🏴 #تحلیل_تاریخی
🏴 #دشمنشناسی
✡ #شمر_بن_ذیالجوشن
✡ #فرستاده_مخصوص_یهود
🖋قسمت سوم؛
پینوشتها:
۱. برای آشنایی بیشتر با این مسأله و شناخت تفکر عثمانی، بنگرید به: تبار انحراف، ج۳، ص۵۳-۸۵.
۲. شمر برخی از کارهای اساسی فاجعه کربلا را با همین یاران ویژه خود به سرانجام رساند. برای نمونه، وقتی امام حسین (ع) تنها شده بود، این شمر و یارانش بودند که به آن حضرت حملهور شدند، او را دشنام دادند و زخمی کردند و دوباره به جای خود برگشتند (الارشاد، ج۲، ص۱۱۰). پس از شهادت عبدالله بن عمیر کلبی وقتی همسرش بر بالین جنازهی وی آمد، شمر به نوکر خود دستور داد با عمود آهن بر سر آن زن بکوبد و چنین شد که آن زن نیز به شهادت رسید (تاریخ طبری، ج۴، ص۳۳۳و۳۳۴). ابن کثیر نیز شمر را فرمانده هزار نفری میداند که کشتن امام (ع) را برعهده داشتند (البدایة والنهایة، ج۸، ص۲۰ [ثم شرع (المختار) فی تتبع قتلة الحسین ومن شهد الوقعة بکربلاء من ناحیة ابن زیاد فقتل منهم خلقاً کثیراً وظفر برؤوس کبار منهم کعمر بن سعد بن أبی وقاص أمیر الجیش الذی قتلوا الحسین و شمر بن ذی الجوشن أمیر الألف الذین ولّوا قتل الحسین…]).
۳. الامالی صدوق، ص۲۲۶، م۳۰ […وأقبل عدو الله سنان بن أنس الأیادی و شمر بن ذی الجوشن العامری فی رجال من أهل الشام حتى وقفوا على رأس الحسین فقال بعضهم لبعض: ما تنتظرون؟ أریحوا الرجل.]؛ مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۴۸ [جهز ابن زیاد علیه خمساً وثلاثین ألفاً فبعث الحر فی الف رجل من القادسیة و کعب بن طلحة فی ثلاثة آلاف و عمر بن سعد فی أربعة آلاف و شمر بن ذیالجوشن السلولی فی أربعة آلاف من أهل الشام…]؛ الاختصاص، ص۱۳۹ [پس از آنکه پیک امیرالمؤمنین به دمشق رسید: فسأل عن قواد معاویة فقیل له: من ترید منهم؟ فقال: أرید جرولاً وجهضماً وصلاده وقلاده وسواده وصاعقه؛ أباالمنایا وأباالحتوف و أباالأعور السلمی و عمرو بن العاص و شمر بن ذیالجوشن و محمد بن الأشعث الکندی. فقیل إنهم یجتمعون عند باب الخضراء فنزل وعقل بعیره وترکهم حتى اجتمعوا رکب إلیهم فلما بصروا به قاموا إلیه یهزؤون به…].
۴. اللهوف، ص۷۱. نیز ر.ک: تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۴۴.
۵. میزان الاعتدال، ج۲، ص۲۸۰ [راوی: کان شمر یصلی معنا ثم یقول: اللهم إنک تعلم أنی شریف فاغفر لی. قلت: کیف یغفر الله لک وقد أعنت على قتل ابن رسول الله؟ قال: ویحک فکیف نصنع؟ إن أمراءنا هؤلاء أمرونا بأمر فلم نخالفهم ولو خالفناهم کنا شرّاً من هذه الحمر السقاه. این استدلال حتى ذهبی را به اعتراض آورده. قلت: إن هذا لعذر قبیح فإنما الطاعة فی المعروف.]؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۲۳، ص۱۸۹.
۶. الارشاد، ج۲، ص۱۱۹ [ثم إن عبیدالله بن زیاد بعد إنفاذه برأس الحسین أمر بنسائه وصبیانه فجهزوا وأمر بعلی بن الحسین فغل بغل إلى عنقه ثم سرح بهم فی أثر الرأس مع مجفر بن ثعلبة العائذی و شمر بن ذیالجوشن فانطلقوا بهم حتى لحقوا بالقوم الذین معهم الرأس] دمیری نیز مینویسد اسرای کربلا با شمر و گروهی از یارانش به شام فرستاده شدند (حیاة الحیوان، ج۱، ص۹۲).
۷. الارشاد، ج۲، ص۸۸ […فلما قرأ عبیدالله الکتاب قال: هذا کتاب ناصح مشفق على قومه. فقام إلیه شمر بن ذی الجوشن فقال: أتقبل هذا منه وقد نزل بأرضک وإلى جنبک؟! والله لئن رحل من بلادک ولم یضع یده فی یدک لیکونن أولى بالقوة ولتکونن أولى بالضعف والعجز فلا تعطه هذه المنزلة فإنها من الوهن ولکن لینزل على حکمک هو وأصحابه فإن عاقبت فأنت أولى بالعقوبة وإن عفوت کان ذلک لک. قال له ابن زیاد: نعم ما رأیت، الرأی رأیک، اخرج بهذا الکتاب إلى عمر بن سعد فلیعرض على الحسین وأصحابه النزول على حکمی فإن فعلوا فلیبعث بهم إلى سلما وإن هم أبوا فلیقاتلهم فإن فعل فاسمع له وأطع وإن أبی أن یقاتلهم فأنت أمیر الجیش واضرب عنقه وابعث إلى برأسه].
۸. الارشاد، ج۲، ص۹۶.
۹. تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۲۴. [اندیشکده مطالعات یهود: عبارت «یا ابن البوال علی عقبه» را برخی کنایه از اعرابی (بیاباننشین و بیفرهنگ) بودن و برخی دیگر کنایه از کسی که مادرش او را از راه زنا باردار شده است، دانستهاند].
۱۰. الارشاد، ج۲، ص۹۷و۹۸.
۱۱. همان، ص۱۱۱و۱۱۲.
۱۲. طبقات الکبری، ج۵، ص۲۱۲.
۱۳. تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۳۶و۳۳۷.
۱۴. اخبار الطوال، ص۲۶۱.
۱۵. مثیر الاحزان، ص ۴۸ [امام حسین با دیدن شمر: قال رسول الله رأیت کأن کلباً أبقع یلغ دماء أهل بیتی. حضرت افزود: رأیت کأن کلاباً تنهشنی و کان فیها کلباً أبقع کان أشدهم على وهو أنت. وکان أبرص.]؛ البرصان والعرجان، ص۱۲۸و۱۲۹ [قال الحسین بن على قبل أن یقتله بلیلة: إنی رأیت فی المنام کأنّ کلباً أبقع بلغ فی دمائنا فعبّرته هذا الأبرص الضّبابی.]؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۵۵، ص۱۶ [کنا مع الحسین بن على بنهر کربلاء ونظر إلى شمر وکان أبرص فقال: الله أکبر الله أکبر صدق الله ورسوله قال رسول الله: «کأنی أنظر إلى کلب أبقع یلغ فی دم أهل بیتی»].
والحمدلله
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
14.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🌹 🇮🇷 🌹🏴
#کلیپ
#محرم
#امام_خامنهای
#چرا_قیام_کرد؟
تفسیر بسیار زیبا و حکیمانه امام خامنهای از فلسفه قیام سالار شهیدان.
قسمت هفتم: زمان خروج
▪️🌹▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🌹🇮🇷🌹🏴
🗞 نامههای #ماریه
◀️ قسمت هشتم
🔹ماریه توی این نامه خیلی خسته و تشنهست، برای همین چشماش دیگه رمق نداره،اون میگه: اینجا هیچ کس دلش نمیاد از آبی که تو خیمهها باقی مونده آب بخوره چون همه آب رو برای علی اصغر کوچولو نگه داشتیم.
▪️🌹▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🏴🏴 #محرم
#عاشورا
#تقویم_عاشورا
ساعتشمار کربلا
⬛️ طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی میشود.
تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
🏴 روز عاشورا چگونه گذشت؟
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
▪️۵:۴۷ اذان صبح
امام (ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد.
آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند:
«اللهم انت ثقتی فی کل کرب...
خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
▪️حدود ساعت ۶:۰۰
امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار بوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
▪️طلوع آفتاب
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود.
رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند.
صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشتهاند.
حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟
آنها انکار کردند!
امام(ع) نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کردهاست.
یکی از سران جبههی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمیرهاند؟
اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروفشان را فرمودند:
«أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه...
فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.»
سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیدهاست.
▪️حدود ساعت ۸:۰۰
بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء کوفه بود» و به روایتی زهیر خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند.
بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف
«هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند.
چند نفری دچار تردید شدند!
از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
▪️حدود ساعت ۹:۰۰
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟
عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد:
«نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.»
بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند.
امام به یارانشان فرمودند:
«اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.»
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران شهید شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد شهدای تیراندازی با تعداد شهدای حمله اول ۵۰ نفر ذکر شدهاست.)
▪️حدود ساعت ۱۰:۰۰
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند.
عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست.
امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود:
«به گمانم حریف کشندهای باشی»
عبدالله آن دو نفر را کشت.
البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد.
ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند.
زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد.
زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند.
خود شمر در این حمله زخم برداشت.
بعداز عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند.
الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کردهاست.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13446
▪️🌹▪️--------------
@salonemotalee
🏴🏴 #محرم
#عاشورا
#تقویم_عاشورا
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت.
امام(ع) او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
▪️حدود ساعت ۱۱:۰۰
بعداز این حملات، امام(ع) دستور تکتک به میدان رفتن را به یاران داد.
اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند؛ نگذارند که کسی از بنیهاشم به میدان برود.
انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند.
بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که شهید شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود.
مسلم بن عوسجه بعد از او شهید شد.
حبیب بر سر بالین او رفت و گفت:
"کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم."
مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت:
«وصیت من این مرد است».
یک بار، هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
▪️اذان ظهر
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد.
چون که نوشتهاند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند:
"یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم."
یکی از لشکر کوفه صدا زد:
«نماز شما قبول نمیشود.»
حبیب به او گفت:
«ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟»
به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست.
رو به آسمان کرد و گفت:
«خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند.
گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند.
زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید.
در آخرین نفس از امام پرسید:
«آیا وفا کردم؟»
▪️حدود ساعت ۱۳:۰۰
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید.
اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود.
البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خواندهاست.
این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد.
شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد.
دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند.
امام آنها را آرام کرد و فرمود:
«ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
▪️حدود ساعت ۱۴:۰۰
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند.
عباس(ع) اجازه میدان خواست،
اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمهها کرد.
دشمن بین دو برادر فاصله انداخت.
عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد.
اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند.
دشمن کمی به عقب رفت.
امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود:
«اکنون دیگر پشتم شکست.»
▪️حدود ساعت ۱۵:۰۰
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی کند.
همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند.
وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد.
بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند.
بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند:
زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمیکرد به سمت ایشان برود،
اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند.
کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد.
او را در بغل عمویش کشتند.
امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
«خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
ادامه دارد ...
▪️🌹▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🏴🏴 #محرم
#عاشورا
#تقویم_عاشورا
▪️۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند.
روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است:
«حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که میگفت:
«به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
▪️حدود ساعت ۱۷:۰۰
بعداز شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد، بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد.
عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد.
▪️نزدیک غروب آفتاب
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
▪️۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب
داستان روز غمانگیز عاشورا، اینطور تمام میشود!
در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که:
«افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین،
الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين
التماس دعا
▪️🌹▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🏴🌹 🇮🇷 🌹🏴
•┈┈••🍃 #لطیفه_نکته ۴۴۰🍃••┈┈•
میان نالهیِ خود میبرم نوای تو را
که خطبهخطبه شوم شرح، ماجرای تو را
تمام بار به دوش من است میبینی
که میکشم به سرِ شانه کربلای تو را
من و تمامیِ این قافله قسم خوردیم
به انتها برسانیم ابتدای تو را
بخواب، میبرم از کربلا خداحافظ
میان حنجرهام صوت مرتضای تو را
زمانِ بردنِ هشتاد و چار ناموس است
بگو به میرِ حرم کردهام هوای تو را
--------▪️🌹▪️--------
🤲 بنام خدای حسین
✋ سلام؛ عزاداریها قبول
💐 از علىبنالحسین علیهماالسلام:
تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدرى
و تنادى انا ارض الله المقدسة الطیبة المبارکة التى تضمنت سید الشهداء و سید شباب اهل الجنة .
زمین کربلا، در روز رستاخیز چون ستاره مرواریدى میدرخشد
و ندا میدهد که من زمین مقدس خدایم،
زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است.
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🏴
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
#تقویم_امروز
امروز؛ شنبه
☀️ ۷ مرداد ۱۴۰۲
☪ ۱۱ محرم ۱۴۴۵
✝ ۲۹ جولای ۲۰۲۳
منسوب به پیامبر اعظم حضرت #محمد_مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
ذکر امروز؛ یکصد مرتبه
یا رب العالمین
📆 روزشمار:
🏴 ۱ روز تا شهادت امام سجاد علیهالسلام ۹۵ق
🏴 ۲۴ روز تا شهادت دختر ۳ ساله امام حسین علیهالسلام در شام
🏴 ۳۲ روز تا شهادت شهیدان رجایی و باهنر بدست منافقین کوردل ۱۳۶۰ هش
🏴 ۳۹ روز تا اربعین حسینی و راهپیمایی باشکوه اربعین
🏴 ۴۷ روز تا شهادت پیامبر اعظم و سبط اکبر صلواتالله علیهما
🏴 ۴۹ روز تا شهادت ثامن الحجج علیبنموسی الرضا علیهماالسلام
•┈┈••✾•🌸مناسبتهای امروز🌸•✾••┈┈•
📆 مناسبتهای شمسی
📆 مناسبتهای قمری
📆 مناسبتهای میلادی
🖊 بیشتر بدانیم؛
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews75979710412148535584253.pdf
12.07M
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
تمام صفحات
#روزنامه_کیهان
امروز شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۲
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
14.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🌹 🇮🇷 🌹🏴
#از_تبیین_تا_قیام
نماهنگی از مراسم شب عاشورا در حسینیه امام خمینی(ره) در حضور رهبر انقلاب.
۱۴۰۲/۰۵/۰۵
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee