eitaa logo
سالن مطالعه
192 دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
✡🔥 🔥✡ ۸۶ 🖋 مقاله‌ی بیست و دوم: ؟ 🔹عَبدالرّحمن بن عمرو بن مُلْجَم مُرادی معروف به ابن ملجم مرادی از خوارج نهروان و قاتل امام علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام، امام اول شیعیان، است. 🔹از تاریخ ولادت ابن ملجم خبری گزارش نشده، اما گفته‌اند وی، جاهلیت را درک کرده است. [۱] ابن سعد نسب او را از اعراب حِمیری و از قبیله‌ی مراد معرفی می‌کند که با بنی‌جبله از قبیله کنده هم پیمان بودند. [۲] برخی نیز او را از قبیله تجوب، یکی از قبایل حمیری و هم‌پیمان قبیله مراد خوانده‌اند [۳] و بلاذری تجوب را جدّ ابن ملجم دانسته است. [۴] 🔹زمانی که یمنی‌ها برای بیعت با امیرالمؤمنین علیه‌السلام به خدمت ایشان رفتند، هر کسی یک بار با آن حضرت بیعت می‌کرد. اما وقتی نوبت به ابن ملجم رسید، آن حضرت سه بار از ابن ملجم بیعت گرفتند. به این معنا که یک بار ابن ملجم با آن حضرت بیعت کرد، وقتی داشت از آن حضرت دور می‌شد امام علیه‌السلام به او فرمودند که بیا و بار دیگر بیعت کن. دوباره ابن ملجم با امام بیعت کرد و باز هم امام برای بار سوم از او بیعت گرفتند. 🔹ابن ملجم از این رفتار حضرت علی علیه‌السلام تعجب کرد و پرسید که چرا از دیگران یک بار و از من سه بار بیعت گرفتید؟ امام در جواب او شعری خواندند با این مضمون: «من زندگی او را می‌خواهم اما او اراده‌ی کشتن من را دارد»، و فرمودند: «ای ابن ملجم برو که به خداوند سوگند گمان ندارم به آنچه گفتی وفا کنی.» درواقع امام با این جمله به او این پیام را رساندند که بر بیعت خود استوار باقی نخواهد ماند و بیعت‌شکنی خواهد کرد. [۵] 🔹ابن ملجم مرادی از ۹ نفری بود که در جنگ نهروان جان سالم به در برد به مکه آمد و در جلسه‌ای با گروهی از تروریست‌ها نقشه‌ی قتل امام علی (ع)، معاویه و عمرو بن عاص را کشیدند و در کنار خانه خدا هم‌قسم شدند که به پیمان خود وفادار باشند. او مسئولیت ترور امام علی (ع) را به عهده گرفت به کوفه آمد و با همکاری چند تن از خوارج کوفه، چون اشعث بن قیس، وردان بن مجالد و… در سحرگاه نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در محراب مسجد کوفه، حضرت را با شمشیری زهرآگین زخمی کرد که بر اثر آن امام به شهادت رسید. [۶] 🔹بررسی تاریخ نشان می‌دهد که ابن ملجم مرادی در سرپرستی زنی یهودی قرار داشت. [۷] روایت دیگری، قاتل امام علی (ع) را «ولد الزنا» اعلام می‌کند. [۸] در برخی گزارش‌ها؛ از ابن ملجم با عنوان «ابن الیهودیة» (فرزند یهودی) و «شبه الیهود» (شبیه یهودیان) یاد شده است: 👈 ۱. امام علی (ع) بلافاصله بعد از ضربت خوردن فرمودند که این ملعونِ یهودی‌زاده مرا کُشت‏: «قَتَلَنِی‏ ابْنُ مُلْجَمٍ قَتَلَنِی اللَّعِینُ ابْنُ‏ الْیَهُودِیَّةِ»؛ [۹] مرا ابن ملجم کشت؛ مرا ملعونی که فرزند زن یهودی ‌بود کشت. 👈 ۲. امام علی (ع) در جواب سؤال امام حسن (ع) که پرسید چه کسی اقدام به کشتن شما کرد؟، فرمودند: «قَتَلَنِی ابْنُ الْیَهُودِیَّةِ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجَمٍ‏ الْمُرَادِی‏» ابن ملجم که فرزند زنی یهودی است اقدام به کشتن من کرد. [۱۰] 👈 ۳. در روایتی چنین نقل شده است که؛ وقتی ابن ملجم در ملاقاتی با امام علی (ع) خود را معرفی کرد، امام فرمودند: «رسول خدا (ص) به من خبر داد که قاتل من فردی شبیه یهود است و او (ابن ملجم) یهودی است». [۱۱] ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/8075 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت هشتاد و هشتم؛ حسین همزمان با ما به خانه رسید دید که زهرا دارد گریه می‌کند مهدی از درد پا می‌نالد و وهب نای حرف زدن ندارد. مضطرب و نگران پرسید: «چی شده پروانه؟» می‌دانست که این آشفتگی از بمباران نیست. بمباران بخشی از زندگی ما و بقیه مردم شده بود و به آن عادت داشتیم بدون سلام با بغضی که داشت خفه‌ام می‌کرد گفتم: «وهب رو دکتر...» و نگاهم به نگاه مظلوم وهب افتاد. نخواستم بگویم دکترجوابش کرده بغضم ترکید حسین زهرا را بغل کرد، دست روی پیشانی گرگرفته وهب گذاشت و گفت: "می‌برمش همدان. پیش دکتر ترابی.» پرسیدم: «کِی؟» گفت: «همین الآن.» شبانه سوار ماشین شدیم و به همدان آمدیم تشخیص دکتر ترابی برخلاف پزشک هندی بود برایش روزی سه بار آمپول پنی‌سیلین نوشت و گفت: "اگه آمپول‌ها رو به موقع بزنه، سر یک هفته خوب می‌شه" با شنیدن این حرف، جان به تن مرده‌ام برگشت، سابقه نداشت که حسین یک هفته کامل کنار بچه‌ها باشه وهب را بر می‌داشت و روزی سه مرتبه به درمانگاه می‌برد. بعد از یک هفته، وهب خیلی ضعیف شد، اما نگران درس و مشقش بود همین نگرانی نشانه خوب شدن کامل او بود از کرمانشاه به اهواز اسباب‌کشی کردیم هنوز نیم سال اول تحصیلی به پایان نرسیده بود که وهب کلاس اول ابتدایی را در سه شهر تجربه کرده بود؛ همدان، کرمانشاه و اهواز خانه ما در محله کیان‌پارس اهواز بود عمه هم پیش ما آمد. آنجا برخلاف کرمانشاه با خانواده‌های رزمندگان همدانی مثل خانواده علی چیت‌سازیان، ماشاء الله بشیری و سعید صداقتی همسایه شدیم. همسر علی چیت‌سازیان؛ خانم پناهی تازه عروس بود یک تازه عروس مهربان که مثل خواهرم، افسانه برای هم درد دل می‌کردیم او قبل از آمدن پیش ما در دزفول زندگی می‌کرد دوست همسرش سعید صداقتی او را به خاطر موشک باران شدید دزفول به اهواز آورده بود تازه عروس می‌گفت همسرش نمی‌داند که به اهواز آمده. گاهی وهب و مهدی را می‌برد توی حیاط خانه‌اش و سوار تاب می‌کرد می‌گفتم: "خانم پناهی! دردسر برای خودت درست نکن! بچه‌های من بازیگوشن و بدسابقه تو تاب سواری!" می‌گفت: "این کار رو دوست دارم" پس از مدتی خبر دادند که علی چیت‌سازیان مجروح شده و خانم پناهی هم به همدان برگشت وقتی رفت خیلی زود دلتنگش شدم. دور جدید بمبارانها به خاطر عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ شروع شده بود اهواز نزدیک‌ترین شهر به این دو منطقه عملیاتی بود. حسین گفته بود: "هر وقت هواپیماهای صدام مردم پشت جبهه را بمباران کردند؛ بدانید که توی جبهه مشت محکمی از رزمندگان خورده اند." ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee