#تاریخ_علم_اصول ۵
#علم_اصول
🔆چشماندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول
تبویب شیخ و آخوند
همانگونه که مشهور است، شیخ انصارى «پدر علم اصول جدید» میباشد. تنظیم و چینش وی تا کنون حفظ شده، اما این تکامل در اساس و بنیاد، تفاوت چندانی با اصول شیخ انصاری ندارد. البته تحول شیخ در اصول، طبق تنظیم امروزى بیشتر به بخش دوم مباحث اصول برمیگردد و در بخش اول اصول که امروزه به مباحث الفاظ مشهور است، ایشان و بزرگانى همچون: محقق خراسانى، محقق نائینى و محقق عراقى تغییرات چندانى ایجاد نکردهاند بلکه این قسمت از مباحث اصولى بعدها توسط محقق بزرگ شیخ محمد حسین اصفهانى و شاگردان ایشان به تکامل میرسد.
شیخ اعظم تحولى عظیم و راهگشا در ادله اجتهادى و فقاهتى ایجاد کرد. وى این دو را از یکدیگر جدا ساخته و ابتدا از کتاب، سنت، عقل و اجماع به عنوان ادله اجتهادى بحث نموده سپس وارد ادله فقاهتى یعنى برائت، اشتغال، تخییر و استصحاب شده است.
شیخ تقسیم جدیدى در کاوش از حکم مقطوع، مظنون و مشکوک ارائه میکند[۱۳] و طبق هر یک از اینها رسائلش را تنظیم میکند.
لذا باب اول رسائل، بحث قطع و احکام آن است و باب دوم آن، مباحث ظنون و امارات میباشد و باب سوم، به اصول عملیه که مجراى آن شک و احکام حالت شک است، اختصاص مییابد.
از جمله ابتکارات شیخ، بحث حکومت و ورود و تعارض و تزاحم است که با نظم خاصى مطرح شدهاند. وى همچنین تحولات بزرگى در اصول عملیه ایجاد کرده است.
یکی دیگر از کارهای مهم شیخ، بررسى تفصیلى و نقادى دقیق نظریه «انسداد باب علم» است که میرزاى قمى آن را طرح کرده بود. بعد از این نقادى محققانه شیخ، این بحث اهمیت خود را از دست داد و دیگر به طور جدى در اصول مطرح نشد و امروزه هم کسى طرفدار این نظریه نیست.
تحول شیخ اعظم در اصول را میتوان در کتاب کفایه الاصول تألیف محقق خراسانى، شاگرد زیرک و هوشمند ایشان، به وضوح و زیبایى یافت. این کتاب و تبویب مباحث آن، هنوز هم معیار درسهاى خارج در حوزههاى علمیه است.
کفایه از یک مقدمه، هشت مقصد و یک خاتمه تشکیل یافته است:
در مقدمه ابتدا رئوس ثمانیه (تعریف، موضوع و فایده علم و تمایز علوم …)
سپس مباحث وضع و اقسام آن، علائم وضع و احوال آن، صحیح و اعم در الفاظ عبادات و معاملات، استعمال لفظ در اکثر از معنا و مشتق بیان میشود.
مقصد اول در اوامر
مقصد دوم در نواهى
مقصد سوم در مفاهیم
مقصد چهارم در عام و خاص
مقصد پنجم در مطلق و مقید و مجمل و مبیّن
مقصد ششم در امارات معتبر شرعى و عقلى
مقصد هفتم در اصول عملیه (برائت، احتیاط، تخییر و استصحاب)
مقصد هشتم در تعارض ادله و اصول میباشد
در خاتمه کتاب نیز به اجتهاد و تقلید اشاره میشود.
بین دو تبویب معالم و کفایه، تفاوت بسیارى موجود است
در کفایه مباحث، تنظیم منطقىترى به خود گرفته و تا حدود زیادى جایگاه ویژه خویش را یافتهاند؛ از جمله مباحث اصول عملیه و بحث تعارض ادله و … که در معالم و ماقبل آن دیده نمیشود. همچنین برخى مباحث، نظیر نسخ که تا زمان معالم، مهم تلقى میشده است و از مسائل درجه اول اصول به شمار میآمده است، در کفایه دیگر آن اهمیت را ندارد و از اولویت برخوردار نیست بلکه در ضمن مباحث دیگر به آن اشاره میشود. مسئله دیگر اینکه، در این تبویب، دیگر بحث از قیاس و استحسان جایى ندارد؛ در حالى که در تبویب پیشینیان این بحثها هر یک بابى جدا داشته است. ظاهراً ریشه عدم طرح این مباحث در قوانین است که در کفایه برجستهتر شده است. البته تفاوتهاى خرد بسیارى نیز وجود دارد که با مقایسه بین دو تبویب، روشن خواهد شد.
اما آنچه که اساسى مینماید، این است که این تحول بزرگ با ظهور شیخ و آخوند نه تنها به اتمام نرسیده، بلکه تازه شروع شده است؛ به خصوص در مباحث بخش اول اصول که این دو محقق گرانقدر چندان اصلاحات و تحولاتى در آن ایجاد نکردهاند و همگى به دست تواناى محققان بعدى بارور شده و به کمال خویش رسیدهاند. حتى بخش دوم اصول نیز که توسط شیخ و آخوند متحول شده بود، بارها و بارها به دست محققان بعدى همچون: نائینى، عراقى، امام خمینی و خوئى و … تحولات بیشترى یافت و به کمال خویش نزدیکتر شد و حقیقت آن است که هنوز هم از حرکت نایستاده است. بخش اول اصول هم با ظهور محقق بزرگ اصفهانى حرکت تکاملی خویش را آغاز کرد؛ اگرچه دو اصولى نامدار دیگر، یعنى محقق نائینى و عراقى نیز در این حرکت، سهمیبزرگ و غیر قابل انکار داشتهاند.
[۱۳] رک رسائل، ص ١؛ شیخ با توجه به حالات مکلف تقسیم جدیدى از حکم ارائه میکند: مکلف ملتفت به حکم شرعى یا داراى قطع به حکم است یا داراى ظن به حکم و یا داراى شک به حکم. به این ترتیب، سه نوع حکم مقطوع، مظنون و مشکوک خواهیم داشت. لذا مباحث اصول هم به سه بخش:
بحث قطع،
بحث امارات و ظنون
و بحث شک که اصول عملیه در آن طرح میشود، تقسیم میگردد
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
#تاریخ_علم_اصول ۶
#علم_اصول
🔆چشماندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول
تبویب محقق اصفهانى ۱
تبویب محقق اصفهانى در کتاب نیمه تمام ایشان به نام بحوث فى الاصول[۱۴] آمده است. ایشان عزم آن داشته است که یک دوره اصول بر طبق تبویب پیشنهادى خود تألیف کند که متأسفانه به آرزوى خویش نرسیده و تنها بخشاندکى از آن را نگاشته است.
تبویب محقق اصفهانى به این صورت طراحى شده است: یک مقدمه و چهار باب و یک خاتمه[۱۵]
در مقدمه مبادى تصوریه و تصدیقیه علم اصول فقه را ذکر کرده است.
در مبادى تصوریه، ابتدا مبادى تصورى لغوى را که شامل بحثهاى وضع، معانى حرفیه، انشا و اخبار، علائم حقیقت و مجاز میباشد، مطرح نموده سپس مبادى تصورى احکامى را بیان کرده است که بحث از اقسام حکم، اعم از تکلیفى و وضعى و نیز تقسیمات دیگر آن را در برمیگیرد.
محقق اصفهانى در مبادى تصدیقیه نیز ابتدا مبادى تصدیقیه لغوى را طرح نموده است که شامل بحثهاى حقیقت شرعیه، صحیح و اعم، امکان اشتراک و استعمال لفظ در اکثر از معنا میباشد.
سپس مبادى تصدیقیه احکامیه را مطرح کردهاند که بحثهاى امکان أخذ قصد قربت به متعلق امر و عدم آن، بحث ضد و ترتب، بحث از امکان تعلق امر به طبیعت و عدم آن و نیز بحث وجوب (مرکب بودن یا بسیط بودن آن) را در بر میگیرد.
باب اول: مسائل اصول عقلى شامل اجزاء، مقدمه واجب، اجتماع امر و نهى؛
باب دوم: مسائل لفظى مجعولات تشریعى مثل اوامر و نواهى، مجعولات تشریعى از حیث تعلق آنها به شرط یا وصف و یا…، موضوعات مجعولات تشریعى و متعلقشان از حیث عموم و خصوص، مطلق و مقید، مجمل و مبیّن؛
باب سوم: حجج نظیر: حجیت ظهور مطلقاً و ظاهر کتاب خصوصاً، حجیت حکایه السنه، حجیت نقل اجماع و حجیت استصحاب؛
باب چهارم: تعارض دو حجت از نظر سند یا دلالت.
خاتمه: بحث از برائت، اشتغال و اجتهاد و تقلید.
محقق اصفهانى در توجیه تبویب خود، تذکر دو نکته را نیز لازم میشمارد:
اولاً: علت تقدم مسائل عقلى بر مسائل لفظى، به خاطر شرافت مسائل عقلى و قلت تعداد آنها بوده است.
ثانیاً: موارد مندرج در خاتمه چون یا خودشان حکم شرعى مستنبط هستند یا اصلاً منتهى به حکم شرعى نمیشوند، در آخر آورده شده؛ زیرا از مقاصد فن نبوده و در عین حال در علم دیگرى هم از آن بحث نمیشود و حال آنکه فقیه به آنها نیاز دارد.[۱۶]
باید توجه شود که محقق اصفهانى در مقدمه این کتاب، به رئوس ثمانیه میپردازد؛ نظیر: تعریف، موضوع، غرض و… که یکى از آنها، تبویب یا قسمت است.
🔅🔅🔅
[۱۴]. البته آنچه که اکنون به اسم بحوث فى الاصول چاپ شده است، مجموعه چند رساله مختلف است در موضوعات گوناگون که یکى از رسائل آن، الاصول على نهج الحدیث نام دارد و این، نام کتابى است که مرحوم اصفهانى قصد تألیف آن را مطابق با طرحى نوین داشته و در ابتداى آن چگونگى تبویب و تنظیم مباحث کتاب را توضیح داده است، اما متأسفانه این کار ارزشمند به انجام نرسید.
[۱۵]. محمد حسین اصفهانى، بحوثٌ فى الاصول (قم: مؤسسه نشر اسلامى، بیتا)، صص١٧ ـ ٢٢.
[۱۶]. محمد حسین اصفهانى، بحوثٌ فى الاصول، ص ٢٢
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
#تاریخ_علم_اصول ۷
#علم_اصول
🔆چشماندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول
تبویب محقق اصفهانی ۲
همانطور که ملاحظه میشود، تبویب محقق اصفهانى منطقى و مستحکم است و در آن چند چیز برجسته مینماید: ١ـ جاى دادن مباحث وضع تا مشتق و صحیح و اعم و… در مبادى تصوریه لغوى و تصدیقیه لغوى؛ ٢ـ قرار دادن بحثهاى مربوط به حکم و اقسام آنها و برخى مسائل مربوط به آن در مبادى تصوریه احکامى و تصدیقیه احکامى (با این نگاه، این قسمت از مباحث، دیگر از مسائل اصول نخواهد بود)؛ ٣ـ اختصاص بابى مستقل به مباحث عقلى که تا پیش از ایشان سابقه نداشته و معمولاً در خلال مباحث الفاظ مطرح میشده است که چندان زیبنده نبود؛ ۴ـ قرار دادن استصحاب به عنوان یکى از حجج، که با این کار، دیگر آن را جزء ادله فقاهتى نمیشمارد؛ ۵ـ قرار دادن دو بحث برائت و احتیاط در خاتمه که خود تصریح کرده است این دو بحث از مسائل اصول نمیباشد.
اما آنچه که جاى سؤال دارد این است که چرا بعدها تبویب پیشنهادی محقق اصفهانی چندان اقبالى نیافته و خواهانى نداشته و حتى شیخ محمد رضا مظفر نیز که خود از شاگردان و پیروان مکتب ایشان است، در تبویب پیشنهادى خویش در کتاب اصول الفقه، به رغم ادعایش،[۱۷] همه این تبویب را قبول نکرده است و تنها در بخش اول، یعنى جداسازى مباحث الفاظ از مباحث عقلى، از ایشان تبعیت نموده است. شاید بتوان فلسفى کردن مباحث اصولى و قلم بسیار سنگین و پیچیده این محقق ژرفاندیش را عامل اصلى این مهجور ماندن دانست.
پیش از ذکر تبویب مرحوم مظفر، شایسته است به نکتهای مهم اشاره شود و آن اینکه، با اندک دقتى درخواهیم یافت که اکثر تبویبها، اگر نگوییم تمامشان، به گونهای تنطیم شدهاند که با موضوع که یکى از رئوس ثمانیه است، ارتباط مستقیمى دارند و ما در مدخلى که در ابتداى بحث آوردهایم، به این نکته اشاره کردهایم.[۱۸] این امر در تبویب محقق اصفهانى نیز به وضوح مشاهده میشود.
از آنجا که محقق اصفهانى موضوع علم اصول را «اقامه الحجه على حکم العمل» میگیرد، در تبویب خود، مباحثى نظیر برائت و اشتغال را در خاتمه میآورد؛ زیرا این دو، یا خود حکم شرعى مستنبطاند یا اصلاً منتهى به حکم عمل نمیشوند. از این رو، در تبویب ایشان برائت و اشتغال در مباحث حجج یا در بابى مستقل که مشتمل بر مسائل اصولى است قرار نمیگیرند. همچنین مباحثى را که ایشان تحت عنوان مقدمه ذکر میکنند؛ یعنى مبادى تصورى لغوى و احکامى و مبادى تصدیقى لغوى و احکامى چون دقیقاً با این موضوع مرتبط نیستند، داخل در مسائل نبوده و به همین دلیل در تبویب ایشان در مقدمه جاى میگیرند (این مباحث در علم دیگرى مورد بررسى قرار گرفتهاند و در اینجا تنها به خاطر حاجت به آنها ذکر میشوند). این مسئله در تبویبهاى دیگران نیز مشاهده میشود.
🔅🔅🔅
[۱۷]. محمد رضا مظفر، اصول الفقه، ج١، ص٧. ایشان در اینجا ادعا میکند که تبویب کتاب خود را مطابق با طرح پیشنهادى محقق اصفهانى در تبویب، تنظیم کرده است.
[۱۸]. در این نظریه نگارنده تنها نیست؛ بلکه محقق سیستانى نیز با این نظریه موافق بوده و در کتاب الرافد فى علم الاصول که تقریر درس ایشان به قلم آقاى سید منیر السید عدنان القطیفى است، در چند جا به این مطلب تصریح کرده است. براى نمونه، ایشان در ج ١، ص ٣١ و ٣٢، ابتدا روش متعارف در تبویب اصول نزد قدما را بیان میکند سپس در توجیه اینکه چرا قدما اینگونه تقسیم میکردهاند، میفرماید: «و لعل السر فى هذا المنهج ان موضوع علم الاصول کما ذکر السید المرتضى فى الذریعه هو: «الدلیل الفقه»، فلما کان محور الاصول هو الدلیل الفقهی کان مدار ابحاثه حول الدلیل نفسه و اقسامه من السمعی و العقلی و عوارضه الثبوتیه کالإطلاق و التقیید و التعادل و التراجیح….»، یا در همین جلد، در ص ۴٣ و ۴۴، جایى که نظریه خودشان را ارائه مینماید، میفرماید: «… بما ان علم الاصول وضع کمقدمه لعلم الفقه لابد ان یکون تصنیفه و منهجه منسجماً مع مقدمتیه، و حیث أن علم الفقه هو علم الباحث عن تحدید الحکم الشرعی فالمناسب لتصنیف علم الاصول ان یدور مدار الحجه المثبته للحکم الشرعى فإن ذلک هو النافع فی مقدمتیه لعلم الفقه، و لذلک اخترنا أن موضوع علم الاصول کما سیأتی بیانه هو الحجه فى الفقه فأبحاثه تدور حول محور الحجیه و عدمها…».
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
🔆۱۸ جمادی الثانیة سالروز وفات خاتم الفقهاء و المجتهدین آیت الله شیخ مرتضی انصاری اعلی الله مقامه الشریف
🔅برای علو درجات ایشان و همه ی علما و فقهای شیعه حمد و صلواتی قرائت بفرمایید
🔸مقام معظم رهبری (مدظله العالی):
به نظرم نمیرسد که بعد از شیخ انصاری هیچکدام از شاگردان ایشان و شاگردان شاگردان ایشان تا امروز به رتبه شیخ انصاری رسیده باشند.
🔅موضوعات بحث مکتب شناسی فقهی شیخ انصاری ره
https://eitaa.com/salmanraoofi/1577
🔅صوت دروس مکتب شناسی فقهی شیخ انصاری ره
البته میتوانید به
@salmanraoofi
در سروش مراجعه کنید صوت تمامی مباحث موجود است
https://eitaa.com/salmanraoofi/8494
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
🔆کلام و فلسفه در میراث شیخ انصاری ره
استاد سید احمد مددی
🔆از لابلای کتابهایی که از مرحوم شیخ انصاری فعلا در دسترس ما هست، نمیتوان خیلی روشن حکم کرد که ایشان در مسائل کلامی دارای مکتب خاص فکری بودهاند. البته یک نکته را باید توضیح داد -و همین نکته هم از بهترین مزایای شیخ است- و آن اینکه ایشان در خلال نوشتههای فقهی و اصولی خود، هیچگاه تا آنجایی که ما خبر داریم از بحث اصولی خارج نشده و اصالت آن را حفظ کردهاند.
🔆در بحثهای اصولی، مناسبتهای مختلفی هست که خیلی از علما و اصولیان و فقها به اندک مناسبتی از بحث اصلی خارج شده و وارد بحثهای کلامی و یا فلسفی شدهاند، در صورتی که مرحوم شیخ انصاری در کتابهای خود چه فقه و چه اصول، به کلی سعی داشتهاند حتی از استعمال اصطلاحات کلامی احتراز کنند، لذا ما نمیتوانیم درست حکم کنیم که ایشان آیا در این رشته از علوم اسلامی دارای اندیشههای خاصی بودهاند یا خیر؟
🔆فلسفه هم در حکم همان مسائل کلامی است و ظواهر امر در اینجا مثل همان بحث، نمیتوان از خلال نوشتههای ایشان مشخص کرد که ایشان در مسائل فلسفی دارای تخصص بودهاند یا خیر؟ و عرض شد که از مزایای مهم ایشان این است که بحثهای اصولی را به بحثهای فلسفی و کلامی خلط نکردهاند لیکن شواهد تاریخی در دست هست که ایشان با مسائل فلسفی آشنا بودهاند. این موارد اگر چه در شرححالهایی که از شیخ انصاری نوشته شده کمتر منعکس شده، اما ظاهرا اصل مطلب مسلم است.
🔆استاد بزرگوارمان مرحوم آیت الله العظمی آقای بجنوردی نقل میفرمودند از مرحوم آقای شیخ اسد الله زنجانی که از علمای کاظمین بودند و از شاگردهای مرحوم میرزای شیرازی بزرگ، ایشان از استادشان مرحوم شیرازی یعنی مرحوم مجدد شیرازی، و ایشان هم از استادشان مرحوم شیخ انصاری که: مرحوم شیخ در جلسهای که بودیم توصیه میکردند به ما که شما یک دوره معقول را بخوانید، و مطلع باشید از مسائل معقول. و آنگاه فرمودند: من در مدتی که در کاشان اقامت داشتم و خدمت مرحوم ملا احمد نراقی میرفتم، از ایشان درخواست کردم که به من فلسفه درس بدهند. ایشان بخاطر گرفتاریهای فراوان امتناع کردند، و فرمودند من شخصی را به شما معرفی میکنم که به شما فلسفه درس بدهد، و آدرس منزل او را دادند.
🔆مرحوم شیخ فرمودند: من رفتم به آن آدرس در زدم. شخصی بیرون آمد که هیئت دراویش داشت، وقتی که چشمش به من افتاد تعجب کرد، من در هیئت علما و ایشان با هیئت دراویش! من گفتم: آخوند ملا احمد من را فرستادند. اسم ایشان را که بردم تعجب ایشان کم شد و گفت: خوب، بفرمائید. گفتم من از ایشان درس فلسفه خواستم، ایشان بخاطر گرفتاریهایشان قبول نفرمودند، و گفتند بیایم اینجا که شما یک دوره فلسفه به من درس بدهید. گفت: من فعلا حال ندارم برای این کارها، لیکن چون آخوند فرمودهاند، من یک دوره مثنوی ملای روم را برای شما میگویم و در ضمن آن، یک دوره فلسفه و حکمت را هم میگویم.
🔆مرحوم شیخ میفرماید: آن مدت که من کاشان بودم، نزد همان شخص یک دوره مثنوی را خواندم و در همان حال یک دوره مسائل حکمت و معقول را فرا گرفتم. البته قضایای دیگری هم در این باره نقل شده است. اگر این قسمت مطلب تأمل بشود، شاید بتوان گفت: اینکه مرحوم شیخ در مسائل عرفان و سلوک عملی هم توجهاتی داشتند، احتمالا اساس آن به همین سفر ایشان به کاشان برمیگردد...
📚 خارج فقه ۹۲-۹۱ جلسه ۱۲
🔅منبع
@kashkolenab
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
هدایت شده از سلمان رئوفی
🔆آشناییباجزئیاتونکاتسبکدرسخارجآیتاللهالعظمیخامنهای با درس مکتب شناسی فقهی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
👈برای دریافت تمامی دروس به پیام رسان سروش با لینک
@salmanraoofi 👈
یا سایت
boohoos.ir
مراجعه کنید
لینک دروس #مکتب_شناسی_فقهی_آیتاللهالعظمی_خامنهای
🔅دور اول
جلسه ۱
https://eitaa.com/salmanraoofi/8061
🔅تدریس کتاب غنا رهبر معظم انقلاب به سبک مکتب شناسی فقهی
جلسه ۱
https://eitaa.com/salmanraoofi/8843
پیام ابتدایی دروس ابتدایی مکاسب آیت الله العظمی خامنه ای که حاوی مطالب کلی و مهمی درباره مکاسب است
با هشتک
#گلچینی_از_فقه_آیتاللهالعظمیخامنهای
https://eitaa.com/salmanraoofi/8423
https://eitaa.com/salmanraoofi/7827
#مکتب_شناسی_فقهی_شیخ_انصاری ره
🔆موضوعات بحث مکتب شناسی فقهی شیخ انصاری ره
https://eitaa.com/salmanraoofi/1577
https://eitaa.com/salmanraoofi/8494
🔆آدرس کانال متن درس خارج مقام معظم رهبری در ایتا برای علاقهمندان
https://eitaa.com/joinchat/598736921Cc09d03e4ba
پیام رسان سروش:
sapp.ir/matnedars
پیام رسان بله:
ble.im/join/MjU1MzZiNm
@salmanraoofi
🔆میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها و روز زن مبارک
🔆میلاد امام خمینی ره مبارک
☀️رهبر معظم انقلاب
روز ولادت فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) را روز زن و روز مادر نامگذاری کردهاند؛ میشد گفت روز رهبر یا روز والاترین انسان، اشکالی نداشت؛ امّا امروز نیاز جامعهی ما به این است که بداند مادری یعنی چه؟ زنِ خانه بودن و کدبانو بودن یعنی چه؟ فاطمهی زهرا با آن مقام و عظمت، یک خانم خانهدار است؛ یکی از شئون همین عظمت عبارت است از همسر بودن یا مادر بودن و خانهداری کردن.
۱۳۹۵/۱۲/۲۹
بحث سر این نیست که زن آیا میتواند مسئولیتی در بیرون از منزل داشته باشد یا نه - البته که میتواند، شکی در این نیست؛ نگاه اسلامی مطلقاً این را نفی نمیکند - ️بحث در این است که آیا زن حق دارد به خاطر همه چیزهای مطلوب و جالب و شیرینی که در بیرون از محیط خانواده برای او ممکن است تصور شود، نقش خود را در خانواده از بین ببرد؟ نقش مادری را، نقش همسری را؟ حق دارد یا نه؟ ما روی این نقش تکیه میکنیم.
من میگویم مهمترین نقشی که یک زن در هر سطحی از علم و سواد و معلومات و تحقیق و معنویت میتواند ایفاء کند، آن نقشی است که به عنوان یک مادر و به عنوان یک همسر میتواند ایفاء کند؛ این از همه کارهای دیگر او مهمتر است؛ این، آن کاری است که غیر از زن، کس دیگری نمیتواند آن را انجام دهد. گیرم این زن مسئولیت مهم دیگری هم داشته باشد، اما این مسئولیت را باید مسئولیت اول و مسئولیت اصلی خودش بداند.
۸۶/۰۴/۱۳
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
هدایت شده از سلمان رئوفی
باسمه تعالی
هر حوزه ای تمایل داشته باشد برای تدریس اصول الموجز یا حلقات و فقه هر بابی خصوصا فقه ۵ (متاجر) آمادگی دارم.
دوستانی که تمایل دارند در خدمت باشم می توانند به مسئولین محترم مدرسه پیشنهاد بدهند
سوابق علمی بنده با شرمندگی به شرح زیر است
https://eitaa.com/salmanraoofi/2163
https://eitaa.com/salmanraoofi/2164
والسلام
#تاریخ_علم_اصول ۸
#علم_اصول
🔆چشماندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول
🔆تبویب مرحوم مظفر
این تبویب داراى یک مقدمه و چهار مقصد است.
مرحوم مظفر در مقدمه، از مبادى تصوریه و مباحث وضع تا مشتق گفتوگو میکند.
مقصد اول: مباحث الفاظ است که شامل: مباحث اوامر، نواهى، مفاهیم، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین میباشد.
مقصد دوم: استلزامات عقلیه نام دارد که دو بخش دارد؛ بخش اول، مستقلات عقلیه است که به بحث از حُسن و قبح عقلى اختصاص یافته و بخش دوم، غیر مستقلات عقلیه است که در آن از اجزاء، ضد، اجتماع امر و نهى، دلالت نهى بر فساد و… بحث میشود.
مقصد سوم: مباحث حجت است که شامل بحث از قطع، امارات و تعارض ادله میباشد.
مقصد چهارم: اصول عملیه است که البته تنها بحث استصحاب در کتابهاى اصول فقه یافت میشود. گویا ایشان مؤلف به نوشتن دو بحث برائت و اشتغال نشده است.
همانطور که گفتیم، جوهره تبویب مظفر همان تبویب پیشنهادى محقق اصفهانى است، منتها با تفاوتهاى زیاد. از جمله تفاوتهاى تبویب مظفر با تبویب اصفهانى، این است که ایشان در مباحث عقلى، یعنى مقصد دوم کتاب خویش، علاوه بر غیر مستقلات عقلیه، از مستقلات عقلیه نیز بحث میکند. البته خود نگرش ایشان در تقسیم مباحث عقلى اصول به مستقلات عقلى و غیر مستقلات عقلى و برجسته نمودن این دو بحث، جالب است که محقق اصفهانى به آن التفات نداشته است.
تفاوت دیگر این است که وى بحث از استصحاب را همچون دیگر محققان اصولى بعد از شیخ اعظم، در اصول عملیه مطرح میکند؛ حال آنکه مرحوم اصفهانى در حجج مطرح کرده بود.
تمایز دیگر اینکه، ایشان مبادى تصورى و تصدیقى لغوى و احکامى را مطرح نمیکند، بلکه برخى مباحث لغوى و وضع را در مقدمه میآورد و دیگر مبادى احکامى را در لابهلاى بحثهاى خویش در مقصد اول ذکر مینماید.
از دیگر امتیازات تبویب مرحوم مظفر این است که ایشان براى بحث از تعارض ادله باب مستقلى باز نکرده، بلکه در مباحث حجت به آن میپردازد؛ حال آنکه محقق اصفهانى باب چهارم تبویب خویش را به تعارض ادله اختصاص داده بود.
از دیگر ویژگیهاى تبویب مرحوم مظفر، آسانى آن براى به خاطر سپارى مطالب در ذهن و تا حدى استحکام منطقىاش میباشد که البته روانى قلم و ملاحت کلام ایشان نیز در سهل الوصول بودن مطالب، بیتأثیر نیست. همچنین ایشان بار دیگر، بحث قیاس و استحسان و مصالح مرسله و سد ذرایع را در مباحث حجت وارد کرده و به نقد و بررسی آن مینشیند؛ این در حالى است که مدتى بود که این مباحث از اصول فقه شیعى به فراموشى سپرده شده بود و به آن پرداخته نمیشد. شاید ریشه این فراموشى به قوانین میرزاى قمى و بعدها شیخ و محقق خراسانى برگردد که شاگردان دیگر آنان نیز به تبعیت از اساتید خویش این مطالب را در اصول خود مطرح نکردهاند که البته طرح مجدد آن توسط مرحوم مظفر، کارى بهجا و شایسته مینماید.
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
هدایت شده از دفتر قم مؤسسه انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 هر تلاشی «جهاد» نیست...
📍 شرح معنای «جهاد» در منطق اسلام
🗓 گزیدهای از بیانات رهبر معظّم انقلاب در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام بهتاریخ ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
@qom_khamenei_ir
هدایت شده از دفتر قم مؤسسه انقلاب اسلامی
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ در این جنگ بیامانِ حق و باطل، در کجای جبههی «جهاد تبیین» ایستادهای؟
🗓 گزیدهای از بیانات رهبر معظّم انقلاب در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام بهتاریخ ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
@qom_khamenei_ir
#تاریخ_علم_اصول ۹
#علم_اصول
🔆چشماندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول
🔆تبویب شهید صدر
مرحوم صدر که داراى هوشى سرشار و استعدادى عجیب بوده است، همانطور که در علوم دیگر نظیر: فقه، منطق، فلسفه، اقتصاد اسلامى و… ابداعاتى داشته، در اصول نیز تحولات و تأسیسات زیادى را از خویش به یادگار گذاشته است.
🔆وى با ارائه تعریفى جدید براى علم اصول فقه و قرار دادن موضوعى نو براى آن و نیز با مطرح کردن مبناى حق الطاعه در قطع، ظن و شک و مبناى حساب احتمالات در اجماع و شهرت و… هم به لحاظ محتوایى و هم از جهت شکلى، اصول را دگرگون ساخته و به تکامل و پختگى مطلوبى رسانده است.
🔆از این رو بهجاست که کلمات ایشان را در این باب با تفصیل بیشتر و دقتى ژرفتر مورد بحث و بررسى قرار دهیم.
🔆محقق صدر در ابتداى کتاب بحوث فى علم الاصول که تقریرات درس ایشان به قلم محقق محترم آقاى سید محمود هاشمى است، بحث نسبتاً مفصلى از تبویب در علم اصول ارائه مینماید که خلاصهای از آن را در اینجا میآوریم.
شهید صدر پیش از ارائه تقسیم پیشنهادى خویش، تبویبى را که مرحوم آیت الله خوئى ره به تبعیت از بزرگان پیشین ارائه کرده، نقل و نقد میکند.
آقاى خوئى مباحث اصولى را به چهار قسمت تقسیم میکند:
«١ـ ما یوصل الى معرفه الحکم الشرعى بعلم وجدانیٍّ، و هذا هو مباحث الاستلزام العقلی؛
٢ـ ما یوصل الى معرفه الحکم الشرعی بعلم تعبدیٍّ، و هذا على ضربین:
الف) مایکون البحث فیه عن الصغرى بعد الفراغ عن الکبرى و هذا هو مباحث الالفاظ بأجمعها.
ب) ما یکون البحث فیه عن الکبرى، و هذا هو مباحث الحجج و الامارات الظنیه؛
٣ ـ ما یبحث فیه عن الوظیفه العملیه الشرعیه للمکلفین عند العجز عن معرفه الحکم الواقعی بعلم وجدانی أو تعبدی، و هذا هو مباحث الاصول العملیه الشرعیه؛
۴ـ ما یبحث فیه عن الوظیفه العملیه العقلیه فى مرحله الإمتثال عند فقدان ما یعیّن الوظیفه الشرعیه و هذا هو مباحث الاصول العملیه العقلیه.»
مرحوم صدر در نقد این تبویب میفرماید: «اگر این تقسیم، صرف سلیقه و ذوق شخصى باشد مشکلى نیست؛ اما اگر این تقسیم به لحاظ نکتهای عقلى و منطقى صورت گرفته که عبارت از طولیت و ترتب میان اقسام مذکور در عملیات استنباط است به نحوى که نباید پس و پیش شود،
اشکالات فراوانى دارد که به برخى از آنها اشاره میکنیم:
اولاً: بین دو قسم اول، چنین طولیتى که ادعا شده است، موجود نیست.
ثانیاً: در درون خود مجموعه دوم و نیز در درون مجموعه سوم، این طولیت یافت نمیشود؛ زیرا حجج و امارات همه در یک مرتبه نیستند و نیز همه اصول عملیه شرعیه در یک مرتبه قرار ندارند؛ بلکه در عملیات استنباطى؛ بعضى بر بعضى دیگر مقدم میباشند؛ مثلا علم تعبدى که از دلالت قطعىالسند حاصل میشود، بر آنچه که از دلالت دلیل ظنى به دست میآید، مقدم است یا وظیفه شرعىای که با استصحاب ثابت میشود، بر وظیفه شرعىای که با برائت ثابت میگردد، مقدم است.
ثالثاً: تأخر قسم چهارم از قسم سوم بنا بر همه مبانى موجود در اشتغال عقلى درست نیست، بلکه تنها طبق برخى از این مبانى پذیرفته است؛ زیرا یکى از مبانى موجود در این باب، علیت علم اجمالى براى موافقت قطعیه است و این یعنى آنکه حکم عقل به اشتغال تنجیزى بر اطلاق دلیل برائت شرعى حاکم است. و حتى اگر همچون محقق نایینى، تمایز بین اصول و اماره را به سنخ مجعول بودن آنها برگردانیم، هرچند اشکالهای بالا بر آن وارد نمیشود، اما اشکال دیگرى متوجه آن است که در این صورت، اصل محرزى مثل استصحاب نه از اماره خواهد بود و نه از اصول غیر محرزه و در این حالت باید که قسم سومى هم بین این دو، فرض نمود. افزون بر اینکه مبناى صحیح در تمایز میان اماره و اصل، این است که حکم ظاهرى در اماره، نتیجه ایجاد تزاحم بین ملاکات واقعى در مقام حفظ و تقدیم بعضى از آنها با ملاک قوت احتمال میباشد و حکم ظاهرى در اصل، نتیجه تزاحم مذکور با تقدیم برخى از آن ملاکها به لحاظ ملاک اهمیت محتمل است. بنابراین، مبناى محقق نائینى در این مسئله قابل پذیرش نیست.»
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi