#داستان ۲
#دمشق_شهرِ_عشق
قسمت دوم
با کف دست روی پیشانیاش کوبید و با حالتی هیجانزده ادامه داد:
«از همه مهمتر! این پسر سوریهای عاشق یه دختر شرّ ایرانی شد!»
از خاطرات خیالانگیز آن روزها چشمانش درخشید
به رویم خندید:
«نازنین! نمیدونی وقتی میدیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی میشدم! برای من که عاشق مبارزه بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!»
در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم
برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت.
صورتم به سمتش چرخید
دلبرانه زبان ریختم:
«خب تشنمه!»
و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد:
«منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم!»
تیزی صدایش خماری عشق را از سرم بُرد،
دستم را رها نمیکرد
با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید.
در برابر چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد
پُر از حرف بود
شمرده شروع کرد:
«نازنین! تو یه بار به خاطر آرمانت قید خونوادهات رو زدی!»
و این منصفانه نبود
بین حرفش پریدم:
«من به خاطر تو ترکشون کردم!»
مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد:
«زینب خانم! اسمت رو هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین!؟»
از طعنه تلخش دلم گرفت
بیتوجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد:
«چادرت رو هم بهخاطر من گذاشتی کنار؟ اون روزی که لیدر اغتشاشات دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!»…
بهقدری جدی شده بود که نمیفهمید چه فشاری به مچ دستم وارد میکند
با همان جدیت به جانم افتاده بود:
«تو از اول با خونوادهات فرق داشتی و بهخاطر همین تفاوت در نهایت ترکشون میکردی! چه من تو زندگیات بودم چه نبودم!»
من آخرین بار خانوادهام را در محضر و سر سفره عقد با سعد دیده بودم
اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای سوری، از دیدارشان محرومم کرده بود.
شبنم اشک روی چشمانم نشست.
از سکوتم فهمیده بود در مناظره شکستم داده
با فندک جرقهای زد و تنها یک جمله گفت:
«مبارزه یعنی این!»
دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی میزد ...
... ترسیدم.
مچم را رها کرد،
شیشه دلستر را به سمتم هل داد و با سردی تعارف زد:
«بخور!»
گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و مردمک چشمم زیر شیشه اشک میلرزید
فهمیده بود دیگر تمایلی به این شبنشینی عاشقانه ندارم
دست به کار شد.
در شیشه را با آرامش باز کرد
همین که مقابل صورتم گرفت، بوی بنزین حالم را به هم زد.
صورتم همه در هم رفت
دوباره خنده مستانه سعد بلند شد
وحشتزده اعتراض کردم:
«میخوای چیکار کنی؟»
دو شیشه بنزین
و فندک
و مردی که با همه زیبایی و عاشقیاش دلم را میترساند.
خنده از روی صورتش جمع شد،
شیشه را پایین آورد
باورم نمیشد در شیشههای دلستر، بنزین پُر کرده باشد
با عصبانیت صدا بلند کردم:
«برا چی اینا رو اوردی تو خونه؟»
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7343
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
امروز ️ ٢٢ جمادیالثانی است.
سالروز مرگ #ابوبکر بن ابیقحافه در سن ۶٧ سالگی، پس از ٢سال و ٣ماه و ٢٢روز غصب خلافت (١٣ق)
قبلا مقالهای درباره ریشههای یهودی غصب خلافت و اینکه بهترین گزینه یهود برای تحریف اسلام ابوبکر شناخته شد و از ابتدا با همین نیت اسلام آورد و زمینه لازم را چید و ... گذشت.
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥 #تبار_انحراف 🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی ۴۷
🖋 مقالهی سیزدهم:
#اولین_عامل_نفوذی_یهود
برنامههای یهود برای نفوذ در سازمان حکومتی پیامبر
قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6222
•┈┈• 🍃 #لطیفه_نکته ۲۸۵🍃••┈┈•
ﻣﻦ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﻰﮐﻨﻢ ﻭﻗﺘﻰ ﻣﻰﺷﻨﻮﻡ بعضی دخترا چند میلیون ﺧﺮﺝ ﺭﻧﮓ موهاشون میکنن! 😳😳
ﻣﺎ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ ﻭ ﺣﺎﻝ ﻭ ﭘﺬﻳﺮﺍﺋﻰ ﺭﻭ ﺭﻧﮓ ﮐﺮﺩﻳﻢ ﭘﻮﻧﺼﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﺸﺪ 😂😂
--------🔸😜🔸--------
🌸 به نام خداوند مغنی
سلام
از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم:
مَنِ اقْتَصَدَ اَغْناهُ اللّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ اَفْقَرَهُ اللّهُ
هر كس ميانه روى كند، خداوند بینيازش سازد و هر كس ريختوپاش نمايد، خداوند فقیرش میكند.
نهجالفصاحه ص۷۵۵، حدیث۲۹۳۹
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
✍🏻 میانهروی و دوری از اسراف یکی از مهمترین خصلتهای انسانی است که در اسلام توجه ویژهای به آن شده است.
بسانی که میانهروی باعث بینیازی و اسراف باعث فقر میگردد.
بیاییم همه با هم این روزها با کاهش مصرف برق و گاز در کمک به همنوعان خویش در شهرهای دور دست سهیم شویم.
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews759797104121504854171513.pdf
12.66M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
امروز؛ دوشنبه
۲۶ دی ۱۴۰۱
۲۳ جمادیالثانی ۱۴۴۴
۱۶ ژانویه ۲۰۲۳
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee