eitaa logo
سالن مطالعه
192 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
(۲۲) یک نکته‌ی دیگری که به چشم من خیلی برجسته آمد، اعتمادبه‌نفسی بود که شما نشان دادید در زمینه‌ی دفاع از اصالتهای خودتان؛ یک نمونه‌اش عبارت بود از اینکه پرچم‌دارانِ شما را بانوانی با چادر انجام دادند؛ خیلی باارزش است. من نمیدانم آن خانمی که چادر را به سرش کرده بود و پرچم را دستش گرفته بود و در افتتاحیّه، در اختتامیّه جلوی کاروان حرکت میکرد، توجّه کرد که چقدر این کار باارزش است؟ چقدر این حرکت، حرکت عظیمی است؟ این یعنی شما یک‌تنه در مقابلِ تهاجمِ بی‌بندوباری و ولنگاریِ روزافزون دنیا ایستاده‌اید؛ معنایش این است؛ معنایش این است که شما در مقابل هجوم سیاستهایی که از طرف صهیونیست‌ها و کمپانی‌های مخرّب اخلاق در دنیا دارد ترویج می‌شود در کشاندن مرد و زن به‌سمت فساد اخلاقی، ایستاده‌اید؛ از حجاب خودتان، از چادر خودتان، از دین خودتان، از معارف اسلامی خودتان دارید عملاً در یک میدان بین‌المللی و جهانی دفاع میکنید و هیچ ملاحظه نمیکنید؛ خیلی دل و جگر میخواهد. خیلی‌ها هستند کم می‌آورند؛ بنده دیده‌ام که در یک مواردی در این میدانهای بین‌المللی، بعضی‌ها توانایی ندارند در مقابل هجوم توقّعات بی‌پایان جبهه‌ی کفر و استکبار مقاومت بکنند، کم می‌آورند، عقب‌نشینی میکنند؛ شما ایستادید؛ این خیلی باارزش است. ۱۳۹۷/۰۸/۱۴ بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان قزوین 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت بیست و ششم حسین مثل برق و باد، جنبید. و زود به محلی رفت که قرار بود اسرای ایرانی را پس از معاوضه بیاورند. منتظرش بودیم تا هرچه زودتر بیاید و ما را هم در شادی خود شریک کند. دقایق به کندی گذشت. بالاخره، انتظار به سر رسید و همان گونه که پیش بینی می‌کردیم سرشار از نشاط و سرخوش از آزادی اسرا آمد و ماجرا را برای‌مان تعریف کرد: "اسرا رو که آوردن، همه‌شان نحیف و لاغر شده بودند. قیافه اسرای ایرانی رو داشتن که بعد از ۸ سال اسارت از زندان‌های صدام آزاد شدن. اما اینا فقط چند ماه تو اسارت تکفیریها بودن و به این قیافه دراومده بودن. قرار بود برای اونا لباس نو بیارن. نشستن و یکیشون ذکر گرفت و روضه خواند و بقیه گریه کردن از عکاس‌ها و خبرنگارها خواستم که در اتاق مجاور بمونند. بعد از رفتن اونا تعدادی از اسرا از اون چه که تو این چند ماه به اونا گذشته بود، گفتن. از اینکه هر روز شکنجه می‌شدن و از غذایی که فقط به اندازه زنده نگه داشتن‌شون به اونا می‌دادن. یکی تعریف کرد: "وقتی اسیر شدیم توی لباسهام کارت عضویت سپاه رو پیدا کردن. چند بار، لب حوض درازم کردن و تبر روی گردنم گذاشتن و گفتن، بگو که غیر از تو چه کسی نظامیه، به حضرت زینب متوسل شدم و شهادتین رو گفتم. بقیه اسرا از پشت پنجره این صحنه رو می‌دیدن. برای تکفیریها گردن زدن، یه کار عادی بود، اما می‌خواستن که من بقیه رو لو بدم. یکیشون که سرکرده بود و فحش می‌داد و توهین می‌کرد، برای آخرین بار از من خواست که اقرار کنم حرف نزدم منتظر بودم که با تبر گردنم رو بزنه که خمپاره‌ای از سمت نیروهای طرفدار دولت شلیک و نزدیک این فرمانده منفجر شد. ترکش به سرش خورد و افتاد. تکفیریها عصبی شدن و جنازه فرمانده‌شون رو از جلوی ما دور کردن از اون به بعد، روزانه فقط سهمیه کتک خوردن داشتیم تا یه شب تو عالم خواب امام رضا (ع) رو جایی دیدم که برف سنگینی می‌اومد. حضرت اومد و گذرنامه ما رو یکی‌یکی گرفت و امضا کرد و فرمود شما آزاد خواهید شد. فردا که از خواب بیدار شدم، خبر آزادی رو شنیدم. درحالی که همون برفی رو که تو خواب دیدم، می‌اومد و..." حسین از زبان اسرا تعریف می‌کرد و من اشک شوق می‌ریختم. دیگه ادامه نداد و گفت: «خانم بقیه اشکاتو بذار برای وقتی که می‌ری زیارت حضرت رقیه» سارا با مهربانی خیسی صورتم را پاک کرد و حسین برای بدرقه اسرا رفت. سر ظهر با ابوحاتم و امین، راهی مرقد حضرت رقیه شدیم. مسیر امن‌تر از دفعه قبل به نظر می‌رسید. تکفیری‌ها را از اطراف حرم عقب زده بودند. بقیه مسیر تا حرم را پیاده رفتیم و دلمان آتش گرفت، خانه‌های منتهی به حرم خالی بود. تک‌تیراندازها نبودند. اما همه چیز را زیر و رو کرده بودند. بوی تعفن جنازه‌ها، مشام را می‌آزرد. لاشه گاو و گوسفندها گوشه و کنار باد کرده بودند و پشه‌ها و زنبورها دور و برشان وز وز می‌کردند. در خانه‌ها همه باز بودند. زن‌ها فرصت نکرده بودند، حتی لباس‌هایشان را از روی بند رخت، بردارند. چند ماشین توی پارکینگ زیر آوار سنگ و آهن مچاله شده بودند و موج انفجار، عروسکی موطلایی را پرتاب کرده بود روی سقف به زمین چسبیده‌ی یک ماشین. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🔴عمو از جات تکون نخور موشک که درد نداره اومدیم برا گفتگو 😄 حمله موشکی ایران به مراکز تروریست های مستقر در اقلیم کردستان عراق و اصابت ۴ موشک به مقر کومله در کوی سنجق در اقلیم کردستان عراق دیشب آسمان (با موشک) روشن شد امروز هم ان شاءالله (با گل) دلمون روشن بشه 😍😍😍 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ترکیب تیم ملی ایران در زمان چگونه بود؟ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
16.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ کنار تیم ایران ⚽️ نماهنگ ویژه KHAMENEI.IR به مناسبت حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۲۰۲۲ 🇮🇷 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
پوستر بازی ایران و انگلیس😁 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌🎥 سردار حاجی‌زاده: توانمندیِ سپر دفاعیِ دشمن با موشک هایپرسونیک بی‌خاصیت شد 🔹آن ابَرقدرت‌هایی که با واسطه محتاجشان بودیم امروز محتاج ایران هستند؛ یکی نیاز به امکانات دارد دیگری تلاش می‌کند که ما امکانات ندهیم، پس هر دو محتاج کشور ما هستند. منبع؛ فارس 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
قسمت هشتم؛ کابالیست‌های زوهری، وجود «شرّ» در عالم را مرتبط با وجه «عدالت» یَهُوَه می‌دانند. چنان که در «درخت زندگی» کابالا، یعنی سفیراهای ده‌گانه یا «سفیروت»، ریشه‌ی شرّ در عالم در سفیرای چپ از سه سفیرای میانی (سه‌گانه مرتبط با احساس) با نام «گِووراه» (Gevurah) قرار دارد که مظهر «جلال» الهی محسوب می‌شود و عدالت خداوند و در نتیجه مجازات از آن حاصل می‌آید. سفیرای گِووراه در نقطه‌ی مقابل سفیرای «حِسِد» (Hesed / Chesed) قرار دارد که در تعلیمات کابالیستی (به‌ویژه کتاب «باهیر») مظهر «جمال» و زیبایی الهی و مرتبط با «رحمت» اوست. گِووراه مرتبط با مفهوم «خشیت» در برابر نیروی ربوبی است، عنصر آن «آتش» و رنگ مرتبط با آن «قرمز» است. تأکید بیش از اندازه دوربین فیلمساز بر سرخی خون و زنده و جاندار شدن شعله‌های آتش از دید کسانی که به طلسم «مانیسنیور پروئیت» و آن «فرشته» خوفناک و خونخوار دچار شده‌اند، قطعاً بی‌حکمت نیست و قرار است چیزی را به ناخودآگاه مخاطب القاء کند. وجه کابالیستی روح حاکم بر «عشای ربانی نیمه‌شب» به‌ویژه آن‌جا عیان می‌شود که بورلی کین و خود پدر جان پروئیت، در توجیه و حتی لزوم کشتن هم‌کیشان و خوردن خون ایشان با هدف «رستاخیز» دوباره، مرتب به مهابت و ترسناکی پدر آسمانی اشاره می‌کنند و عذاب‌های الهی منقول در کتاب مقدس را، به‌طور خاص طوفان نوح و عذاب نازل بر سدوم و عموره (قوم لوط)، یادآور می‌شوند. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
18.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انگلیس چرا باید زانو بزنه؟ ۴۰۰ سال جنایت در حق ملت ایران!!!!! 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🇮🇷 🇮🇷 📖 قسمت سی‌و سوم گفتم: "مهدی! این وضع! توی این منطقه! واقعا باعث نمی‌شه ملت راجع به عزدارهای آقامون امام حسین(ع) یه جور دیگه فکر کنن که چقدر انسان می‌تونه اهل خشونت و تحجر باشه که همچین کارایی انجام بده!" گفت: "اخوی کجای کاری! اینجا که خوبه! حداقل ملت می‌دونن این رسم ما برای عزاداری امام حسین(ع) نیست، فرض کن این جماعت خیلی آزادانه توی خیابونهای لندن، پایتخت انگلیس به اسم شیعه چنین کارهایی رو می‌کنن! فقط فکر کن؛ مردم اونجا با دیدن چنین تصاویر و صحنه‌هایی راجع به شیعه چی فکر می‌کنن!!!!" چشمهام از حدقه زد بیرون گفتم: "چی؟! انگلیس!؟ اخوی اونجا که شیعه پیش‌کش، اسم اسلام هم ببری حسابت با کرام الکاتبینه!" با کنایه گفت: "پس خبر نداری بچه‌ها ارادتشون بیشتر از این حرفها هست! تا جایی که روز عاشورا محموله، محموله شمشیر و قمه از طرف انگلیس برای فرقه‌ی شیرازی‌ها توی کربلا توزیع می‌کنند!" بعد با اشاره به همین دسته‌ی مثلا عزاداری! گفت: "اونجا حوزه‌ی علمیه هم داریم! فکر کن چه طلبه‌ای از دل اونجا میاد بیرون!؟ تازه از نوع شیعه‌اش!" گفتم: "می‌دونم دشمن‌مونن ولی واقعا آخه چرا؟ااا چه نفعی برای اونها داره؟ اون هم بحث امام حسین(ع)؟! اون هم با این وضعیت خون ریختن به چه قیمتی؟!" مهدی نفس عمیقی کشید و گفت: "بخاطر تفکر انگلیسی که می‌گه؛ چرا زحمت بکشیم، بجنگیم و نابودشون کنیم! بدون جنگ نابودمون کنن به راحتی و بی‌زحمت با تفرقه بین شیعه و سنی! به همین سادگی از داخل که بشکنیم دیگه مشکل‌شون حل می‌شه! چون وحدتی که زیر سایه اسلام باشه می‌شه نفوذناپذیری در مقابل هر چی دشمنه! اینا خوب می‌دونن ما با وحدت چه کارها که می‌کنیم. بهشون نشون دادیم‌ها! شعار نمی‌دم. مرتضی! اونها هم این رو، هم خوب فهمیدن، هم خوب دیدن، مثلا یه نمونه‌ش؛ وحدت که باشه هر مدل و هر چقدر هم که دشمن خبیث باشه در مقابل ما، شکست معنی نداره، چون می‌شیم یک دست متحد! یکیش می‌شه تیپ حیدریون! یکیش می‌شه تیپ زینبیون! یکیش می‌شه تیپ فاطمیون! یکیشم می‌شه بچه‌های تیپ نبویون اهل سنت! که بلند شدن رفتن سوریه برای دفاع از اسلام. جنگیدن شهید دادن و جلوی دشمن رو مثل بقیه مدافعان حرم گرفتن اونوقت اینها که ادعای تشیع واقعی رو دارن وقتی داعش رسید کربلا داشتن فرار می‌کردن آقا مرتضی! تفاوت تفکر اینجاهاست که هویدا می‌شه! همین تفکر غلط و متحجر و فاسد شیرازی‌ها و امثال شیرازی‌ها که کاملا هدفمند هم هست باعث شد... خسارتهای وحشتناکی به تشیع وارد بشه! مثلا یکی از دست‌آوردها و هنرهای این حضرات! با دستش اشاره به دسته‌ی عزاداری کرد و ادامه داد: "این بود که یکبار که ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی یه سفر ایران اومده بود و از جمهوری اسلامی ایران خواست تا مالزی برای تبلیغ اسلام و مبارزه با فرقه‌ی ضاله بهائیت به اونها کمک کنه. چون منشاء بهاییت در ایران بود و بهایی‌ها یکی از مراکز اصلی شون در مالزی قرار داشت و از اونجا نیرو می‌گرفتن، اما از حدود چهار سال قبل، به دلیل فعالیتهای جریان شیرازی‌ها در مالزی و مبارزه رسمی با خلفا به دعوای بین شیعه و سنی چنان دامن زدند که کار به شعار نویسی‌های خیابانی رسید و این مساله باعث شد ماهاتیر محمد که تا دیروز از جمهوری اسلامی دفاع می‌کرد، چند ماه قبل نسبت به خطر گسترش شیعه در مالزی هشدار داد و خواستار مبارزه با شیعیان به عنوان یه فرقه‌ی ضاله شد! ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
37.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 زیبای قسمت نوزدهم 🎞 این قسمت : شهاب داداش‌دار می‌شود. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
خطبه ۴۸.mp3
4.01M
شرح و تفسیر خطبه ۴۸ نهج‌البلاغه درخدمت حجةالاسلام یک‌شنبه‌ ۲۹ آبان مسجد حضرت زینب علیهاالسلام/شهرک شهید زین‌الدین 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee