود فرمود؟ آن مردم چه ميخواستند؟ بهتر از بهشت ميخواستند؟ سپس پيغمبر فرمود: اين كيست؟ گفت حذيفه است فرمود اى حذيفه تو از اول شب سخن مرا ميشنوى و دم نميزنى؟ ميان گورى؟ حذيفه از جا برخاست و مىگفت خدا مرا قربانت كند سرما و سختى مرا بازداشت كه بشما پاسخ گويم رسول خدا (ص) فرمود برو ميان آنها تا سخن آنها را بشنوى و گزارش آنها را براى من بياورى .
چون او رفت رسول خدا (ص) گفت: بار خدايا او را از پيش رو و از دنبال سرش و از سوى راست و از سوى چپش نگهدار تا او را بازگردانى رسول خدا (ص) باو سفارش كرد و فرمود اى حذيفه مبادا كار تازهاى بكنى تا نزد من برميگردى حذيفه شمشير و كمان و سپر چرمين خود را برداشت. حذيفه گويد من چون بيرون شدم سختى و سرما نداشتم به راه خندق گذر كردم و هر دو دسته مؤمنان و كفار در آنجا پاس مىدادند . چون حذيفه بسوى ماموريت خود روانه شد رسول خدا (ص) بآواز بلند اين دعا را بدرگاه بىنياز خواند: «اى دادرس گرفتاران، اى پاسخگوى بيچارگان هم و غم و گرفتارى مرا برطرف گردان تو حال مرا و حال اصحاب مرا نگرانى». جبرئيل باو فرود آمد و گفت يا رسول اللَّه راستى خدا عز ذكره گفتارت را شنيد و دعايت را پذيرفت و اجابت كرد و از هراس دشمنت رهاند رسول خدا (ص) بر دو زانو نشست و دو دست برداشت و دو چشم را روانه ساخت و سپس گفت : شكر تو را شكر تو را همانطور که به من رحم و یارانم رحم نمودی . سپس رسول خدا فرمود: هر آينه خدا عز و جل بادى از آسمان دنيا بدانها برانگيخت كه سنگريزه داشت و بادى هم از آسمان چهارم كه در آن تيكههاى سنگ بود.
حذيفه گويد من بسوى آن قوم بيرون شدم و آتشى كه افروخته بودند در نظرم آمد و لشكر اول خداوند كه بادى بود با سنگريزه بر آنها يورش برد و هيچ آتشى از آنها را واننهاد جز اين كه آن را از هم پاشيد و هيچ چادرى را وانگذاشت جز اينكه از جا كند و بدور افكند و همه نيزههاى آنها را پرتاب كرد تا آنجا كه در برابر سنگريزهها كه باد بسر و روى آنها ميزد سپر بر سر كشيدند و ما آواز كوفتن سنگريزهها را كه بر سپرها ميخورد ميشنيديم. حذيفه ميان دو تن از مشركان و در حلقه آنان نشست و ابليس در صورت يكى از سران مطاع مشركان بپاخاست و فرياد زد اى مردم شما در آستان اين ساحر كذاب بار فرو گذاشتيد هلا كه كار از دست شما بيرون نرود و فرصت باقيست راستش اينست كه اين سال سال اقامت در اينجا نيست (و سال خشكسالى است) همه شتران و اسبان و الاغها نابود شدند برگرديد و هر كدام همنشين خود را تحت نظر داشته باشد و بازرسى كند. حذيفه گويد من بسوى راست خود نگاه كردم و دست بشانه شخصى زدم و گفتم تو كيستى؟ گفت معاويه هستم و بآن كه سمت چپم بود گفتم تو كيستى؟ گفت سهيل بن عمرو هستم حذيفه گويد و در اين حال لشكر اعظم خدا رسيد و ابو سفيان بشتر سوارى خود برجست و فرياد زد در ميان قريش نجات، نجات، طلحه ازدى فرياد زياد محمد براى شما شرى فزود و سپس بر شتر سوارى خود جست و ميان بنى اشجع فرياد زد نجات، نجات، و عيينة بن حصن هم همين كار را كرد و حرث بن عوف مزنى هم همين كار را كرد و اقرع بن حابس هم چنين كرد و احزاب همه رفتند و حذيفه نزد رسول خدا (ص) برگشت و باو گزارش داد امام صادق (ع) فرمود راستش اينست كه شب كفار احزاب هم مانند روز رستاخيز بود.
