eitaa logo
سالن مطالعه
192 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
979 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 سبک زندگی مومنانه، مهدوی و منتظرانه دو بار اجرا شده؛ تو دفاع مقدس و تو راه‌پیمایی اربعین. این سبک زندگی باید فراگیر بشه در همه زمان‌ها و مکان‌ها 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 یادداشت آیت‌الله خامنه‌ای درباره جلال آل‌قلم قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14734 ◀️ قسمت سوم 🔶🔸 ۵. به نظر من سهم جلال بسیار قابل ملاحظه و مهم است. یک نهضت انقلابی از «فهمیدن» و «شناختن» شروع می‌شود. روشنفکر درست آن کسی است که در جامعه‌ی جاهلی، آگاهی‌های لازم را به مردم می‌دهد و آنان را به راهی‌نو می‌کشاند. و اگر حرکتی در جامعه آغاز شده است؛ با طرح آن آگاهی‌ها، بدان عمق می‌بخشد. برای این کار، لازم است روشنفکر؛ اولاً جامعه‌ی خود را بشناسد و ناآگاهی او را دقیقاً بداند. ثانیاً آن «راه نو» را درست بفهمد و بدان اعتقادی راسخ داشته باشد، ثالثاً خطر کند و از پیشامدها نهراسد. در این صورت است که می‌شود: العلماء ورثة الانبیاء. آل‌احمد، آن اولی را به تمام و کمال داشت (یعنی در فصل آخر و اصلی عمرش). از دوّم و سوّم هم بی‌بهره نبود. وجود چنین کسی برای یک ملّت که به سوی انقلابی تمام‌عیار پیش می‌رود، نعمت بزرگی است. و آل‌احمد به راستی نعمت بزرگی بود. حداقل، یک نسل را او آگاهی داده است. و این برای یک انقلاب، کم نیست. 🔶🔸 ۶ ـ این شایعه (باید دید کجا شایع است. من آن را از شما می‌شنوم و قبلاً هرگز نشنیده بودم.) باید محصول ارادت به شریعتی باشد و نه چیز دیگر. البته حرف فی حد نفسه، غلط و حاکی از عدم شناخت است. آل‌احمد کسی نبود که بنشیند و مسلمانش کنند. برای مسلمانی او همان چیزهایی لازم بود که شریعتی را مسلمان کرده بود. و ای کاش آل‌احمد چند سال دیگر هم می‌ماند. 🔶🔸 ۷ـ آن روز هر پدیده‌ی ناپسندی را به شاه ملعون نسبت می‌دادیم. درست هم بود. امّا از اینکه آل‌احمد را چیز‌خور کرده باشند، من اطلاعی ندارم، یا از خانم دانشور بپرسید یا از طبیب خانوادگی. 🔶🔸 ۸ ـ مسکوت ماندن جلال، تقصیر شماست ـ شمایی که او را می‌شناسید و نسبت به او انگیزه دارید. از طرفی مطهری و طالقانی و شریعتی در این انقلاب، حکم پرچم را داشتند. همیشه بودند. تا آخر بودند. چشم و دل «مردم» (و نه خواص) از آنها پر است. و این همیشه بودن و با مردم بودن، چیز کمی نیست. اگر جلال هم چند سال دیگر می‌ماند ... افسوس. والحمدلله 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🌤 در همین موضوع مهدویت و قضایای مربوط به امام زمان؛ مسئله انتظار، مسئله طول عمر، مسئله دوران حکومت، مسئله وظایفی که منتظرین دارند و مسائل گوناگونی که وجود دارد؛ بهترین مرجع عبارت است از حدیث و آنچه از خود ائمه علیهم‌السلام نقل شده که جای تردیدی را باقی نمی‌گذارد آیت‌الله امام خامنه‌ای 🍃 🌸🇮🇷 🌸🍃 در کلام معصومین علیهم‌السلام https://eitaa.com/salonemotalee/12852 علیهماالسلام https://eitaa.com/salonemotalee/14231 بیانات امام حسین علیه‌السلام درباره مهدویت و ظهور https://eitaa.com/salonemotalee/14682 علیهماالسلام https://eitaa.com/salonemotalee/13831 در روایات علیه‌السلام https://eitaa.com/salonemotalee/12511 علیهماالسلام؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12936 در روایات علیه‌السلام https://eitaa.com/salonemotalee/12283 علیه‌السلام https://eitaa.com/salonemotalee/12774 🔗 ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 علیه‌السلام بیانات امام حسین علیه‌السلام درباره مهدویت و ظهور قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14736 ◀️ قسمت پنجم 🔶🔸مدت حکومت امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه مدت حکومت امام مهدی در روایات متعدد بیان شده است؛ اما در روایتی که از امام حسین علیه‌السلام نقل شده چنین می خوانیم: همانا قائم [که بر او درود باد] نوزده سال و چند ماه حکومت خواهد کرد. (نعمانی، ج۱۳، ص۳۳۲) 🔶🔸روش حکومت امام مهدی علیه‌السلام به نظر می رسد در زمان حکومت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه شاهد نحوه خاصی از حکومت داری هستیم که با روش اجداد طاهرینش علیهم‌السلام تفاوت دارد. امام حسین در جواب پرسشگری که می پرسد: آیا حضرت مهدی بر خلاف راه و رسم علی رفتار خواهد کرد؟ می فرماید: آری؛ زیرا حضرت امیرالمؤمنین با نرمی و سخت‌گیری در بخشش اموال با پیروان خود زندگی کرد؛ چرا که می دانست پس از او بر ضد شیعیان او می‌شورند و آن‌ها را در سختی و مشکلات قرار می‌دهند. اما مهدی با قاطعیت با مردم برخورد می‌کند؛ زیرا می‎داند شیعیان او همواره پیروزند و کسی از آن پس بر آن‌ها غلبه نخواهد کرد. 🔶🔸فراوانی نعمت در زمان حکومت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه مسلم است وقتی حکومتی با عدالت کامل اداره شود و در آن کسی را توان ظلم به دیگران و به استثمار کشیدن انسان‌ها نباشد، همه در رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد و نیازمندی در جهان باقی نخواهد ماند. از سوی دیگر، ابواب رحمت و برکت الهی نیز بر آن جامعه سرازیر خواهد شد. این مسئله در کلام امام حسین علیه‌السلام چنین آمده است: تَواصَلُوا وَ تَبارُّوا فَوَالَّذی فَلَقَ الحبَّةَ وَ بَرأَ النَّسَمَةَ لیأْتِیَنَّ عَلیْکُمْ وَقْتٌ لایَجِدُ اَحَدُکُمْ لِدینارِهِ وَلا لِدِرْهَمِهِ موْضِعا (نعمانی، ج۱۳، ص۲۰۵) با یکدیگر ارتباط داشته باشید و نیکی فراوان کنید. سوگند به خدایی که دانه را شکافت و پدیده ها را آفرید، زمانی برای شما انسان‌ها فراخواهد رسید که همه مردم به گونه‌ای بی‌نیاز باشند که شما جایی برای بخشش درهم و دینار خود نخواهید یافت. 🔶🔸حکومت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه حکومت عدل الهی به طور کلی باید گفت امام مهدی به یاری خدا قیام خواهد فرمود و عدل و داد را پس از دوران ظلم و تباهی در جهان برقرار خواهد کرد و به ظلم و ستم ابرقدرت های جبار پایان خواهد داد. شعیب بن ابی حمزه نقل می کند: روزی بر امام حسین علیه‌السلام وارد شدم و پس از سلام و احترام پرسیدم: «آیا صاحب الامر شما هستید؟» پاسخ داد: «نه.» پرسیدم: «آیا فرزند شماست؟« فرمود: «نه.» پرسیدم: «آیا فرزند فرزند شماست؟» پاسخ داد: «نه.» گفتم: «پس صاحب الامر کیست؟» فرمود: "اَلَّذِی یمْلأُها عَدْلاً کما مُلِئَتْ جَوْراً، عَلی فَتْرَهٍ مِنَ الْاَئِمَّهِ تَأْتِی کما اَنَّ رَسولَ اللَّه (ص) بعِثَ عَلی فَتْرَهٍ مِنَ الرُّسُلِ" کسی است که زمین را پر از عدل و داد می‌کند، چنان که پر از ستم شده باشد. پس از آن که دوران [طولانی] فاصله‌ای از حضور امامان بگذرد، او خواهد آمد، چنان که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله پس از فاصله‌ای از حضور پیامبران گذشته مبعوث گشت. والحمدلله 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 "" نوشته حجت‌الاسلام مظفر سالاری بامضمونی درباره وظایف مسلمانان درزمان غیبت 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14738 ◀️ قسمت بیست‌وچهارم - من به ریحانه نگاه کردم. اسم تو را که شنید، گونه‌هایش قرمز شد و سرش را پایین انداخت. - راست بگو ام‌حباب، تو داری این‌ها را برای دل‌خوشی من می‌گویی. حرفم را نشنیده گرفت. - من پرسیدم: "هاشم همان جوان زیبا و برومند است؟!" ریحانه به من نگاه کرد و مادرش گفت: "بله! همان است." باور کن از نگاه ریحانه فهمیدم که حال و روزش بدتر از توست. عشق به تو از وجودش زبانه می‌کشید. ما زن‌ها این چیزها را خوب می‌فهمیم. نمی‌توانستم حرف‌هایش را باور کنم. او برای دلداری دادن به من، حاضر بود حرف‌های ساده را آب و تاب بدهد و این‌گونه آن‌ها را تفسیر کند. - "کاش این‌گونه بود که می‌گویی." - بعد من حرفی زدم که نباید می‌زدم. خدا مرا ببخشد! حرفی زدم که آن دختر پاک و معصوم دیگر خواب و خوراک نخواهد داشت. در قصه‌گویی استاد بود. - گفتم: "خبر دارید که دختر حاکم، او را پسندیده و به مغازه‌شان رفت‌وآمد می‌کند؟ همسر حاکم از هاشم دعوت کرده به دارالحکومه برود و جواهراتی را که در خزانه است، صیقل بدهد. کاش این حرف را نمی زدم! آشکارا دیدم که چیزی در چهره‌ی ریحانه خاموش شد. انگار فروغ چهره‌اش به تاریکی گرایید. با صدایی لرزان گفت: برایش آرزوی خوشبختی داریم. من و او در کودکی هم بازی بودیم و حالا او جوان ثروتمند و متشخصی شده است. قنواء شوهری بهتر از او گیرش نمی‌آید." فریاد زدم: "از این حرفش معلوم است که ذره‌ای هم به من فکر نمی‌کند!" - اشتباه می‌کنی هاشم! باید بودی و موقعی که از آن‌ها خداحافظی می‌کردم؛ ریحانه را می‌دیدی. نمی‌توانست درست راه برود. حال و روز تو را پیدا کرده بود.‌ چند قدم مرا بدرقه کرد. شاید می‌خواست چیزی درباره تو بپرسد که رویش نشد. - کافی است ام‌حباب! از زحمتی که کشیدی متشکرم. گفت‌وگوی ساده‌ای با هم داشته‌اید. برداشت تو از آن حرف‌ها، ساخته‌ی فکر و خیال خودت است. من نمی‌توانم آن‌ها را باور کنم. کاشکی خودم آن‌جا بودم و آن صحنه را از نزدیک می‌دیدم! کاش درباره‌ی قنواء چیزی به او نمی‌گفتی! ام‌حباب برخاست و با زنبیل به طرف آشپزخانه به راه افتاد: - خوب کردم که گفتم. او هم باید در رنجی که تو می‌کشی شریک باشد. می‌روم برایت غذا درست کنم. باید برای فردا آماده باشی. قنواء منتظر توست. از همان‌موقع می‌دانستم که چه شب وحشتناکی در پیش رو دارم. باز در بسترم دراز می‌کشیدم و حرف‌های ریحانه را هزار معنا می‌کردم و تا سحر در بیم و امید دست‌وپا می‌زدم……… …….. دارالحکومه میان باغی سرسبز و خرم قرار داشت. دو نگهبان قدبلند و سیاه‌چرده بیرون از در چوبی و بزرگ باغ به نگهبانی ایستاده بودند. میان آن دو، مرد میانسال و کوتاه و چاقی روی چهارپایه‌ای نشسته بود. اسمش سندی بود. شکم بزرگ و برآمده‌اش، جلب توجه می‌کرد و توی ذوق می‌زد. گویی خمره‌ای کوتاه را در آغوش گرفته بود‌ او سال‌ها بود که روی آن چهارپایه می‌نشست. نزدیک شدم و سلام کردم. جوابم را نداد. تنها با گردش انگشتان کوتاهش اشاره کرد که چه می‌خواهم. خیلی خلاصه آن‌چه را اتفاق افتاده بود برایش شرح دادم. سرانجام با اکراه از جا برخاست. لباسش از بس عرق کرده بود به پشتش چسبیده بود. لباس را از بدنش جدا کرد و لنگان‌لنگان به طرف در رفت. روی در، که بست‌های فلزی و گل‌میخ‌های درشتی داشت، دریچه‌ی کوچکی بود. حلقه روی دریچه را سه بار کوبید. دریچه باز شد و من توانستم قسمتی از صورت یک نگهبان خواب آلود را در پس آن ببینم. - در را باز کن. این جوان، زرگر است و این‌طور که می‌گوید قرار است برای همسر و دختر حاکم، چیزی‌هایی بسازد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14849 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 مهر ۵۹ دکتر بیگلری برای زایمان خواهرش در آبادان، از امریکا به تهران و از اونجا با هواپیما به اهواز و نهایتا با ماشین از اهواز بطرف ماهشهر و در ادامه بطرف آبادان در حرکت بود که؛ بوسیله نیروهای عراقی اسیر شد. او رییس بیمارستانی در امریکا بود! مدتی در زندان‌های عراق محبوس بود بعد به اردوگاه آورده شد. خانم امریکاییش در سازمان ملل جلوی طارق عزیز؛ وزیر وقت امورخارجه عراق رو می‌گیره و خواستار آزادی شوهرش (دکتربیگلدلی) می‌شه! ظاهرا خانمِ دکتر با طارق عزیز به عراق میاد تا ثابت کنه که شوهرش در اردوگاه اسرای جنگی است. خانمِ دکتر با کبکبه و دبدبه بهمراه رجال سیاسی به اردوگاه میاد و دکتر رو می‌بینه! عراقی‌ها همون‌جا دستور آزادیش رو صادر می‌کنند بشرطی که به امریکا برگردد! دکتر، خانمش رو به امریکا برگرداند و قول داد به امریکا برگردد اما مدتی بعد، با زیرکی به پاکستان و از آن‌جا به ایران برگشت و تا آخرین لحظه عمر مبارکش در ایران ماند دکتر وقتی از سلول به اردوگاه کوچانده داده شد تحت تاثیر روحیه ایثارگری اسرا قرار گرفت و نزد آنان ماند و خدمت شایانی کرد ! خدا بیامرز در اردوگاه جنگی خیلی خیلی به اسرا خدمت کرد. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 🕎 ریشه‌یابی فساد جنسی افسارگسیخته در غرب قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14740 قسمت دوم ◀️ چرا فساد جنسی در غرب تبلیغ می‌شود؟ یکی از مسائل مهم در این زمینه، ریشه‌یابی این فساد جنسی افسارگسیخته از حیث ایدئولوژیک است. در یادداشت «شناخت باطن کابالیستی غرب» گفته شد که دینِ غرب، دینِ «هواپرستی» است. یعنی «خود» و «نفس اَمّاره»، جای «خدا» و «نفس لَوّامه» نشسته است. این شعار غرب که به‌عنوان اباحه‌گری (Antinomism – Libertinism)، اومانیسم (Humanism) یا لیبرتی (Liberty) مطرح است، کاملاً وام گرفته از مکاتب شیطان‌پرستی است. تا جایی‌که «آلیستر کراولی»، تمامِ قانونِ دین شیطان‌پرستانه‌ی خویش را در «آن‌چه نفست می‌خواهد انجام بده»، خلاصه می‌کند. پس به‌طور کلی این «فساد جنسی» نتیجه‌ی پَر و بال دادن به نفس و شیطان است. اما جالب توجه است که در مکتب شیطانی «تلما» (Thelema) که در بین نخبگان غربی و فرقه‌های شیطان‌پرستی در دهه‌های بعد از خود بسیار مؤثر بوده است، پرونده‌ی ویژه‌ای برای «سکس مجیک» (Sex magic) یا «جادوی جنسی» باز شده است. اما از این جهت که «تلما» به‌مثابه یک پایه‌ی اساسی ایدئولوژیک برای فرقه‌های شیطان‌پرستی امروزی است، آشنایی با نگاه بنیان‌گذار این فرقه ضروری به‌نظر می‌رسد. به‌صورت کلی می‌توان گفت جنبش‌هایی که به اسم «آزادی زن»، به‌دنبال دور کردن انسان از خداوند و حاکمیت نفس امّاره هستند، اساساً در مبنا و در وهله‌ی بعد، در آداب و رسوم عملی، کاملاً مستقیم یا با واسطه تحت تأثیر این آیین‌های شیطانی قرار دارند. به‌عبارت دیگر بحث‌هایی مثل حجاب اسلامی، روابط جنسی محدود شده و… علاوه بر این‌که در تمام ادیان جهان دیده می‌شود، کاملاً بیانگر الهی یا شیطانی بودن آن مکتب بوده و اگر جایی با شعار آزادی، به‌دنبال حیازدایی، گسترش فساد و عادی‌سازی مفاسد جنسی‌ است، کاملاً در مسیر ترویج آیین‌های شیطان‌پرستی گام بر‌می‌دارد؛ چه بداند و چه نداند. 🔶🔸جادوی جنسی و تلما «جادوی جنسی» یکی از مناسکی‌ است که در بسیاری از فرقه‌‌های نهان‌روش، جادویی و اساطیری غربی رواج دارد. در فرقه‌ی O.T.O (سازمان معبد شرق) نیز با توجه به مناسک تلمایی، این اعمال جنسی جادویی وجود دارد. این فرقه در کشورهای مختلفی وجود داشته و در امریکا نیز سر و صدا کرده است. «تلما» در اوائل قرن بیستم که دین و عرف جامعه، مخالف اباحه‌گری جنسی بود، مرزشکنی‌های بسیاری در زمینه‌ی اعمال جنسی انجام داد. [۷] همان‌طور که می‌دانیم، «آیین تلما» توسط «آلیستر کراولی» با ترکیبی از عرفان‌های شرقی و غربی ایجاد شد. کراولی از فراماسونری، کابالای یهودی، تانترا، یوگا و به‌خصوص آیین‌های مشرکانه‌ی مصر باستان متأثر بود. [۸ در یادداشت «شناخت باطن کابالیستی غرب» نیز گفته شد که کراولی «کتاب قانون» خود را با این جمله آغاز می‌کند: «هر کاری که می‌خواهی بکن، این تمام قانون است. عشق قانون است، عشق تحت اراده.» [۹] و گفتیم که «اراده» در این جمله به معنای «نفس اماره» بوده و نگاه کراولی نیز به عشق، همان «عشق جنسی»‌ است. [۱۰] کراولی با تمرکز خاص بر جادوی جنسی، «سکس» را درونی‌ترین بخش ذاتی انسان می‌داند. [۱۱] کراولی معتقد است هر انسانی حق دارد آن‌طور که غریزه‌اش طلب می‌کند و با فیزیولوژی‌اش مناسب است، دست به عمل جنسی بزند. تنها امر واجب در این میان نیز این است که این اعمال جنسی به‌صورت یک آیین دینی و مناسک مقدّس، اجرا شود. [۱۲] باور کراولی این‌گونه است که «بابالون» (Babalon) به‌عنوان «فاحشه‌ی مقدس»، و «تریون» (Therion) به عنوان جانور [هیولا، وحش] بسیار قدیمی، به‌عنوان «جفت جنسی» هم هستند. وی بر این عقیده است که بابالون علاوه بر این‌که فاحشه‌ی بابلی مورد اشاره در کتاب مقدس است، نمادی از رهاسازی [اباحه‌گری] جنسی زنانه نیز هست. [۱۳] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14876 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 کار ویژه «شبکه نفوذ» برای ایجاد تصویری «» از ایران‌وایرانی ◀️ مقاله اول؛ اهمیت کلیدواژه دروغ در جنگ‌نرم https://eitaa.com/salonemotalee/14395 ◀️ مقاله دوم؛ فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14605 ◀️ مقاله سوم؛ ژانر وسترن در خدمت دروغگویی نظام لیبرالیسم https://eitaa.com/salonemotalee/14742 🔗ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 کار ویژه «شبکه نفوذ» برای ایجاد تصویری «» از ایران‌وایرانی قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14742 ◀️ مقاله سوم؛ ژانر وسترن در خدمت دروغگویی نظام لیبرالیسم ۲. 🔹خلق «فُرم هنری وسترن» و تمرکز بر استفاده‌ی قدرتمند از آن در تولیدات هنری و بالأخص «صنعت سینمای آمریکا» سبب شد تا؛ از یک‌سو شرایط روانی جامعه به مرور زمان برای اعمال و پذیرش یک «دیسیپلین» سفت و سخت فراهم شود و به‌شدت از تنظیم حاکمیت و قرار گرفتن فضای جامعه در سمت «آنارشیسم» ممانعت به عمل آید و تئوری‌هایی همچون «آنارکو-کاپیتالیسم» (Anarcho-capitalism) و «آنارکولیبرتارینیسم» (Anarcho-libertarian) و… را با عدم پذیرش و اقبال عمومی مواجه سازد و از سوی دیگر «تناقض» و «پارادوکس» منطقی در «تفکر لیبرال» را مخفی ساخته و ضمن حذف «قوانین دینی» و «مقررات شرعی» در امور حاکمیتی، مشروعیت لازم را برای «حاکمیت لیبرال» و در مسیر برخورد شدید با «حکومت‌محوری‌ستیزان» (Anti-statism) پدید آورد. 🔹پُرواضح است که همین توجه ویژه «نظام لیبرالیسم» به کارکرد رسانه‌ای «فُرم هنری وسترن» بود که سبب شد تا «صنعت سینمای آمریکا» در سال ۱۹۰۳م/۱۲۸۲ش اقدام به تولید نخستین فیلم سینمایی در «ژانر وسترن» نماید. فیلمی ۱۲ دقیقه‌ای که با حمایت مستقیم «توماس ادیسون» (Thomas Alva Edison) ساخته شده بود. شخصیتی یهودی‌الاصل و به‌شدت ذی‌نفوذ در آمریکا که از او می‌توان به‌عنوان یکی از ارکان اصلی پیدایش «هالیوود» (Hollywood) نام‌برد. شخصیتی که در قالب «کمپانی یونایتد ادیسون» (United Edison Manufacturing Company) توانست به بهترین شکل ممکن در آن زمان، از تولید و پخش این فیلم به کارگردانی و نویسندگی «ادوین استنتون پورتر» (Edwin Stanton Porter) حمایت مادی و معنوی نماید. فیلمی که با عنوان «سرقت بزرگ قطار» (The Great Train Robbery) توانست مخاطبان بسیاری را با خود همراه سازد و شروعی بر تولیدات گسترده سینمایی در این «فُرم هنری» شود. 🔹تولیدات سینمایی در «ژانر وسترن» تولیداتی بودند که؛ عموماً از ضوابط و قواعد و الزامات آن‌چنان مشترکی پیروی می‌کردند که به‌وضوح در «لوکیشن» و یا حتی طرز بیان و «دیالوگ» شخصیت‌های این‌گونه آثار را در بر می‌گرفت و تقریباً تمامی سکانس‌ها در فیلم‌های «وسترن» را دارای شناسنامه‌ای مشترک می‌نمود و در مجموع آثار جذاب و مخاطب‌پسندی را پدید می‌آورد که در محتوای مشترک خود بر ضرورت ایجاد یک «نظم اجتماعی فراگیر» تأکید می‌ورزیدند و به این روش «پارادوکس» موجود در ذات «نظام لیبرالیسم» را پوشش می‌دادند. 🔹آثاری که در آن‌ها به‌شدت سعی می‌شد تا از عدم حضور جدّی «قانون» و توانمندی «مجریان قانون» به‌عنوان عامل اصلی در ایجاد «ناامنی اجتماعی» تعبیر شود و از این طریق درخواست حضور قدرتمند طیفی را تحت عنوان «کلانتر» (Sheriff) موجه ساخته و به یک مطالبه‌ی عمومی مبدل نمود. 🔹«کلانترهایی» که به مرور زمان و با حضور کلیدی در «سینمای وسترن» توانستند زمینه‌ساز پذیرش و حضور گسترده و حاکمیت مقتدر «پلیس» (police) را در شئون مختلف زندگی انسان غربی شوند و نقشی کلیدی در بالابردن توان مجریان برای «اجرای قانون» (Law enforcement) و اعمال «محدودیّت» را در «جامعه لبیرال ایالات متحده آمریکا» ایفا نماید. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14879 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ؛ کتاب خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14744 ◀️ قسمت هفتادوچهارم؛ 📒 فصل یازدهم؛ دادگاه نظامی ۸. 🔶🔸دفاعیه در دادگاه نظامی می‌دانستم که دادگاه قادر نیست هیچ‌یک از چیزهایی را که خواسته بودم برایم تامین کند اما قصدم آن بود که در برابر تخلفات غیرقانونی آن‌ها موضعی از طرف خود داشته باشم به یاد دارم که یک بار رییس دادگاه در پاسخ به یکی از درخواست‌هایم گفت؛ "باید به ساواک مراجعه کنم" البته این حرف ناخواسته از زبانش در رفت و من از آن علیه او استفاده کردم با اظهار تعجب از حرف او، گفتم: "چطور ممکن است دادگاه زیر نفوذ ساواک باشد؟!" او فورا حرفش را عوض کرد و شروع کرد به تعریف و تمجید و ذکر فضایل رئیس ساواک مشهد روز محاکمه تعیین شد من پرونده‌ام را برای بازنگری و تهیه دفاعیه خواستم دادگاه برای من یک وکیل‌مدافع نظامی تعیین کرده بود اما من می‌دانستم که دفاع او سوری و ظاهری است و خاصیت و اثری بر آن مترتب نیست دفاعیه‌ای در ۳۰ صفحه نوشتم روز محاکمه وارد صحن دادگاه شدم در صدر دادگاه رئیس و دو قاضی و دادستان و وکیل مدافع مستقر بودند همگی آن‌ها نظامی بودند و با درجات نظامی براقی که بر شانه و نشان‌هایی که بر سینه داشتند با باد و فیس تمام نشسته بودند با آهنگی قوی و لحنی قاطع لایحه دفاعیه را خواندم این لایحه هم مانند لایحه قبلی که در زندان سابق تهیه شده بود به دقت در مواد قانونی استناد داشت و به صورتی منطقی تنظیم شده بود انتظار نداشتند از یک طلبه علوم دینی چنین سخنانی بشنوند و یا از او چنین موضعی را مشاهده کنند چون تصویری که در ذهن آن‌ها از دین و روحانیون نقش بسته بود؛ تصویری عقب‌مانده و مسخ‌شده بود در چهره‌ی اعضای دادگاه نشانه‌های تحسین و تبادل نگاه‌های گویا و پرمعنا را می‌دیدم هنگام تنفس دادگاه مراتب تحسین خود را ابراز کردند و از انتخاب الفاظ و معانی و کیفیت بیان دفاعیه تمجید کردند پس از پایان دادگاه از من خواستند از سالن دادگاه خارج شوم و بیرون در منتظر بمانم در اشتیاق اطلاع از حکم صادره لحظه‌شماری می‌کردم روز محاکمه با روز ملاقات زندانیان و خانواده‌هایشان مصادف بود خانواده برای دیدار من آمده بودند و جلوی در زندان منتظر مانده بودند دادگاه چون در وسط پادگان قرار داشت، از در ورودی دور بود خانواده تا ظهر انتظار کشیده بودند برخی رفته بودند و برخی مانده بودند حکم صادر شده بود اما بایستی روی برگه‌ای خاص تایپ می‌شد و سپس در حضور اعضای دادگاه و متهم قرائت می‌شد من در انتظار اعلام حکم بودم وقت اداری به پایان رسید یکی از اعضای دادگاه بیرون آمد هنگامی که به در ورودی پادگان رسید، خانواده‌ای را دید که در انتظار زندانی خود معطل مانده‌اند مطلع شد که این‌ها خانواده من هستند لذا به آن‌ها خبر داد که حکم آزادی من صادر شده است بدین ترتیب پیش از آن‌که من از حکم دادگاه مطلع شوم خانواده از آن اطلاع یافتند وقتی انتظار آن‌ها به درازا کشید یکی از نگهبانان به آن‌ها گفت شما بروید او هم پس از آنکه آزاد شود خواهد آمد خامواده به منزل بازگشتند دو ساعت پس از ظهر مرا خواستند و حکم دادگاه را مبنی بر محکومیت من به مدتی کمتر از زمانی که در زندان گذرانده بودم اعلام کردند قرار شد تا تشکیل دومین دادگاه که دادگاه تجدید نظر است و معمولاً یک ماه پس از نخستین دادگاه تشکیل می‌شود مرا آزاد کنند رئیس دادگاه دستور داد سربازان نگهبان به علامت این‌که فرد همراه آن‌ها زندانی نیست سلاح خود را دوشفنگ کنند 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14907 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee