✳ رئیس مرکز نخبگان و استعدادهای برتر #حوزه_علمیه خراسان در گفتگوی اختصاصی با شبکه اجتهاد3
📝 اجتهاد: آیا میتوان بحث ولایتفقیه را بهعنوان یکی از مسائل فقه حکومتی مطرحشده و به کار گرفتهشده بدانیم؟
⏪ نوایی: مسئله ولایتفقیه در حوزههای علمیه باید تقویت شده و به صورت استدلالی و برهانی درآید. مثلاً اینکه آیا ولایتفقیه، انتصابی است یا انتخابی؟ انتصابی بودن ولایت چگونه است؟ دلیل آن چیست؟ اصلاً ولایت فقهی چه نظام تشکیلاتی دارد؟ الآن نظام ولایتفقیه ما یک ساختار تشکیلاتی منظمی ندارد. این مسائل در کجا باید تنظیم شود؟ معلوم است که باید در حوزه منقح شود.
📝 اجتهاد: عملکرد مراکز متولی فقه حکومتی در سالهای پس از انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
⏪ نوایی: من عملکرد مراکز متولی فقه نظام را مبارک میدانم و سعیشان مشکور است و کار خوب هم انجام دادهاند ولی کامل و کافی نیست و در عرصه عمل وارد نشده است، بلکه صرفاً ذر حوزه نظر و به صورت تئوریک است. بلکه حتی در حوزه تئوریک هم هنوز فربه نیست. حالآنکه فقه اسلامی ظرفیت و جوهره متعالی دارد و بالذات پاسخگو هست اما در مقام عمل به چیز چشمگیری منتهی و منجر نشده است که خروجی آن در مجلس و وزارت اقتصاد و وزارت بازرگانی و سایر وزارتخانهها مطرح شود. در این رابطه، همه حوزههای علمیه باید جواب بدهند.
🌿🌿🌿
@salmanraoofi
هدایت شده از مدرسه درسگفتار آفاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓چارچوبهای نظری و تحلیلی گوناگون چه نگاه و نظری به آینده ایران دارند؟
❓آیا شواهد کنونی بدین معناست که آینده ایران مبهم، سیاه و یأسآلود است؟
❓آیا میتوان صرفاً با اتکا به گذشته شکوهمند ایران، آینده آن را هم تضمین شده و روشن تلقی کرد؟
مروری بر این پرسشها در:
......... #درسگفتارآیندهِایران ..........
از ۳۰ بهمن، هر روز ساعت ۱۷
............... #شبکه۴سیما ..............
🔰محورها:
#دینودینداری . #زنوخانواده . #اقتصاد . #عدالتاجتماعی . #خِرَدرسانهای . #فرهنگ . #علومانسانی . #هویتتمدنی . #آسیبهایاجتماعی . #رابطهایرانوامریکا . #انقلاباسلامی . #پیشرانهایتحول . #حوزهوروحانیت
⭐️⭐️⭐️
#مدرسهدرسگفتارآفاق
مرجعآموزشآزادعلومانسانیواسلامی
afaghehekmat.ir
@afaghehekmat
هدایت شده از برهان انقلاب
منطق_برنامه_منطقه_ای_ایران_A5_10.pdf
443.9K
🔸مهدی محمدی:
مقاله زیر محصول یک مطالعه کتابخانه ای کم و بیش وسیع درباره برنامه منطقه ای ایران است. از مدت ها قبل، مشاهده حملات ناجوانمردانه و البته اغلب کوته بینانه به برنامه منطقه ای ایران، مرا به این فرا می خواند که با نگارش یک مقاله بلند، تا جایی که ممکن است، منطق نهفته در پس پشت این برنامه افتخارآمیز را از خلال مطالعه ادبیات راهبردی که غربی ها خود در این باب تولید کرده اند، تبیین کنم. در دو هفته گذشته فرصت نگارش دست داد و اکنون نسخه اول این نوشته پیش روی شماست. گرچه، مقاله کمی طولانی است اما امیدوارم اهل نظر فرصتی اختصاص داده، آن را بخوانند و نویسنده را از دیدگاه های خویش بهره مند کنند.
⭕️به کانال مطالعات حوزوی بیپوندید:
http://eitaa.com/joinchat/3837067264Cadec8373c5
#اختصاصی
💢طب اسلامی، به عنوان یک دانش، قابل قبول نیست/ نباید روایات طبی را به کلی کنار گذاشت
✔️گفتگوی شبکه اجتهاد با حجت الاسلام و المسلمین علی قانع، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)؛ در خصوص «طب اسلامی»:
🔹با توجه به اینکه هدف اصلی هدایت معنوی بوده است، تکامل و صحت جسم را خدای متعال و ائمه معصومین(ع)، به تجربه بشر واگذار کردهاند ولی اینگونه نیست که برای سلامت جسم انسان هیچچیزی نگفته باشند.
🔹در هر مسئلهای باید یک نظام و سیستمی داشته باشیم که این کسانی را که ادعای طب اسلامی میکنند، بررسی شود که کجا درسخواندهاند و از چه شخص و افرادی یاد گرفتهاند. در این صورت مدعیات دروغین از مدعیان راستین، مشخص شود.
🔹برخورد چکشی با این قضایا صحیح نیست. بههرحال مردم به این اطباء رجوع دارند و نمیتوان آنها را بهراحتی از صحنه حذف کرد. علاوه بر اینکه درست هم نیست.
🌿🌿🌿
@salmanraoofi
ادامه در👇👇👇
#اختصاصی
#طب_اسلامی
✅ اگر در قرآن و روایات و فتاوا بگردیم، خیلی از این مطالب پیدا میکنیم که مجموعهای از مسائل است که میتواند قسمتهایی از طب سنتی را تشکیل بدهد. مثلاً پیغمبر گرامی صلیالله علیه و آله فرمودند: «نحن قوم لا ناکل حتی نجوع و اذا اکلنا لا نشبع» یا فرمودند: «امش بدائک ما مشی بک» وقتی دردی به سراغت آمد، زود دارو مصرف نکن و اجازه بده بدن، دفاع خودش را انجام بدهد. این مطالب، مورد تائید علم پزشکی روز هم هست. با توجه به این مسائل، نظر من این است که طب اسلامی میتواند وجود داشته باشد اما نه بهعنوان رشتهای مثل فقه.
📝 اختصاصی شبکه اجتهاد: در سال های گذشته عده ای با نام متخصص «طب اسلامی» به درمان مردم پرداخته اند و ضمن نفی طب جدید و تمامی دستاوردهای بشری به استناد برخی روایات طبی داروها و شیوه های درمانی متفاوتی را به عنوان جایگزین پزشکی مدرن برای مراجعان خود توصیه و تجویز می کنند. برای بررسی این موضوع و تحلیل مبانی این اشخاص، با حجتالاسلام دکتر احمد علی قانع، عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه امام صادق علیهالسلام گفتگو کردیم. او که بررسیهای فراوانی در روایات از جمله روایات طبی داشته است، ضمن تأکید بر اینکه طب اسلامی یک دانش نیست، اما بر نادرستی تصور خالی بودنِ روایات از توصیههای بهداشتی و پزشکی نیز مخالفت کرد. مشروح این گفتگو بهقرار زیر است:
📝 اجتهاد: آیا اساساً دانشی به نام طب اسلامی وجود دارد یا آنکه روایات طبی، به لحاظ حجم و نوع پرداخت، درصدد تأسیس دانشی به نام طب اسلامی نبودهاند؟
⏪ قانع: آن مقداری که من مطالعه داشتهام این است که اسلام برای هدایت بشر آمده است و میخواهد انسان را به تکامل برساند. روح و نفس انسان، درواقع، حقیقت انسان است و بر مرکب جسم سوار است، لذا منافاتی ندارد که اسلام مطالبی راجع بهسلامت جسم انسان بگوید؛ چون اینها مقدمه تکامل روحی انسان است و لذا این مرکب و جسم باید سالم باشد. بنابراین طب اسلامی وجود دارد، همانطوری که مدیریت اسلامی که بر مبنای تعالیم اسلامی است وجود دارد و با مدیریت غیر اسلامی فرق دارد. ما قائل هستیم اقتصاد و سیاست و حقوق اسلامی وجود دارد؛ اما نمیخواهم بگوییم اسلام رشتهای همانند رشته فقه یا کلام اسلامی یا تفسیر اسلامی، به نام طب اسلامی دارد. روایات درصدد تأسیس این علم شاید نبودهاند؛ اما گزارههایی که از خداوند متعال و پیغمبر صلیالله علیه و آله و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین بهصورت قطعی به ما رسیده است را باید مورد توجه قرار دهیم.
🔹 مثلاً خداوند متعال فرموده است: «کلوا واشربوا و لا تسرفوا» که یک گزاره قرآنی است. یا «کلوا من الطیبات» که در اینجا فقه اسلام در ارتباط با حیوانات، برخی را حلال و طیب و برخی را حرام و غیر طیب، معرفی میکند. اسلام خوردن بعضی از چیزها را حرام کرده است که از مطالب یقینی فقه است و شکی در آن نیست. اینکه قاعده لا ضرر میگوید خوردن و استعمال هر چه که ضرر به جسم میزند حرام است، خودش یک طب اسلامی است. مثلاً وجوب روزه از احکامی است که بهشدت در سلامتی انسان مؤثر است. به نظر متخصصان علم پزشکی، روزه فواید زیادی دارد و تجربه میگوید: میزان بیماری در ماه رمضان بهشدت سقوط میکند. اینکه در اسلام، دستورات مستحبی در آداب اکل و شرب داریم و فقها از این روایات و معیارهای قوی، فتوا دادهاند، همه حاکی از توجه اسلام به جسم است.
🔹 این نمونههایی که عرض شد، از باب مشت نمونه خروار است. اگر در قرآن و روایات و فتاوا بگردیم، خیلی از این مطالب پیدا میکنیم که مجموعهای از مسائل است که میتواند قسمتهایی از طب سنتی را تشکیل بدهد. مثلاً پیغمبر گرامی صلیالله علیه و آله فرمودند: «نحن قوم لا ناکل حتی نجوع و اذا اکلنا لا نشبع» یا فرمودند: «امش بدائک ما مشی بک» وقتی دردی به سراغت آمد، زود دارو مصرف نکن و اجازه بده بدن، دفاع خودش را انجام بدهد. این مطالب، مورد تائید علم پزشکی روز هم هست. با توجه به این مسائل نظر من این است که طب اسلامی میتواند وجود داشته باشد اما نه بهعنوان رشتهای مثل فقه.
🌿🌿🌿
@salmanraoofi
ادامه در👇👇👇
#اختصاصی
#طب_اسلامی
📝 اجتهاد: بههرحال شما طب اسلامی را بهعنوان یکرشته قبول دارید؟
⏪ قانع: اصل و اساس هدایت، مثلاً قرآن کریم را که در نظر بگیرید، اغلب روایات، تکامل همان کتاب الله است ولی در کنارش هم مطالبی در مورد اموری که مفید برای جسم است نیز بیانشده است. حالا یا باید بگوییم بر روی طب اسلامی و روایات، خوب کار نشده است، لذا ما تردید داریم که طب اسلامی وجود دارد یا نه و یا باید بگوییم با توجه به اینکه هدف اصلی هدایت معنوی بوده است، تکامل و صحت جسم را خدای متعال و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، به تجربه بشر واگذار کردهاند ولی اینگونه نیست که برای سلامت جسم انسان هیچچیزی نگفته باشند. نمونههایی که عرض کردم، ازجمله مطالبی است که در این مورد بیانشده است. به نظر ما طب اسلامی هنوز تکمیلنشده است و این تکمیلنشدن یا به سبب کمکاری ماست یا به جهت اینکه هدف اصلی نبوده است و قصد و هدف اصلی همان هدایت معنوی است و باقی مسائل به تجربه بشری واگذارشده است.
📝 اجتهاد: رابطه میان طب اسلامی و طب سنتی چیست؟ برخی اساس طب اسلامی که بر مزاجات اربعه است را برگرفته از طب سنتی (یونانی) میدانند. برخی نیز معتقدند که روایات طبی ما اسرائیلیات است و برگرفته از طب سنتی یونانی است که وارد طب ما شده است.
⏪ قانع: من همه روایات را تائید نمیکنم؛ اما اینکه ادعا کنیم همه روایات طبی، اسرائیلیات است نیز نیاز به اثبات دارد. من اعتقاد دارم رابطه میان طب اسلامی و طب سنتی، رابطه عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی قسمتی از مطالب، میان این دو مشترک است. از طرفی طب اسلامی مطالبی دارد که طب سنتی ندارد و بالعکس طب سنتی مطالبی دارد که طب اسلامی ندارد؛ اما اینکه قائل شویم اساس طب اسلامی، از طب سنتی گرفتهشده به نظر من درست نیست. این امکان وجود دارد که طب سنتی هم که از یونان یا جای دیگر آمده باشد، قبلاً از منابع وحیانی یا از تجربه بشری گرفتهشده باشد. لذا ممکن است ریشه هر دو علم یکی باشد؛ بدون اینکه بخواهیم یکی از این دو طب را متخذ از دیگری بدانیم و باقی مطالب را هم اسرائلیات و جعلیات بدانیم. به نظر میرسد به شکل کلی نظر دادن مشکل است و نیاز به دلیل دارد. بههرحال هر چه که در طب سنتی آمده باید بررسی شود و نمیتوان بهطورکلی حکم به صحت و بطلان آن کرد.
📝 اجتهاد: با توجه به ضعف سندی غالب روایات طبی اسلامی، آیا میتوان آنها را مستند به شریعت دانست؟
⏪ قانع: اصل این سؤال قابلتأمل است. اینکه میگویید غالب روایات، ضعف سندی دارد، آیا واقعاً کار جدی در این زمینه شده و نتیجهاش این بوده است یا صرف حدس است.
🌿🌿🌿
@salmanraoofi
ادامه در👇👇👇
#اختصاصی
#طب_اسلامی
🔅🔅🔅
📝 اجتهاد: بله، در موسسه دارالحدیث مجموعه ای روی این مطلب کار کرده اند و این نکته از آنهاست.
⏪ قانع: اگر این گزارهای که فرمودید درست باشد، عرض بنده این است که در علم فقه هم ضعف سندی اگر منجبر به عمل مشهور بشود یا مؤیدات عقلی و تجربی داشته باشد، میتواند ضعف را جبران کند تا بتوانیم از آن روایت استفاده کنیم. اگر اینطور شد، آن مواردی که این اتفاق برای آن افتاد و انجبار پیدا کرد؛ حالا یا باتجربه یا با استدلال عقلی یا باشهرت و …، استناد به شریعت هم میتواند پیدا کند. من این نکته را تکرار میکنم که فقیه در علم فقه گاهی تلاش خود را به کار میگیرد ولی به حکم الله واقعی نمیرسد کما اینکه فتواها در طول قرون و اعصار همین را نشان میدهد؛ در این علم هم همینطور است؛ بنابراین اصل امکان استناد با شریعت در علم طب، قابلپذیرش است. در برخورد با روایات ضعیف، اگر بخواهیم این روایات ضعیف را کنار بگذاریم، اثبات اینکه این مسئله از شریعت صادر نشده نیز دلیل محکم میخواهد؛ بنابراین باید در بقعه امکان قرار داده شود.
📝 اجتهاد: اما در هنگام شک در حجیت و عدم حجیت یک روایت باید اصل عدم حجیت را جاری کنیم چون اصل بر عدم اعتبار ظنونی است که از جانب شارع تائید نشده باشد.
⏪ قانع: اصل این مسئله قابلبررسی است. ما روایاتی داریم که فرمود اگر روایات ما را نفهمیدید، آنها را رد نکنید؛ بلکه علم آن را به ما واگذار کنید. اگر روایتی مؤیدات عقلی و تجربی داشته باشد، چرا پذیرفته نشود؟ الآن مثلاً ابوهریره مشهور به کذب است، اما آیا میتوان گفت هر حدیثی از ابوهریره به ما رسیده است جعلی است؟ نمیتوان چنین چیزی را گفت. اگر انسانی بهدروغ هم بخواهد جعل کند، ابتدا باید راست بگوید تا بعد بتواند دروغش را قالب کند. لذا صرف اینکه روایت از حیث سندی، ضعیف باشد، نباید آن را کنار گذاشت. بله، اگر از حیث دلالی، مخالف عقل و تجربه بشری یا نقل باشد، باید آن را کنار بگذاریم و نمیشود چنین روایتی از معصوم صادرشده باشد؛ اما اگر روایت مؤیداتی داشته باشد، به نظر من اصل عدم حجیت در این موارد جاری نیست.
📝 اجتهاد: آیا اعتبار سنجی روایات طبی، شیوهای غیر از اعتبار سنجی روایات فقهی دارد؟
⏪ قانع: خیر. در اعتبار سنجی روایات از همان معیارهای فقهی استفاده میشود که نوعاً مسائل عقلی هستند و استثناپذیر هم نیست و در همه علوم و دانشها کاربرد دارند، البته بهشرط اینکه اعتبارسنجی ما قوی باشد. البته من نمیگویم اگر در فقه اعتبارسنجی جدی به کار میبریم، در این روایت به شکل ضعیف انجام شود. همچنین من نمیگویم هرکسی در این زمینه ادعایی کرده ادعایش درست است.
📝 اجتهاد: به نظر میرسد شما در حجیت روایات قائل به وثوق خبری هستید نه وثوق مخبری. درست است؟
⏪ قانع: بله نظر ما همین است. ما قائل به وثوق خبری هستیم نه اینکه سلسله روات را حتماً توثیق کنیم تا روایت درست بشود.
🌿🌿🌿
@salmanraoofi
ادامه در👇
#اختصاصی
#طب_اسلامی
🔅🔅🔅
📝 اجتهاد: اگر مطلب شما از حیث ثبوتی درست باشد، اما اینکه بگوییم لسان این روایات، لسان شریعت است و مطابق با واقع است، از جهت اثباتی به مشکل میخوریم. مثلاً در روایت برای دلدرد، تجویزی فرموده است. حال در شکم انسان، انواع و اقسام بیماری ها ممکن است باشد و اینکه با یک روایت تمام اقسام این بیماریها برطرف شود، از حیث اثبات، مشکل است.
⏪ قانع: مگر ما در فقه چه میکنیم؟ در فقه هم میگوییم: هذا ما وصل الیه المفتی. به ضرس قاطع که نمیگوییم این حکم، حکم خداست. علاوه بر اینکه این جزئیات را نمیتوان بهصورت استقلالی به شریعت نسبت داد. یک مطلب کلی از شریعت رسیده است. ممکن است بگوییم روح انسانها مشابه است و لذا دستورات الهی برای همه یکسان است. جسم آنها نیز مشابه یکدیگر است. بله، ممکن است که زمان و مکانی که افراد در آن زندگی میکنند، خصوصیاتی داشته باشد و آن مزاجات نیز ممکن است متفاوت باشد، اما اینها کار پزشک است کما اینکه در اخلاقیات هم همینطور است.
🔹 معروف است که میگویند دو نفر که مشغول درس بودند، قبل از انقلاب خدمت شهید بهشتی رسیدند. به ایشان عرض کردند که ما در تعطیلات تابستان، چه کتابی مطالعه کنیم؟ ایشان به یکی گفته بود کتاب جهاد و امربهمعروف و نهی از منکر را مطالعه کنید و به دیگری گفت کتاب صلاۀ را بخوانید. وقتی از ایشان سؤال شد که چرا دو بحث مختلف را به آن دو نفر پیشنهاد کردید، ایشان در جواب گفت: یک از این دو نفر در تعبدیات ضعیف بود لذا خواندن کتاب صلات را به او توصیه کردم و دیگری اگرچه در تعبدیات قوی بود، اما گوشهگیر و منزوی بود و با اجتماع کاری نداشت. لذا به او توصیه کردم کتاب جهاد و امربهمعروف و نهی از منکر را بخواند.
🔹 تفاوتهایی که از تفاوت انسانها نشأت میگیرد اگر در جسم انسان باشد، باید در طب اسلامی مورد لحاظ قرار بگیرد. آنچه ما میتوانیم به شکل احتمال قوی و در پارهای از موارد بهصورت یقینی، بیان کنیم، کلیاتی است که به این تفاوتها برنمیگردد.
📝 اجتهاد: فرمودید که استظهار ما از روایات طبی و روایات فقهی فرقی نمیکند، درحالیکه به نظر میرسد، بین این دو فرق است. چون در فقه، ما به دنبال حکم ظاهری هستیم؛ یعنی اگر این حکم ظاهری با واقع اصابت داشت که خوب است و اگر اصابت نداشت، مجتهد و مکلفین معذورند؛ اما در طب، ما به دنبال واقع هستیم نه تنجیز و تعذیر. لذا این دو باب با یکدیگر مختلف هستند.
⏪ قانع: ما ضعف سندی را پذیرفتیم؛ اما اگر این ضعف سندی را با آنچه عرض شد، جبران کردیم، بحث دیگری است. بله، آنچه فرمودید که ما در طب به دنبال واقع هستیم درست است. در فقه، اگر مجتهد به حکم واقعی هم نرسید، باید یک وظیفهای برای مکلف، معلوم کند. حال در طب هم میگوییم: این شخص بیمار است. اگرچه دنبال واقع هستیم؛ ولی این بیمار الآن باید چه کند؟ میگوییم بهاحتمالقوی این دارو به درد بیمار میخورد. مگر علم طب جدید چه میکند؟ اینکه میگویم سیره عقلا در علوم مختلف، مؤید کار و حرف ماست اینجاست. آیا در علم طب جدید، هر حرفی که میزنند، واقعاً واقع را تا انتهای آن کشف کردهاند یا اینکه در بسیاری از موارد، یک حدسی زده میشود و احتمالی داده میشود و مؤیداتی هم پیدا میگردد؟ مثلاً خیلی وقتها بعد از سالهای سال میگویند فلان دارو، مضر است و لذا آن را کنار میگذارند.
🌿🌿🌿
@salmanraoofi
ادامه در👇👇👇
#اختصاصی
#طب_اسلامی
🔅🔅🔅
📝 اجتهاد: شیوه صحیح در برخورد با مدعیان دروغین طب اسلامی که با جان مردم بازی میکنند، چیست؟
⏪ قانع: من فکر میکنم که این آیه قرآن راهنمای ما باشد که فرموده: «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِین» (نمل ۶۴) البته این آیه خطاب به کفار است؛ اما بهطریقاولی شامل مسلمانان نیز در هر مسئلهای میشود. ما در هر مسئلهای باید یک نظام و سیستمی داشته باشیم که این کسانی را که ادعای طب اسلامی میکنند، بررسی شود که کجا درسخواندهاند و از چه شخص و افرادی یاد گرفتهاند. در این صورت مدعیات دروغین از مدعیان راستین، مشخص شود. بنده از مدعیان دروغین اصلاً حمایت نمیکنم؛ اما از مدعیان راستین نیز باید مستندات عقلی و نقلی و تجربی را طلب کنیم.
🔹 مسائل فقهی، مآلش عالم آخرت است و نمیتوان آنها را تجربه کرد؛ اما مسائل طبی را میتوان تجربه کرد. لذا اگر نظامی باشد که مثلاً بیمارانی که در ده سال گذشته توسط طب اسلامی درمان شدهاند، ارزیابی شوند تا یک آمار رسمی داده شود، خوب است. باید حرفها و تجویزها و داروهای اطباء اسلامی، موردبررسی قرار بگیرد. نباید کار آنها را تعطیل کرد ولی باید موردبررسی قرار گیرند.
🔹 برخورد چکشی با این قضایا صحیح نیست. بههرحال مردم به این اطباء رجوع دارند و نمیتوان آنها را بهراحتی از صحنه حذف کرد. علاوه بر اینکه درست هم نیست.
🔹 به نظر من وزارت بهداشت باید یک قسمت پژوهش خود را در این مسئله قرار دهد و متخصصین این فن بهصورت مستند، به بررسی این مسئله بپردازند و آمار دقیق بدهند. اینیکی از کارهایی است که لازم است انجام شود. شاید هم انجامشده باشد و من خبر ندارم.
🔹 البته انسان نباید زودباور باشد. باید یک بررسی تخصصی توسط وزارت بهداشت در این مسئله صورت بگیرد و سپس آمار رسمی داده شود و اگر به این نتیجه رسیدند که خوب و مؤثر است، این علوم طب اسلامی را در دانشگاهها هم به پزشکان طب جدید، آموزش بدهند.
🌿🌿🌿
@salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆مردتر از همه مردها
این برادر شهید است
🔆برادر شهید حادثه تروریستی زاهدان خطاب به روحانی: روی بنی صدر رو سفید کردی...
@BisimchiMedia
@salmanraoofi
هدایت شده از روزنه
همه تناقض گویی های #سروش_محلاتی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
سروش محلاتی به عنوان یکی از حامیان نشان دار دولت اعتدال در قم٬ در تبیین حیطه تاسی به اولیای الهی میگوید:
باید ارزشها ملاک تاسی از اولیای الهی باشد نه قالبها و روشهایی که در شرایط خاص رخ داده اند. او میپرسد مثلا آیا سن حضرت فاطمه (س) موقع ازدواج، اندازه مهر و جهیزیه و اموری از این دست، میتواند مورد تاسی قرار گیرد؟
▫️ سوالی اینجا قابل طرح است و آن اینکه آیا ساده زیستی حاکمان که تضمین کننده بقای حکومت دینی است، یکی از ارزشهای مورد توصیه اولیای خدا نیست؟ امام خمینی (ره) در این باره چه می گفتند؟
سروش در میان سخنانش به داستان امام صادق ع و سفیان ثوری اشاره میکند. در نقلی آمده حضرت لباس خوبی پوشیده بودند و سفیان در ظاهر، لباسی زمخت پوشیده بود و زیرش لباسی نرم! حضرت به این ریاکاری اشاره می کنند!
اما چرا سروش این نکته را متذکر نمیشود که در این نقل، امام صادق (ع) زیر لباس سفید نرم خود، به قصد ریاضت نفس، لباسی خشن پوشیده بودند؟
سفیان ثوری وقتی می بیند آن حضرت لباس های نظیف و زیبا پوشیده است، ایراد می گیرد که مگر شما فرزند امیر المؤمنین نیستید؟ حضرت صادق (ع) در جواب او می فرمایند در زمان علی (ع) غالب مردم جامعه تهیدست بودند و وضع مناسبی نداشتند و از طرفی، من این لباس را برای حفظ آبرو پوشیده ام، اما لباس زیر من خشن است در واقع، آن حضرت می خواستند با لباس زیبا، حفظ ظاهر کنند و با پوشیدن لباس خشن در زیر لباسهای لطیف و ظریف، خود را به تن پروری عادت ندهند. آن گاه امام به سفیان فرموده: اما تو این لباس رو را که خشن و پشمینه است، برای تظاهر و جلب نظر مردم پوشیده ای؛ ولی لباس زیرین تو نرم و لطیف است.
چرا سروش به این بخش اشاره نمیکند؟ میدانیم ایشان ثناگوی مرحوم هاشمی رفسنجانی است کسی که گفتمان نفی لزوم ساده زیستی مسئولان را با انگ ریاکاری عادی ساخت.
او که خود وضع مالی بدی ندارد، لزوم سازش با غرب را تئوریزه میکند، مرید و مدافع تمام عیار تفکر هاشمی و یکی از سخنرانان مجالس یادبود ایشان است و هاشمی را نماد عقلانیت و منتقدین انقلابی ایشان را تندرو میخواند!
او میگوید باید دید پشت پرده کسانی را که سفره ساده میاندازند بعد دوربین می آورند تا ساده زیستی آنها دیده شود، چیست؟
درست میگوید ریاکاران محکومند. "افضل الزهد اخفاء الزهد"
اما نکته ای که در سخنان این طیف کمتر دیده میشود، اشاره به لزوم ساده زیستی و قناعت در آموزه های دینی خصوصا برای حاکمان است! مرحوم هاشمی میگفت وقتی خدمت و کار برای مردم نباشد، ساده زیستی چه سودی دارد؟!
روشن است الگوی درست در انقلاب اسلامی جمع "کار و ثروت اندوزی نکردن" است.
▫️سروش محلاتی از قدرت و استقامت فقهی دهه شصت در زمان امام خمینی میگوید و اینکه بر رقبای فقهی غالب بود او معتقد است در این سه دهه اخیر به تدریج گفتمان رقیب غالب شده است، چون فقهای انقلابی همچون آیت الله مومن و آیت الله یزدی، آنچنان که باید از حقوق مردم دفاع نمی کنند.
نظر شما چیست؟ به نظر میرسد این جماعت از طرفی خود را پیرو امام خمینی و مدافع نظرات شهید بهشتی و طالقانی و هاشمی رفسنجانی و... میخوانند و از طرف دیگر در سایت خود به علما نسبت میدهند که در زمانه غیبت، اقامه حدود لازم نیست؛ درحالی که از گذشته مشهور فقها معتقد بوده اند اجرای حدود جایز است، سروش وانمود میکند نظر فقها خلاف این بوده!
عبارت سروش: ...بدون در نظر گرفتن مساله ای که علما بیان می دارند مبنی بر اینکه حدود در عصر غیبت اجرا نشود...
او همچنین میگوید: در این دوران ساب النبی قابل مجازات نیست، نهی از منکر اگر تنش ساز باشد باید تعطیل شود...
🔹کسی منکر اختلاف نظر در میان فقها در قرون طولانی حکومتهای جور و طواغیت نیست، از دید بسیاری از آن فقها، امکان برقراری حکومت دینی و امیدی به اقامه احکام الهی وجود نداشته است. اما آیا آنچه سروش محلاتی نوشته، موافق نظرات فقهی بنیادین امام خمینی است؟!
در جای دیگر می نویسد نپوشاندن موی خانمها حرام است ولی وجدانا مفسده ندارد! لذا نباید اجباری باشد! گرچه نپوشاندن قسمت های دیگری که پوشش واجب شده؛ مفسده دارد و باید قانونا ممنوع باشد!
همچنین سروش محلاتی و همفکرانش تصریح می کنند مردم میتوانند اسلام و حکومت دینی را نخواهند! چون در انتخاب آزادند! یعنی بین آزادی تکوینی و تشریعی فرق نمی گذراند!
باید گفت با این اوصاف در واقع شما در باطن؛ خود را رقیب گفتمان فقهی امام خمینی میدانید! اما به اسم دفاع از خط امام، به نفی نظرات ولی فقیه بعد از امام و فقهای انقلابی می پردازید! از دهه شصت برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنید! نام این پنهان کاری چیست؟
✍ علی مومنی
آخرین تحولات حوزوی را در روزنه پی بگیرید
👇
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
تضعیف فقه انقلاب با پوشش آرای فقهی امام خمینی
#سروش_محلاتی
#قاضی_زاده
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸آقای سروش محلاتی در تبیین وضعیت "فقهِ انقلاب" در چهل سالگی میگوید:
فقهِ انقلاب دو دوره متفاوت داشته و دارد. دهه شصت باتکای نظرات امام خمینی دوره اوج و تعالی بود؛ ایشان مشارکت سیاسی مردم را به رسمیت میشناخت. اما بعد از آن فقه انقلاب رو به نزول گذاشت. به عنوان مثال آیت الله مومن نوشته اند:
لا دخل لانتخاب الامه فی فعلیه ولایه الفقیه ایضا (الولایه الالهیه، محمد مومن ج۳ ص۴۷۸) انتخاب مردم در فعلیت ولایت فقیه دخالت ندارد.
لذا فقه انقلاب تنزل کرده است.
آقای قاضی زاده، مدیر موسسه #فهیم در قم؛ همفکر ایشان در مصاحبه با جماران اعتراف میکند:
امام خمینی مشروعیت حکومت و روسای جمهور را تا اواخر عمر صرفا از ناحیه ولی فقیه میدانستند و نقشی برای مردم از این جهت قائل نبودند. لذا در تنفیذها میفرمودند من رئیس جمهور را "منصوب" میکنم و اگر از مسیر اسلام خارج شود او را "بر کنار خواهم کرد".
قاضی زاده تصریح میکند امام خمینی در تنفیذ همه روسای جمهور و تا اواخر حیاتشان، نظری شبیه آیت الله مومن داشته اند!
اما سروش محلاتی میگوید در دهه شصت و با پشتوانه آرای امام، مشارکت سیاسی مردم رسمیت داشت و گفتمان غالب آن بود که رای مردم در فعلیت ولایت فقیه نقش دارد. موضوعی که فقیهانه چون آیت الله مومن آن را نفی کردند.
با این حساب آیا آنچه سروش گفته است میتواند شاهدی بر ادعای تنزل فقه انقلاب باشد؟!
عبارت قاضی زاده: "شاید بشود گفت متن حکم حضرت امام(ره) در هنگام تنفیذ حکم نخست وزیر اول و هنگام تنفیذ حکم تکتک رییسجهورها و همینطور مقام معظم رهبری در دوران خودشان، به این نظریه نزدیکتر است."
از این آقایان سوال میکنیم آیا مبنای امام خمینی (صرف نظر از روزهای پایانی عمر امام که ادعای دیگری دارید) همین چیزی است که شاگردان و فقهای انقلابی همچون آیت الله مصباح و مومن گفته اند یا چیزی است که شما معتقدید؟
آیت الله مومن نوشته اند رای مردم در مشروعیت و فعلیت ولایت فقیه دخالتی ندارد؛ مشروعیت ولایت فقیه از سوی دین است و بسط ید و امکان حکمرانی بسته به همراهی مردم است.
اگر نظر و عمل امام همان است، چرا فقهای انقلابی را متهم به تنزل دادن فقه انقلاب می کنید؟! مگر نمی گویید در زمان امام مشروعیت به تنفیذ ولی فقیه بود، ایشان رئیس جمهور را منصوب می نمود و به او مشروعیت میبخشید؟!
وانگهی معیار برای اوج و نزول فقه چیست؟! آیا قرار است از حقوقی که خداوند به انسان عطا کرده است دفاع کنیم یا تا میتوانیم بر حقوق انسان بیفزاییم؟!
اقتضای فکر توحیدی چیست و لازمه اندیشه اومانیستی کدام است؟ انسان گرایی در دنیای معاصر، موضوعی آشنا و بسیار فراگیر است. یعنی دفاع از حق انسان و به حاشیه راندن دین.
مباحث برخی از اهل قلم در کشور ما (همچون مجتهد شبستری) مبتنی بر یک پیش فرض غیر حوزوی انسان گرایانه است. گرایشی که پشتوانه دموکراسی غربی است. متاسفانه عده ای نیز از این جریان متاثرند و گاه ادبیات فقهی را هم در خدمت آن قرار میدهند.
اما دم زدن از حقوق مردم با این شیوه، هنر نیست. در نگاه توحیدی، خدا محور عالم است، یا انسان مومن به خدا محور عالم است، این دو از هم جدا نیست، ولی در نگاه اومانیستی، انسان یکه و مستقل انگاشته شده.
به هر حال اگر کسی از نظر فقهی به این نتیجه قطعی رسید که انتخاب مردم در حقانیت حکومت معصوم یا فقیه دخالت ندارد به صرف این نمیتوان فقه او را نازل و مغلوب خواند! یا اگر معتقد شد رای مردم هم جزء العله است و دخالت دارد، نمی توان فقه او را متعالی خواند!
به هر روی آقای قاضی زاده معترف است عمل امام و جملات مربوط به تنفیذ ایشان، منطبق با دیدگاهی است که مشروعیت را از ناحیه دین میداند، نه مرکبی از دین و خواست مردم، اما ایشان هم نظر امام خمینی را نمی پسندد و ادعا میکند نظر امام در اواخر عمر، عوض شده بود. اما دلیل صریحی بر این ادعا اقامه نمی کند.
قاضی زاده به عباراتی اشاره میکند که صراحتی در مدعای ایشان ندارد. مثلا پاسخی که امام ۳۵ روز پیش از وفات به آیت الله مشکینی داده اند و فرمودند مجتهدی که با واسطه خبرگان توسط مردم، برگزیده میشود منتخب مردم است و حکم او نافذ است.
اما نمی توان با وجود عبارات و عملکرد صریح امام، ادعا کرد ایشان در پایان عمر نظرشان برگشته است! آن هم با جملاتی ظنی الدلاله که دیدگاه مقابل هم به آن ملتزم است!
در نهایت باید گفت دم زدن افراطی از مردم در بازی سیاست سودمند است. اما ای کاش کارنامه عملی دولت اعتدال نیز شاهدی بر دلسوزی واقعی نسبت به مردم و خدمتگذاری بود.
نه نشانگر سوء مدیریت و وادادگی و اعتماد به دشمنان اسلام و مسلمین.
بله، هنر تلاش برای کسب رضای گ
الهی و خدمت واقعی است.
علی مؤمنی
@rozaneebefarda