@salmanraoofi
1_38170330.docx
17.9K
#فقه
🔆جوابیه تفصیلی استاد خسروپناه پیرامون دیدگاه استاد جواد فاضل در نفی فقه نظامات
اختصاصی کانال حوزوی روزنه:
@rozaneebefarda
آیا اسلام نظام اجتماعی ندارد؟
بازکاوی چند مغالطه و خلط علمی در باب فقه نظامات
@salmanraoofi
هدایت شده از بیداری ملت
🕊 #مهمان_داریم
💐پیکرهای مطهر ۷۲ شهید دوران دفاع مقدس صبح روز سه شنبه(۲۰ آذر ماه) از مرز شلمچه وارد کشور خواهند شد
🍃🌹🍃🌹
🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
#فقه_نظامات_توهم_یا_واقعیت ۱
#فقه_نظامات
#فقه
📋به گزارش خبرنگار خبرگزاری«حوزه» آيت الله محمد جواد فاضل لنکراني در توضيح مطالبي که به اجمال در همايش سالگرد آيت الله موسوي اردبيلي، پيرامون «فقه نظامات» مطرح کرده بود و موافقین و مخالفینی را به همراه داشت، مطالب مفصلي را در درس خارج خود بیان کرد؛ متن کامل پاسخ و توضیخ وی به شرح زیر است:
👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین
در هفته گذشته به مناسبتی مطلبی را در مورد فقه نظامات عنوان كردیم؛ اما به علت کمبود وقت و اهمیت زیاد مطلب، اجمال کلام موجب سؤال برای بعضی از دوستان گردید، لذا در بحث امروز مقداری این موضوع را باز کرده و نظری را كه مقصودم هست عرض خواهم كرد.
🔹تردیدی نیست كه به بركت انقلاب اسلامی در فقه ما یك تحول ایجاد شد، فقه ما یا در سطح كلان دین، برای اداره جامعه به صحنه زندگی بشری در آمد، این یكی از آثار قهری این انقلاب بود یا میتوان گفت از اركان و اهداف اصلی این نظام بود، هر كدام را تعبیر كنیم امری است كه واقع شد.
مجموعه دین به صحنه اجتماع در آمد و مدعی اداره جامعه بشری شد، مدعی شد كه خود دین حكومت دارد و بالاتر آنکه حكومت اساس دین است همان تعبیری كه در روایات است «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ تُنَادَ بِشَيْءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلَايَة» دیگران این ولایت را همان ولایت معنوی امیرالمؤمنین و اولاد طاهرینش(ع) معنا كردهاند. همان ولایت باطنی که از ناحیه خدای تبارك و تعالی بر مردم دارند. اما به نظرم اولین بار ولایت در این روایات و حتی ولایت مطرح در غدیر را امام راحل(ره) به معنای حكومت دین مطرح فرمودند.
🔹این مطلب از ابداعات و ابتكارات امام(ره) میباشد كه یك فقیه بسیار برجسته است؛ آقایان در مباحث خارج اصول ما كه بیش از 20 سال از تدریس آن میگذرد، مبانی امام را ملاحظه فرمودهاند كه چه مبانی محكم و ابتكارات قویای در فقه و اصول به یادگار گذاشتهاند.
این ولایت را كه دیگران به عنوان یك امر معنوی و یك امر اعتقادی تفسیر میكردند، امام به عنوان حكومت معنا فرمود. البته نه اینكه بخواهند آن معنای اعتقادی را خدای ناكرده نادیده بگیرند، بلکه فرمودند آن معنای اعتقادی مسلم است. قبل از غدیر اعتقاد به آن ولایت معنوی در مورد امیرالمؤمنین(ع) وجود داشت، امّا آنچه که در غدیر اتفاق افتاد اعلان رسمی حكومت امیرالمؤمنین بود. در تعابیری كه در خطبه غدیریه پیامبر اكرم(ص) هست قرائن زیادی بر این مدعا وجود دارد.
🔹امام مسئله حكومت را با تعابیر گوناگونی مطرح كردند؛ در کتاب البیع میفرمایند «الاسلام هی الحكومة بشؤونها» اسلام یعنی حکومت با جمیع شؤونی كه یك حكومت به آن نیاز دارد، این خودش یك پایهگذاری بسیار عمیق و جدید در خود دین است و نه فقط در فقه.
@salmanraoofi
#فقه_نظامات_توهم_یا_واقعیت ۲
#فقه_نظامات
#فقه
🌟🌟🌟🌟🌟
از آثار این مبنا اینست كه ما احكام دین را در عرض حكومت قرار ندهیم، نگوییم اسلام اجزایی دارد كه یك جزء آن حكومت و یك جزء آن نماز یا روزه یا حج یا زكات یا جهاد و امر به معروف و نهی از منكر است، نه. ایشان اصلاً حقیقت غدیر و حقیقت این روایات مربوط به ولایت را حكومت میدانند و احكام دین را به عنوان یك ابزار و آلت و به عنوان مطلوب ثانوی و بالعرض برای دین میبینند. این از آثار آن مبنای بسیار عمیق است.
به دنبال این، گاهی تعبیر میكنند حكومت فلسفه عملی فقه است، یا فقه تئوری این حكومت است. یا فقه تئوری ادارهی انسان از گهواره تا گور است، اینها همه تعابیری است كه روی آن مبنای بسیار مهم مترتب کردهاند مخصوصاً در اواخر عمر شریفشان خیلی تأكید داشتند كه حكومت در عرض سایر احكام نیست و یكی از نقاط افتراق مرحوم امام با مرحوم شهید صدر(ره) در همین است، مرحوم آقای صدر آن منطقة الفراغی كه برای فقیه تصویر كردهاند در چارچوب احكام اسلامی است، اما امام آن را خیلی وسیعتر دانسته و میفرماید احكام اسلامی در چارچوب حكومت قرار میگیرد.
حالا خود این مبنا و خود این بحث یك بحث بسیار مهمی است که متأسفانه در حوزههای ما به این مبنای امام توجه شاید و باید نشده، در حالی كه جوهر این نظام، حقیقت و روح این نظام اسلامی را همین مسئله تشكیل میدهد و تا این مبنا حل نشود اصلاً مسئله ولایت فقیه حل نمیشود. تا ما نگوئیم اسلام حكومت دارد، تا ما بالاتر از این نگوییم اسلام عین حكومت است، نوبت به بحث ولایت فقیه نمیرسد. شما وقتی میگویید اسلام یعنی حكومت، آنگاه میتوانید بگویید در زمان رسول خدا(ص) ایشان حاكم بود بعد هم امیرالمؤمنین و ائمه معصومین(ع) سپس میگوییم اسلام برای زمان غیبت چه فكری كرده؟ آیا در زمان غیبت اسلام هست یا نیست؟ اگر هست باید حكومت هم باشد اگر حكومت نباشد كه اسلام معنا ندارد و فقط اسمی از اسلام است. بر مبنای امام اسلام بدون حكومت یك اسلام لفظی، صوری و غیر واقعی است.
بنیه و جوهرهی دین حكومت است و این احكام عنوان مطلوب بالعرض را دارد، این از بركات این نظام و از بركات افكار بلند فقهی امام رضوان الله تعالی علیه بود که دین در صحنهی اجتماع ورود پیدا کرد.
ما هم از طرفداران محكم این نظریه هستیم و معتقدیم فقه منحصر به احكام و مسائل فردی نمیشود، فقه ابعاد گستردهای دارد. بدنبال طرح مبانی افکار امام در باب حکومت آرام آرام فقه سیاسی در حوزهها مطرح شد و بعد هم به تناسب گسترش نیازهای نظام اسلامی این فقههای مضاف مطرح گردید و این نتیجه حاصل شد كه اساساً در كنار فقه فردی یك فقه اجتماعی وجود دارد. موضوع فقه اجتماعی با موضوع فقه فردی مختلف است، فقه اجتماعی قواعد خاصی دارد و آثاری هم بر آن مترتّب است.
در همین مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) اندیشهها و افکار ما در باب فقه اجتماعی را در یک مقاله مدوّن کردهاند. در مورد فقه اجتماعی تردیدی وجود ندارد. امروز نمیتوان فقیهی را یافت که طعم فقه را چشیده باشد اما بگوید ما چیزی به نام فقه اجتماعی نداریم. موضوع فقه اجتماعی جامعه است، نه شخص مکلّف. یکی از مصادق این فقه اجتماعی فقه حکومتی است. البته فقه حکومتی یعنی آن احكامی كه حكومت نیاز دارد. یكی دیگر از مبانی امام راحل در اجتهاد که نسبت به آن بسیار تأکید داشتند و بعد از ارتحالشان هم کنگرهای برای تبیین این نظر امام برگزار شد بحث تأثیر عنصر زمان و مکان در اجتهاد است. یکی از توفیقات من مقالهای بود که در آن کنگره ارائه دادم و چاپ هم شد.
امام مسئلهی تأثیر دو عنصر زمان و مكان در اجتهاد را مطرح كردند ولی متأسفانه بسیاری از مقالاتی كه همان زمان راجع به این موضوع مطرح شد بیارتباط با این موضوع بود یعنی كُنه نظریه امام را متوجه نشده بودند كه من همان موقع به مرحوم حاج احمد آقا که این كنگره را برگزار كرده بود گفتم خیلی از این مقالات نه تنها در راستای تحكیم نظریه امام نیست بلكه برخی در نقطه مقابل آن است.
@salmanraoofi
#فقه_نظامات_توهم_یا_واقعیت ۳
#فقه_نظامات
#فقه
🌟🌟🌟🌟🌟
با توجه به این قضیه یك فقیهی كه طعم فقه را چشیده و نگاه عمیق به فقه دارد، دین را یک مجموعه جامع مییابد. اصولاً وقتی ما قائلیم به اینكه دین ما دین خاتَم است، خاتَمیت مستلزم جامعیت است. جامعیت دین یعنی دین برای همه احتیاجات بشر در امور فردی و اجتماعی، حكومت، سیاست، اقتصاد، قضاء، در همه موارد دستور دارد این میشود جامعیت دین. خاتَمیت دین هم مساوق با جامعیت است.
حال یك فقیهی كه به دین چنین نگاهی را داشته باشد باید با مورد توجّه قرار دادن مسائل زمان و مكان عصر خود و توجّه به مبانی و منابع، حکم مناسب زمانش را از همین متون و منابع دین استخراج کند، لذا بعد از انقلاب به این فقههای مضاف توجّه شد و به لطف پروردگار مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام از بنیانگذاران فقه مضاف است.
از آن روز که مرحوم والد ما(ره) این طرح بسیار بدیع و مؤثر در مركز فقهی را پایهریزی و مطرح كردند به دنبال این هستیم حال که فقه این مقدار گسترش پیدا کرده لازم است فقهایی که به مرحله اجتهاد رسیدهاند، عدهای متخصص در فقه سیاسی یا فقه پزشکی یا فقه اقتصادی یا فقه امنیت یا شاخههای دیگر بشوند.
بحمدالله در مركز فقهی تحقیقات گسترده انجام میشود، امسال برای اولین بار در حوزه علمیه قم دوره آموزشی فقه پزشكی راهاندازی شد، بعد از اینكه حدود 10 سال كارهای پژوهشی فقه پزشكی انجام شده است. اینها از مسائلی است كه ضرورت نظام ما است و نمیشود یك فقیهی بگوید ما به پزشكی چكار داریم؟ فقیه باید قواعد مربوط به پزشكی را با توجه به سؤالات و نیازهای روز مورد تجدید نظر قرار داده و یك استنباط عمیقی را ارائه بدهد.
در مسائل مستحدثه فقه پاسخگو است، اگر كسی تنها قائل به فقه فردی باشد باید دور مسائل مستحدثه را خط قرمز بكشد بگوید مسائل مستحدثه به ما چه ربطی دارد. در حالی كه ما معتقدیم كه فقیه و فقه ما پاسخگوی مسائل مستحدثه است. امروز یکی از مسائل مهم نظام اسلامی ما فقه اجتماعی و فقه حكومتی است. فقه حكومتی مطالبهای است كه رهبر معظم انقلاب(دام ظله العالی) از همان اوایل رهبری خود از حوزههای علمیه نمودهاند.
گرچه تقاضای ما طلبهها اینست كه ایشان به عنوان یك فقیه متصدی نظام ابعاد فقه حكومتی را به حوزههای علمیه ارائه بدهند و حوزهها روی ابعادی كه ایشان ارائه میدهند كار كنند، بالأخره در زمان ما آشناترین فرد به حكومت ایشان است، ایشان متصدی اجرای حكومت اسلامی و سكاندار نظام است و این از الطاف بزرگ الهی است كه یك فقیهی متصدی این نظام است.
ایشان گرچه از حوزه مطالبه فرمودهاند ولی مطالبهی حوزه هم ـ البته تعبیر مطالبه جسارت است ـ تقاضای حوزه از ایشان این است كه ایشان هم دستور بدهند افكار و انظار خودشان را در فقه حكومتی مدون کرده و به حوزهها ارائه نمایند تا حوزهها روی همان كار كنند. رهبری بسیار مؤثر ایشان در این سی سال بعد از ارتحال امام واقعاً از نعمتها و الطاف الهی نه بر ایران بلکه بر جهان اسلام بوده و ما باید شكرگزار این نعمت باشیم. من بدون هیچ تعصبی از روی اعتقادم این مطلب را عرض میكنم.
@salmanraoofi
#فقه_نظامات_توهم_یا_واقعیت ۴
#فقه_نظامات
#فقه
🌟🌟🌟🌟🌟
بههرحال امام راحل فرمودند الاسلام هی الحكومة، فرمودند احكام اولیه در طول حكومت است نه در عرض آن. این یك مبناست که متأسفانه حوزهها روی این مبنا كار نكردهاند الآن به یك طلبهی درس خارج خوان بگوییم احكام اسلامی در عرض حكومت نیست و در طول حكومت است استیحاش میكند، برای اینكه این مبنای امام پخته نشده، رهبری معظم انقلاب هم باید مبانیشان را ارائه بدهند تا مورد تحقیق و پژوهش حوزویان قرار گیرد.
همین تعبیر فقه حكومتی وقتی دست افرادی كه اهلیت علمی در مسائل فقهی و اصولی ندارند میافتد از آن مسیر اصلی خودش خارج و به یك مسیر دیگری منتهی میشود.
پس ما هم به فقه اجتماعی و هم به فقه حكومتی معتقدیم. در مورد فقه اجتماعی کتابی در مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام چاپ شده است که در این موارد شاکر الطاف خدای تبارك و تعالی هستیم.
این مطالب به عنوان مقدمه عرضم بود. مدّتی قبل مقالهای تحت عنوان «فقه حكومتی از منظر شهید صدر به دستم رسید. دیدم خیلی ادعاهای عجیب در این مقاله شده است، آمدهاند در مقابل فقه موجود، یك فقهی تصویر كردهاند به نام «فقه نظامات» و اسم فقه موجود را «فقه موضوعات» گذاشتهاند.
من هر چه این مطلب را خواندم یك حرف اساسی، صناعی، علمی، برای این ادّعا پیدا نكردم. به تناسب در یک سخنرانی گفتم ما چیزی به نام «فقه نظام» نداریم. برخی خیال كردند مراد از نظام، این حكومت است. در بعضی از خبرگزاریها هم مطالب آنطوری كه گفتم منتقل نشده. مراد من از فقه نظام در آن سخنرانی، این «فقه نظامات» است.
ما معتقدیم فقه موجود ما نقصانی ندارد. یعنی چه؟ یعنی هر آنچه كه برای مسائل فردی، برای مسائل اجتماعی و مسائل حكومتی لازم است مبانیاش در همین فقه وجود دارد. دقت كنید من كه میگویم نقصان وجود ندارد یعنی از حیث مبانی. من در آن سخنرانی این نكته را هم گفتم متأسفانه یكی از چیزهایی كه خلط میشود این جمله امام(ره) است که فرمود اجتهاد رایج و مصطلح در حوزه پاسخگوی عصر ما نیست، این فرمایش بسیار تمامی است.
اگر امروز یك فقیهی بخواهد یك موضوعی را با قطع نظر از عناوین عارض بر آن موضوع از حیث اجتماع یا از حیث حكومت در نظر بگیرد و فتوا بدهد این كافی نیست. فقیه در زمان ما اگر میخواهد یك موضوعی را مورد فتوا قرار بدهد باید همه ابعاد مرتبط به آن موضوع را در نظر بگیرد و با توجه به همه آن ابعاد حکم را استنباط کند. امّا اجتهاد رایج با فقه موجود فرق میکند. امام بر فقه جواهری و فقه سنّتی بسیار تأکید میکردند و مکرّر سفارش آن را به حوزهها میفرمودند.
از دیدگاه امام این فقه موجود ما هیچ نقصانی ندارد، امّا در اجتهاد ما بله. نقصان وجود دارد. ما در خیلی از زمینهها باید كارهای اجتهادی کنیم كه نكردهایم ولی فقه ما هیچ نقصانی ندارد. ما با همین فقه میتوانیم مسائل فردی و مسائل حکومتی را که جامع مسائل سیاسی، اجتماعی، پزشكی و حكومتی است پاسخگو باشیم. فقه حكومتی یعنی نیازهای فقهی جامعه را در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و قضایی از دید حكومت و با نگاه كلان حكومت حل كنیم! ما معتقدیم این فقه چنین توانی را دارد.
عرض ما این است ولایت فقیه را امام از كدام فقه استخراج كرد؟ آیا اوّل امام فقه نظامات درست كرد بعد ولایت فقیه را استخراج كرد؟ حالا عرض خواهم کرد اصلاً فقه نظامات نه تنها از نظر علمی ثابت نیست بلكه یك امر خیالی دست نیافتنی است و نه تنها خدمت به فقه نیست بلکه یك توقفگاهی برای فقه خواهد بود. عرض من در آنجا این بود كه متأسفانه برای خیلیها روشن نشده است.
@salmanraoofi
#فقه_نظامات_توهم_یا_واقعیت ۵
#فقه_نظامات
#فقه
🌟🌟🌟🌟🌟
ما معتقدیم امام از همین فقه و اصول موجود حكومت را استخراج كرد نه فقه نظامات. ما در تمام سخنرانیها و تعابیر امام در فقه و اصول چیزی به نام فقه نظامات نداریم، البته من دعوا سر لفظ ندارم. امّا آقایان برای فقه نظامات موضوع مستقل، مكلّف مستقل، روش استنباطی مستقل، ثواب و عقاب مستقل تصویر كردهاند، این در كجای دین و فقه ما وجود دارد؟ ما كه به اختیار خود نمیتوانیم با یك سری عبارات چشم و گوش پر كن و جذاب چیزی را به فقه نسبت دهیم تا كسی اینها را ببیند یا بشنود بگوید عجب چه چیزهایی هست كه تا حالا ما خبر نداشتیم.
من آن روز گفتم اگر چنین فقهی بود اولی این بود كه زودتر از ما امام به آن برسد، انتقاد کردهاند آیا اگر امام به آن نرسید معنایش این است که نیست؟! اولاً من این را دلیل قرار ندادم ولی بالأخره آن امامی كه عمرش را برای حكومت اسلامی، برای عظمت اسلام و برای فهم دین گذاشت كه مرحوم والد ما تصریح میكرد در تاریخ روحانیت امام نظیر ندارد نه اینکه كمنظیر است، منتهی قرابت و معاصرت زمان نمیگذارد خیلی توجه به عمق این مرد بزرگ پیدا كنیم؟
ما گفتیم بالأخره امامی كه این همه مبانی در فقه ایجاد كرد خصوصاً آن مبنای خطابات قانونیهاش كه من تعبیر كردم به منزلهی مبنای حركت جوهریهی ملاصدرا است و موجب تحول از اول تا آخر فقه میگردد. اگر ایشان معتقد به فقه نظامات بود، باید در یك جایی بدان اشاره میفرمود.
بله ما معتقدیم به یك موضوع وقتی نگاه فردی بشود دارای یك حكمی است اما این موضوع وقتی بیاید در اجتماع حكم دیگری مییابد. اتفاقاً رهبری معظم انقلاب(دام ظله العالی) هم در همان سالهای 74 كه به قم تشریف آورده بودند به این مطلب تصریح و مثال زدند به بحث ماء الحمام که در فقه اگر به آن نگاه فردی بشود یك حكمی دارد ولی وقتی از منظر اجتماع دیده شود حكم دیگری مییابد. حالا برای ما طلبههای تربیت شده امام و شاگردان امام این مسئله خیلی روشن است، مگر كسی میتواند این را انكار كند؟! مگر كسی میتواند منکر این شود كه هر موضوعی بهعنوان فردی یك حكمی دارد اما این موضوع وقتی در روابط اجتماعی و در حكومت قرار گیرد حكم دیگری پیدا میكند.
ادعای ما این است موضوعاتی در فقه فردی هست مثل مالكیت خصوصی، اگر این موضوع را از دیدگاه فقه فردی نگاه كنید یك حكمی دارد، اما همین موضوع وقتی در عرصه اجتماع آمده و قیودی به آن اضافه شود، حکم دیگر پیدا میکند اگر مالكیت خصوصی شخصی موجب اضرار به مسلمین باشد اینجا حاكم باید رأی دیگری بدهد قضیه لاضرر همین است البته من نمیخواهم بگویم لاضرر یك حكم حكومتی بود هرچند امام(رضوان الله تعالی علیه) و مرحوم والد ما قائل بودند كه این حكم حكومتی بود اگر درخت فردی امنیت خانوادهای را به هم زده و مالک درخت به هیچ طریقی حاضر نیست با آن خانواده کنار آید پیغمبر به صاحب آن خانه میفرمایند برو آن درخت را بِكَن و دور بینداز. هر موضوعی اگر هر قیدی یا شرایطی پیدا کند حکم مناسب با آن قید و شرط را مییابد.
در گذشته فقهای ما به این جهت که چنین زمینه حکومتی برای آنها پیش نیامده بود اظهار نظری نكردهاند نه اینكه منكر این باشند. و الاّ اگر به صاحب جواهر و علامه هم همین را بگویید همین حرف را میزنند. كدام فقیهی است كه بگوید اگر قیدی در موضوعی كم و زیاد شد حكمش تغییر نمیكند؟
عرض ما این بود كه ما در فقه مسلماً چیزی به نام فقه نظام قضایی نداریم. به این معنا كه بگوییم غیر از این احكام و قواعد قضائی یك نظام قضائی با یك موضوع و روش استنباطی دیگر وجود دارد. نه اینكه من در این مطلب تشكیك داشته باشم. ما معتقدیم در همین مسائل قضائی، مثلاً اگر یك جرمی در جامعه اتفاق بیفتد، یك وقت از منظر فردی به آن نگاه میشود. مثل آنکه سارقی از خانهای دزدی کرده و آسیب شخصی به فردی رسانده این یک عقوبتی دارد، امّا اگر این دزد با سرقت یا اختلاس خود امنیت اقتصادی جامعه را چنان مختل کند که به میلیونها نفر آسیب برساند قطعاً حكم دیگری دارد، این کلامی کاملاً قابل قبول است. ولی به این معنا نیست كه ما چیزی به نام فقه نظام قضایی داریم.
البته عرض کنم نظامی كه ما میگوییم و منكر آن هستیم را با حكومت اشتباه نگیرید! مقصود ما این نیست كه اسلام برای مسائل اجتماعی و حكومتی حرف ندارد، ما عرضمان این است كه فقهی به نام نظامات نداریم. همین جا این مطلب را بگویم، ریاست محترم قوه قضائیه انتقادی كردهاند که معلوم است مطلب ما برای ایشان روشن نشده و الا ایشان خود یک عالم فاضل هستند. اگر از ایشان سؤال كنیم ورای این فقه موجود آیا ما یك فقهی با موضوع جدید، حکم جدید، روش استنباطی جدید به نام فقه نظامات و فقه نظام قضایی داریم؟ تصور نمیکنم قائل به آن باشند.
@salmanraoofi
#فقه_نظامات_توهم_یا_واقعیت ۶
#فقه_نظامات
#فقه
🌟🌟🌟🌟🌟
بله یك وقتی میگوییم یك موضوعی قیودش كم و زیاد شده، حکمش هم فرق میکند، آن را مسلم ما قائلیم، ولی داعیهداران فقه نظامات ادعای اولیهشان این است كه میگویند تمام موضوعات مسائل فقهی را یك جا جمع كنید، مجموعهای که از اینها اعتبار میكنید آن مجموعه دارای یك حكم جدیدی است، ما این ادعا را قبول نداریم و هر چه در فقه كار كردهایم به این مطلب نرسیدهایم! شما اگر مدعی هستید چنین چیزی وجود دارد برای ما دلیل بیاورید.
آقایان مدعی فقه نظامات یك چنین ادعایی دارند، مقالاتی را كه نوشتهاند ببینید. میگویند در فقه موجود موضوعات فردنگر و جزء نگر هستند. ولی در فقه نظامات تمام موضوعات منفصله نظاممند میشوند. میگوییم نظاممند یعنی چه؟ میگویند یعنی از تمام اینها ما یك امر كُلی و مركبی را اعتبار میكنیم. اصلاً یك چیز مبهمی را وسط انداختهاند و متأسفانه به نظریه شهید صدر مرتبط کردهاند. در حالیکه آن مقداری که ما از اقتصادنا و کتب دیگر شهید صدر دیدهایم ایشان اصلاً چنین ادعایی نداشته است.
میگویند ما در اقتصاد چند موضوع داریم، مالكیت خصوصی، بیع، ربا، مكاسب محرمه و... . اینها را كه جمع كنی مثلاً به صد یا هزار موضوع بالغ میگردد. فقه موجود ما اینها را تك تك بررسی كرده لذا میگویند اینها فقه موضوعات است كه این تعبیر هم خود یك جفایی بر فقه موجود ماست. اما در فقه نظامات همه موضوعات مجموعاً در ضمن یک کلی اعتبار میگردد و قائلند به اینکه تمام موضوعات ربط به هم داشته و فقیه باید بر پایه این ربط تمام موضوعات را به یک عنوان اعتباری مرکب برگرداند که آن میشود فقه نظام اقتصادی یا فقه نظام قضایی یا... گاهی اوقات هم میگویند فقه حكومتی كه امام میگوید همین است.
عین عبارتشان که یادداشت كردهام این است: موضوع در فقه نظامات مبتنی بر منطق مجموعهنگر است كه سعی دارد موضوعات یك نظام را در ارتباط، تعامل و تقوّم با یكدیگر ملاحظه كند و در نهایت به یك ترتیب هماهنگ دست یابد و یك كُلّ منسجم را طراحی كند. در فقه موضوعات موضوع فردی و خُرد است، اما در فقه نظامات كلان است و كلاننگر.
طبق نگاه مجموعهنگر در یك نظام هر موضوع دارای مجموعهای از ارتباطات زمانی و مكانی است كه از طریق آن با سایر موضوعات مرتبط گشته و جایگاهش در نظام مشخص میشود به نحوی كه ماهیت و كاركرد آن موضوع متقوم بر موضوعات دیگر بوده. در ادامه میگویند پس ما در فقه نظامات نمیتوانیم ربا و بیع و مالکیت را به تنهایی موضوع قرار بدهیم، همه موضوعات را باید آورده و یك كُل اعتباری درست كنیم و آن كل اعتباری را موضوع قرار بدهیم. بعد هم میگویند آنچه ضرورت ملاحظه نظاممند موضوعات را به وجود آورده پیدایش تمدن تمامیت خواه مدرن است، پیش از رنسانس به دلیل بساطت روابط و مناسبات حاكم بر آن در قالب موضوعات خُرد قابل شناسایی بود ولی با تحولات اجتماعی نشأت گرفته از تجدد و مدرنیته سنخ جدیدی از موضوعات پدید آمد كه دارای ابعاد گسترده و اجزاء مركب و با طیف وسیعی از مردم در ارتباط است.
و عجیب این است كه اصلاً در لابلای حرفها، معما اندر معما، میگویند در فقه موجود چون موضوعات را جدا جدا بررسی میكنید اینجا تزاحم اتفاقی به وجود میآید، از یك طرف زنی اجنبیه در حال غرق شدن است «أنقذ الغریق» میگوید نجاتش واجب، امّا حرمت مسّ این زن میگوید از او اجتناب کن. تزاحم بین واجب و حرام ایجاد شده و باید قانون تزاحم را جاری كنیم ولی در فقه نظامات بین موضوعات تزاحم دائمی است نه اتفاقی!
باز در تبیین این نظریه میگویند در فقه فردی موضوع از جهت انطباق و تطبیق بر خارج روشن است در «الخمر حرام»، خمر بر این مایع خارجی منطبق میشود، ولی در فقه نظام، متعلق حكم این چنین نیست كه دارای افراد مستقل در خارج باشد و مكلّفین عنوان كلی را بر فرد آن تطبیق دهند.
@salmanraoofi