باسمه تعالی
آنچه روشن است اینکه این افراد فاسد یک درصدی، در گلوگاه هایی هستند که خون ۹۹درصد را در شیشه کرده اند
تا این یک درصد ریشه کن نشوند ۹۹ درصد روی آسایش نمیبینند
بنابراین اعلام این درصدها به این صورت صحیح به نظر نمی رسد
امیدوارم رئیس قوه قضائیه کانالهای کسب اطلاع خود را اصلاح کنند و همچنین از ارائه آمارهای این چنینی بپرهیزند
والسلام
سلمان رئوفی
۱۳۹۹/۴/۱۷
@salmanraoofi
#فقه_حکومتی
#احادیث_فقه_حکومتی
#حفاظت 35
🔅🔅🔅
📜در کافی با اسنادش از هشام بن سالم آمده که گويد: من با محمّد بن نعمان صاحب طاق پس از وفات حضرت صادق عليه السّلام در مدينه بوديم و روزى با گروهى از مردم در منزل عبد اللَّه بن جعفر گرد آمده بوديم، و در باره زكاة از وى پرسش ميكرديم، عبد اللَّه گفت: در هر دويست درهم پنج درهم زكاة است، گفتم: در صد درهم چه مقدار است؟ جواب داد: دو درهم و نصف درهم.
در اين هنگام با حيرت و درماندگى از منزل او بيرون شديم، و نميدانستيم به كجا برويم، آيا رو به مرجئه، و يا قدريه، يا معتزله و يا خوارج و يا زيديه برويم، در اين هنگام كه متحير بوديم، ناگهان پيرمردى كه با وى آشنا نبوديم بطرف ما آمد و اشاره كرد كه نزد او برويم. ما از اين جريان واهمه كرديم مبادا اين مرد جاسوس باشد، زيرا بعد از وفات حضرت صادق عليه السّلام در مدينه جاسوسان زيادى بودند كه مىخواستند بفهمند مردم پس از وفات آن حضرت بطرف چه كسى خواهند رفت تا گردن او را بزنند، لذا من ترسيدم مبادا اين مرد از آن جاسوسان باشد.
🔹در اين هنگام به احول گفتم: از من دور شو و من از اين جريان ميترسم، وى اكنون مرا احضار ميكند، و با شما كارى ندارد و او هم مقدارى از من دور شد، من دنبال پيرمرد براه افتادم و چاره از خلاصى او نداشتم، پيرمرد مرا برد تا در خانه حضرت موسى ابن جعفر عليهما السّلام رسانيد، و سپس مرا تنها گذاشت ناگهان خادمى رسيد و گفت: خداوند شما را رحمت كند وارد منزل شويد، من وارد شدم و حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام قبل از اينكه با وى سخن بگويم، فرمود: نه بطرف مرجئه، و نه بطرف قدريه، و نه زيديه، و نه خوارج، عرض كردم: قربانت گردم پدرت وفات كرد؟ فرمود: آرى، گفتم: پس امام بعد از وى كيست؟ فرمود: بزودى خداوند تو را به امام بعد از وى هدايت خواهد كرد، عرض كردم: برادرت عبد اللَّه خيال ميكند وى پس از پدرش امام است فرمود: عبد اللَّه كارى ميكند كه خداوند پرستش نگردد، بار ديگر عرض كردم: امام ما اكنون كيست؟ فرمود: خداوند تو را باو خواهد رسانيد، عرض كردم شما امام هستى؟ فرمود: من اين را نخواهم گفت.
🔹راوى گويد: من فهميدم در طرز سؤال اشتباه كردهام، گفتم: قربانت گردم، آيا امامى بر شما حاكم است؟ فرمود: من تحت نظر امام ديگرى نيستم، در اين هنگام عظمت و هيبت او در دلم راه پيدا كرد، گفتم: قربانت گردم اينك از شما مىپرسم همان گونه كه از پدرت مىپرسيدم فرمود: بپرس و ليكن انتشار نده، اگر مطالب را در بين مردم آشكار كنى خطر كشته شدن هست.
🔹گويد: از وى مسائلى را پرسيدم و او را مانند دريائى بىپايان يافتم، پس از اين عرض كردم: قربانت گردم شيعيان پدرت هم اكنون متحير و سرگشتهاند اجازه ميدهيد جريان را به آنان برسانم و آنها را بطرف شما دعوت كنم؟ و ليكن شما از من پيمان ميگيرى كه اين مطالب را در جاى ديگرى اظهار نكنم. فرمود: اگر افرادى را ديدى كه مورد اعتماد و محل اطمينان هستند جريان را به آنان اطلاع بده و از آنان عهد و ميثاق بگير تا اين مطالب را علنى نكنند كه خطر كشته شدن در بين هست، حضرت در اين هنگام بسوى خود اشاره كرد يعني سر مرا خواهند بريد.
🔹راوى گويد: من از خدمت آن جناب بيرون شدم و جريان را به ابو جعفر احول گفتم، و پس از اين با زراره و ابو بصير ملاقات كرديم و آنان را هم از قضيه مطلع كرديم و آنها خودشان نزد امام عليه السّلام رفت و مطالب را از خود آن جناب استماع كردند و به امامتش عقيده پيدا نمودند، و سپس جريان را بمردم رسانيديم و مردم دسته دسته به خانه او ميرفتند مگر گروهى كه با عمار ساباطى بودند، و عبد اللَّه هم در خانهاش نشسته و جز اندكى از مردم، كسى با وى رفت و آمد نداشت.
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
#فقه_حکومتی
#احادیث_فقه_حکومتی
#حفاظت 35
🔅🔅🔅
📂35-فی الکافی باسناده عن هشام بن سالم قال: كنا بالمدينة- بعد وفاة أبي عبد الله عليه السلام- أنا و محمد بن النعمان صاحب الطاق، و الناس مجتمعون على عبد الله بن جعفر، فدخلنا عليه فسألناه عن الزكاة في كم تجب؟ قال: في مائتي درهم خمسة دراهم. قلنا: ففي مائة؟فقال: درهمان و نصف.
🔹قال: فخرجنا ضلالا، ما ندري إلى أين نتوجه و إلى من نقصد، نقول: إلى المرجئة، إلى القدرية، إلى المعتزلة، إلى الخوارج، إلى الزيدية؟ فنحن كذلك إذ رأيت شيخا لا أعرفه يومئ إلي بيده، فخفت أن يكون عينا من عيون أبي جعفر المنصور، و ذلك أنه كان له بالمدينة جواسيس على من يجتمع بعد جعفر بن محمد عليهما السلام الناس، فيؤخذ فتضرب عنقه، فخفت أن يكون منهم، فقلت للأحول: تنح، فإني خائف على نفسي و عليك، و إنما يريدني ليس يريدك. فتنحى عني بعيدا.
🔹و أتبعت الشيخ، و ذلك أني ظننت لا أقدر على التخلص منه، فما زلت أتبعه حتى ورد على باب أبي الحسن موسى عليه السلام ثم خلاني و مضى، فإذا خادم بالباب فقال لي: ادخل رحمك الله، فدخلت فإذا أبو الحسن موسى عليه السلام، فقال لي ابتداء منه: «إلي لا إلى المرجئة، و لا إلى القدرية، و لا إلى المعتزلة، و لا إلى الخوارج، و لا إلى الزيدية».
🔹فقلت: جعلت فداك، مضى أبوك؟ قال: «نعم». قلت: مضى موتا؟ قال: «نعم». قلت: فمن لنا بعده؟ قال: «إن شاء الله أن يهديك هداك». قلت: جعلت فداك، إن عبد الله أخاك يزعم أنه إمام من بعد أبيه. فقال: «عبد الله يريد أن لا يعبد الله». قلت: جعلت فداك، فمن لنا بعده؟ قال: «إن شاء الله أن يهديك هداك». قلت: جعلت فداك، فأنت هو؟ قال: «لا، ما أقول ذلك».
🔹قال: فقلت في نفسي: لم أصب طريق المسألة، ثم قلت له: جعلت فداك عليك إمام؟ قال: «لا». قال: فدخلني شيء لا يعلمه إلا الله تعالى إعظاما له و هيبة، ثم قلت: جعلت فداك، أسألك كما كنت أسأل أباك؟ قال: «سل تخبر و لا تذع، فإن أذعت فهو الذبح». قال: فسألته فإذا بحر لا ينزف قلت: جعلت فداك، شيعة أبيك ضلال فألقي إليهم هذا الأمر و أدعوهم إليك؟ فقد أخذت علي الكتمان. قال: «من آنست منه رشدا فألق إليه و خذ عليه الكتمان، فإن أذاع فهو الذبح» و أشار بيده إلى حلقه. قال: فخرجت من عنده و لقيت أبا جعفر الأحول فقال لي: ما وراءك؟ قلت: الهدى، و حدثته بالقصة، ثم لقينا زرارة بن أعين و أبا بصير فدخلا عليه و سمعا كلامه و سألاه و قطعا عليه، ثم لقينا الناس أفواجا، فكل من دخل عليه قطع عليه، إلا طائفة عمار الساباطي، و بقي عبد الله، لا يدخل عليه إلا القليل من الناس . »*
*الكافي / ج1 / 351
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
بزرگوارانی که مایل به حضور در بحث مکتب شناسی فقهی آیت الله العظمی خامنه ای هستند و حتما منظم حضور پیدا خواهند کرد
به آیدی بنده
@srsr1359
پیام دهند
بحث با رعایت کامل دستورات و قوانین بهداشتی برگزار خواهد شد
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
به حول و قوه الهی اگر این موضوعات مورد پژوهش قرار بگیرد بنده حمایت خواهم کرد و در به سامان رساندن این موضوعات پژوهشگران را کمک خواهم کرد در حد مقدور
این موضوعات برای یک موسسه فقهی ارائه شد ولی برای دوستان به صورت آزاد هم در خدمتم
البته موضوعات در حال تکمیل است و مباحث اصولی هم اضافه خواهد شد
عناوین پژوهشی
موضوع شناسی
1. مبانی، مراحل و روشهای موضوع شناسی در فقه امام خمینی ره
2. مبانی، مراحل و روشهای موضوع شناسی در فقه آیت الله خامنه ای حفظه الله
3. مبانی، مراحل و روشهای موضوع شناسی در فقه آیت الله سیستانی حفظه الله
4. مبانی، مراحل و روشهای موضوع شناسی در فقه صاحب جواهر ره
5. مبانی، مراحل و روشهای موضوع شناسی در فقه آیت الله خویی ره
6. مبانی، مراحل و روشهای موضوع شناسی در فقه آیت الله خوانساری ره
7. مبانی، مراحل و روشهای موضوع شناسی در فقه آیت الله بروجردی ره
8. مبانی، مراحل و روشهای موضوع شناسی در فقه آیت الله خرازی حفظه الله
9. مبانی، مراحل و روشهای موضوع شناسی در فقه آیت الله شبیری حفظه الله
عرف
10. مبانی و کاربردهای عرف در فقه امام خمینی ره
11. مبانی و کاربردهای عرف در فقه آیت الله خامنه ای حفظه الله
12. مبانی و کاربردهای عرف در فقه صاحب جواهر ره
13. مبانی و کاربردهای عرف در فقه آیت الله خویی ره
14. مبانی و کاربردهای عرف در فقه آیت الله خوانساری ره
15. مبانی و کاربردهای عرف در فقه آیت الله بروجردی ره
16. مبانی و کاربردهای عرف در فقه آیت الله خرازی حفظه الله
17. مبانی و کاربردهای عرف در فقه آیت الله سیستانی حفظه الله
عقل و عقلا
18. قواعد عقلی و عقلایی و کارکردهای عقل و عقلا در فقه محقق اردبیلی ره
19. قواعد عقلی و عقلایی و کارکردهای عقل و عقلا در فقه امام خمینی ره
20. قواعد عقلی و عقلایی و کارکردهای عقل و عقلا در مکاسب محرمه آیت الله خرازی
21. قواعد عقلی و عقلایی و کارکردهای عقل و عقلا در مکاسب محرمه آیت الله خامنه ای
1. قواعد عقلی و عقلایی و کارکردهای عقل و عقلا در مکاسب محرمه فقیه محقق سید یزدی
22. قواعد عقلی و عقلایی و کارکردهای عقل و عقلا در فقه آیت الله خویی
23. قواعد عقلی و عقلایی وکارکردهای عقل و عقلا در فقه آیت الله شبیری
24. قواعد عقلی و عقلایی و کارکردهای عقل و عقلا در فقه صاحب جواهر
25. قواعد عقلی و عقلایی و کارکردهای عقل و عقلا در فقه محقق اردبیلی
جمع قرائن
26. مبانی، قرائن و روش جمع قرائن در فقه شیخ انصاری ره
27. مبانی قرائن و روش جمع قرائن در فقه صاحب جواهر ره
28. مبانی قرائن و روش جمع قرائن در فقه امام خمینی ره
29. مبانی تنظیر فقهی و فروع فقهی تنظیری در فقه صاحب جواهر ره
30. مبانی تنظیر فقهی و فروع فقهی تنظیری در فقه صاحب عروه ره
31. مبانی تنظیر فقهی و فروع فقهی تنظیری در فقه آیت الله خوانساری ره
32. اشکالات آیت الله خویی به صاحب جواهر در جمع قرائن
مکتب شناسی فقهی
33. نمای کلی از مکتب فقهی صاحب جواهر ره
34. مراحل استنباط در فقه صاحب جواهر ره
35. نمای کلی از مکتب فقهی آیت الله شبیری
36. مراحل استنباط در فقه آیت الله شبیری حفظه الله
37. نمای کلی از مکتب فقهی علامه حلی ره
38. مراحل استنباط در فقه علامه حلی ره
39. مراحل استنباط در مکتب فقهی وحید بهبهانی
40. نمای کلی از مکتب فقهی وحید بهبهانی
41. نمای کلی از مکتب فقهی شهید ثانی
42. مراحل استنباط در مکتب فقهی شهید ثانی
43. نمای کلی از مکتب فقهی شیخ طوسی
44. نمای کلی از مکتب فقهی محقق اردبیلی
45. مراحل استنباط در مکتب فقهی شهید ثانی
46. نمای کلی از مکتب فقهی محقق کرکی
47. مراحل استنباط در مکتب فقهی محقق کرکی
رجال
48. بررسی شخصیت سهل بن زیاد و روایات سهل از منظر فهرستی
49. بررسی شخصیت عمر بن حنظله و روایات او از منظر فهرستی
50. بررسی شخصیت و روایات مفضل بن عمر
51. تفاوت غالیان و عارفان در سبک زندگی و آثار روایی بررسی نمونه سلمان و احمد بن هلال
52. مبانی و دایره اجتهاد و تعبد به اقوال قدما در رجال
53. اشکالات تعبد به اقوال قدما در علم رجال
54. مبانی قواعد و قرائن توثیق و تضعیف در کتاب نجاشی
55. بررسی علل توثیقات ابن غضائری
56. سبک شناسی رجال علامه شوشتری در قاموس الرجال
57. بررسی تاریخی رشد و جهش علم رجال در مبانی و روشها از آیت الله بروجردی تا عصر حاضر
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
سلمان رئوفی
باسمه تعالی به حول و قوه الهی اگر این موضوعات مورد پژوهش قرار بگیرد بنده حمایت خواهم کرد و در به سا
باسمه تعالی
به حول و قوه الهی اگر این موضوعات مورد پژوهش قرار بگیرد بنده حمایت خواهم کرد و در به سامان رساندن این موضوعات پژوهشگران را کمک خواهم کرد در حد مقدور
این موضوعات برای یک موسسه فقهی ارائه شد ولی برای دوستان به صورت آزاد هم در خدمتم
البته موضوعات در حال تکمیل است
عناوین پژوهشی
اصول
58. تغییرات شکلی مباحث اصول توسط شیخ اعظم بررسی نمونه مباحث استاد شیخ شریف العلما مازندرانی در ضوابط الاصول و شیخ در رسائل و تاثیر آن در مهندسی استنباط فقهی
59. تفاوت موضوعات و مسائل علم اصول وحید بهبهانی و شیخ انصاری
بحث تعادل و تراجیح
60. تفاوت رویکرد و مبانی آیت الله سیستانی و شیخ انصاری در بحث تعادل و تراجیح
61. تفاوت رویکرد و مبانی آیت الله سیستانی و صاحب کفایه در بحث تعادل و تراجیح
62. تفاوت رویکرد و مبانی آیت الله سیستانی و محقق یزدی در بحث تعادل و تراجیح
63. تفاوت رویکرد و مبانی آیت الله سیستانی و محقق نائینی در بحث تعادل و تراجیح
64. تفاوت رویکرد و مبانی آیت الله سیستانی و محقق اصفهانی در بحث تعادل و تراجیح
65. تفاوت رویکرد و مبانی آیت الله سیستانی و آقا ضیاء عراقی در بحث تعادل و تراجیح
66. تفاوت رویکرد و مبانی آیت الله سیستانی و امام خمینی در بحث تعادل و تراجیح
67. تفاوت رویکرد و مبانی آیت الله سیستانی و آیت الله خویی در بحث تعادل و تراجیح
68. تفاوت رویکرد و مبانی آیت الله سیستانی و آیت الله بروجردی در بحث تعادل و تراجیح
69. تفاوت رویکرد و مبانی آیت الله سیستانی و شهید صدر در بحث تعادل و تراجیح
70. تفاوت رویکرد و مبانی آیت الله سیستانی و آیت الله خرازی در بحث تعادل و تراجیح
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
مکرر دوستانی مراجعه کردند که حمایت و کمک بنده چگونه است
ان شاءالله توضیح خواهم داد
@salmanraoofi
#فقه_حکومتی
#احادیث_فقه_حکومتی
#حفاظت 36
🔅🔅🔅
📂36-فی جامع الاخبار للشعیری قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ زَيْنُ الْعَابِدِينَ ع : « يَغْفِرُ اللَّهُ لِلْمُؤْمِنِ كُلَّ ذَنْبٍ وَ يُطَهِّرُهُ مِنْهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ مَا خَلَا ذَنْبَيْنِ: تَرْكَ التَّقِيَّةِ، وَ تَضْيِيعَ حُقُوقِ الْإِخْوَانِ .» *
📜در جامع الاخبار آمده على بن الحسين (ع) فرمود: مىآمرزد خدا بر مؤمنان هر گناهى را و او را در دنيا و ديگر سرا پاك ميكند جز از دو گناه: ترك تقيه و ضايع كردن حقوق مؤمنان.
📂37-فی المحاسن باسناده عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي لَأَحْسَبُكَ إِذَا شُتِمَ عَلِيٌّ بَيْنَ يَدَيْكَ لَوْ تَسْتَطِيعُ أَنْ تَأْكُلَ أَنْفَ شَاتِمِهِ لَفَعَلْتَ فَقُلْتُ إِي وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي لَهَكَذَا وَ أَهْلَ بَيْتِي فَقَالَ لِي فَلَا تَفْعَلْ فَوَ اللَّهِ لَرُبَّمَا سَمِعْتُ مَنْ يَشْتِمُ عَلِيّاً وَ مَا بَيْنِي وَ بَيْنَهُ إِلَّا أُسْطُوَانَةٌ فَأَسْتَتِرُ بِهَا فَإِذَا فَرَغْتُ مِنْ صَلَوَاتِي فَأَمُرُّ بِهِ فَأُسَلِّمُ عَلَيْهِ وَ أُصَافِحُهُ .»
📜در محاسن با اسنادش از ابن مسكان كه امام ششم باو فرمود: راستش پندارم كه اگر برابر بمن دشنام دهند اگر بتوانى بينى دشنام ده را بخورى انجام دهى گفتم آرى بخدا قربانت من چنينم و هم خاندانم فرمود: مكن بخدا بسا كه شنيدم كسى على را سب ميكند و با او جز ستونى فاصله ندارم و با آن خود را نهان كنم و چون نمازم را بپايان بردم باو گذر كنم و سلامش دهم و با او دست دهم.
*جامع الأخبار للشعيري / 95 / الفصل الثالث و الخمسون في التقية
بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج72 / 399 / باب 87 التقية و المداراة .
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
#فقه_حکومتی
#احادیث_فقه_حکومتی
#حفاظت 37
🔅🔅🔅
📂38-فی الکافی باسناده عَنْ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ ذُكِرَ هَؤُلَاءِ عِنْدَهُ وَ سُوءُ حَالِ الشِّيعَةِ عِنْدَهُمْ فَقَالَ إِنِّي سِرْتُ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ الْمَنْصُورِ وَ هُوَ فِي مَوْكِبِهِ وَ هُوَ عَلَى فَرَسٍ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ خَيْلٌ وَ مِنْ خَلْفِهِ خَيْلٌ وَ أَنَا عَلَى حِمَارٍ إِلَى جَانِبِهِ فَقَالَ لِي يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قَدْ كَانَ فَيَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَفْرَحَ بِمَا أَعْطَانَا اللَّهُ مِنَ الْقُوَّةِ وَ فَتَحَ لَنَا مِنَ الْعِزِّ وَ لَا تُخْبِرَ النَّاسَ أَنَّكَ أَحَقُّ بِهَذَا الْأَمْرِ مِنَّا وَ أَهْلَ بَيْتِكَ فَتُغْرِيَنَا بِكَ وَ بِهِمْ قَالَ فَقُلْتُ وَ مَنْ رَفَعَ هَذَا إِلَيْكَ عَنِّي فَقَدْ كَذَبَ فَقَالَ لِي أَ تَحْلِفُ عَلَى مَا تَقُولُ قَالَ فَقُلْتُ إِنَّ النَّاسَ سَحَرَةٌ يَعْنِي يُحِبُّونَ أَنْ يُفْسِدُوا قَلْبَكَ عَلَيَّ فَلَا تُمَكِّنْهُمْ مِنْ سَمْعِكَ فَإِنَّا إِلَيْكَ أَحْوَجُ مِنْكَ إِلَيْنَا فَقَالَ لِي تَذْكُرُ يَوْمَ سَأَلْتُكَ هَلْ لَنَا مُلْكٌ فَقُلْتَ نَعَمْ طَوِيلٌ عَرِيضٌ شَدِيدٌ فَلَا تَزَالُونَ فِي مُهْلَةٍ مِنْ أَمْرِكُمْ وَ فُسْحَةٍ مِنْ دُنْيَاكُمْ حَتَّى تُصِيبُوا مِنَّا دَماً حَرَاماً فِي شَهْرٍ حَرَامٍ فِي بَلَدٍ حَرَامٍ فَعَرَفْتُ أَنَّهُ قَدْ حَفِظَ الْحَدِيثَ فَقُلْتُ لَعَلَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَكْفِيَكَ فَإِنِّي لَمْ أَخُصَّكَ بِهَذَا وَ إِنَّمَا هُوَ حَدِيثٌ رَوَيْتُهُ ثُمَّ لَعَلَّ غَيْرَكَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ يَتَوَلَّى ذَلِكَ فَسَكَتَ عَنِّي فَلَمَّا رَجَعْتُ إِلَى مَنْزِلِي أَتَانِي بَعْضُ مَوَالِينَا فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُكَ فِي مَوْكِبِ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَنْتَ عَلَى حِمَارٍ وَ هُوَ عَلَى فَرَسٍ وَ قَدْ أَشْرَفَ عَلَيْكَ يُكَلِّمُكَ كَأَنَّكَ تَحْتَهُ فَقُلْتُ بَيْنِي وَ بَيْنَ نَفْسِي هَذَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ وَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الَّذِي يُقْتَدَى بِهِ وَ هَذَا الْآخَرُ يَعْمَلُ بِالْجَوْرِ وَ يَقْتُلُ أَوْلَادَ الْأَنْبِيَاءِ وَ يَسْفِكُ الدِّمَاءَ فِي الْأَرْضِ بِمَا لَا يُحِبُّ اللَّهُ وَ هُوَ فِي مَوْكِبِهِ وَ أَنْتَ عَلَى حِمَارٍ فَدَخَلَنِي مِنْ ذَلِكَ شَكٌّ حَتَّى خِفْتُ عَلَى دِينِي وَ نَفْسِي قَالَ فَقُلْتُ لَوْ رَأَيْتَ مَنْ كَانَ حَوْلِي وَ بَيْنَ يَدَيَّ وَ مِنْ خَلْفِي وَ عَنْ يَمِينِي وَ عَنْ شِمَالِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ لَاحْتَقَرْتَهُ وَ احْتَقَرْتَ مَا هُوَ فِيهِ فَقَالَ الْآنَ سَكَنَ قَلْبِي ثُمَّ قَالَ إِلَى مَتَى هَؤُلَاءِ يَمْلِكُونَ أَوْ مَتَى الرَّاحَةُ مِنْهُمْ فَقُلْتُ أَ لَيْسَ تَعْلَمُ أَنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ مُدَّةً قَالَ بَلَى فَقُلْتُ هَلْ يَنْفَعُكَ عِلْمُكَ أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ إِذَا جَاءَ كَانَ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ الْعَيْنِ إِنَّكَ لَوْ تَعْلَمُ حَالَهُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَيْفَ هِيَ كُنْتَ لَهُمْ أَشَدَّ بُغْضاً وَ لَوْ جَهَدْتَ أَوْ جَهَدَ أَهْلُ الْأَرْضِ أَنْ يُدْخِلُوهُمْ فِي أَشَدِّ مَا هُمْ فِيهِمْ مِنَ الْإِثْمِ لَمْ يَقْدِرُوا فَلَا يَسْتَفِزَّنَّكَ الشَّيْطَانُ
فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ أَ لَا تَعْلَمُ أَنَّ مَنِ انْتَظَرَ أَمْرَنَا وَ صَبَرَ عَلَى مَا يَرَى مِنَ الْأَذَى وَ الْخَوْفِ هُوَ غَداً فِي زُمْرَتِنَا .»*
*الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص 36 و ص: 37.
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
#فقه_حکومتی
#احادیث_فقه_حکومتی
#حفاظت 37
🔅🔅🔅
📜حمران مىگويد: در نزد امام صادق عليه السّلام سخن از خلفاى جور رفت، و اينكه نسبت به شيعه نظر بدى دارند. حضرت عليه السّلام فرمود: من با ابو جعفر منصور حركت مىكردم، و او در كاروان پادشاهى خود بود و بر اسبى سوار، جلوى او چند اسب سوار، و پشت سرش چند اسب سوار ديگر، در حركت بودند و من هم در كنار او بر الاغى سوار بودم. او به من رو كرد و گفت: اى ابا عبد اللَّه! كار شد، [يعنى ما بر امر خلافت مسلّط شديم] و شايسته است كه تو هم شاد باشى بدان چه خداوند از توانايى به ما داده است، و در عزّت بر ما گشاده است، و به مردم نگو كه تو و خاندانت در امر خلافت از ما شايستهتر هستند، تا ما را نسبت به خودت و آنها عصبانى كنى. امام عليه السّلام فرمود: من گفتم كسى كه براى تو از جانب من اين گزارش را فرستاده دروغ گفته است. او به من گفت: آيا بدان چه گفتهاى سوگند مىخورى؟
من گفتم: همانا مردم افسونگرانند- يعنى دوست دارند دل تو را از من چركين كنند- تو به سخن آنان گوش مده زيرا ما به تو نيازمندتريم از تو به ما.
او به من گفت: آيا يادت مىآيد كه يك روز از تو پرسيدم: آيا براى ما سلطنتى هست؟
و تو پاسخ دادى، آرى سلطنتى طولانى و پهناور، كه پيوسته در كار خود مهلت خواهيد داشت، و در دنيايتان وسعت، تا اينكه خون ناحقّى از ما را در ماه حرام و شهر حرام [مكه] بريزيد. من دانستم كه حديث را حفظ كرده است پس گفتم: شايد خداوند عزّ و جلّ تو را كفايت كند، يعنى تو را حفظ كند از اينكه مرتكب چنين امرى شوى، زيرا من شخص خاص تو را در نظر نداشتم، و آن حديثى بوده است كه من آن را روايت كردم، شايد فرد ديگرى از خاندانت مرتكب چنين كارى شود. در اين هنگام منصور خاموش شد، و چون به خانهام آمدم يكى از دوستان و شيعيان ما نزد من آمد و گفت: قربانت گردم، بخدا سوگند من تو را در موكب ابو جعفر ديدم كه بر الاغى سوار بودى، و او بر اسبى سوار و چنان با شما سخن مىگفت كه گويى شما زير دست او هستيد، و پيش خود گفتم: اين حجّت خدا بر خلق، و صاحب الامر است كه بايد از او پيروى شود، و آن ديگرى كار بر خلاف مىكند و اولاد پيامبران را مىكشد، و بر زمين آن گونه كه خدا دوست ندارد خون مىريزد، و امام در موكب اوست و سوار بر الاغى، و اين چنين ترديد به دلم راه يافت، تا آنكه بر خودم و دينم ترسيدم. او گفت امام به من فرمود: اگر تو فرشتگانى را مىديدى كه در جلو و عقب و سمت راست و چپ من بودند هر آينه او را خوار مىشمردى، و آنچه را هم داشت كوچك مىگرفتى. او گفت: اكنون دلم آرام گرفت. او سپس گفت: اينان تا كى سلطنت خواهند كرد و چه هنگام از دست ايشان آسايش به دست خواهد آمد؟ من گفتم: آيا نمىدانى كه هر چيزى مدّتى دارد؟ او گفت: آرى.
من گفتم: آيا براى تو سودى خواهد داشت كه بدانى اين امر هر گاه موعدش فرا رسد، از يك چشم به همزدن سريعتر خواهد بود؟ اگر تو وضع ايشان را نزد خداوند مىدانستى بيشتر و سختتر آنها را دشمن مىداشتى، و اگر تو يا همه مردم زمين بكوشيد، آنان را در گناه بيشترى كه در آن بسر مىبرند درآوريد نتوانيد. پس شيطان تو را از جاى به در نبرد و نلغزاند، زيرا عزّت از آن خدا و رسول و مؤمنان است، ولى منافقان نمىدانند. آيا نمىدانى كه هر كه منتظر امر ما باشد و بر آزار و ترس خود صبر كند، فردا با ما محشور شود؟**
**این روایت با توجه به روایاتی که در براندازی آمده که حضرت خود را مهدی نامیده اند بدین معنی که قصد قیام داشته اند می¬رساند که حضرت تقیه می¬کنند.
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
هدایت شده از مرقومات/علی ریاحی پور
⭕ آقایان دفتر زشت است؛نکنید این کارها را!!!!
.
امام خامنه ای:
یکی از کارهای خوب همین بوده که وزرای محترم آمدهاند در مجلس و اوضاع بخش مربوط به خودشان را برای شما توضیح دادهاند؛ یکی از کارهای خوبی که در این یک ماه و اندی انجام گرفته این است. لکن این روابط با دولتمردان بایستی هم با قانون منطبق باشد، هم با شرع؛ هم قانونی باید باشد، هم شرعی.
🔰 یعنی #سؤال، #تفحّص و #امثال_اینها [استیضاح و...] که در قانون آمده،
#اینهاحقّ شما_است،
#بایستی انجام بدهید (این عبارت در کانال سایت حضرت آقا سانسور شده بود)
امّا توهین نه، دشنام نه، نسبتِ بدون علم نه؛ اینها حقّ شما نیست و بعضی اش حرام شرعی هم هست و جایز نیست...
#تفکیک کنید بین #آنچه وظیفه ی شما است
و #آنچه ممنوع است برای شما...
برخورد متین، خردمندانه، قابل توجیه، ولو قوی.
گاهی هست که شما حرف طرف مقابل را صد درصد قبول ندارید؛ یعنی صد درصد رد میکنید؛ هیچ اشکالی ندارد،
لکن باید جوری نظر و همین رأی مخالف ادا بشود که کسی که از بیرونِ مجلس دارد نگاه میکند، ببیند حق با شما است؛ یعنی با متانت و با خردمندی.
من البتّه #نقش نظارتی مجلس را خیلی مهم میدانم؛
🔸 یعنی #واقعا نقش نظارتی مجلس #یک نقش #اساسی و #حیاتی است و #هیچ نبایستی به این نقش نظارتی بی توجهی بشود، (این چند جمله نیز در کانال سایت حضرت آقا سانسور شده بود!)
لکن معتقدم که این نقش را #با_متانت ایفا بکنید؛
خردمندانه و با متانت و بدون حاشیه ایفا بشود.
❌ پ.ن: حقیر با اندک شناختی که از منظومه فکری رهبر انقلاب داشتم؛ بعید می دانستم که رهبری انقلاب بخواهند مقابل ساز و کارهای قانونی نظام بایستند، فلذا از دیروز تا به این لحظه؛ مطابق آنچه کانال های منتسب به رهبری منتشر کرده بودند؛ نسبت به سخنان ایشان به دیده تردید می نگریستم تا اینکه مشروح سخنان منتشر شد. همانطور که در بالا می بینید عبارت های کلیدی سخنان ایشان متاسفانه توسط کانال های منتشر کننده مواضع ایشان حذف و #سانسور شد. جالب آنکه این بخش های حذف شده در تمامی بخش های خبری ام سانسور شده است.
🔸البته این موارد ناظر به امروزم نیست و چند سالی هست که با این اعمال سلیقه ها مواجهه ایم.
ماجرای سخنان رهبری در دیدار مردم شیراز را که یادتان هست؟! ماجرا من اشتباه کردم و..
چندین سال است که مشروح سخنان نمایندگان دانشجویی در دیدار رهبری پخش نمی شود.چرا؟ بیش از این اعتماد حزب الله را خدشه دار نکنید. آقایان دفتر بنظرم باید چاره ای بيانديشند. باور بفرمائید این رویه اشتباه است.
✍️#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
هدایت شده از سُلَّمْ | کـاوه
💎 تحریف کلام امام موجب انحراف همه مأمومین خواهد شد
❓آیا رهنمودهای امام مسلمین درست منعکس میگردد؟!؟
🔘 پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام خامنهای در انعکاس فرمایشات ایشان یک سبک متداول دارد؛ ابتدا یک گزارش اجمالی که شامل فرازهای مهم بیانات ایشان است را منتشر میکند(که به خاطر خلاصه بودن بیشتر نیز دیده میشود) و بعد متن کامل بیانات ایشان که خب قاعدتا مفصلتر است را انعکاس میدهد و در آخر نیز گزیدههایی از بیانات را در کانالهای رسمی دفتر در فضای مجازی منتشر مینماید.
♦️ در دیدار دیروز نمایندگان محترم مجلس با امام خامنهای ایشان فقط یک بار از کلمه "تفحّص" استفاده نمودند که ما قصد داریم به نوع و کیفیت انعکاس آن بخش و فرازی از سخنان ایشان که این واژه "تفحّص" در آن آمده است در گزارش سایت آقا و کانال رسمی دفتر ایشان در فضای مجازی بپردازیم.
🔹 متن اصلی بیانات: یعنی سؤال، تفحّص و امثال اینها که در قانون آمده، اینها حقّ شما است، بایستی انجام بدهید، امّا توهین نه، دشنام نه، نسبتِ بدون علم نه؛ اینها حقّ شما نیست و بعضیاش حرام شرعی هم هست و جایز نیست...
🌐 leader.ir/fa/speech/24514 سند
🔸 متن سایت و کانال: یعنی سؤال و تفحص به عنوان حق مجلس وجود داشته باشد اما توهین و دشنام و نسبتِ بدون علم به دولتمردان به هیچ وجه جایز نیست و برخی از این نسبتها حرام شرعی است.
🌐 leader.ir/fa/content/24514 سند
🌐 eitaa.com/khamenei_ir/7422 سند
🔺 ملاحضه میفرمایید که در متن سایت و کانال عبارت سوق الجیشی و تعیین کنندهی "امثال اینها که در قانون آمده، اینها حقّ شما است، بایستی انجام بدهید" کاملا حذف شده و حتی واژه "دولتمردان" نیز اضافه شده است!
🔻 این بخش از سخنان آقا به گونهای خلاصه و گزارش شده که خدشه در کلام امام وارد کرده و به عبارت دقیق تر کلام را مهندسی و تحریف نموده است، آن هم کلام و سخنی که به خاطر جایگاه والای متکلم آثار مهمی بر آن مترتب میشود.
✔️ نگارنده سالهاست که فقط متن و فیلم کامل بیانات را منشاء کسب تکلیف خود قرار داده است؛ اما آیا همه این وقت و حوصله را دارند؟ هوشیار باشید که از دورن خیمه امام گرای اشتباه به شما داده نشود!
👤 حسین کاوه ✍️
#️⃣ #سلم #یادداشت #حسین_کاوه #امام_خامنه_ای #تحریف
🌐 @sollam
#فقه_حکومتی
#احادیث_فقه_حکومتی
#حفاظت 38
🔅🔅🔅
📂39-فی غوالي اللئالي : «أَنَّ يَاسِراً وَ ابْنَهُ عَمَّاراً وَ امْرَأَتَهُ سُمَيَّةَ قَبَضَ عَلَيْهِمْ أَهْلُ مَكَّةَ وَ عَذَّبُوهُمْ بِأَنْوَاعِ الْعَذَابِ لِأَجْلِ إِسْلَامِهِمْ وَ قَالُوا لَا يُنْجِيكُمْ مِنَّا إِلَّا أَنْ تَنَالُوا مُحَمَّداً وَ تَبَرَّءُوا مِنْ دِينِهِ فَأَمَّا عَمَّارٌ فَأَعْطَاهُمْ بِلِسَانِهِ كُلَّمَا أَرَادُوا مِنْهُ وَ أَمَّا أَبَوَاهُ فَامْتَنَعَا فَقُتِلَا ثُمَّ أُخْبِرَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِذَلِكَ فَقَالَ فِي عَمَّارٍ جَمَاعَةٌ إِنَّهُ كَفَرَ فَقَالَ ص كَلَّا إِنَّ عَمَّاراً مُلِئَ إِيمَاناً مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ وَ اخْتَلَطَ الْإِيمَانُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَاءَ عَمَّارٌ وَ هُوَ يَبْكِي فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص مَا خَبَرُكَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص مَا تُرِكْتُ حَتَّى نِلْتُ مِنْكَ وَ ذَكَرْتُ آلِهَتَهُمْ بِخَيْرٍ فَصَارَ رَسُولُ اللَّهِ يَمْسَحُ عَيْنَيْهِ وَ يَقُولُ إِنْ عَادُوا لَكَ فَعُدْ لَهُمْ بِمَا قُلْتَ. » *
🗓در غوالی اللئالی آمده است كه ياسر و پسرش عمار و همسرش سميه دستگير مردم مكه شدند، و براى مسلمانى آنها را هر جور شكنجه كردند و گفتند: رهائى نداريد جز كه بمحمد بد گوئيد و از او بيزارى جوئيد، عمار هر چه را خواستند بزبان آورد ولى پدر و مادرش سرباز زدند و كشته شدند و خبرش برسول خدا (ص) رسيد و جمعى گفتند: كه كافر شده و آن حضرت فرمود: نه هرگز براستى كه عمار سر تا پا پر است از ايمان، ايمان با گوشت و خونش آميخته، و عمار گريهكنان آمد و پيغمبر باو فرمود چه خبرت است؟ گفت يا رسول الله مرا رها نكردند تا بتو بد گفتم و بتهاشان را ستودم، و رسول خدا بچشمانش دست ميكشيد و ميفرمود: اگر بازت گرفتند تو هم باز گرد بدان چه براشان گفتى.
*عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية / ج2 / 104
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
هدایت شده از پژوهش های اصولی
❌#خبر_فوری❌
🖋 رفقا تصمیم گرفتن ۴۰ نفر بشن و امروز زیارت عاشورا صد لعن و صد سلام بخونن.
دوستانی که میتونن عاشورا بخونن خبر بدن، این سرباز حضرت نجات پیدا کنه.
📚 کانال پژوهش های اصولی
https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
باسمه تعالی
ان شاءالله هفته بعد جلسه هشتم مکتب شناسی فقهی آیت الله العظمی خامنه ای با رعایت قوانین بهداشتی برگزار خواهد شد
زمان و مکان را ان شاءالله اعلام خواهم کرد
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
#فقه_حکومتی
#احادیث_فقه_حکومتی
#حفاظت 39
🔅🔅🔅
📂40-فی البحار قَالَ الزُّهْرِيُ :«كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع مَا عَرَفْتُ لَهُ صَدِيقاً فِي السِّرِّ وَ لَا عَدُوّاً فِي الْعَلَانِيَةِ لِأَنَّهُ لَا أَحَدَ يَعْرِفُهُ بِفَضَائِلِهِ الْبَاهِرَةِ إِلَّا وَ لَا يَجِدُ بُدّاً مِنْ تَعْظِيمِهِ مِنْ شِدَّةِ مُدَارَاةِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع وَ حُسْنِ مُعَاشَرَتِهِ إِيَّاهُ وَ أَخْذِهِ مِنَ التَّقِيَّةِ بِأَحْسَنِهَا وَ أَجْمَلِهَا وَ لَا أَحَدَ وَ إِنْ كَانَ يُرِيهِ الْمَوَدَّةَ فِي الظَّاهِرِ إِلَّا وَ هُوَ يَحْسُدُهُ فِي الْبَاطِنِ لِتَضَاعُفِ فَضَائِلِهِ عَلَى فَضَائِلِ الْخَلْقِ. »*
🗓در بحار آمده زهری می¬گوید : علی بن الحسین دائما این گونه بود که من دوستی برای او در پنهانی و دشمنی برای او به طور آشکار نشناختم چرا که هیچ کس او را با فضائل درخشانش نشناخت مگر اینکه چاره ای از تعظیم او نمی¬دید از شدت مدارای علی بن الحسین و معاشرت نیکوی او با آن فرد و بهترین و زیباترین شکل تقیه را انتخاب کردن و هیچ کسی حتی دوستی که دوستی شدیدی نسبت به او ظاهر می¬کرد نبود مگر اینکه در باطن به او به خاطر فضائل زیادش بر خلق حسادت می¬ورزید .
🔅🔅🔅
📂41-عَنْهُ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ عَيَّرَ قَوْماً بِالْإِذَاعَةِ فَقَالَ « وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ » فَإِيَّاكُمْ وَ الْإِذَاعَةَ .»
🗓از محمد بن عجلان از امام صادق نقل کرد که حضرت فرمود : خداوند اقوامی را سرزنش کرد به خاطر فاش کردن راز پس فرمود : « هنگامیکه امری از امنیت یا ترس به آنها رسید فاش کردند » پس بر حذر باشید از فاش کردن .
*بحار الأنوار / ج72 / 401 / باب 87 التقية و المداراة .
. الكافي / ج2 / 371 / باب الإذاعة .
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
جواب سوالات بزرگواران در مورد نحوه حمایت بنده از موضوعات اعلام شده برای تحقیق
https://eitaa.com/salmanraoofi/8141
https://eitaa.com/salmanraoofi/8142
۱ انتخاب موضوع و نوشتن طرح اجمالی تحقیق
۲ ارائه طرح به بنده
۳ هماهنگی برای بحث و رفع اشکالات طرح
۴ نوشتن یک سوم یا کل تحقیق
۵ ارائه به بنده
۶ هماهنگی برای بحث و رفع اشکالات
۷ ویرایش دوباره تحقیق
۸ ارائه به بنده
۹ هماهنگی برای بحث و رفع اشکالات نهایی
۱۰ ویرایش پایانی
۱۱ ارائه به بنده
۱۲ هماهنکی برای ارائه تحقیق به صورت نهایی
والسلام
سلمان رئوفی
۱۳۹۹/۴/۲۴
@salmanraoofi
🔆۲۳ ذیالقعده روز زیارتی مخصوص امام رضا علیه السلام و زیارت آن حضرت از دور و نزدیک سنت است،
🔆صلوات خاصه حضرت علیه السلام
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الاِْمامِ التَّقِىِّ النَّقِىِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَْرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلوةً کَثیرَةً تآمَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ»
@salmanraoofi
📙«درسنامه علم لغت»
جدیدترین کتاب علمی-حوزوی از دروس استاد معظم حجتالاسلام والمسلمین وکیلی منتشر شد.
این اثر ارزشمند تحقیق و نگارش حجة الاسلام والمسلمین صارمی میباشد.
▫️در ۴۴۰ صفحه با تخفیف بیست درصد:
۴۸ هزار تومان
▫️بهمناسبت ایام ولادت امام رضا علیهالسلام (به مدت محدود)
🚛 ارسال رایگان به سراسرکشور
👈 توضیحات بیشتر و خرید اینترنتی:
✅ towhid.org/1364/book
💠پایگاه رسمی اطلاع رسانی حجة الاسلام و المسلمین محمدحسنوکیلی
🆔 @mhva_ir
🌐 www.mhva.ir
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
فهرست و مقدمۀ کتاب علم لغت.pdf
1.1M
🔆مقدمه و فهرست جامع کتاب «درسنامه علم لغت»
💠پایگاه رسمی اطلاع رسانی حجة الاسلام و المسلمین محمدحسنوکیلی
🆔 @mhva_ir
🌐 www.mhva.ir
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
#ضد_جاسوسی 1
#قرآن
#حدیث
#فقه_الحکومه
🔅🔅🔅
🗓1-فی الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد فی فصل انتزاعه ع الكتاب الذي أرسله حاطب بن أبي بلتعة من المرأة : وَ مِنْ ذَلِكَ أَنَّ النَّبِيَّ ص لَمَّا أَرَادَ فَتْحَ مَكَّةَ سَأَلَ اللَّهَ جَلَّ اسْمُهُ أَنْ يُعَمِّيَ أَخْبَارَهُ عَلَى قُرَيْشٍ لِيَدْخُلَهَا بَغْتَةً وَ كَانَ ع قَدْ بَنَى الْأَمْرَ فِي مَسِيرِهِ إِلَيْهَا عَلَى الِاسْتِسْرَارِ بِذَلِكَ فَكَتَبَ حَاطِبُ بْنُ أَبِي بَلْتَعَةَ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ يُخْبِرُهُمْ بِعَزِيمَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص عَلَى فَتْحِهَا وَ أَعْطَى الْكِتَابَ امْرَأَةً سَوْدَاءَ كَانَتْ وَرَدَتِ الْمَدِينَةَ تَسْتَمِيحُ بِهَا النَّاسَ وَ تَسْتَبِرُّهُمْ وَ جَعَلَ لَهَا جُعْلًا عَلَى أَنْ تُوصِلَهُ إِلَى قَوْمٍ سَمَّاهُمْ لَهَا مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ وَ أَمَرَهَا أَنْ تَأْخُذَ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ فَنَزَلَ الْوَحْيُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص بِذَلِكَ فَاسْتَدْعَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ قَالَ لَهُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِي قَدْ كَتَبَ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ يُخْبِرُهُمْ بِخَبَرِنَا وَ قَدْ كُنْتُ سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ يُعَمِّيَ أَخْبَارَنَا عَلَيْهِمْ وَ الْكِتَابُ مَعَ امْرَأَةٍ سَوْدَاءَ قَدْ أَخَذَتْ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ فَخُذْ سَيْفَكَ وَ الْحَقْهَا وَ انْتَزِعِ الْكِتَابَ مِنْهَا وَ خَلِّهَا وَ صِرْ بِهِ إِلَيَّ ثُمَّ اسْتَدْعَى الزُّبَيْرَ بْنَ الْعَوَّامِ وَ قَالَ لَهُ امْضِ مَعَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فِي هَذِهِ الْوَجْهِ فَمَضَيَا وَ أَخَذَا عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ فَأَدْرَكَا الْمَرْأَةَ فَسَبَقَ إِلَيْهَا الزُّبَيْرُ فَسَأَلَهَا عَنِ الْكِتَابِ الَّذِي مَعَهَا فَأَنْكَرَتْ وَ حَلَفَتْ أَنَّهُ لَا شَيْءَ مَعَهَا وَ بَكَتْ فَقَالَ الزُّبَيْرُ مَا أَرَى يَا أَبَا الْحَسَنِ مَعَهَا كِتَاباً فَارْجِعْ بِنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص لِنُخْبِرَهُ بِبَرَاءَةِ سَاحَتِهَا فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يُخْبِرُنِي رَسُولُ اللَّهِ ص أَنَّ مَعَهَا كِتَاباً وَ يَأْمُرُنِي بِأَخْذِهِ مِنْهَا وَ تَقُولُ أَنْتَ أَنَّهُ لَا كِتَابَ مَعَهَا ثُمَّ اخْتَرَطَ السَّيْفَ وَ تَقَدَّمَ إِلَيْهَا فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ تُخْرِجِي الْكِتَابَ لَأَكْشِفَنَّكِ ثُمَّ لَأَضْرِبَنَّ عُنُقَكِ فَقَالَتْ لَهُ إِذَا كَانَ لَا بُدَّ مِنْ ذَلِكَ فَأَعْرِضْ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ بِوَجْهِكَ عَنِّي فَأَعْرَضَ ع بِوَجْهِهِ عَنْهَا فَكَشَفَتْ قِنَاعَهَا وَ أَخْرَجَتِ الْكِتَابَ مِنْ عَقِيصَتِهَا فَأَخَذَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ صَارَ بِهِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص .»*
*الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج1 ؛ ص56 و ص 57
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
#ضد_جاسوسی 1
#قرآن
#حدیث
#فقه_الحکومه
🔅🔅🔅
ترجمه:
📝در کتاب الارشاد در شناخت حجتهای خداوند بر بندگان در فصل داستان فتح مكه و گرفتن على ع نامه حاطب بن ابى بلتعة را از آن زنى که مأمور رساندن نامه به قريش مكه بود آمده :
و از جمله فضائل آن حضرت اين بود : چون پيغمبر (ص) آهنگ فتح مكه فرمود، از خداى تعالى خواست كه جريان كار او را (از حركت و تجهيز لشكر و ديگر كارها را) از قريش (آنان كه در مكه بودند و با آن وجود مقدس دشمنى ميكردند) پوشيده دارد، تا بطور ناگهانى بر آن شهر درآيد، و روى اين منظور همه كارهاى مربوط باين حركت و حمله و يورش را پنهانى انجام ميداد، ولى (با همه اين احوال) حاطب بن أبى بلتعة { كه قبلا در مكه مي¬زيست و پس از آن اسلام اختيار كرد و بمدينه هجرت كرده بود، و چون آب و ملكى در مكه نداشت و برخى از خاندان او نيز هنوز در مكه بودند، ناچار بود كه با بزرگان مكه در تماس باشد، و راه دوستى خود را با آنها نبندد، و البته از آن مسلمانهاى محكم و پابرجائى نيز نبود كه بخاطر اسلام از همه چيز در اين راه بگذرد، و باصطلاح از مسلمانانى بود كه نان را بنرخ روز ميخورد، و در عين حال كه مسلمان بود روابط خود را با مشركين مكه و سران قريش نگهداشته بود، از اين رو} نامهاى بأهل مكه نوشت، و آنها را از تصميمى كه رسول خدا (ص) براى فتح مكه گرفته بود بوسيله آن نامه آگاه ساخت، و آن نامه را بزنى سياه پوست كه در مدينه از راه گدائى روزگار ميگذرانيد و امرار معاش ميكرد سپرد، كه آن را بسران قريش كه نامبر كرده بود برساند، و براى اين كار دستمزد خوبى باو داد، و باو دستور داد كه از بيراهه برود (مبادا گرفتار شود و نامه بدست مسلمان بيفتد) از آن سو بر رسول خدا (ص) وحى رسيد، و جبرئيل جريان نامهنگارى او را بأهل مكه بآن حضرت خبر داد، پس رسول خدا (ص) أمير المؤمنين عليه السّلام را طلبيد، و باو فرمود: همانا برخى از پيروان من نامه بمردم مكه نگاشته، در آن نامه از جريان كار و تصميم ما آنان را آگاه ساخته در صورتى كه من از خدا خواسته بودم كه جريان كار ما را بر آنها پوشيده دارد و آن نامه همراه زن سياه پوستى است كه از بيراهه بسوى مكه روان شده، پس شمشيرت را بردار و باو برس، و نامه را از او گرفته نزد من آر، سپس زبير را خواست و باو فرمود: در اين راه همراه على برو و با او باش، پس على عليه السّلام با زبير براه افتاد و از بيراهه بسوى مكه رهسپار شدند تا بآن زن رسيدند، ابتداء زبير پيش آن زن رفت، و از او راجع بنامهاى كه نزدش بود پرسيد، آن زن وجود چنين نامهاى را نزد خود انكار كرد و سوگند ياد نمود كه چنين چيزى نزد او نيست و گريه كرد، پس زبير بعلى عليه السّلام عرض كرد، من گمان ندارم نامه همراه اين زن باشد بيا تا نزد رسول خدا (ص) بازگرديم و از بىگناهى اين زن آن حضرت را آگاه كنيم، امير المؤمنين عليه السّلام (خشمناك شد و) فرمود: رسول خدا (ص) بمن خبر داده كه نامه همراه اين زن است و بمن دستور فرموده كه از او بگيرم و تو ميگوئى: كه نامه همراه او نيست؟ (يعنى رسول خدا (ص) نعوذ باللَّه دروغ گفته و اين زن راست ميگويد؟ اين سخن را فرمود) و شمشير را از نيام كشيد و پيش آن زن رفته فرمود: آگاه باش بخدا سوگند اگر نامه را بيرون نياورى ترا بازرسى ميكنم سپس گردنت را (با اين شمشير) ميزنم؟ زن (كه آثار خشم را در چهره على ديد و ميدانست كه آنچه گفته است انجام ميدهد) گفت: حال كه چنين است اى پسر ابو طالب رو از من باز گردان (تا نامه را بيرون آورم و بتو بدهم) حضرت روى خويش از آن زن برگردانيد و آن زن مقنعه و روسرى خود را باز كرد و نامه را كه در گيسوى خود پنهان كرده بود بيرون آورد و بآن حضرت داد، على عليه السّلام نامه را گرفت و نزد پيغمبر (ص) آورد .
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
بزرگوارانی از بنده درباره کتاب روش شناسی اجتهاد از محصولات موسسه فقاهت و تمدن اسلامی سوال می کردند
جواب کلی اینکه این کتاب به دلیل ضعف زیاد در مبانی و اشکالات متعدد در محتوا استاندارد علمی حداقلی برای این بحث را ندارد
اما به ذهنم رسید به دلایلی اشکالات را مبسوط مطرح کنم تا افراد منصف قضاوت کنند
حال جلسه اول نقد خدمت شما آماده شده، ان شاءالله فقط مقدمه در مبانی مکتب شناسی فقهی و بخش شیخ اعظم انصاری رحمت الله علیه را نقد خواهم کرد
و السلام
۱۳۹۹/۴/۲۶
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
NAGHD 1 [کیفیت کم].mp3
12.78M
#نقد_کتاب_روش_شناسی_اجتهاد
موسسه فقاهت و تمدن اسلامی
جلسه ۱
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
🔆رهبر معظم انقلاب: باید از برکت روز بيست و پنجم ماه ذیقعده که روز دحوالارض است استفاده کرد
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
یکبار برای اولین و آخرین بار روشنگری خواهم کرد و دیگر وارد این حواشی نخواهم شد.
بنده دوبار به دوست قدیمی و گرامی جناب استاد اکبرنژاد در کانال پیشنهاد مناظره دادم ولی هر دوبار ابتداء هیچ جوابی داده نشد تا دفعه دوم که با پیگیری بعضی افراد مجبور شدند به پیام جواب بدهند در دفعه دوم هم صراحتا گفتند استاد اکبرنژاد مناظره نمی کنند حال اینکه دائما نامه های مکرر ایشان به افراد نامدار حوزه برای مناظره پخش می شد و احتمالا پخش می شود.
حال بنده را در حد خودشان ندیدند یا از مناظره با بنده می ترسند یا علت دیگری دارد نمی دانم، گرچه ظاهرا همیشه میل و وقت برای مناظره با معاریف دارند به هر حال حرفشان این بود که لزومی به مناظره با ایشان نیست و شما که در مکتب شناسی تمرکز دارید با شاگردان ایشان مناظره کنید و کتاب روش شناسی اجتهاد را نقد کنید.
بنده متوجه شدم مسئول محترم موسسه ظاهرا متوجه نیست که نقد کتاب، مناظره نیست و اصلا مناظره یک موضوع دارد و نقد این کتاب هم کار یک یا دو جلسه نیست و اصلا مناظره بر سر کتاب چه معنایی دارد نمی دانم، این کتاب یک کتاب علمی ضعیف است که نقد خود را می طلبد.
مناظره بر سر یک موضوع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی است که مورد توجه عوام و کشمکش بین خواص واقع شده است، بنابر این مناظره بر سر کتاب معنی ندارد مگر کتاب هم شرایط مناظره را پیدا کرده باشد.
علاوه بر اینکه دو استاد با استاد اکبرنژاد مناظره کردند و تا مدتها طلاب پیگیر صوت مناظره که موجود بود، بودند ولی بعد مدعی شدید صوتها گم شده است خوب چه تضمینی برای گم نشدن صوتهای بنده هست.
حالا که وارد نقد کتاب شده ام پیام داده اند که: « اگر توانایی نقد داشتید بهتر بود با حضور مولف این کار را کرد، در غیر این صورت یک کار غیرحرفه ای و بد اخلاقی است»
از اینکه خود این جمله متضمن چه بداخلاقی هایی هست می گذرم ولی
به نظر بنده جوابی که شهید مطهری رحمت الله علیه به یک منتقد برای نقد مهندس بازرگان بدون حضور او را دادند جواب این دوستان نیز هست.
"منتقد: آن بحثى است كه آقاى مهندس بازرگان در كتاب راه طى شده دارد. شما كتاب راه طى شده را آمديد اينجا رد كرديد در حالى كه مؤلف كتاب به عنوان دفاع از خودش نيامد، حتى مطالبش را هم بيان نكرده، مثل محاكمه غيابى شد كه نسبت به آقاى دكتر سحابى در اين جلسه كرديم، قبل از اينكه خودشان در اين جلسه تزشان را طرح كنند ما ردش كرديم و به همين دليل هم راهمان درست نبود و از خودشان خواهش كرديم آمدند اول تز خودشان را گفتند و دفاع كردند، مسأله جالبى در آمد. من اگر می دانستم شما مىخواهيد انتقاد به گفته نگفته شده اينجا بكنيد مىرفتم خودم را مجهز می كردم حداقل من از آن دفاع كنم، در حالى كه شما تمام جهات منفى آن را بدون اينكه دلايل را ذكر كنيد، يا باشد كه بعدا دفاع كند، بيان كرديد. حالا اگر قسمتهاى منفى را گفتيد انشاءالله جلسات ديگر قسمتهاى مثبتش را می گوييد، اما اگر اين جور نباشد، از مجموع دو جلسه ما المانهاى منفى نبوت را همه ياد گرفتيم و چيز مثبت گيرمان نيامد.
استاد شهید مطهری ره: « اگر بنا بشود هر كسى كه هر حرفى را در هر كتابى بزند شرط اينكه كسى حرف او را رد كند اين باشد كه خودش را در آنجا احضار كنند بيايد، هيچ كس جواب هيچ كس را [نمی تواند بدهد؛] همين كه كسى كتابش را چاپ و منتشر كرد [ديگر قابل انتقاد نخواهد بود.] به قول آقاى بروجردى «همين قدر كه كتاب چاپ شد به نظر بعضی ها ديگر اين دليل حقانيت آن است، می گويد آقا! چاپ شده». چند بار چاپ می شود، بعد شما می بينيد پنجاه هزار نفر آن را مىخوانند و هيچ كس حق رد كردنش را ندارد چون اول بايد آقاى مؤلف را بياورند. شما حق نداريد «كارناس» را رد كنيد چون او اينجا حاضر نيست كه بيايد جواب شما را بدهد. عجب حرفى است! آدمى كه می نويسد، فكر خودش را، هر چه كه دارد می نويسد، چيزى در دلش باقى نمی گذارد كه نصفش را نوشته باشد نصفش را ننوشته باشد. تازه اين مقدارى كه ما گفتيم خيلى احترام ايشان را رعايت كرديم اگرنه، خيلى بيش از اينها معايب دارد. » مجموعه آثار استاد شهيدمطهرى ج ۴ ص ۳۲۵ و ص : ۳۲۶
به هر حال این دوستان نیز آزادند عرایض بنده را نقد کنند مولف محترم هم در نقد بنده صوت منتشر کنند چه عیبی دارد؟ به نظر بنده در یک فضای آرام افراد نقدها را بهتر می بینند و می اندیشند، کار علمی، مراجعه، تفکر، تعمق و انصاف می خواهد ولی مناظره برای تشیید حق یا ادحاض باطل است قالب نقد یک کتاب علمی هرچند ضعیف، قالب مناظره نیست مولف هم در جواب بنده متن یا صوت بدهند تا افراد قضاوت کنند.
به احتمال زیاد به شرط توفیق کتاب لباس روحانیت را هم نقد خواهم کرد
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین
سلمان رئوفی
۱۳۹۹/۴/۲۷
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
#ضد_جاسوسی 2
#قرآن
#حدیث
#فقه_الحکومه
🔅🔅🔅
🗓2-فی نهج البلاغة ؛ من كتاب له (علیه السلام) إلى زياد ابن أبيه و قد بلغه أن معاوية كتب إليه يريد خديعته باستلحاقه « وَ قَدْ عَرَفْتُ أَنَّ مُعَاوِيَةَ كَتَبَ إِلَيْكَ يَسْتَزِلُ لُبَّكَ وَ يَسْتَفِلُ غَرْبَكَ فَاحْذَرْهُ فَإِنَّمَا هُوَ الشَّيْطَانُ يَأْتِي الْمَرْءَ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ لِيَقْتَحِمَ غَفْلَتَهُ وَ يَسْتَلِبَ غِرَّتَهُ .
▫️وَ قَدْ كَانَ مِنْ أَبِي سُفْيَانَ فِي زَمَنِ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ فَلْتَةٌ مِنْ حَدِيثِ النَّفْسِ وَ نَزْغَةٌ مِنْ نَزَغَاتِ الشَّيْطَانِ لَا يَثْبُتُ بِهَا نَسَبٌ وَ لَا يُسْتَحَقُّ بِهَا إِرْثٌ وَ الْمُتَعَلِّقُ بِهَا كَالْوَاغِلِ الْمُدَفَّعِ وَ النَّوْطِ الْمُذَبْذَب .»*
📝در نهج البلاغه آمده : از نامههاى آن حضرت عليه السّلام است به زياد ابن ابيه هنگاميكه بآن بزرگوار خبر رسيد كه معاويه نامه نامه به او نوشته مىخواهد او را با ملحق ساختن بخود (كه برادر مىباشند) بفريبد
▫️و آگاه شدم كه معاويه نامهاى به تو نوشته مىخواهد عقلت را (از راه نيكبختى) بلغزاند ، و در تيزى و تندى (زيركى) تو رخنه كند ، پس از او بر حذر بوده چه او شيطانى است كه از پيش و پس و راست و چپ شخص مىآيد تا ناگهان در هنگام غفلت و بيخبرى او درآيد ، و عقلش را بربايد .
▫️و در عهد عمر ابن خطّاب از ابو سفيان سخن نسنجيدهاى از خواهش نفس و وسوسهاى از وسوسههاى شيطان رخ داد (به عمرو ابن عاص گفت: اين نتيجه زناى من با مادر او است) به گفتن اين سخن نسبى ثابت نشده و بر اثر آن كسى سزاوار بردن ارث نمىگردد و كسي كه به چنين سخن نادرستی دل بندد به شخصى ماند كه ناخوانده خود را در بين شراب خواران درآورد و پيوسته او را دفع نموده دور سازند ، و به كاسه چوبينى ماند كه (بر باركش مىآويزند و) قرار نگرفته مىجنبد .
*نهج البلاغة ؛ نامه 44 ؛ ص415 ص: 416
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
NAGHD.R 2.mp3
11.06M
#نقد_کتاب_روش_شناسی_اجتهاد
موسسه فقاهت و تمدن اسلامی
جلسه ۲
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
#ضد_جاسوسی 3
#قرآن
#حدیث
#فقه_الحکومه
🔅🔅🔅
🗓3- فی الغارات «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى قُثَمَ بْنِ الْعَبَّاسِ :
سَلَامٌ عَلَيْكَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ عَيْنِي بِالْمَغْرِبِ كَتَبَ إِلَيَّ يُخْبِرُنِي أَنَّهُ قَدْ وُجِّهَ إِلَى الْمَوْسِمِ نَاسٌ مِنَ الْعَرَبِ مِنَ الْعُمْيِ الْقُلُوبِ الصُّمِّ الْأَسْمَاعِ الْكُمْهِ الْأَبْصَارِ الَّذِينَ يَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ يُطِيعُونَ الْمَخْلُوقِينَ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ وَ يَجْلِبُونَ الدُّنْيَا بِالدِّينِ وَ يَتَمَنَّوْنَ عَلَى اللَّهِ جِوَارَ الْأَبْرَارِ وَ إِنَّهُ لَا يَفُوزُ بِالْخَيْرِ إِلَّا عَامِلُهُ وَ لَا يُجْزَى بِالسَّيِّئِ إِلَّا فَاعِلُهُ وَ قَدْ وَجَّهْتُ إِلَيْكُمْ جَمْعاً مِنَ الْمُسْلِمِينَ ذَوِي بَسَالَةٍ وَ نَجْدَةٍ مَعَ الْحَسِيبِ الصَّلِيبِ الْوَرِعِ التَّقِيِّ مَعْقِلِ بْنِ قَيْسٍ الرِّيَاحِيِّ وَ قَدْ أَمَرْتُهُ بِاتِّبَاعِهِمْ وَ قَصِّ آثَارِهِمْ حَتَّى يَنْفِيَهُمْ مِنْ أَرْضِ الْحِجَازِ فَقُمْ عَلَى مَا فِي يَدَيْكَ مِمَّا إِلَيْكَ مَقَامَ الصَّلِيبِ الْحَازِمِ الْمَانِعِ سُلْطَانَهُ النَّاصِحِ لِلْأُمَّةِ وَ لَا يَبْلُغْنِي عَنْكَ وَهْنٌ وَ لَا خَوَرٌ وَ وَطِّنْ نَفْسَكَ عَلَى الصَّبْرِ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ لَا تَكُونَنَّ فَشِلًا وَ لَا طَائِشاً وَ لَا رِعْدِيداً وَ السَّلَامُ .» *
📝در کتاب غارات** آمده : بسم اللّه الرحمن الرحيم «از بنده خدا على امير المؤمنين به قثم بن عباس. سلام بر تو باد.
اما بعد، جاسوس من در نواحى غربى به من نوشته و خبر داده كه جماعتى از مردم را در موسم حج به مكه فرستادهاند . اينان مردمى هستند كوردل كه نه گوش شنوايشان هست و نه چشم بينا . حق به باطل مىآميزند و آفريننده را معصيت مىكنند تا مخلوق را فرمان برند و دين را مىدهند تا دنيا را طلب كنند آن وقت آرزو دارند كه خدايشان در جوار نيكان در آورد و حال آنكه كسى به خير دست مىيابد كه كار خير كرده باشد و بدكار را جز به بدى كيفر ندهند. من جمعى از دلير مردان مسلمان را همراه مردى با گوهرى والا و ورع و تقوايى پسنديده يعنى با معقل بن قيس رياحى به سوى شما فرستادم . و معقل را فرمان دادم كه مهاجمان را تعقيب كند و آثارشان براندازد تا آنان را از سراسر سرزمين حجاز بیرون كند . تو با هر كه در نزديك توست برخيز و در مقابل دشمن پايدارى كن و از فرمانرواى خود كه نيكخواه امت است دفاع نماى . مبادا به من خبر رسد كه در كار خود سستى كردهاى يا اظهار ناتوانى نمودهاى يا عذر و بهانهاى تراشيدهاى. صبر و پايدارى در همه سختيها شيوه تو باشد سستى مكن و بىخويشتن مباش و در برابر حوادث ترس و لرز از خود دور ساز. و السلام.»
*الغارات ؛ ج2 ؛ ص348 و ص349 .
** ابن ميثم «عليه الرّحمة» در اينجا مىنويسد: سبب فرستادن اين نامه آنست كه معاويه هنگام حجّ جمعى را به مكّه فرستاد تا مردم را به اطاعت او دعوت نموده و از يارى علىّ عليه السّلام باز دارند، و ايشان را بياموزند كه امام عليه السّلام يا كشنده عثمان و شريك و همدست بوده، يا يارى او را ترك نموده است، و بهر جهت براى امامت صلاحيّت ندارد، و محاسن و نيكىهاى معاويه را به گمان خود با خوش خوئيها و بخشندگى او نقل كنند، پس امام عليه السّلام نامه را فرستاد تا قثم ابن عبّاس را بر اين كار آگاه سازد، و او به سياست و تدبير و انديشه رفتار كند، و گفتهاند: فرستادگان معاويه لشگرى بودند كه فرستاده بود تا در موسم حجّ بر مكّه دست يابند
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
سه سوال پرتکرار از بنده
۱ برای کشف مکتب فقهی یا روش اجتهادی یک استاد درس خارج یا یک کتاب فقهی به چه چیزهایی دقت کنیم
۲ چطور مکاسب شیخ انصاری ره را بخوانم که روش اجتهاد شیخ انصاری ره به دستم بیاید
۳ درسهای مکتب شناسی فقهی شیخ انصاری ره را قبل از مکاسب گوش بدهم یا بعد از مکاسب
ان شاءالله به این سه سوال تفصیلا پاسخ خواهم داد
والسلام
سلمان رئوفی
۱۳۹۹/۴/۲۹
@salmanraoofi